بررسی پدیدۀ نوظهور اینترنت اشیاء
این روزها زندگی مردمان دنیا، آمیخته با پدیدهها و محصولات فناوری شده است. اینترنت، تلفنهمراه و تحولاتی که گاه حتی ساعت به ساعت رخ میدهد، فضای زندگی را نسبت به گذشته تغییر داده است. در این بین «اینترنتِ اشیا» مفهومی نسبتاً جدید در دنیای فناوری و ارتباطات است که بهتازگی دربارۀ آن زیاد میشنویم. این اتفاق به معنای آن است که در زمانی نه چندان دور، با انفجاری در زمینۀ نفوذ و رسوخ اینترنت اشیا مواجه خواهیم بود. همان گونه که دربارۀ تلفن همراه، وایبر، تلگرام و سایر محصولات فناوری شاهد فراگیری موجوار و ناگهانی بودیم.
اینترنت اشیا محصول مدرن فناوری است و پدیدآورندگان و ترویجدهندگان آن به دلایل مختلف، در پی دستیابی به هدفی خاص هستند. آنها تصمیم دارند تا با الصاق تجهیزات «ارتباط اینترنتی» بر تمام اشیای پیرامون ما، برای آنچه در جهان وجود دارد (اعم انسان، حیوان و اشیا)، قابلیت ارسال داده از طریق شبکههای ارتباطی، اعم از اینترنت یا اینترانت را فراهم کنند. اصطلاح اینترنت اشیا نیز از همین جا شکل گرفته است.
فرایند ارسال دادهها در دنیای آمیخته با اینترنت اشیا، به این شکل است که اطلاعات محیط و اشیا (و انسان و سایر جانداران) توسط ابزارهای گوناگونی همچون گوشی تلفن همراه، انواع رایانه و تبلتها، قابل رصد و کنترل خواهد بود.
ما و اینترنت اشیا
آنچه دربارۀ فناوری اینترنت اشیا گفته شد، در حقیقت ترسیم یک فضای تازه است. در این فضا از یک سو تهدیدات و فرصتهای فراوانی وجود خواهد داشت و از سوی دیگر، هرگونه کسبوکار، تحصیل و حتی روابط انسانی، شکل و فرمی تازه خواهد یافت. در این بین باید نسبت به کشف عمق آثار و عواقب این تغییرات بر زندگانی آدمی، اقدام کرد.
هرگاه اینترنت اشیا به عنوان یک واقعیت غیرقابل گریز وارد زندگی انسان شود، دوربینهای امنیتی، از راه دور قابل بازدید خواهند بود و یخچال، ماشین لباسشویی، اجاق گاز و سایر وسایل آشپزخانۀ منازل، منبع جمعآوری «خبر و اطلاعات» از «لحظات حیات شما» برای منابع «ناشناس» قرار خواهند گرفت.
با وجود اینترنت اشیا، استفاده از عینکهای هوشمند برای دریافت سریع و بیواسطۀ اطلاعات اشیای پیرامون، به امری اجتناب ناپذیر تبدیل خواهد شد. والدین هم ناچار خواهند شد تا برای کودکانشان از دوربینهای نظارتی استفاده کنند تا در فضایی که اطلاعات دایماً در حال مخابره به بانکهای داده در سراسر دنیا است، امنیت آنها تا حدودی تضمین شود.
بخش نگرانکنندۀ ماجرا آنجا است که با روند کنونی، در آیندۀ نهچندان دور، دستگاههای ضربانساز قلب و پمپهای انسولین، متصل به «اینترنت» خواهند شد و طبیعتاً هکرها و سارقان اینترنتی، همۀ تلاش خود را برای هک و تسلط بر زندگی انسانها، از طریق این دستگاها خواهند کرد.
آنچه باید بدانیم
وقتی حضور اینترنت اشیا سبب تغییرات بنیادین در تعامل اعضای خانواده با یکدیگر خواهد شد و تعاملات روزمره را تغییر خواهد داد، یقیناً خلافکاران، مجرمان و سایر افراد قانونشکن هم شیوههای خود را تغییر خواهند داد. در دنیایی که محتوای یخچال، کیفیت پوشش شما در محیط خانه، پروندههای درمانی و بهداشتی و سایر جزییات زندگی آدمی، به چند سرور مشخص در سراسر دنیا فرستاده و ثبت میشود، این تفکر که هرگز خطری متوجه زندگی بزرگسالان و یا کودکان نیست، بیشتر یک خوشبینی خیالپردازانه است.
