نقش شرحصدر در تربیت مربی
در دو شمارۀ اخیر، با دو بحث بسیار مهم، مروری داشتیم بر ویژگیهایی که برای مربی، ضروری بودند؛ یک. لزوم «خودسازیِ» مربی، پیش از پرداختن به تربیت دیگران و دو. «عملگرایی» و اینکه یک مربی، بیش و پیش از شاگردان و متربّیان خود، باید به آموزههای خود عمل کند. در این شماره، به یکی دیگر از مفاهیم کلیدی و اساسیِ لازم در بحث مربیگری و تربیت میپردازیم که همواره مورد توجه خداوند، پیامبران، امامان و دیگر مربیان بزرگ الهی بوده است. مفهومی با عنوان «شرح صدر» که البته گاهی با عبارت «سعۀصدر» هم از آن نام برده میشود.
ویژگی انسان مؤمن
در اهمیت فوقالعادۀ شرح صدر، باید گفت اگر بخواهیم همۀ ویژگیها و پیشنیازهای یک مربی موفق را به دانههای یک تسبیح تشبیه کنیم، شرح صدر نخ این تسبیح است که میتواند همۀ صفات و ویژگیهای لازم را در خود گردآورد. بنابراین شرح صدر، رابطۀ مستقیمی با موفقیت مربی، در امر مربیگری دارد؛ هر چه شرح صدر مربی بیشتر باشد، اثرگذاری او هم بیشتر میشود و برعکس.
امیرمؤمنان علی(ع)، شرح صدر را از نشانههای ایمان میداند و میفرماید: «مؤمن، چهرهای شاد و دلی گریان دارد و پهنای سینهاش را با هیچ پهنهای نمیتوان مقایسه کرد».۱
گشایش باطنی
اگر شرح را «گستردن» معنا کنیم و صدر را نیز معادل «سینه» درنظر بگیریم، شرح صدر در معنای واژگانی یعنی «گستردن سینه» یا همان «دریادلی» و در معنای اصطلاحی، یعنی نوعی گشایشِ باطنی که تأثیر مستقیمی در باورها، خُلقیات و در نتیجه رفتارهای انسان دارد.
اگر این گشایش در باطن انسان ایجاد شود، آنچه که مانع دریافت و ایجاد ویژگیهای پسندیده است، برطرف شده و انسان، استعداد و آمادگی پذیرش هرگونه ویژگی و روحیۀ خداپسندانهای را در خود مییابد. طوریکه به هنگام سفارش شدن به نیکیها، دیگر نمیتواند بگوید: نمیتوانم یا نمیشود!
نقطۀ مقابل شرح صدر، «ضیق صدر» است که به معنای «تنگدلی» است و کنایه از کمحوصلگی و تحمّل پایین است؛ صفتی که خود به تنهایی میتواند یک مربی را در کار تربیتیاش ناکارآمد سازد.
نشانۀ هدایت و گمراهی
حالا که تا حدودی با اهمیت و معنای شرح صدر آشنا شدیم، ممکن است این پرسش مهم پیش بیاید که «راه به دست آوردن شرح صدر چیست و چطور میتوان این گشایش را در باطن خود ایجاد کرد تا به دنبال آن، باقی ویژگیهایی که برای یک مربی لازم است، به دست آید؟».
در تفاسیر میخوانیم وقتی آیۀ ۱۲۵ سورۀ انعام: «خداوند، هر که را بخواهد هدایت کند، سینهاش را گشایش میدهد و هر که را بخواهد [در نتیجۀ اعمال خودش] گمراه سازد، سینهاش را تنگ میگرداند»، بر پیامبر(ص) نازل شد، شخصی از ایشان پرسید: «چگونه انسان شرح صدر پیدا میکند؟» حضرت فرمود: «نورى است که خدا در قلب هر کس بخواهد، میافکند و در پرتوی آن، روح او وسیع میشود.» عرض شد: «نشانۀ آن چیست؟» فرمود: «نشانۀ آن، توجه به سرای جاوید (آخرت) و جدا شدن از سرای غرور (دنیا) و آماده شدن برای مرگ -پیش از رسیدن آن- است».۲
از این روایت، میتوان نتیجه گرفت که شرح صدر و بهطور کلی هدایتی که از سوی خداوند به انسان میرسد، بیدلیل و بیحساب نیست. در حقیقت، نقطۀ آغاز آن هدایت، خودِ انسان است که میتواند با یادآوری مستمر و پیگیر آخرت و وابسته نشدن به دنیا، نور هدایتی که توسط پیامبر(ص) وعده داده شده است را دریافت نماید.
