تشکل اسلامی از نگاه آیتالله شاهآبادی
اشاره:
این مقاله، مبانی تشکل دینی را از نگاه عارف فرزانه حضرت آیتالله محمدعلی شاهآبادی مطرح میکند و مطالب آن برگرفته از «شذرات المعارف»[۱] آن عارف مجاهد است که نزدیکی زیادی با مبانی فکری بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران دارد.
کتاب «شذرات المعارف»
مرحوم آیتالله شاهآبادی، تألیفات و آثار علمی بسیاری دارد که به دهها عنوان میرسد. متأسفانه بیشتر این آثار در حملۀ ساواک به منزل امام خمینی (در سال ۱۳۴۲) مفقود شده است. یکی از این آثار ارزشمند، کتاب شذرات المعارف است که به فارسی ترجمه شده و اولین بار در اردیبهشت ۱۳۲۵ به چاپ رسیده است.
در این کتاب، مؤلف عالیقدر با اشاره به آسیبها و آفاتی که جامعۀ اسلامی و مسلمانان به آن دچار هستند، به شکل زیبایی راهکارهای عملی و سیاست اصلاحی را در زمینۀ تربیت نیرو و فراهم کردن امکانات و منابع مالی و اجرای برنامههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ارائه میدهند. نکتۀ جالب این است که در این موارد، با اشاره به آموزهها و حقایق دینی و سیرۀ معصومین: نگاشته شده است.
در این باره سه نکته گفتنی است که در همین ابتدای مقاله توضیح داده میشود.
- «شذرات المعارف» که نام دیگر آن «مرامالاسلام» است، سالها پیش به رشتۀ تحریر درآمده و با نگاهی نو و عمیق که مبتنی بر قرآن و سنت است، به دو وظیفۀ اصلی یک تشکل اسلامی – «تربیت نیرو» و «فراهم سازی امکان تحقق دین» در زندگی – با نگاهی تربیتی و اخلاقی پرداخته است. در واقع، امتیاز منحصر بهفرد تشکل دینی در همین است: «تشکلی بر مبنای اخوت دینی» که روابط فردی و اجتماعی اعضا بر «انس» و «اتحاد» و «کمال» و «عون» شکل میگیرد و بسط و گسترش مییابد. اعضا بر اساس همین اصول با هم آشنا میشوند، پیوند اخوت دینی میبندند و نقش مکمل را با هدف والای تحقق اهداف دین برای یکدیگر ایفا میکنند.
از آنجا که مرحوم شاهآبادی به نام «فیلسوف فطرت» هم نام یافته است، مطالب این کتاب را میتوان اصول و مبانی تشکل فطرتگرا نیز نامید؛ اصول و آموزههایی که در تشکیلات مذهبی و دینی، دقیقاً مطابق و منطبق بر فطرت الهی انسان است. همچنین از آنجا که مطالب این کتاب، رنگ و بوی تربیتی و اخلاقی دارد، نامگذاری «مبانی تشکل اخلاقی و تربیتی» نیز بیمناسبت نیست.
- در این کتاب ارزشمند از شذرۀ اول تا چهارم میتوانیم بهخوبی بخشی از سبک زندگی اسلامی را نیز مطالعه کنیم و به زوایای روشن و تابناکی از حیات طیبۀ دین دست یابیم. روش زندگی که از خامۀ عارفی بزرگ و فقیهی دینشناس و آشنا به بیماریها و درمان آنها در بین مسلمین تراوش کرده است. توجه به روایات و مضامین بلند دینی که از سرچشمۀ عصمت جوشیده و به فکر و قلم دانشمندی فقیه تبیین شده است، میتواند برای کسانی که در پی دستیابی به نمونههایی از اندیشۀ متعالی اسلامی دربارۀ حیات طیبه هستند، کمک فراوانی نماید.
