اقتصاد و تأثیر آن بر تربیت در خانواده
اقتصاد به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی در تمامی مسایل زندگی، نقش بسیار مؤثری در سبک زندگی و تربیت خانواده دارد. امروز با توجه به مشکلات فراوانی که در بخش اقتصادی کشور به وجود آمده، نگرانیها دربارۀ بروز ناهنجاری در مهمترین بنیاد جامعه نیز، روز افزون شده است.
اقتصاد ضعیف، تابعی جز گسترش فقر به همراه ندارد و اگر مدیریت صحیحی اعمال نشود، فاجعۀ بزرگی را در ابعاد مختلف، میتواند به همراه داشته باشد. از متون دینی، به خوبی میتوان استفاده کرد که فقر برای پارهای از انسانها، میتواند سبب تکمیل و تهذیب نفس و تصفیۀ اخلاق گردد. چنانکه در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «إنَّ اللّهَ تَعالی إذا أحَبَّ عَبداً غَتَّهُ بِالبَلاءِ غَتّاً»۱؛ خداوند وقتی بندهای را دوست بدارد، او را در شدائد غرق میکند. این نکته از گفتار دانشمندان نیز استفاده میگردد. روسو در کتاب «امیل» آورده است: «اگر جسم زیاد در آسایش باشد، روح فاسد میشود. کسی که درد و رنج را نشناسد، نه لذت شفقت را میشناسد و نه حلاوت ترحم را. چنین کسی قلبش از هیچ چیز متأثر نخواهد شد و بدین سبب، قابل معاشرت نبوده؛ مانند دیوی خواهد بود در میان آدمیان.»۲ بنابراین مسئلۀ فقر و شرایط سخت اقتصادی را نباید تنها از نگاه منفی نگریست؛ بلکه باید با ارائۀ راهکارهای مناسب، جامعه و خانواده را در گذر از این مرحله کمک کرد.
در قرآن کریم، فقر به عنوان یک حالت اضطراری مطرح شده که باید رفع گردد؛ لذا میبینیم خداوند به پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «وَ وَجَدَکَ عائِلاً فَأَغْنی»۳؛ خداوند تو را فقیر یافت، پس توانگر کرد. گویا خداوند به پیامبرش منت میگذارد که او را از فقر درآورده و غنی ساخته است و اگر برطرف نگردد، تبدیل به یک عامل منفی برای از بین بردن ارزشها و وسیلهای برای گمراهی انسان میشود: «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ»۴؛ شیطان شما را از فقر میترساند و به زشتی وامیدارد.
حضرت علی(ع) خطاب به فرزند خود محمد حنفیه، سفارش نمود: «ای فرزند! من از تهیدستی بر تو هراسناکم، از فقر به خدا پناه ببر که همانا فقر، دین انسان را ناقص و عقل را سرگردان و عامل دشمنی است».۵ و در کلام دیگری میفرماید: «هر کس به فقر مبتلا گردد، به چهار خصلت گرفتار شود: ضعف تعیین، نقصان عقل، سستی دین و کم حیایی؛ پس باید از فقر به خدا پناه برد».۶
در هیچ یک از آیات قرآن کریم، فقر به عنوان امری مثبت، معرفی نشده است و اگر میبینیم در بعضی آیات، فقرا و مستمندان مورد تمجید قرار گرفتهاند، به خاطر فقر آنها نیست، بلکه به خاطر ارزشهای انسانی است که آنها داشتهاند.
مدیریت، مهمترین اصل تربیت اقتصادی اسلام
ممکن است در یک بازۀ زمانی، فقر برای جامعه حاصل شود. طبیعتاً برای آن برهه، باید برنامهریزی کرد؛ چنانچه در شرایط تحریم اقتصادی، مقام معظم رهبری راهکار اقتصاد مقاومتی را بیان فرمودند. پیامبر اسلام در بیان لزوم نگاه مدیریتی در شرایط سخت اقتصادی و ایجاد فقر، فرمودند: «مَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِی الْفَقْرَ وَ لَکِنْ أَخَافُ عَلَیْهِمْ سُوءَ التَّدْبِیرِ»۷؛ من از فقر اقتصادی بر امتم نمیترسم، بلکه از سوءتدبیر میترسم. غفلت از مدیریت در خانواده، در شرایط سخت اقتصادی، میتواند کفر را به همراه داشته باشد. امام صادق(ع) از رسول اکرم(ص) نقل فرمودند: «کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفراً»۸؛ فقر، انسان را در آستانۀ کفر قرار مىدهد.
