تربیت حقیقی در دنیای مجازی
از معیارهای قضاوت دربارۀ سطح سلامت فرهنگی و همچنین سطح امنیت اخلاقی در یک جامعه، بررسی میزان امکان دسترسی به بزه و تبهکاری در آن جامعه است. هر قدر امکان دسترسی به گناه در جامعهای افزون باشد، در حقیقت آن جامعه از میزان امنیت کمتری در اخلاق اجتماعی برخوردار است. هرچه فاصلۀ زمانی میان اراده تا انجام گناه کوتاهتر باشد، جامعه از بحران اخلاقی بیشتری رنج میبرد. در یک جامعۀ سالم، حتی امکان دسترسی به جرایم اخلاقی و تبهکاری بسیار کم است و افراد لاابالی برای انجام آنها با موانع فراوان روبهرو هستند. به همین جهت سطح امنیت اخلاقی و سلامت اجتماعی در آن جامعه بسیار بالا است.
اگر فضای مجازی با همین معیار سنجیده شود، به جهت طراحی خاص آن و سرعت دسترسی بالا و خیره کننده، جامعهای کاملاً بحرانی، خطرناک و فسادانگیز است. کاربران فضای مجازی هر چند سرعت دسترسی بالایی به مطالب آموزنده، علمی و مفید دارند، اما به همان اندازه در معرض دسترسی سریع و آسان به مطالب مخرب که حتی در آزادترین کشورهای دنیا هم جزء عناوین مجرمانه شناخته میشود، هستند. کاربران فضای مجازی میتوانند در کسری از ثانیه به سمّیترین مطالب ضد اخلاقی و قویترین شبهات اعتقادی که با شیوهای کاملاً حساب شده عرضه میشوند، آلوده گردند. این احتمال وجود دارد که کاربر فضای مجازی در برابر یک تهاجم عظیم و گستردۀ عقیدتی-اخلاقی قرار گیرد و ناگزیر در این تهاجم بیرحمانه دچار آسیب جدی شود.
به بیان دیگر، میتوان گفت امروزه فضای مجازی رقیب جدی در امر تربیتی است. اگر در گذشتههای نه چندان دور تنها والدین و مربیان در تربیت مؤثر بودند، امروزه -با گسترش فضای مجازی و گروههای اجتماعی- کار تربیت سختتر و پیچیدهتر شده است و به همین میزان به مهارت، حوصله و علم بیشتری نیاز دارد. یک پیام نا صحیح اخلاقی و یا عضویت در یک گروه منحرف تلگرامی، میتواند زحمات خالصانۀ شما را در کوتاهترین زمان از بین ببرد و نتیجه را چیزی بر خلاف آنچه شما میخواهید، رقم بزند.
یکی از کوچکترین آسیبهای فضای مجازی، آسیب به کیفیت و کمیت ارتباطات خانوادگی و اجتماعی حقیقی است. فرصت کمتر کاربران برای سخن گفتنها، ارتباط گرفتنها و انتقال حقیقی عواطف و تمایلات، میتواند برای آنها مخرب و آسیبزا باشد. همچنین آنها فرصت کمتری برای مطالعه –که از ضروریات رشد فکری و علمی است- دارند. کاربران برای مطالعه -درسی و غیردرسی- وقت کمتری دارند و چه بسا یکی از عوامل اصلی افت تحصیلی در بعضی دانشآموزان، سرگرمی بی حد و نا متوازن آنان در فضای مجازی باشد.
در دنیای کنونی عدم توجه به لوازم نوپدید فضای مجازی و نا آگاهی از آن برای مربیان و اولیا، نقص و خلل محسوب میشود. قطعاً امروزه یکی از لوازم موفقیت در امر تربیت، تسلط به مباحث مورد نیاز جهت ورود و استفاده از فضای مجازی است. تربیت مربیان ویژۀ دنیای مجازی در عالیترین سطوح علمی، گویای اهمیت این مسئله است.
آموزههای بسیاری در امور تربیتی مربوط به فضای مجازی لازم است که بعضی از آنها عبارتاند از:
- بصیرت رسانهای
چنان که از بزرگان معرفت به ما رسیده است، زندگی در دنیا زمانی شکل واقعی به خود میگیرد که انسان پاسخی صحیح به سه سؤال داشته باشد: «از کجا آمدهام؟ آمدنم بهر چه بود؟ به کجا میروم آخر؟»؛ همین سه سؤال در زندگی مجازی بشر امروزی نیز مطرح است و دانستن پاسخ آنها، نشانۀ بصیرت فرد در این حیات نوپدید مدرن است.
چه شده که ما وارد فضای مجازی شدیم؟ دقیقاً چه کسانی ما را به این ورطه سوق دادهاند؟ مالکان این دنیا چه کسانی هستند؟ فضای مجازی برای چه کسانی منافع دارد؟ ما برای چه این جاییم؟ دقیقاً چه کاری از ما بر میآید؟ سرانجام این حضور چه خواهد بود؟
داشتن پاسخ صحیح به این سؤالات، نشان دهندۀ اوج فهم، بصیرت و دید نافذ کاربران خواهد بود.
