عنوان: زاویه دید
ایده شروع
مربی عکس مورد نظر را به دانش آموزان نشان داده، از آن ها بخواهد برداشت خود را بیان کنند. – البته مربی می تواند برای جذاب شدن بیشتر بحث و دور کردن ذهن مخاطب از مقصودش، سوال های فرعی ای از او بپرسد. از جمله اینکه این فرد در چه حالی است؟ (می خندد، گریه می کند و…) – بعد از اینکه دانش آموزان نظرات خود را بیان کردند؛ مربی عکس مذکور را چرخانده، تصویر دوم همان عکس را به دانش آموزان نشان دهد. مربی روی این موضوع تاکید کند که در همان تصویر قبل تصویر دیگری نهفته بود اما با نگاه از یک زاویه قابل مشاهده نبود. ما با تغییری جزئی توانستیم همان تصویر را به گونه ای دیگر ببینیم. به این مسأله زاویه دید می گویند. یکی از مسائل مهمی که هنرمند ها به آن توجه زیادی دارند و حتی هنر آن ها را از دیگر هنرها متمایز می کند مسأله زاویه دید است. عکاس ها، نقاش ها، نویسندگان و کارگردان ها برای اینکه یک حادثه را به تصویر بکشند هرکدام از زاویه دید مختلفی به آن توجه می کنند. برای مثال اگر زلزله ای در کشور اتفاق بیافتد روزنامه ها زاویه های دید مختلفی از آن را بیان می کنند. برخی کم کاری مسئولین را به تصویر می کشند اما گروهی از تلاش آن ها قدردانی می کنند. بعضی زلزله را بلای آسمانی برای آن منطقه می دانند اما گروهی آن را رحمت معرفی می کنند. همینطور از عکس هایی که منتشر می شود برخی فقط سختی زلزله را به تصویر می کشند اما عده ای از زندگی و لبخند بازماندگان عکس برداری می کنند. هرکدام از این زاویه دید های مختلف تأثیرات متفاوتی در ذهن مخاطب ایجاد می کنند. منشاء خیلی از خشم ها، نفرت ها، اختلاف ها و از طرفی؛ محبت ها و دلسوزی ها بستگی به زاویه دید افراد و فضای جامعه دارد.
یادداشت
ما در زندگی شخصی خودمان نیز از زوایای مختلفی به وقایع نگاه می کنیم. زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان، هر کدام زاویه دید متفاوتی به مسائل دارند. علت بسیاری از سازگاری ها و ناسازگاری ها در خانواده به زاویه دید افراد آن بستگی دارد. از جمله مواردی که زاویه دید منجربه اختلاف می شود، در رابطه فرزندان با والدین است. بچه ها به دلیل تفاوت سنی که با پدر و مادر خود دارند بسیاری از کارها و نظرات آن ها را بر خلاف میل خود می دانند. به همین علت رفتار پدر و مادر را حمل می کنند بر اینکه:
- آن ها ما را درک نمی کنند.
- به ما گیر می دهند و آزادمان نمی گذارند.
- همیشه ما را تحت کنترل دارند، انگار که ما هنوز بچه ایم و قابلیت تشخیص خوب از بد را نداریم.
- و از این قبیل اختلاف ها…
به خاطر همین موضوع وقتی پای درد و دل خیلی از بچه ها می نشینیم می گویند اگر من مادر بشوم دیگر به بچه ام سخت نمی گیرم و می گذارم هر طور که دلش می خواهد زندگی کند.
