با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تحرکات دامنهدار امریکا آغاز شد، و مواضع و واکنشهای امریکا علیه ایران، در شکلهای زیر تبلور یافت:
- استقرار ناوگان دریایی امریکا در تنگهی هرمز که گاه با تهدیدهای نظامی علیه نیروی دریایی ایران توأم میگشت؛
- موضعگیری تند و هشدارهای شدیداللحن در مورد دستگیری و مجازات عناصر فاسد حکومت شاه، که دستشان به جنایات مختلف آلوده بود و در کشتار مردم بیگناه در جریان انقلاب دست داشتند؛
- حمایت و پشتیبانی از عناصر و عوامل حکومت شاه که اموال و داراییهای بانکهای کشور را غارت کرده، به امریکا و اروپا گریخته بودند؛
- ایجاد پشتوانهی خبری برای مطرح کردن فعالیتهای ضد انقلاب در سطح بینالمللی توسط رسانههای امریکایی و صهیونیستی؛
- سکوت توأم با رضایت نسبت به ترور شخصیتهای طراز اول کشور، نظیر شهید مطهری و…؛
- بیتوجهی به اعتراضات جمهوری اسلامی ایران نسبت به اقدامات خرابکارانهی عوامل و جاسوسان سیا، موساد و سرویس اطلاعاتی دولت بعث عراق در مرزها و داخل استانهای مرزی، به ویژه در تابستان و پاییز ۱۳۵۸؛
- تبدیل سفارت امریکا به ستاد ایجاد بحران در کشور و تلاش برای هماهنگ ساختن فعالیت نیروهای لیبرال و ملیگرا علیه اسلام و انقلاب و ایجاد هماهنگی میان عناصر لیبرالِ ملیگرا با بقایای حکومت سابق؛ (۱)
برای آشنایی بیشتر با تحرکات سفارت امریکا در تهران و این گه چگونه این سفارتخانه به کانون فعالیتهای جاسوسی و ضد انقلابی تبدیل شده بود، به این سند توجه نمایید:
در تاریخ هفتم آبان ۱۳۵۸، دوناسی پکوئین ـ رییس پایگاه سازمان سیا در امریکا ـ نوشت: «رهبران احتمالی که به نظر برسد بتوانند اعتماد به نفس و اعتماد مردم را به خود بازگردانند و نیروها را علیه انقلاب و جمهوری اسلامی بسیج کنند، هنوز پدیدار نشدهاند. شما و ادوارد جی گنین (نام آدمیرال ترنر، رییس سیا) قبلاً از من خواستید که در یک فرصت راجع به امکانات اعمال نفوذ در جریان امور ایران اظهار نظر کنم. من نظر خود را فقط به طور حاشیهای و جزئی و تا زمانی که ارتش، دوران نقاهت خود را طی کند، اعلام میکنم، و این هم مرحلهای است که برای طی شدن آن از دست ما کاری ساخته نیست. کاری که از دست ما بر میآید و من هم اکنون درگیر آن هستم، این است که سران بالقوهی یک ائتلاف متشکل از لیبرالهای سیاسی، چهرههای دینی میانهرو، سکولارها، ملی گرایان و سران ارتشی متمایل به غرب را شناسایی کرده و با آنها مذاکره کنم. ما باید آمادهی حمایت از تحرکات آنها شویم. کسی که بیش از دیگران احتمال داده میشود که این ائتلاف را سرعت بخشد، آیت الله شریعتمداری است. این زمینه در بنی صدر نیز وجود دارد.»(۲)
- سازماندهی تبلیغات وسیع و مغرضانه علیه مبانی انقلاب و تفکرات امام و طرح مطالبات حول محور اصلاحات امریکایی به نام ملت ایران، در رادیوهای بیگانه و رسانههای غربی؛
- حمایت آشکار از تحرکات ضد انقلاب و غارتگران ثروتهای عمومی و ملی؛
- حمایت از شاه و مخالفت با درخواستهای ملت ایران مبنی بر تحویل شاه برای محاکمه.(۳)
ایالات متحدهی امریکا که با طراحی و انجام کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، دیکته کردن قانون تحقیر آمیز کاپیتولاسیون به رژیم شاه و حمایتهای بیدریغ از حکومت استبدادی و دیکتاتوری شاه، با چپاول منابع ملی و ذخایر ایران، چهرهی منفوری از خود در افکار عمومی ایران ساخته بود و نیز در جریان شکلگیری و رشد انقلاب اسلامی در فواصل سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷، بزرگترین اشتباههای استراتژیک و سیاسی را مرتکب شده و به رغم شعار دفاع از دموکراسی و آزادی، در مقابل خواست مردم ایران صف آرایی نموده بود، پس از پیروزی انقلاب نیز در تداوم اشتباههای گذشتهی خویش، به حمایت از بقایای فراری حکومت فاسد پهلوی و شخص شاه پرداخت و انواع توطئهها را برای ضربه زدن به انقلاب و جلوگیری از تثبیت جمهوری اسلامی در ایران به اجرا درآورد.