- مقصود اصلی ما در این مقاله، نگاهی است که این کتاب به مسألۀ مهم «تجمع دینی» و «تشکل اسلامی» دارد. با عنایت به تأثیرگذاری علمی و اخلاقی و عرفانی ایشان بر افکار و آرا و روحیات امام راحل بزرگوارمان، آشنایی با اندیشههای بلند این استاد کمنظیر، میتواند ما را با مبانی اندیشهای روحخدا(ره) که حیات معنوی خویش را مرهون وی میدانست، آشنا کند. بر این باوریم که نگاهی دقیق و همهجانبه به مطالب این کتاب و پیجویی و کند و کاو در بیانات و پیامهای امام عزیز پیرامون تجمعها و تشکلهای اسلامی، میتواند ما را به یک جمعبندی مطلوب دربارۀ تشکل اسلامی برساند؛ امری مهم که باید در جای خود بدان پرداخته شود.
این مقاله، نگاهی اشارهوار و گذرا به مطالب این کتاب دارد و از آنجا که نشر این کتاب ارزشمند مربوط به حدود ۷۰ سال قبل و همراه با اصطلاحات علمی و حوزوی است، سعی شده تا حد امکان، مطالب این کتاب برای فهم آسانتر و انتقال سریعتر به مخاطبان، روانسازی شود و در دسترس قرار گیرد. این کتاب در شش «شذره» سامان یافته است که ما به شذرۀ اول تا چهارم ـ به دلیل ارتباط با موضوع ـ پرداختهایم.
مبانی تشکل اسلامی
رویکردهای متفاوتی به ضرورت تجمع و چرایی تشکل مؤمنان برای دستیابی به اهداف بلند اسلامی وجود دارد. وجه مشترک همۀ این رویکردها و نگاهها، انکار ناپذیری و ضرورت و قطعیت وجود تشکل اسلامی برای پیشبرد اهداف و مقاصد دینی است. مرحوم آیتالله شاهآبادی در کتاب شذرات المعارف، ضرورت تجمع مؤمنان را بر این سؤالات اصلی و بنیادین بنا نهاده است که:
آیا محقق نمودن آموزههای قرآن به صورت انفرادی ممکن است؟ آیا میتوان انتظار داشت که جامعهای قرآنی شکل گیرد و مؤمنان در آن، جهت تحقق احکام اسلام گرد هم نیامده باشند؟
آیا فقدان وجود ویژگیهای جامعۀ قرآنی مطلوب را نباید در عدم شناخت آنها و سپس پیروان پیگیر تحقق آنها در یک تشکل و تجمع افراد همداستان و همفکر جستوجو کرد؟
مرحوم شاهآبادی بر مبنای همین سؤالات اصلی، مطالب خود را بهطور منظم و به هم پیوسته سامان میدهد که در ادامه مشاهده میکنید.
- آسیبشناسی جامعۀ مسلمین
«مملکت اسلامی در این زمان (۱۳۲۰ هـ . ش) گرفتار بیماریهای مزمن و هلاککنندهای است که انسانیت را در معرض خطر قرار داده است. رواج افکار باطل و اخلاق رذیله و اعمال ناشایست، باعث شده است که جامعه با خطرات بنیان برافکن مواجه شود. در این میان، بسیاری از مؤمنان در محافل و مجالس خود فقط از شرایط موجود اظهار تأسف میکنند و به حکایت و روایت دردها میپردازند؛ بدون آن که تلاشی در جهت شناخت دلایل این گرفتاریها و راه علاج آن نمایند. از اینرو باید: ۱٫ سبب و علت درد را فهمید؛ ۲٫ راه علاج آن را جستوجو کرد.»
عوامل اصلی آسیبپذیری مسلمانان
برای وضعیت نابسامان مسلمین در گذشته و حال، علتهای مختلفی را میتوان یافت؛ اما در نگاه مؤلف بزرگ ما، چهار عامل اصلی موجب تداوم این بیماری و ضعف است.
- غرور به حقانیت اسلام
غرور مسلمانان به حقانیت خود و تلقی این باور که چون اسلام دین حق است، پس راه خود را خواهد رفت، به مقصد خواهد رسید و در این میان ما باید به خود بپردازیم و در گوشهای بنشینیم و به نماز و روزه و اعمال خودمان سامان دهیم. این توهم یا همان فریفتگی به «مسلمان بودن» و عدم پایبندی به لوازم مسلمانی، یکی از امراض بزرگ مسلمانان بوده و هست؛ گو این که اکتفا به نام «شیعه» موجب جرأت عدهای به فساد میشود. همین توهمات باعث شده است که بسیاری از مسلمانان، اسلام را یک دین انفرادی بدانند؛ در حالی که قرآن مجید با اسلام انفرادی مناسبت ندارد.