اما نکته مهم اینجاست که ما از چه زاویه ای به زندگی نگاه می کنیم؟
از زاویه دید ما هر آنچه برخلاف میلمان باشد نادرست است و بر ضد آن موضع می گیریم. اما اگر زاویه دیدمان را کمی گسترش دهیم و قبل از اینکه به قضاوت بپردازیم از زاویه دید طرف مقابل هم به این موضوع نگاه کنیم منصفانه تر می توانیم تصمیم بگیریم. قبلا گفتیم ما رفتار پدر و مادرمان را مخالف آزادی می دانیم و فکر می کنیم که آن ها می خواهند محدودمان کنند، اما اگر از زاویه دید آن ها به مسأله نگاه کنیم می بینیم که به دلیل درک بیشتر از شرایط ، تجربه و محبت بسیار شان سختگیری ها دارند که ما آنها را نادرست تفسیر می کنیم. جالب اینجاست که مطمئنا اگر خودمان هم روزی مادر شویم همانند آنها عمل می کنیم اگرچه الان تصور می کنیم در آینده با آزاد گذاشتن فرزند خود زندگی راحتی برای او فراهم کرده ایم غافل از اینکه ممکن است او به جنبه دیگری از ماجرا توجه کند که «مادرم هیچ اهمیتی به من نمی دهد» بنابراین تا زمانی که زاویه دیدمان را گسترش ندهیم و به این مهارت دست پیدا نکنیم نمی توانیم از زندگیمان بهره و لذت کافی ببریم. این نوع نگاه به مسأله، هم در سیره عملی اهل بیت D و هم در احادیث وارد شده از آن ها به چشم می خورد. در ادامه به روایتی که گویای تفاوت در زاویه دید است اشاره می کنیم
زمانی پیامبر گرامی اسلام ﷺ گوسفندی را قربانی کردند، بعد از اطلاع رسانی به فقرای مدینه، آن ها آمدند و حضرت به هرکدام تکه گوشتی دادند. در آخر حضرت ] به یکی از همسران خود فرمودند چه مقدار از گوشت مانده؟ پاسخ داد؛ چیزی باقی نمانده است جز گوشت گردنش، حضرت ] فرمودند بگو همه اش مانده جز گوشت گردنش.[1] این روایت علاوه بر بیان اهمیت انفاق و صدقه، بازگوی زاویه دید ایشان است. حضرت ] در این ماجرا به نیمه پر لیوان توجه می کنند و از اطرافیان خود نیز می خواهند نوع نگاهشان را تغییر دهند. در ارتباط با والدین هم اگر ما به نیمه پر لیوان توجه کنیم تأثیر بسزایی در ارتباط ما با آن ها خواهد گذاشت. زیرا همان طور که گفتیم تمام سختگیری ها و توجه بیش از حد آنها را حمل بر دلسوزی کرده، خودمان را از تنش ها و ناملایمتی ها دور می کنیم.
سؤالها و پاسخها
- ما خیلی از اوقات به والدینمان احترام می گذاریم، اما مشکل اینجاست که رفتار ما اصلا به چشم آن ها نمی آید، وقتی آن ها به ما احترام نمی گذارند که نمی شود ما حرفی نزنیم. احترام هم اندازه ای دارد.
قبلا گفتیم ما باید به زاویه دیدمان وسعت دهیم اما این وسعت تا کجاست؟ تا آنجا که زاویه دید ما با زاویه دید خداوند X یکی شود. در زمان پیامبر گرامی اسلام ] جوانی مادر خود را بر دوش گرفته، به طواف خانه خدا مشغول بود، در همان حال پیامبر] را دید؛ عرض کرد، آیا حق مادرم را با این کار بجا آورده ام؟ حضرت ] فرمودند؛ نه، حتی جبران یکی از ناله های او را به هنگام وضع حمل نمی کند.[2]
این روایت و روایات دیگر[3] زاویه دید ما به مسأله احترام به والدین را گسترش می دهد. ما ممکن است رابطه با والدین را در حد رابطه بین دو دوست کاهش دهیم و بخواهیم با پدر و مادر به همان شکل رفتار کنیم که با دوستمان یا با دیگر افراد خویشاوندان و جامعه رفتار می کنیم درحالی که نگاه خداوند X به این مسأله فرق می کند. نگاه خداوند X به پدر و مار نگاه ویژه ای است، به همین دلیل در قرآن نام آن ها را در کنار نام خود بیان می کند. «لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا (بقره/83)[4]»
- پدر و مادرم خیلی نگران من هستند، و این نگرانی بیش از اندازه اذیتم می کند، مخصوصا اینکه چون دختر هستم بیشتر مراقبم هستند در حالی که به برادرم اینقدر توجه نمی کنند.