زمانی که پوشش اینترنت اشیا فراگیر شود، یخچالهای متصل به اینترنت، تبدیل به یکی از ناامنترین دستگاهها میشوند. هکرها برای انتقال اطلاعات به تلفنهای همراه، پنهانی به شبکۀ وای فای منازل متصل میشوند و در چنین شرایطی میتوانند از آن به عنوان یک دروازه برای اتصال به بقیۀ دستگاههای موجود در منزل شما استفاده کنند. یعنی هکرها میتوانند پس از اتصال به یخچال، بعد از گذشت مدت زمان کوتاهی، به رایانههای شخصی نیز نفوذ کنند.
شاید در حال حاضر این سؤال پیش آمده باشد که آیا دوربینهای امنیتی منازل و یا دروبینهای متصل به رایانه و موبایل هم میتوانند ناامن باشند؟ در پاسخ باید صادقانه گفت که با اتصال این دوربینها به دستگاه تلفن همراه -که با کمک اینترنت صورت میگیرد- این وسایل نیز میتوانند توسط هکرها و سارقان، با هدف سرقت اموال و اطلاعات، مورد سوءاستفاده قرار گیرند. وحشتناکتر آن است که سارقان قادر خواهند بود به صورت آنلاین، به مشاهدۀ محتویات این دوربینها بپردازند. این موضوع، تجاوزی آشکار به حریم خصوصی افراد است و میتواند به انتشار فیلمهای ناخوشایند خصوصی افراد در دنیا منجر شود.
همان طور که گفته شد، در دنیای آمیخته با فناوری اینترنت اشیا، استفاده از دوربینهای نظارت بر کودکان، امری اجتنابناپذیر است. کافی است به این نکته فکر کنیم که هکرها ظرفیت هک ناظرها یا مانیتورها را دارند. آنها قادر به صحبت از طریق این دستگاههای کنترلی نیز هستند و حتی میتوانند صدای هر کسی را تقلید کرده و به همۀ آنچه که نباید، دسترسی پیدا کنند.
واقعیتهایی که نباید فراموش کنیم
اینکه گمان کنیم با هوشمندسازی مدارس، لزوماً اینترنت اشیا وارد آن محیط نخواهد شد، یک برداشت ناصحیح است. به این مشکل باید بیتوجهی کلی در نظام تربیتی نسبت به پدیدهها و خطرهای نوظهور را نیز اضافه کرد؛ متأسفانه همیشه وقتی برای حل مشکل در پی چارهسازی هستیم که دیگر کار از کار گذشته است. اینترنت سالها قبل از فراگیر شدن، در کشور وجود داشت؛ اما در «نظام آموزشی و تربیتی» عملاً کاری برای فرهنگسازی در رابطه با آن انجام نشد، چرا که اصولاً ابعاد این «محصول فناوری» از طرف متولیان امر، مورد شناسایی قرار نگرفته بود.
اکنون که بروز و ظهور اینترنت اشیا، با همۀ ابعاد فاجعهبارش در مرحلۀ اولیه و قبل از فراگیری در کل جامعه است، باید از یک سو نسبت به کنترل و هدایت صحیح آن اقدام کرد و از سوی دیگر، باید نسبت به فرهنگسازی دربارۀ آن اقدامات لازم را صورت داد. عکسبرداری از هر کس و در هر کجا، قرار گرفتن گوشیهای پیشرفته در دسترس کودکان و نوجوانان، استفادۀ تفریحی و یا غیرضروری از تازهترین محصولات فناوری در کنار موارد متعدد دیگر، از ممنوعیتهایی است که باید برای دانشآموزان در نظر گرفته شود تا علاوه بر پیشگیری از خطرات موجود، زمینه برای تربیت و آموزش در این زمینه فراهم شود.
دانشآموزان باید بدانند که اگر یک دستگاهِ دارای اینترنت اشیا، فاقد صفحۀ نمایش است و یا امکان تعامل مستقیم ندارد، به این معنا نیست که در معرض هک قرار نمیگیرد. با کنترل مداوم آنها توسط والدین و یا یک متخصص امنیتی مورد اعتماد، میتوان نقصهای امنیتی را بلافاصله تشخیص داد. اگر چه تصویب و اجرای قوانین نظارتی و امنیتی در این زمینه، از ضروریات است، اما ارائۀ آموزشهای لازم به مدرسان، دانشآموزان و سایر افراد حاضر در چنین فضایی، میتواند راهکار اصلی برای کاستن از خطرات مورد اشاره باشد.