ناگفته پیداست که خود انسان و شخص مؤمن نقش بسیاری در اصلاح جامعه دارد و صد البته هر کسی باید از خود شروع کند، اما نباید به خود اکتفا نماید، بلکه لازم است برای جامعه و مردم در زندگی خود، سهم ویژهای قائل باشد.
- یأس و ناامیدی
همین نگاه افراطی نامتعادل به دین باعث شده است که چنین مردمی از اصلاح امور عمومی و جامعه و سعادت جامعه ناامید باشند و از هرگونه تکلیف و وظیفه برای مقابله با فساد و تباهی شانه خالی کنند.
- افتراق و اختلاف
نتیجۀ این یأس و نومیدی، فقدان و کاهش روحیۀ جمعی و گسستن پیوندهای دینی بین مسلمانان است، تا آنجا که توطئۀ دشمن نیز کارساز شده و کشورهای اسلامی و جمعیت مؤمنان را مانند جزیرههایی نموده است که هر یک به کار خویش مشغولند؛ یا همکاری ندارند و از غم و شادی همدیگر بیخبرند یا مدام در حال خنثی کردن تلاشها و فعالیتهای یکدیگر هستند.
- نداشتن امکانات و منابع مالی
طبیعی است جامعهای که نتواند بر اساس این فریفتگی و یأس و تفرقه، به مساعدت و کمک هم بیاید و به افزایش نیروی یکدیگر کمک نماید، دستش از منابع و امکانات مالی که برای خود اوست، خالی میشود و به خاک سیاه فقر و وابستگی به دشمن مینشیند.
راه علاج چیست؟
راه علاج، برگشتن به مرام اسلام است. مرام اسلام به فرمودۀ پیامبر اکرم۹ جز در قرآن و عترت یافت نمیشود. خلاصۀ آنچه در این دو منبع لایزال الهی آمده، دو مرام است:
اول: حکومت مطلقۀ برگرفته از آموزههای قرآنی؛
دوم: اجرای تام و کامل حکومت و ولایت مطلقه در حکومت حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.
رسیدن به این مرام بزرگ، بستگی به استحکام روابط مذهبی و اجتماعات دین دارد و زمینهسازی برای حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تجلی تام و خاص احکام قرآن مجید، جز از راه جمع و تجمعی همفکر و همدل و هماهنگ که از آن چهار بیماری ـ که نام بردیم ـ مبرا باشند، امکان ندارد.
دو اصل بنیادین تشکل اسلامی
برای زمینهسازی تحقق کامل دین اسلام و حقیقت آن، یک تشکل دینی باید به دو اصل بنیادین اعتقاد و التزام کامل داشته باشد؛ دو اصلی که به منزلۀ جوهرۀ حقیقی و روح در کالبد یک تشکیلات هستند و بدون آنها، جامعۀ اسلامی و تشکل دینی از خط صحیح دین انحراف خواهند یافت. این دو اصل عبارتند از:
اصل اول: پیوند نبوت و ولایت
این تصور که نبوت چیزی جدا از ولایت است و ولایت از نبوت مجزا است، یک پندار باطل است. روح دین و یک جمع مؤمنانه به این است که ملتزمان به آن با همۀ وجود به پیوند و ارتباط و آمیختگی و جداناپذیری ابدی نبوت و ولایت باور داشته باشند، حقیقت دین را چیزی جز این ندانند و تمام افکار و اعمال خود را بر این مبنا و معنا سامان دهند.
اصل دوم: پیوند اخوت دین و ایمان
بر اساس این باور الهی که حقیقت اسلام ناب محمدی است، باید اجتماعات مذهبی برای ارتباط و دوستی مؤمنان با یکدیگر گسترش یابد؛ چنان که در قرآن آمده است:
«وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَ لَاتَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا؛[۲] و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید!»