همان طور که قبلا گفتیم پدر و مادر گاهی اوقات از روی دلسوزی طوری رفتار می کنند که فرزندان جنبه بدی از آن برداشت می کنند. از طرفی به دلیل اینکه دخترها دوست داشتنی تر[5] و لطیف تر[6] از پسرها هستند، پدر و مادر توجه بیشتری به آن ها دارند. بنابراین این دلسوزی ها به طور غالب از روی مهر و محبت است نه ظلم و سخت گیری به فرزندان. اما برای اینکه بتوانیم کمی از نگرانی های والدینمان کم کنیم نیاز به جلب اعتماد آن ها داریم. مثلا می توانیم؛
- قبل از اینکه به جایی برویم خانواده خود را در جریان قرار دهیم.
- اگر قرار است که دیرتر از موعد مقرر به خانه برگردیم آن ها را باخبر سازیم.
و از این قبیل کارهایی که هرچه بیشتر اعتماد آن ها را به دست آوریم.
تمرین
- مربی از دانش آموزان بخواهد برای مدتی (مثلا یک هفته) تمام وقایعی که برای آن ها اتفاق می افتد را از زاویه دیگری (حسن ظن) نگاه کنند و گزارش تاثیر آن در خودشان را به مربی بدهند.
- دانش آموز تصمیم بگیرد، برای مدتی؛ یک یا دو مورد از کارها یا رفتارهای خوبی که تا به حال در حق پدر و مادر خود انجام نداده را انجام دهد.
پیوست
کتاب:
- مقام پدر و مادر در اسلام/ حسینعلی احمدی،زین العابدین احمدی
[1] عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ]: أَنَّهُ ذَبَحَ شَاةً فِي حُجْرَةِ عَائِشَةَ فَاطَّلَعَ عَلَيْهَا فُقَرَاءُ الْمَدِينَةِ فَجَاءُوا وَ سَأَلُوا رَسُولَ اللَّهِ ] وَ كَانَ يُعْطِيهِمْ فَلَمَّا دَخَلَ اللَّيْلُ لَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلَّا رَقَبَتُهَا فَسَأَلَ عَنْ عَائِشَةَ مَا بَقِيَ مِنْهَا فَقَالَتْ لَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلَّا رَقَبَتُهَا فَقَالَ ] قُولِي بَقِيَ كُلُّهَا إِلَّا رَقَبَتَهَا. (مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل/ج7/ص266/ح8204)
[2] فى ظلال القرآن (سید قطب)/1412/ج5/ص2788
[3] قیل له إنک أبر الناس و لاتأکل مع أمک فی قصعۀ وهی ترید ذلک فقال أکره أن تسبق یدي إلی ماسبقت إلیه عینها فأکون عاقا لها.(بحار الانوار،ج46،ص62 و ص93 – مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص162) امام سجاد Gحتی از هم غذا شدن با مادرشان امتناع می کردند علت آن را از حضرت پرسیدند، ایشان فرمودند: دوست ندارم دستانم به طرف چیزی دراز شود که قبلش، چشم مادرم به آن افتاده است و من عاق او شوم.
[4] النساء/36- الانعام/151 – الاسراء/23
[5] قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ]: رَحِمَ اللَّهُ أَبَا الْبَنَاتِ الْبَنَاتُ …مُحَبَّبَاتٌ .( مستدرک الوسایل،ج15/ص115)
[6] عَنْهُ ]: نِعْمَ الْوَلَدُ الْبَنَاتُ مُلْطِفَاتٌ. (الکافی، ج6/ ص5)