باید ها،نباید ها و ویژگی های تشکل های اسلامی در ارتباط با تشکل های اسلامی
جمهوری اسلامی ایران از یک سو، کشور الهام بخش برای حرکتهای عدالتخواهانۀ جهان، با شعارها و آرزوهای بزرگ و علمدارِ اسلامِ انقلابی در جهان است و از سوی دیگر، در نوک پیکان سیاهنمایی ابرقدرتها و دشمنان قرار دارد. به طوری که امروز میشود ادعا کرد کمتر ویژگیِ مثبتی از جمهوری اسلامی ایران است که به نحو صحیح، بازنمایی شود. راهبرد اساسی دشمنان در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران، بزرگنمایی ضعفها و کوچکنماییِ نقاطِ قوت است. این دو یعنی ما همواره در معرض دو تصویر و دو نوع مواجهه هستیم:
برای کسانی که شعارها، آرمانها و ادعاهای ما به گوششان رسیده است، توقعات حداکثری نسبت به تحقق آن ادعاها و شعارها وجود دارد و نواقص –هر چند ناچیز- تأثیرات مخربی دارد و برای کسانی که تحت تأثیر رسانهها هستند، همواره در معرض نوعی بدبینی و سیاهبینی قرار داریم.
تشکلی که بخواهد در ارتباطِ پیوسته با تشکلهای اسلامی جهان بماند، باید این حال را بفهمد. اگر جهت این توقعاتِ حداکثری به سمت دیگران باشد، میتواند صورتهای مختلفی داشته باشد و همۀ اینها ضد ارتباط و ضد فهم و مفاهمهاند:
اگر تصور کنیم که دیگران هم باید مواضع کاملاً شفاف و صریحی در موضوعات مختلف امت اسلامی داشته باشند و به شرایط سیاسی آنها توجهی نداشته باشیم، همان کسانی که در برخی جهت گیریهای کلی با ما هماهنگ هستند را هم از دست میدهیم. به طور مثال اگر در موضع نسبت به فلسطین مشترک هستیم، ولی در موضع نسبت به سوریه تفاوت دیدگاه داریم، نباید این همراهی را از دست بدهیم.
اگر تصور کنیم که آنها نسبت به ما و ارزشهای ما باید همراهی صد در صدی داشته باشند، در تنظیم روابطمان با مشکل مواجه میشویم. مثل اینکه آنها نقدهایی به عملکرد نظام ما و حتی رهبری نظام داشته باشند و آن محوریتی که ولی فقیه برای ما دارد، برای ایشان وجود نداشته باشد. این را باید یک مسئلۀ طبیعی بدانیم و هضم کنیم.
اگر تصور کنیم که دیگران باید از یک مجموعۀ اعتقادات یا سیرۀ رفتاری کاملاً مبتنی بر عقاید ما و فرهنگ ما برخوردار باشند و به طور کامل منطبق بر آن فکر و عمل کنند، دایرهای از تعاملات منتفی خواهد شد. مثل شیعیانی که شش امامی هستند، ولی ضد استکبار و جهادیاند، یا اهلسنتی که در امر جهاد با مستکبران، از بسیاری از شیعیان همراه ترند و یا حتی غیر مسلمانهایی که در جبهۀ مشترک ضدِ نظامِ سلطه، با ما در یک صف قرار دارند. ممکن است رفتارهای فرهنگی خاصی در امر روابط اجتماعی در تعامل با این مجموعهها دیده شود. حذف به این واسطه، به معنی عدم فهم شرایط زیست و رشد آنها و عدم فهم الزامات نقش آفرینی در سطح جهانی است.
اگر تصور کنیم کسی که میخواهد با ما در تعامل باشد، نباید با کسانی که ما با آنها ارتباط نداریم، در تعامل باشد. این یک توقع حداکثری است. ممکن است در یک شرایط سیاسی خاص، ما با عربستان یا انگلستان قطع رابطه کنیم؛ ولی اینکه آنها هم به صرفِ ارتباط و تعامل با ما باید چنین رفتاری داشته باشند، مشکلساز خواهد بود. باید دقت کرد که همواره یک دایرۀ حداقلی از اشتراکات اساسی و مهم باقی میماند که همان، وجه اشتراک اصلی و دلیل تداوم تعامل ما است؛ دشمنی با نظام سلطه و استکبار.
صورتهای دیگری از این توقعات و تصورات حداکثری را نیز میتوان نام برد. حضور اصولی در جهان امروز باید حول اصول مشترکی باشد که حاصل آن، قدرت و عزت جبهۀ مستضعفین عالم و تقویت جبهۀ ضد استکباری در جهان است. تنها با چنین نگاهی است که کم و کیف تعامل ما، به سطحی که بتوانیم هدف یاد شده را محقق کنیم، میرسد.
