یادداشت روزیادداشت روز تربیتی

سامانه محاسبه دینی

ابوالفضل ابوالقاسمی

بایسته‌های تبدیل آگاهی به عمل در تربیت (۵)                                           

اشاره

یکی از پرسش‌های مهم انسان‌ها از گذشته تاکنون، چرایی وجود تفاوت‌ها و تبعیض‌های ظاهری است.

چرا خداوند افرادی را زیبا و عده‌ای را نازیبا می‌آفریند؟

چرا برخی ثروتمند و برخی فقیرند؟

چرا برخی بیمار یا ناقص به دنیا می‌آیند و برخی سالم؟ برخی باهوش و برخی کم‌هوش؟

چرا برخی باید یک عمر سختی تحمل کنند و برخی در رفاه و آسایش باشند؟

بعضی در خانواده‌ای سالم و موفق و برخی در کانونی متزلزل و ناآرام به دنیا می‌آیند؟

پاسخ این تفاوت در موقعیت‌ها و امکانات چیست؟

آیا این تفاوت‌ها با عدالت خداوند سازگار است؟

پیش‌فرض این پرسش این است که نعمت‌ها علامت اکرام و توجه و محبت خداوند است و محرومیت‌ها نشان از بی‌اعتنایی او دارد. قرآن از این  پیش‌فرض چنین یاد کرده و می‌فرماید:

«فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ؛[۱] امّا انسان هنگامى که پروردگارش او را براى آزمایش، اکرام مى‏کند و نعمت مى‏بخشد مى‏گوید: پروردگارم مرا گرامى داشته است! و امّا هنگامى که براى امتحان، روزی‌اش را بر او تنگ مى‏گیرد مى‏گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است!».

پاسخی محکم

قرآن در یک کلمه این نگرش را مردود دانسته و می‌فرماید: هرگز چنین نیست. یعنی چنین نیست که نعمت‌ها و امکانات گوناگون حضرت حق نشان از احترام و محبت او و گرفتن‌ها و محرومیت‌ها علامت بی‌اعتنایی و بی‌احترامی او باشد.

در نگاه دینی هیچ یک از امکانات خدادادی ملاک ارزش نیست. نه داده‌های خداوندی گویای ارزش افراد است نه محرومیت‌ها و گرفتن‌ها نشانه بی‌ارزشی. در این نگاه تمامی امکانات الهی سرمایه‌هایی هستند که خداوند برای آزمودن و رشد انسان در اختیار او قرار داده است. انسان به هر میزان که سرمایه در اختیار دارد باید پاسخ‌گو باشد.

در تشریح این پاسخ از یک مثال استفاده می‌کنیم.

شهریاران  یا روستازادگان

تصور کنید فردی در یک روستا با امکاناتی محدود زندگی می‌کند. این فرد اگر از تمامی ظرفیت‌های خود بهره ببرد، در نهایت می‌تواند سطح تحصیلات خود را به دیپلم برساند. حال فرد دیگری را تصور کنید که با امکانات بیشتری در شهر زندگی می‌کند. این فرد اگر از تمامی ظرفیت‌های خود بهره بگیرد، در نهایت می‌تواند یک دکتر شود.

اکنون تصور کنید فرد نخست از تمامی امکانات خود بهره گرفته و به مدرک تحصیلی دیپلم دست یافته و فرد دوم با بهره‌برداری از امکانات خود توانسته به سطح تحصیلی فوق لیسانس برسد.

اگر شما بخواهید بر کرسی قضاوت بنشیند و به این دو فرد نمره دهید یا ارزش‌گذاری کنید، چگونه رفتار خواهید کرد؟

شاید در نگاه سطحی و ابتدایی تصور شود که فرد دوم از سطح تحصیلات بالاتری برخوردار است، بنابراین از ارزش بیشتری برخوردار است. اما در نگاه دینی این خروجی‌ها نیستند که میزان ارزش عملکرد شخص را تعیین می‌کنند. بلکه نسبت میان امکانات داده شده به میزان بازدهی شخص، نمره و امتیاز او را تعیین می‌کند. بنابراین در مثال ما فرد نخست چون از تمامی امکانات خود بهره گرفته به نمره بیست و فرد دوم چون از تمامی ظرفیت و امکانات خود استفاده نکرده، به نمره پایین‌تری دست می‌یابد؛ هر چند در ظاهر به جایگاه بالاتری دست یافته باشد.

از این مثال به خوبی روشن می‌شود که خروجی‌ها ملاک ارزش‌گذاری نیست و نه‌تنها خروجی‌ها که ورودی‌ها و امکانات خدادادی انسان نیز ملاک برتری انسان‌ها نخواهد بود.

امکانات خدادادی انسان در تمامی رنگ‌ها و گونه‌هایش مانند زیبایی چهره، توانایی‌های بدنی، سلامت جسمی ، قدرت‌ ذهنی، امکانات مالی و هزاران هزار مورد دیگر، تنها امکانات و موقعیت‌هایی هستند که خداوند برای آزمودن و رشد انسان در اختیار او قرار داده است.