منشور و مرامنامۀ تشکل اسلامی
بر مبنای دو اصل اساسی در یک تشکل اسلامی ـ پیوند نبوت و ولایت و پیوند اخوت دینی ـ مرحوم شاهآبادی چهارده اصل را که به نحوی «منشور جامعه و تشکل اسلامی» است، مطرح میکند که عبارتند از:
- تشویق مردم مسلمان و اعضای تشکل اسلامی به روی آوردن به عالمان دین و ترغیب نوجوانان به تحصیل علوم دینی برای زمینهسازی تعلیم معارف و احکام دینی و اخلاق اسلامی؛
- اتحاد و وحدت بین عالمان دین که تنها راه حفظ اسلام و مسلمین و جاری شدن روح اتحاد در بین سایر اقشار مردم است؛
- تأسیس نشریۀ دینی و مذهبی برای ترویج اهداف مذهبی به عنوان ارگان تشکل؛
- تقید به آداب شرع در ظاهر و تعهد به حرام و حلال و تنظیم شعائر اسلام و حضور در اجتماعات اسلامی؛
- رعایت اقتصاد و اعتدال در امور مالی زندگی و پرهیز از تجملات دست و پاگیر؛
- ایجاد مؤسسات و شرکتهای مبتنی بر قواعد علمی برای رونق اقتصاد و خودکفایی و رهایی از وابستگی؛
- رواج فرهنگ قرضالحسنه برای مبارزۀ عملی با ربا؛
- ایجاد اشتغال و مشاغل آبرومند و مشروع برای نیازمندان و اعضای تشکل و جمعیت؛
- امدادرسانی مادی و معنوی و کمک به نیازمندان و فقرا و آسیبدیدگان؛
- همدردی با مسلمانان و دردمندان و حضور در آیینهای اجتماع که به تقویت معاشرت دین منجر میشود؛
- حضور هفتگی در مرکز مخصوص جمعیت (تشکل) برای یادگیری و آموختن مسائل دین و مذاکرات و مباحثات مذهبی؛
- پایبندی و التزام هر یک از اعضا برای هدایت و راهنمایی یک نفر برای این که او نیز به این تعهدات عمل نماید؛
۱۳ . رفع اختلافات به وجود آمده با دلسوزی و صلح و ارجاع آن به گروهی از معتمدان تشکل؛
۱۴ . تشکیل صندوق یا مرکزی که از اموال حلال فراهم آمده باشد، برای رفع نیازهای کسانی که نیاز دارند، با رعایت اولویتها.
در این فروع که به نوعی منشور یا مرامنامه یا پیماننامۀ عموم افراد جامعه و بهویژه اعضای تشکل است، با نگاهی جامع به اهمیت آموزش، هدایت، همدردی و دلسوزی، خدمت و معاشرت، گفتوگوی دینی و علمی اشاره شده است. ضمن این که نگاهی گذرا به سبک زندگی در جامعۀ دینی (بهطور عام) و در تشکیلات الهی (بهطور خاص) دارد.
چرایی تشکل اسلامی
مؤلف گرانقدر در ادامه با سرلوحه قرار دادن آیۀ ۱۰۳ سورۀ آلعمران، با یک ترتیب منطقی به چرایی و ضرورت تشکل دینی پرداخته و ابعاد و زوایای آن را شرح میدهد. ایشان با ذکر مقدمهای سودمند که حکایت از نگاه عمیق ایشان به دین دارد، به مسألۀ مهم تشکل دینی میپردازد.
- دین اسلام، دین سیاسی است. سیاست به معنای واقعی آن، تدبیر امور جامعه بر اساس تشخیص صحیح از مصالح و مقاصد آن جامعه است؛ تدابیری که نجات و رستگاری مردم بر اساس احکام حیاتبخش دین را در پی داشته باشد و بندگان خدا را به مقامات والای معنوی رهنمون کند. بر این مبنا، اغلب احکام اسلام، احکام سیاسی است و در نتیجه، با اطمینان و یقین میتوان گفت: دین اسلام، دین سیاسی است.
- مهمترین سیاستهای اسلام برای رساندن انسانها و جوامع بشری، دو سیاست است:
الف. تربیت نیرو (تحصیل عِدّه)؛
ب. تهیۀ منابع و امکانات مورد نیاز (تحصیل عُدّه).