- مدیریت زمان
اولین لازمۀ موفقیت در استفاده از فضای مجازی، قدرت مدیریت زمان است. در حقیقت زمان و مکان ورود و خروج به فضای مجازی و میزان استفاده از آن، باید کاملاً در اختیار و تحت اراده باشد. مهمانی و جمعهای خانوادگی، کلاس درس، کتابخانه و زمان درس خواندن، اصلاً وقت خوبی برای استفاده از فضای مجازی نیست. عدم توانایی در مدیریت زمان حتی میتواند منجر به اعتیاد به اینترنت به عنوان یکی از بیماریهای بشر مدرن شود. کمپهای ترک اعتیاد به اینترنت که در بعضی کشورها از جمله ژاپن روز به روز در حال گسترش هستند، حاصل شکست کاربران در مدیریت زمان است. این مسئله میتواند به عنوان یکی از عوامل اصلی اتلاف عمر به عنوان گرانترین سرمایۀ بشر مورد توجه و دقت قرار گیرد.
- دوستیابی مجازی
در موقعیت حقیقی جامعه، نمیتوان و نباید به هر کسی اعتماد کرد. این مسئله در فضای مجازی – به علت شرایط ویژۀ آن- صورت جدیتری به خود میگیرد و آگاهی به این مطلب نیز ضروری است. قدرت فریبندگی در فضای مجازی، به دلیل عدم مواجهۀ رو در رو، شدیداً افزایش مییابد و طبیعتاً وسواس و دقت در دوستیابی نیز لازمتر است. در حالی که آمار طلاق و در حقیقت شکست ازدواجهای به عمل آمده در دنیای واقعی رو به افزایش است، ازدواجهای ناموفق اینترنتی به عنوان حساسترین و سرنوشتسازترین بُعد این مسئله قابل بررسی مفصل و جداگانه است.
- علم و آگاهی کافی
بخشی از کارکردهای منفی فضای مجازی به ترویج شایعهها و اخبار دروغین و البته شبهه افکنیها مربوط میشود. حقیقت این است که در فضای فکری نامطمئن و ناپاک گروههای اجتماعی، برخورد با این مسایل نیازمند یک سری آگاهیها و دانشها است. شنیدن شایعۀ مرگ یک چهرۀ معروف یا فساد یک بازیگر مشهور، جزء خاطرات مشترک همۀ کاربران فضای مجازی است. اینکه کاربر بازیچۀ دورغ افکنها و شایعه پراکنان نشود، خود یک ضرورت است. در حقیقت مدیریت بخشی از فضای مجازی-مدیریتی هدفمند و پیگیر با تمرکز بر القای چهرهای غیرواقعی، آلوده، خشن و خرافی از دین- توسط بعضی عناصر ضد دین و لا مذهب، مسئلهای غیر قابل انکار است؛ بنابراین، حضور در فضای لامذهبان نیازمند بیش از یک فهم حداقلی از دین است.
- خودکنترلی و خودمراقبتی
از مسائل عمدهای که در دنیای واقعی نقش رفتارسازی را انجام میدهد، نگاه دیگران و نظارت جمعی است؛ در حقیقت حیا از اطلاع دیگران موجب میشود انسان هر کاری را انجام ندهد؛ اما در فضای مجازی، فقدان نظارت عمومی مشهود است. شاید به همین دلیل است که بعضی انسانهای ظاهراً مؤدب در دنیای واقعی در فضای مجازی تبدیل به انسانهای فحاش و بددهان میشوند. احساس حضور خداوند در فضای مجازی، آزمونی نوپدید برای دینداری و ایمان انسان امروزی برقرار کرده است. به تعبیر امیرالمؤمنین (ع): «فِی تَقَلُّبِ الاَْحْوَالِ، عُلِم جَوَاهِرِ الرِّجَالِ»۱؛ در دگرگونی روزگار، گوهر ناپیدای مردمان پدیدار میشود.
دقت در ابعاد مختلف دنیای مجازی، این مسئله را برای ما روشن میسازد که ورود به آن و استفاده از آن، نیازمند آگاهی و مهارتهای ویژهای است که عدم برخورداری از آنها میتواند ضررهای غیرقابل جبرانی به بار آورد. در حقیقت هرچند استفاده از آن –بهشرط مهارت- میتواند مفید باشد، اما دستکم به همان اندازه میتواند مخرب و خطرناک باشد. استفاده از فضای مجازی، بیش از آنکه یک تفریح یا سرگرمی باشد، مهارت و توانایی و استفاده از آن، بیش از آنکه افتخار باشد، پذیرش مسئولیتی خطیر است. کاربران کمسن و کمتجربه و والدین ایشان باید به آن بهعنوان یک مسئولیت نگاه کنند و بتوانند پاسخگوی آن باشند. وقتی استفاده از فضای مجازی منطقی و معقول به نظر میرسد که کاربر بتواند پاسخگوی رفتار مجازی خود باشد.
پینوشت:
(۱) نهجالبلاغه، حکمت ۲۱۷٫