ملاک برتری انسان‌ها، نسبت ورودی‌ها به خروجی‌ها است؛ نسبتی که در تعابیر دینی از آن به «سعی» تعبیر می‌شود.

قرآن به خوبی به این ملاک اشاره کرده و می‌فرماید: «لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى‏؛[۲] براى انسان بهره‏اى جز سعى و کوشش او نیست».

سعی به معنای به کارگیری نهایت تلاش و بهره‌گیری از امکانات است و تمامی انسان‌ها با وجود تمامی تفاوت‌های مادی و معنوی، در امکان سعی با یکدیگر برابرند و آنچه ارزش دارد، همین سعی است.

شاید بهره گیری از مثالی دیگر کمک مناسبی برای روشن شدن زوایای دقیق تر گفتگو باشد

ای کاش من هم …

بسیاری از انسان‌ها آرزو می‌کنند ای کاش از امکاناتی مالی خوبی برخوردار بودند و آن را برای کمک به مستمندان و نیازمندان یا فعالیت‌های خداپسندانه دیگر به کار می‌گرفتند. آنها با خود می‌گویند خوشا به حال افراد ثروتمند که امکان یاری‌رسانی به دیگران را دارند و از این مسیر از دیگران گوی سبقت را ربوده‌اند.

این تصور در نگاه دینی، پنداری کودکانه و سطحی است؛ چراکه با توضیح داده‌شده روشن می‌شود که خروجی‌ها تعیین‌کننده ارزش انسان‌ها و رفتارهای آنها نیستند.

فرض کنید فردی در ماه ده میلیون تومان درآمد دارد و از این مقدار پانصد هزار تومان را به فعالیت‌های خیرخواهانه اختصاص می‌دهد. فرد دیگری را در نظر بگیرید که در آمد ماهیانه او یک میلیون تومان است و ماهیانه صد هزار تومان را صرف کارهای خیر می‌کند.

در نگاه ظاهری فرد نخست از رشد بیشتری برخوردار بوده؛ زیرا در ماه پانصد هزار تومان را در کارهای خیر هزینه کرده؛ درحالی‌که فرد دوم فقط صد هزار تومان در این راه هزینه کرده؛ بنابراین فرد اول پنج برابر فرد دوم هزینه کرده پس از رشدی پنج برابری برخوردار است.

درحالی‌که دستگاه محاسبات دینی از منظری دیگر به این موضوع نگاه می‌کند. در این دیدگاه فرد نخست فقط پنج درصد از درآمد خود را هزینه کرده، درحالی‌که فرد دوم ده درصد از درآمد خود را در این راه به کار گرفته؛ پس فرد دوم از سعی و رشد بالاتری برخوردار است.

بنابراین خروجی‌ها تعیین‌کننده‌ نیستند؛ بلکه درصدها و نسبت‌ها، یعنی نسبت ورودی‌ها به خروجی‌ها یا همان میزان سعی انسان تعیین‌کننده‌ است. بنابراین انسان‌ها در هر موقعیت و با هر امکاناتی باشند، می‌توانند سعی و کوشش کنند و سعی و کوشش آنها عامل رشد آنها است. آنچه برای خداوند اهمیت دارد، رشد انسان‌ها است که انسان‌ها با تمامی تفاوت‌ها در امکان رشد با یکدیگر برابرند.

تکیه بر باد

انسان در ارزیابی خود نباید بر امکانات خدادادی یا حتی خروجی‌های خود تکیه کند؛ چراکه ملاک ارزش‌گذاری در این دیدگاه نه امکانات است و نه خروجی‌ها. در این مسیر حتی خروجی‌های معنوی انسان نیز نباید او را دچار غرور و اشتباه محاسباتی کند. این تصور که چون من اهل مسجد و نمازم پس، از آن‌که چنین نیست برترم، اشتباهی است که شیطان با رخنه در دستگاه محاسباتی ما آن را ایجاد کرده است.

سخن یک کلام است: ملاک، خروجی‌ها نیست. افرادی که امکانات معنوی بالایی مانند خانواده سالم ، دوستان خوب، اساتید و محیط سالم برخوردارند، به همین نسبت باید رشد کنند و مقایسه آنها با افرادی که از این امکانات معنوی برخوردار نیستند، مقایسه‌ای نادرست است. آیا اعمال کسی که در تهران یا شهرهای دیگر ایران است که امکانات معنوی و روحانیون و … در دسترس او است، با اعمال کسی که در کشوری زندگی می‌کند که از این امکانات معنوی محروم است، یکسان محاسبه می‌شود؟

طبیعی است که چنین نیست و تکیه بر امکانات معنوی، همچون امکانات مادی، چیزی جز تکیه بر باد نیست.

[۱]. فجر: ۱۵ ـ ۱۶٫

[۲]. النجم،۳۹

دکمه بازگشت به بالا