ادبیات فرصتی برای گرایش کودکان و نوجوانان به کتاب، در گفتوگو با آقای علیرضا حاجیانزاده، مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
علیرضا حاجیانزاده از آذر ۱۳۹۲ با حکم وزیر وقت آموزش و پرورش، به عنوان مدیرعامل جدید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منصوب شد. او که متولد سال ۱۳۳۹ در تهران است، تحصیلات حوزوی خود را تا خارج فقه و اصول ادامه داده و در کارنامۀ فعالیتی خود، چندین مسئولیت نظیر ریاست شورای مرکزی اتحادیۀ انجمنهای اسلامی دانشآموزان، مدیرکل روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور صدا و سیما و مشارکت در راهاندازی شبکۀ چهار سیما، مدیرکل دفتر انتشارات کمک آموزشی وزارت آموزش و پرورش، مشاور فرهنگی و آموزشی رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی را دارد. گفتوگوی ما با ایشان، دربارۀ جایگاه ادبیات در برنامههای تربیتی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.
جایگاه ادبیات در مسایل تربیتی -که یکی از وظایف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به حساب میآید- کجاست؟
ادبیات فرصتی برای نوجوان به وجود میآورد که به مطالعه گرایش پیدا کند و قوۀ عقلانیت او تقویت شود. بنا بر سیاستی که ما در کانون داریم و ادبیات کودک و نوجوان را دنبال میکنیم، در واقع نگاه بلندمدت و افق ما این است که کودکان و نوجوانان در مسیر تربیتیشان با مطالعه و کتابخوانی و پرورش فکر و تقویت قوۀ عاقله پیش بروند. وقتی فکر و قوۀ عاقله پرورش یافت، تقویت پیدا کرد و ساماندهی شد، خود به خود اثر آن در تربیت نمایان میشود. تربیت از عقلانیت منفک نیست و عقلانیت، تربیت را به دنبال خود دارد. روش اصلی ما در کانون با کودکان و نوجوانان، بحث مطالعه و کتابخوانی است، که ادبیات در قالب شعر و داستان بخشی از آن است. جدای از مفاهیم و محتوایی که در آن کتابها وجود دارد، نفس مطالعه و پرورش ذهن و قوۀ عاقله میتواند شرایط تربیتی خوبی را ایجاد کند؛ رویۀ کانون به طور کلی این است و از ابتدای انقلاب چنین بوده و مختص این دوره نیست. در دورۀ ما، تلاش بیشتر معطوف همسو کردن علایق بچهها و شرایط سنی آنها، با محتواهای ارائه شده توسط کانون بوده است. در این راستا دپارتمانهای خردسال، کودک و نوجوان را تشکیل دادیم و نیازهای روز فرهنگی بچهها را رصد میکنیم که برای تولید کتاب از آنها استفاده کنیم.
ذائقۀ خردسالان به شعر گرایش بیشتری دارد و هرچه به سمت نوجوانی پیش میرویم، این ذائقه کمرنگتر میشود و تمایل به داستان و رمان در نوجوانان بیشتر میشود. شما برنامهای برای تغییر یا تقویت این روند دارید یا اجازه میدهید روال عادی بچهها پی گرفته شود؟
علایق بچهها متفاوت است. هرچه سن پایینتر باشد، علایقشان اشتراک بیشتری دارد. تصویر نقش پررنگی در شکلدهی علاقۀ آنها دارد و چه در داستان و چه شعرهای کودکانه که ریتم مناسبی دارند، تأثیر به سزایی در جهتدهی علاقۀ آنها دارد. ما الزامی نداریم علاقۀ بچهها را ثابت نگهداریم یا به زور عوض کنیم. وظیفۀ ما تنها فراهم کردن شرایط برای آنها است. به خصوص در دورۀ نوجوانی، که سن آنها بالاتر است و قدرت تشخیص بهتری دارند، امکان آموزش تخصصیتر وجود داشته باشد. اگر برای گروههای سنی پایین داستان را در قالب جلسات قصهگویی بیان میکنیم، در دورۀ نوجوانی انجمنهای ادبی تشکیل میدهیم و شرایط نقد کتاب را آماده میکنیم. سعی میکنیم بچهها را به نوشتن تشویق کنیم و به همین دلیل اخیراً سامانهای تحت عنوان «پرتال کودک و نوجوان» را طراحی کردیم. در اینجا علاوه بر اینکه آثار حرفهای مربوط به کودکان و نوجوانان را منعکس میکنیم، بخشهایی را ایجاد کردیم که بچهها آثار خودشان را منتشر کنند. با توجه به اینکه نوجوانان دوست دارند دیده شوند و مسئولیتی به آنها واگذار شود، این فضا برای آنها فرصت مناسبی را ایجاد میکند. در مجموع با توجه به اینکه در کانون چیزی به نام اجبار وجود ندارد و بچهها علایق خودشان را پی میگیرند، بسیاری از آنها در دانشگاه هم همان گرایشی را دنبال میکنند که در کانون به آن علاقهمند بودند.