بر خلاف راهبرد تعامل با دیگران که بایستی با توقعات حداقلی دنبال شود، در حوزۀ توقعات از خودمان باید حداکثری باشیم. چون ما شعارهای بزرگی را دادهایم و آرمانهایی را مطرح کردهایم که توقعات خاصی را نسبت به ما شکل داده است. تشکلی که از خودش توقعات حداکثری دارد، این ویژگیهای را داراست:
- حداکثر واقع گرایی، موقعیت شناسی و روزآمدی
تشکلی که اطلاع کافی از اوضاع جهان و محیطهای عملیاتی تشکلهای مرتبط با خود ندارد و شرایط روز، جریانات روز و اقتضائات محیطها را نشناسد، دچار خطاهای تحلیلی و عملی جدی خواهد شد. تحلیل وقایع و اتفاقات روز از زوایۀ دید چند رسانۀ محدود، مطالعۀ مطالب دربارۀ یک کشور از زبانهای دیگر، عدم ورود به مسائل تخصصی شناخت کشورها و… میتواند شامل عدم روزآمدی و عدم واقع گرایی لازم برای تحلیل صحیح باشد.
- حداکثر مدارا و اخلاق حسنه در تعامل با سایرین
اعضای تشکل اسلامیِ منتسب به ایران، که کشور پیرو پیامبر و اهلبیت (ع) است و مدعی پیادهسازی اسلام در همۀ شئون میباشد، باید در خلق و خوی اسلامی نیز نمونه باشد؛ حداکثر سعه صدر، تحمل و مدارا، حسن ظن، ایثار و تواضع. اینهاست که میتواند تشکلهای ما را محور و الهام بخش اخلاقی و الگوی جهانیان قرار بدهد.
- حداکثر توانمندی و کارآمدی
ایفای نقش در جهان امروز بدون مهارتهای لازم ارتباطی، تأثیرگذاری رسانهای و… شدنی نیست. ما باید پیشتازان بهرهمندی از ابزارهای رسانهای باشیم. تشکلهای ما باید از مجموعۀ مهارتهای مورد نیاز برای ایفای نقشهای جهانی، به طور کامل بهرهمند باشند.
- حداکثر پایبندی به اصول و عقاید خود
مُدارای اخلاقی، به معنی هرج و مرج و بیقاعدگی در عقاید و باورها نیست. تشکل اسلامی ما زمانی از نظر فکری الهام بخش است، که عمق عقاید خود را بشناسد و به آنها ملتزم باشد و نسبت خود را با سایر جریانات فکری جهان به خوبی مشخص نماید. بدون عمق کافی در اعتقادات و باورها، امکان هضم شدن در دل گرایشهای مختلف فکری وجود دارد.
- حداکثر بصیرت و دشمن شناسی
وجه ممیز تشکلهای اسلامی -مثل خود انقلاب اسلامی- باید در فهم نقشهها و مؤلفههای حرکت دشمنان باشد. تشکلی که رصد حرکات دشمن را در برنامۀ خود نداشته باشد، چه بسا به دام آنها بیفتد و پیچیدگیهای حرکت آنها را درک نکند.
- حداکثر شجاعت و آمادگی در مبارزه با دشمنان
در وجه عملی مبارزه با دشمنان و آمادگی برای حضور در این عرصهها، ما الگو بودهایم و باید الگو باقی بمانیم. این امر بدون کسب معنویت، امکان تحقق ندارد. معنویت و اتکال به خداوند است که باعث میشود هنگام تشخیص حق، پایمان نلنگد.
- حداکثر جمع گرایی و وحدت آفرینی
ما باید محور وحدت و جمع گرایی باشیم؛ نه تفرقه و تشتت. آن تشکلی که اختلافات را حل میکند و گروهها را حول محورهای مشترک اصولی، دور هم جمع میکند، باید تشکلهای ما باشند. ما اگر سعۀ صدرِ تعامل با همۀ گروهها را پیدا کردیم و از عمق کافی برخوردار شدیم، شرط لازم برای محوریتِ وحدت را خواهیم داشت.
- حداکثر حق مداری و نقد پذیری
اگرچه سیاهنمایی دربارۀ ما زیاد است، باید بپذیریم که عیب و نقصهایی هم داریم. پذیرش عیبها و عدم پوشاندن آنها، یکی از اصول مهم در مواجهه با نگاههای بیرونی نسبت به ماست. حق مداری باعث میشود که نه دربارۀ خودمان و نه دیگران – اعم از دوستان و دشمنانمان- حق را نپوشانیم و عدالت را رعایت کنیم.
- حداکثر سلامت مالی
حضور و فعالیت در عرصههای جهانی، مستعد گرایشهای دنیاخواهانه و فرصت طلبیهایی است که تشکلها باید برای این عرصه، پیش بینیها و مراقبتهای ویژهای داشته باشند. گرفتار شدن تشکلها در فرصت طلبیهای مالی، آن چنان که برخی از نمایندگان ما در کشورهای مختلف دچار آن شدهاند، با توقعاتی که از ما میرود، در تضاد بسیار است و بدبینیهای عمیقتری را ایجاد مینماید.