راهکارهای تربیتی در هنگام ضعف اقتصادی و فقر
قرآن یکی از راهکارهای مبارزه با فقر در جامعه را ترویج پرداخت صدقه میداند: «لِلْفُقَراءِ الَّذینَ أُحْصِرُوا فی سَبیلِ اللَّهِ لایَسْتَطیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ»۹؛ صدقاتْ مخصوص فقیرانی است که در راه خدا ناتوان و بیچارهاند و توانایی آن که کاری پیش گیرند، ندارند. صدقه برنامهای اقتصادی، جهت مبارزه با فقر در جامعه است و دستگیری از نیازمندان جامعه، یک راه تربیتی برای مبارزه با فقر است.
راه دیگری که از مجموعۀ روایات، برای مبارزه با فقر پیشبینی شده، بالا بردن توکل و توسل در محیط خانواده است. در حقیقت تقویت روحیۀ معنوی، مساوی با تقویت تربیت فرهنگی در خانواده است. اگر نگاه معرفتی و معنوی وارد محیط زندگی شود، طبیعتاً برای برکتِ محدودِ پروردگار، ارزش بالایی قایل خواهند بود و شکر همان مقدار، موجب ازدیاد نعمتهای پروردگار خواهد شد: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لأَزیدَنَّکُمْ»۱۰؛ اگر واقعاً سپاسگذاری کنید، [نعمت] شما را افزون خواهم کرد.
هرچند بالا بردن توکل و توسل در فضای زندگی، اختصاصی به ایام تنگدستی ندارد و در همه حال باید به آن توجه داشت، اما اهمیت دادن به آن در مواقع فقر، موجب تقویت روحیه و مبارزه با تضعیف باورها میشود. امام علی(ع) فرمودهاند: «کسی که مبتلا به فقر شد، مبتلا به ضعف یقین نیز میشود». کسی که فقیر است، با دیدن اینکه او در جامعۀ خود کمترین امکانات زندگی را ندارد، درحالی که عدهای از همۀ وسایل زندگی در حد وفور برخوردارند و عدالت در جامعه اجرا نمیگردد، دیگر یقینی به وجود عدالت نمییابد؛ چه بسا این بیعدالتیها را به خدا نسبت دهد و یقین او به شک مبدل گردد.
راهحل مهم دیگر برای تربیت اقتصادی جامعه، تنظیم درآمد و پساندازهای قرضالحسنه است. تمامی اجزای زندگی اسلامی، متأثر از خداوند و وابسته به اراده و تجلی خداوند است. مسئلۀ پسانداز، یکی از اختلافات موجود در اقتصاد غربی و اقتصاد اسلامی است که از سبک زندگی اسلامی و غربی نیز نشأت میگیرد. اساساً تقسیم درآمد انسان به پسانداز و مصرف، و به عبارتی تقابل میان پسانداز و مصرف، از نخستین تفاوتها در میان اسلام و غرب در مسئلۀ مصارف و سبک مصرف مردم میباشد.
مطابق با نگاه اسلامی، بسیاری از مصارف برای انسان، پسانداز به شمار میآیند؛ مانند صدقه، خمس، زکات، نذورات و… و بسیاری از پساندازها، از رزق و روزی انسان کم میکند؛ مانند «کنز مال» یا همان جمعآوری اموال و یا عدم پرداخت خمس و زکات. این سخن نشان میدهد که در اندیشۀ اسلامی، با وجود آنکه میان مصرف کردن و ذخیرۀ پول و درآمد تفاوت میباشد، اما تقابلی میان این دو برقرار نیست.
در مجموع باید بیان کرد که سبک زندگی اسلامی، اثرات بسیاری در زندگی انسان دارد و میتواند شاکلۀ اقتصاد اسلامی را تعیین کند و موجب رشد و اجراییشدن اهداف گستردۀ نظام اسلامی شود. سبک زندگی اسلامی با تصحیح رفتارها و الگوهای حاکم بر زندگی، موجب میشود تا زمینههای پذیرش احکام اسلامی گسترده شود و نوع رفتارها و کنشهای اقتصادی و اجتماعی مردم در قبال مسایل مختلف نیز، تغییر کند. بنابراین شناخت صحیح باورهای اقتصادی در سبک زندگی اسلامی، میتواند یک ملت را در شرایط دشوار، از سختیها عبور دهد و آنان را به کمال برساند.
پینوشتها:
(۱) کافی: ج۲/۲۵۳٫
(۲) قربانیان، ناصر: «نگاهی به فقر از منظر جرمشناسی»، فصلنامۀ نامۀمفید، شمارۀ۷۱٫
(۳) ضحی(۹۳):۸٫
(۴) بقره(۲):۲۶۸٫
(۵) نهج البلاغه: حکمت۳۱۹٫
(۶) شاکر، محمدکاظم: «فقر و غنا در قرآن و احادیث»، کارور، ص۱۶۹٫
(۷) عوالی اللئالی: ج۴/۳۹٫
(۸) کافی: ج۲/۳۰۷.
(۹) بقره(۲):۲۷۳٫
(۱۰) ابراهیم(۱۴):۷٫