مخاطب و جامعۀ هدف کانون، کودک و نوجوان است؛ اما این دو گروه گرچه از لحاظ سنی پشت سر هم قرار دارند، اما اختلافات بسیار مهم و زیادی در روحیات، علایق و… دارند. با توجه به اینکه نوجوانی مرز بین کودکی و بزرگسالی است، برنامۀ کانون برای انتخاب آثار مختص این گروههای سنی چیست؟
اتفاقاً دپارتمانهایی که ما تشکیل دادیم، همین بحث را دنبال میکنند. البته ما در کانون دو نوع محصول را در اختیار بچهها قرار میدهیم؛ اول کتابها و فیلمهایی است که خودمان تولید میکنیم و دیگری انتخاب ما از کتب ناشرین دیگر. برای این موضوع هم ما گروهی را داریم که بر اساس ضوابط محتوایی و توجه به نیازهای مخاطب، کتابها را کارشناسی میکنند، خرید میکنیم و به حدود هزار کتابخانۀ کانون در سراسر کشور ارسال میکنیم. در همان کتابخانهها ما بخش نوجوان و کودک و خردسال را از لحاظ فضای فیزیکی و امکانات، جدا کردیم و به رنگآمیزی سالنها و ارتفاع میز و صندلیها متناسب با سن گروههای سنی هم توجه داریم. نکتهای که شاید بتوان گفت اصلیترین خواستۀ نوجوانان از ما است، ورود به بحثهای جدی و تخصصی است و دوستدارند فضای آنها کاملاً از فضای ذهنی کودکانه جدا باشد.
سهم کتابهای تولید کانون و کتابهای ناشرین دیگر در کتابخانههای شما چقدر است؟
ما سالی صد و پنجاه عنوان کتاب چاپ اول در کانون داریم که تیراژ اول آنها به کتابخانههای خودمان میرود و علاوه بر آنها، کتابهای تجدید چاپی هم هست و مقداری هم از ناشرین دیگر تهیه میکنیم. اینکه چه میزان از ناشران دیگر خرید میکنیم هم، کاملاً وابسته به شرایط مالی است که متأسفانه در چندسال گذشته به دلیل محدودیتهای مالی، حجم خرید خیلی پایین بوده؛ اما پیشبینی ما این است که امسال میزان خرید را افزایش دهیم.
یکی از شاخصههای نوجوانان، علاقه به خواندن آثار گروههای سنی بالاتر است. بسته به اینکه با این مسئله چطور برخورد شود، میتوان آن را یک خطر به شمار آورد و یا آن را تبدیل به فرصت کرد. شما چه برنامهای در مواجهه با این قضیه دارید؟ مربیان شما برای پاسخ مناسب به این خواسته توجیه شدهاند؟
به نظر من این قضیه نسبی است. قاعدتاً بچههای اهل مطالعه که در کودکی زیاد کتاب خواندند، در نوجوانی آثار بزرگسالانهتری را درخواست میکنند و بالعکس. نمیتوان انتظار داشت نوجوانی که سطح تفکر او بالاتر از همسالانش است، به کتابهای گروه سنی خود اکتفا کند. این را قبول دارم که به لحاظ محتوا و مسایل اخلاقی باید با دقت به نوجوانان کتاب معرفی کرد؛ اما همچنان معتقدم انتظار اکتفا به کتابهای معمولی برای نوجوانی که سطح تفکر و فهم بالایی دارد، بیمعنی است. در کانون بر خلاف آموزش و پرورش که تعداد دانشآموزان زیاد است و به دلیل وجود برنامۀ درسی مصوب، امکان وقتگذاری معلم برای یک دانشآموز خاص -به آن معنی- وجود ندارد، مربیان ما فرصت آن را دارند که با بچهها به صورت انفرادی کار کنند و آنها را راهنمایی کنند. ما از کار حجمی پرهیز داریم و با وجودِ داشتن امکانات فیزیکی و مربی، اجازه نمیدهیم کلاسهایمان بیش از پانزده نفر شود، تا مربی بتواند با تک تک بچهها متناسب با توانایی آنها کار کند.
با توجه به همکاری بسیاری از شاعران و نویسندگان مطرح کودک و نوجوان با کانون، چه برنامهای برای دیدارهای مستقیم و بیواسطه بین مؤلفان کتابهای کانون و مخاطبان آنها وجود دارد؟
ما طرحی به نام «دو پنجره» داریم که در طول سال آن را اجرا میکنیم. نویسنده یا شاعر کتاب، در سفری به مراکز ما در شهرستانهای مختلف، در جلسهای با حضور بچهها شرکت میکند و نقد و نظر آنها را نسبت به کتاب خود میشنود و دیدگاههای خود را بیان میکند، که اتفاقاً این جلسات از صمیمیترین برنامههای کانون است.
یکی از طرحهای خوب کانون، چاپ مجموعه کتابهایی تحت عنوان رمان و شعر نوجوان بود. با توجه به موفقیت بالای این طرح، آیا همچنان ادامه دارد؟
ما تعدادی قرارداد با نویسندگان و شاعران کودک و نوجوان برای تولید آثار فاخر امضا کردیم که به مرور تولید و آمادۀ چاپ شد و همچنان چاپ آنها ادامه دارد. إنشاءالله بعد از تکمیل این طرح، یک بررسی علمی روی کیفیت این آثار میکنیم و در صورت نیاز، قراردادهای جدیدی را برای تولید تعداد دیگری کتاب منعقد میکنیم.
تأثیرگذارترین چهرههای ادبی که با کانون همکاری میکنند و مخاطبان کانون بیشترین ارتباط را با آثار آنها گرفتند، چه کسانی هستند؟
ما در کانون تلاشی نداریم که افرادی را برای بچهها شاخص کنیم. بیشتر توجه ما به اثر است. ممکن است نویسندهای یک کتابش در کانون بسیار پرفروش و پرمخاطب شود و کتاب دیگر همان نویسنده، مورد توجه بچهها قرار نگیرد. من ترجیح میدهم اسم از کسی نبرم. به طور کلی اثری برای بچهها جذاب میشود و به تبع آن، نویسندۀ کتاب مورد توجه قرار میگیرد؛ مثل کتاب «هستی» آقای فرهاد حسنزاده. البته ما در مراکز کانون در سطح کشور، شخصیتهای ادبی و فرهنگی کشور را معرفی میکنیم و این بخشی از برنامۀ آموزشی ما است.