ملت شریف و تمدنساز ایران، به رغم کودتای ۲۸ مرداد و قانون تحقیرآمیز کاپیتولاسیون و کشتار بیرحمانهی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و پشتیبانیهای امریکا از حکومت شاه در کشتار و زندانی کردن فرزندان پاک این مرز و بوم، چشمان خود را بر اشتباههای فاحش امریکا بست و صبورانه و با ایثار و گذشت منحصر به فرد خود با امریکا برخورد کرد و پس از پیروزی انقلاب، هیچ تعرضی به سفارت امریکا و حتی اتباع امریکایی نداشت. اما امریکاییها دست بردار نبودند و سفارتخانهی خود را به کانون ایجاد بحران و تشنج مبدل ساختند و تبلیغات وسیعی علیه انقلاب و امام به راه انداختند و خط مشی خود را حول محور قرار دادن اسلام در برابر آزادی و حمایت از لیبرالها، ملیگرایان و غربزدهها علیه اسلام متمرکز ساختند.
مردم ایران اینها را نیز تحمل نمودند، اما در مقابل پافشاری امریکا در عدم استرداد شاه برای محاکمه واکنش نشان دادند و از اشغال سفارت امریکا به دست «دانشجویان پیرو خط امام» در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ حمایت کردند. دانشجویان پیرو خط امام به مناسبت سالگرد کشتار بیرحمانهی دانشآموزان و دانشجویان در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ به دست گارد شاهنشاهی، به تظاهرات پرداختند و در ادامهی آن سفارت امریکا را اشغال نمودند.
بدین ترتیب، یکی از وقایع مهم انقلاب اسلامی با تسخیر سفارت امریکا شکل گرفت و روابط ایران و امریکا وارد مرحلهی جدیدی شد.
وزارت خارجهی امریکا بلافاصله با انتشارات بیانیههایی، علیه اقدام دانشجویان موضعگیری نمود و فعالیتهای اقتصادی، سیاسی، حقوقی، تبلیغاتی، تحریمی و دیپلماتیک علیه ایران را در سطح بینالمللی به مرحلهی اجرا درآورد. با انتشار اسناد سفارت امریکا، توطئههای این کشور علیه ملت ایران افشا شدند. این اسناد به ویژه نشان میدادند که امریکاییها پس از پیروزی انقلاب چگونه علیه انقلاب فعالیت میکردهاند.
پی نوشت:
- برای دستیابی به اطلاعات بیش تری از نحوهی فعالیت سازمان سیا علیه ایران در اوایل پیروزی انقلاب، ر.ک: کتابهای انقلاب اسلامی و توطئه در دههی نخستین، کودتای نوژه، کارتر و سقوط شاه.
- اسناد لانهی جاسوسی، ج ۵۵، مرکز نشر لاله از دانشجویان پیرو خط امام، ۱۳۶۵، صص ۳۰ ـ ۳۱٫
- امام خمینی در خصوص استرداد شاه طی پیامی به ملت ایران چنین فرمودند: «همان طور که بارها گفتهام، ما خواستار استرداد شاه و اموال ملت از او هستیم. اگر امریکاییها شاه را برنگردانند، ما با آنها طور دیگری رفتار میکنیم. افسوس که این شخص از دست ما گریخت، ولی با یاری خداوند او را بر میگردانیم و محاکمهاش میکنیم» (انتشارات دانشجویان مستقر در سفارت، به نقل از پیام امام و ۱۰۰ اطلاعیهی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، صص ۲۲ و ۱۰۶).