البته معلوم است که تربیت نیرو و نیروسازی برای مصالح مهم دینی و جامعۀ اسلامی، مهمتر از تهیۀ منابع و امکانات است. به تعبیر دیگر، نیروها هستند که امکانات را میسازند.
- در سیاست اول (نیروسازی) یک اصل اساسی و تغییر ناپذیر وجود دارد و آن این است که: کثرت جمعیت مفید نیست، مگر به همراهی دلها و برادری. به عبارت دیگر، پشتوانۀ اصلی یک ملت یا تشکیلات، نیروهای همدل و همراه و یکرنگ است.
از اینرو، «اخوت» از احکام سیاسی الهی برای تحقق اهداف دینی است.
حقیقت اخوت
از آیات قرآن و روایات بهدست میآید که حقیقت اخوت، «الفت قلوب و ارتباطهای مؤمنین» به یکدیگر است. از آیۀ «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا» و ادامۀ آن «وَ اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ» نتیجه میگیریم که خداوند عالم، قرآن را که «حبل الناس» است از «عرش الرحمن» نازل فرموده بر «عرش اخوت انسان»، تا فهمیده شود که حقیقت آموزههای قرآنی و مقررات دینی، اخوت و برادری مسلمین است؛ چرا که حفظ قرآن و احکام آن به تنهایی میسر نیست، بلکه مسلمین باید به وسیلۀ اتحاد و وحدت و اخوت دینی، تاج کرامت حکومت قرآن را بر سر نهند و به عزت دنیا و آخرت برسند.
ارکان اخوت
مبنای اصلی جامعۀ اسلامی و به تبعیت آن تشکل اسلامی، «اخوت» است. اخوت مانند عرش (و تختی) است که دارای چهار زاویه (گوشه) است و هر زاویه بر یک رکن (و قائمه) مستقر است. بنابراین، عرش اخوت بر چهار زاویه مشتمل است:
زاویۀ اول: انس مستقر بر رکن وفاق و یکرویی؛
زاویۀ دوم: کمال مستقر بر رکن اتحاد و یکرنگی؛
زاویۀ سوم: عزت مستقر بر رکن تواضع و فروتنی؛
زاویۀ چهارم: عون مستقر بر فتوت و جوانمردی.
ایشان «اخوت اسلامی» را مانند نخ تسبیحی میداند که حلقۀ مؤمنان را به هم متصل مینماید و آنگاه است که حرکت یکی به حرکت و جنبش دیگری منجر خواهد شد. وجود این عامل، مبنای «جمعیت»های سازمان یافتۀ اسلامی را شکل میدهد.
آیتالله شاهآبادی سپس به این موضوع میپردازد که اخوت بین مسلمانان که عامل اصلی تحقق احکام کتاب خدا در جامعۀ اسلامی است، مؤلفههایی دارد که ارکان چهارگانۀ مذکور است و هر کدام بر یک رکن مستقر شدهاند. توجه به این ارکان و زوایا، در حقیقت مبانی مهمی است که باید مورد توجه تشکلهای اسلامی قرار گیرد.
ایشان سپس در تبیین این ارکان چهارگانه، مطالبی سودمند را بر اساس روایات معصومین: به تفصیل بیان میکند که خلاصۀ آن چنین است:
«بر مبنای روایات، ساختار برادری میان مؤمنان را چهار عنصر اصلی تشکیل میدهد که هر کدام نیز بر پایهای مشخص بنا شدهاند».
- انس بر پایۀ وفاق و یکرنگی
به این معنا که میان مؤمنان به گونهای الفت برقرار است که وفاق و یکرنگی حرف اول را در جمع آنان میزند. مؤمنان «کثیر الانس» و «شدید الانس» هستند و دورویی و نفاق در بین آنان راه پیدا نمیکند.
