یادداشت روزیادداشت روز تربیتییادداشت روز تشکیلاتی

از من تا …ما

میثم کریمایی

از تربیت فردگرا تا تربیت تشکیلاتی                                                  

اشاره:

انسان در زندگی خود مراحل مختلفی را طی می‌کند تا به رشد و کمال مطلوب برسد و در این دوران‌ها شرایط متفاوتی را تجربه نموده، به کوله‌بار تجربیات خود می‌افزاید؛ تجربیاتی مانند ارتباطات گوناگون با دیگران همچون خانواده، دوستان، آشنایان و افراد اجتماع.

همۀ انسان‌ها در اصل برقراری ارتباط با دیگر انسان‌ها توافق دارند؛ یعنی همۀ افراد به گونه‌ای خواهان ارتباط با دیگران هستند و در واقع اصل ارتباط، اصلی فطری است که در نهاد بشر گذاشته شده است، اما انسان‌ها در کیفیت برقراری ارتباط با هم متفاوتند. هر فرد به گونه‌ای خاص با دیگران ارتباط برقرار می‌نماید؛ برخی در رابطه برقرار نمودن بسیار قوی هستند، برخی متوسط و برخی دیگر ضعیف. اما دربارۀ ریشۀ این اختلاف در چگونگی ارتباط، باید منشأ آن را در اختلاف در تربیت و کیفیت تربیت انسان‌ها جست‌وجو کرد.

 

تحلیل تربیت فردگرا و خودمحور

 از آنجا که موضوع اصلیِ مدِّ نظرِ ما، تشکیلات و روابط تشکیلاتی است، ما به دنبال اثر تربیت در روابط تشکیلاتی هستیم. شما احتمالاً در زندگیِ تشکیلاتی خود با افراد مختلفی روبرو شده‌اید که در کارهای تشکیلاتی رفتارهای متفاوتی دارند.

برخی از افراد در حیطۀ کار گروهی به نوعی خودمحور هستند؛ یعنی وقتی با افراد گروه یا تشکیلاتی همکاری می‌‌کنند، در اثنای کار به خودمحوری یا به قول مشهور «تَک‌رَوی» روی می‌آورند. این نوع رویکرد و این نوع رفتار را می‌توان حاصل نوعی از تربیت دانست که ما به آن «تربیت خودمحور» می‌گوییم. محصول این نوع تربیت، افرادی هستند که اندیشه‌ای جز اندیشۀ خود و عملی جز عمل خود را نمی‌پسندند و منافع فردی خود را بر منافع جمع ترجیح می‌دهند. خطر رخنۀ چنین اخلاقی در یک تشکیلات بر هیچ کس پوشیده نیست. شاید شما نیز با چنین افرادی برخورد کرده باشید. در واقع، چنین اخلاق و رفتاری نشانۀ عدم رشد شخصیت و نرسیدن به بلوغ فکری و روانی در عرصۀ رفتار تشکیلاتی است.

سؤالی که ذهن انسان را به خود مشغول می‌کند، این است که چه عواملی باعث می‌شود تا فرد به صورت تَک‌رو و خودمحور عمل کند؟

در تحلیل تربیت تک‌روانه، باید گفت که عوامل خودمحوری به دو دسته تقسیم می‌شوند:

الف. عوامل معرفتی و نظری؛

ب. عوامل عملی.

عوامل معرفتی یا نظری، آن دسته از عوامل هستند که به مسألۀ تفکر و اندیشه‌های نظری فرد باز می‌گردند.

به گزاره‌های زیر توجه نمایید:

  1. به نظر می‌رسد که اندیشه‌های من کاملاً درست و مطابق با واقع است.
  2. امکان ندارد که هیچ گونه خطا و اشتباهی در افکار من راه پیدا کند.

اگر به گزاره‌های فوق خوب دقت کنیم، چه چیزی در این گزاره‌ها مشاهده می‌نماییم و نتایج تربیتی آن‌ها چه خواهد بود؟

گزارۀ اول نشان از جزم و یقینی محکم و استوار است. به نظر می‌رسد این جمله به خودی خود مشکل‌آفرین نباشد، اما گزارۀ دوم چطور؟ در مورد آن باید گفت: کسی می‌تواند چنین ادعایی کند که پیامبری از انبیای الهی بوده و یا به مقام عصمت رسیده باشد؛ اما اگر فردی عادی چنین ادعایی را مطرح کرد، مطمئناً دچار نوعی جزم‌گرایی افراطی و مالیخولیایی شده است که ریشه در توهم دارد، نه در واقعیت.

از ترکیب گزارۀ اول و گزارۀ دوم، نوعی اعتماد به نفسِ افراطی و خطرناک متولد شده و سرانجام منجر به خودمحوری می‌شود. همین اعتماد به نفس افراطیِ غیر معتدل است که انسان را از توجه به افکار دیگران و اعتماد به دیگران در عرصۀ فعالیت‌های گروهی باز می‌دارد.