درخواست وسعت از خدای بیمنتها
عامل بسیار مهم دیگری که از آیات نورانی قرآن برای بهدست آوردن شرح صدر استفاده میشود، «دعا» است؛ یعنی انسان و به طور ویژه کسانی که مسئولیت تربیتی دیگران را برعهده دارند، میتوانند با درخواست و دعاکردن به درگاه تنها موجود نامحدود و بیمنتهای عالم، ظرفیت وجودی خود را وسعت بیشتری ببخشند تا بتوانند پذیرای دیگر ویژگیهای ضروری برای رشد خود و دیگران شوند. چنانکه در قرآن میخوانیم حضرت موسی(ع)، پیش از رفتن به سوی فرعون و فرعونیان، از درگاه خداوند میخواهد: «پروردگارا! سینۀ مرا گشایش عطا فرما و کارم را آسان نما».۳
بزرگان و پیشوایان دینی ما، نه تنها خود همواره از خداوند شرح صدر تقاضا میکردند، بلکه به ما نیز سفارش نمودهاند این ویژگی بسیار مهم و کلیدی را از خداوند بخواهیم. به عنوان نمونه، در کتب روایی و ادعیه، اینطور آمده که در هنگام زیارت معصومین(ع)، از خداوند بخواهید: «اللهمّ طهّرنی و طهّر قلبی و اشرح لی صدری»۴؛ خدایا! مرا و قلب مرا پاک گردان و به من شرح صدر عطا فرما.
کلیدی برای قفل دل
همانطور که اعمال نیک و کارهای خداپسندانه باعث گشایش باطنی انسان میشود، از آنطرف، گناهان و کارهای ناپسند نیز ظرفیت درونی انسان را تنگ و محدود میکند و در مسیر تربیتی انسان، نوعی بیماری بهشمار میرود. خداوند، در آخرین کتاب آسمانی خود، قرآن را شفا و داروی این بیماری معرفی کرده و میفرماید: «ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده و درمان آنچه در سینهها است و هدایت و رحمتی برای مؤمنان».۵
پس یکی دیگر از عوامل برطرفکنندۀ محدودیتهای باطنی، قرآن است. اما نکته و پرسش بسیار مهم این است که آیا خواندن قرآن، به تنهایی میتواند موانع گشایشِ باطنیِ انسان را برطرف سازد؟ قرآن میفرماید که خواندنِ قرآن به تنهایی کافی نیست و برای برطرف کردن قفلها و قید و بندهایی که بر دل انسان زده شده، تدبّر و تفکّرِ عمیق نیز لازم است: «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءانَ أَمْ عَلَی قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»۶؛ آیا در قرآن تدبّر نمیکنند؟ یا بر دلهایشان قفلهایی است؟
موارد دیگر
از دیگر عوامل ایجادکنندۀ شرح صدر -که در کتابهای تفسیری و روایی به آنها اشاره شده است- عبارتند از: مطالعات پیگیر و مستمر، ارتباط مداوم با دانشمندان و علمای صالح، خودسازی و تهذیب نفس، پرهیز از گناه، به خصوص غذای حرام و یاد خدا. از سوی دیگر جهل، گناه، لجاجت، جدال، همنشینی با بدان، دنیاپرستی و هواپرستی، باعث تنگی روح و قساوت قلب میشود.۷
سخن پایانی اینکه شرح صدر، از آن دسته ویژگیهای ضروری است که مربی باید در درجۀ اول در خودش ایجاد کند تا بتواند سایر ویژگیها و پیشنیازهای کار مربیگری را بهدست آورد و در مرحلۀ بعد نیز، در پی آن باشد که شاگردان و متربیان او هم این گشایش باطنی را بهدست آورند تا در برابر آموزههای تربیتی، اثرپذیری بیشتری داشته باشند.
پینوشتها:
- نهجالبلاغه: ح۳۲۵٫
- تفسیر نمونه، ذیل آیۀ ۱۲۵ سورۀ انعام.
- طه(۲۰):۲۵٫
- کامل الزیارات:۳۲۴٫
- یونس(۱۰):۵۷٫
- محمد(۴۷):۲۴٫
۷ تفسیر نمونه، ذیل آیۀ ۱۲۵ سورۀ انعام.