- کمال بر پایۀ اتحاد و یگانگی
مؤمن اگر خود را با دیگر مؤمنان، یگانه و یکی ببیند، زشتی و نقص یک فرد مؤمن را نقص خود میداند و زیبایی و رشد او را جمال و رشد خود میپندارد. از اینرو، برای رشد دادن و رفع نقایص او تلاش مینماید و مصداق «الْمُؤْمِنُ مِرْآۀ الْمُؤْمِن»[۳] میشود. انسان مؤمن، اینگونه باعث کمال برادر دینی خود خواهد شد و در یک تشکل مؤمنانه پایههای کمال و رشد جامعه را استحکام میبخشد.
- عزت بر مبنای تواضع و فروتنی
مؤمن اگر با دیگر مؤمنان انس گیرد و صادقانه با آنان مرتبط شود و در تجمع ایمانی خود بر پایۀ انس، رشد و کمال دیگران را بخواهد، بهطور فطری و طبیعی و فارغ از نگاههای ابزاری، مؤمنان دیگر نیز او را بهعنوان یک انسان مؤمن تکریم میکنند و در مقابل او متواضعانه برخورد مینمایند، و از رهگذر تواضع و فروتنی خود، عزت دیگران و خود را جلوهگر میسازد.
- عون و یاری بر مبنای فتوت و جوانمردی
کسی که در تشکل دینی و جامعۀ اسلامی، انس و کمالخواهی و مواجهۀ فروتنانه با مؤمنان، سرلوحۀ اعمال اوست، نمیتواند در مقابل نیازهای برادران و خواهران ایمانیاش بیتفاوت باشد. او به رفع حاجت مؤمنان قیام میکند و در این سیر، بدون توقع پاداش و منتگذاری، سعی و تلاش خود را در خدمت او به کار خواهد گرفت.
مرحوم شاهآبادی به زیبایی چنین جمعبندی میکند:
«انسانِ ]مؤمن[ انسطلب کمالخواه عزتپسند عونجوی» میتواند مقاصد قرآن را حمل کرده و توسط آن اهداف خود را محقق کند و به سعادت دنیوی و اخروی برسد. به تعبیر واضحتر، ارتباطات تشکیلاتی اعضای یک تشکل دینی که مبتنی بر اخلاق اسلامی و تقوای الهی است، این گونه است که آنان:
ـ بر اساس انس و صدق با هم ارتباط میگیرند.
ـ بر مبنای یگانگی و یکدلی به رفع نقص و تقویت قدرت هم میپردازند.
ـ بر پایۀ فروتنی و تواضع، عزت خود و تشکل و در نتیجه جامعه را شکل میدهند.
ـ مبتنی بر همۀ اصل فوق، بر اساس جوانمردی و فتوت، در خدمت و مساعدت به یکدیگر میکوشند.
آیتالله شاهآبادی، ارکان و اصول فوقالذکر را با استناد به روایات معصومین: تفصیل داده، در بیش از صد صفحه به تبیین دقیق آن میپردازد. توجه و شرح و بسط این کتاب فاخر و مطالب ارزشمند آن، میتواند گامی نو و عمیق در جهت تشکیل و تقویت تشکلهای اسلامی به حساب آید.
مطالبی که ـ اگر درست به آن پرداخته شود ـ میتواند در همۀ مراحل شناسایی، جذب، آموزش، سازماندهی و بهکارگیری و نظارت و ارزیابی در یک تشکل دینی مورد نظر قرار گیرد. امید آن که برنامهها و اجتماعات درون تشکیلاتیمان بر مبنای اصول اخلاقی اسلام و آموزههای دین سامان یابد. بیتردید همین مسألۀ مهم، وجه امتیاز تشکلهای دینی از غیر آن است. [۴]
پینوشت:
[۱] . شذرات جمع «شذر» و «شذره» به معنای مروارید کوچک یا قطعههای طلا و مهرههای گرانقیمتی است که در وسط رشتۀ مروارید به فاصلۀ معینی قرار میدهند. از اینرو، شذرات المعارف را میتوان به گوهرهای تابناک معارف ترجمه کرد.
[۲] . آل عمران، ۱۰۳٫
[۳] . بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۲۶۸٫
[۴] . در این مقاله به کتاب شذرات المعارف، به تصحیح و تحقیق بنیاد علم و معارف اسلامی دانش پژوهان (چاپ اول، زمستان ۱۳۸۰) مراجعه شده است.