عوامل عملی یا احکام عملی، آن دسته از احکام عقلی هستند که انسان هنگام عمل از آن‌ها استفاده می‌نماید. انسان‌ها هنگامی که منافع خود را در تعارض با منافع جامعه یا گروه یا تشکیلات خود می‌بینند، به دو دسته تقسیم می‌شوند:

  1. کسانی که منافع فردی خود را بر منافع جامعه ترجیح می‌دهند؛
  2. کسانی که با از خود گذشتگی، منافع اجتماعی را ترجیح می‌دهند.

دستۀ اول، از کسانی هستند که در اثر عدم رشد عقلِ اجتماعی، گرایشی فردی دارند. بخشی از احکام عملی که باعث فرد محوری می‌شود، این نوع از احکام است: «کاری که من انجام می‌دهم، از کار دیگران بهتر است و هیچ کس نمی‌تواند کارها را مانند من انجام دهد». کاملاً واضح است که این حکم منجر به بی‌اعتمادی نسبت به دیگران در عرصه­ی اجرای کارها خواهد شد و در نتیجه به خودمحوری می‌انجامد.

 

تحلیل تربیت تشکیلاتی

با اوصافی که برای تربیت خودمحور نام بُردیم، تربیت تشکیلاتی درست در مقابل تربیت فردگرا و خودمحور قرار دارد. در این نوع تربیت، فرد نه تنها دیدگاه خودبینانه ندارد، بلکه بینش او بینشی اجتماعی و مبتنی بر منافع گروه یا تشکل است. این نوع بینش، نه تنها منافع فردی خود را بر منافع اجتماعی ترجیح نمی‌دهد، بلکه گاه منافع خود را در راه منافع اجتماع فدا و ایثار می‌کند.

با توصیفی که از تربیت تشکیلاتی شد، باید دید که چه عواملی باعث شکل‌گیری چنین تربیتی می‌شود؟ باید گفت: این نوع تربیت نیز همچون تربیت فردگرا، محصول برخی عوامل معرفتی و برخی عوامل عملی است.

گزاره‌های زیر را می‌توان مبانی معرفتی تربیت تشکیلاتی دانست:

  1. به نظر می‌رسد که اندیشه‌های من درست و مطابق با واقع باشد؛
  2. البته امکان خطا و اشتباه وجود دارد، زیرا من یک موجود محدود و دارای نقص هستم؛
  3. نقایص عقل من می‌تواند با استفاده از عقل دیگران جبران شود و در حقیقت، عقل جمعی خطاهایش از عقل فردی کمتر است.

به مجموع این گزاره‌ها دقت کنید. کاملاً واضح است که این گزاره‌ها با ضمیمه شدن به یکدیگر چه نتایج مطلوبی در تربیت فرد می‌گذارد. فردی که با چنین اندیشه‌هایی پرورش می‌یابد، از یک انسان خودمحور به یک فرد متعادل اجتماعی تبدیل می‌شود و در عرصه فعالیت‌های گروهی و تشکیلاتی، اهل مشورت و کاملاً همگام با دیگر عناصر تشکیلات خواهد بود.

انسانی که عقل خود را به دور از افراط‌ها و تفریط‌ها پرورش داده و خود را به حسنات اخلاقی آراسته است، در هنگام تصمیم‌گیری سعی می‌کند که تمام جوانب را در نظر بگیرد. چنین فردی هنگامی که بین منافع خود و منافع اجتماع تعارضی دید، هیچ‌گاه نمی‌تواند خودخواهانه عمل نماید و بدون در نظر گرفتن منافع اجتماعی، منافع خود را ترجیح دهد. به نظر می‌رسد احکام عملی که چنین فردی به آن‌ها پای‌بند است، از نوع احکام زیر است:

  1. در مقام تعارض بین منافع من و منافع جامعه یا تشکیلات، آنچه به نفع کل جامعه یا تشکیلات است، تقدم دارد؛
  2. من کارها را خوب انجام می‌دهم، اما ممکن است افراد دیگر در اجرای کارها از من بهتر باشند؛
  3. در اجرای کارها همکاری بهتر و سودمند‌تر است، زیرا کارها سریع‌تر و در زمان کمتری به نتیجه می‌رسد و از سوی دیگر، محکم‌تر و متقن‌تر انجام می‌شود.

مجموع این عوامل، باعث می‌شود که افراد معتقد به آن‌ها، دارای نوعی تربیت خاص باشند که می‌توان آن را تربیت تشکیلاتی نامید.

نکتۀ مهمی که در پایان باید به آن اشاره کرد، این است که:

تربیت اجتماعی یا تشکیلاتی، نسبت به تربیت فردی، نوعی رشدِ همه‌جانبه در افکار و اندیشه‌ها و در جنبه‌های مختلف شخصیتی است. همۀ افراد به نوعی در آغاز زندگی اجتماعی یا تشکیلاتی خود دچار نگرش فردی هستند، اما می‌توان با به کارگیری عوامل تربیتی و آموزش دادن افراد، آن‌ها را به سطحی بالاتر از تربیت ارتقا داد.

دکمه بازگشت به بالا