یادداشت شفاهی آقای ابوذر منتظرالقائم، کارشناس حوزۀ رسانه، پیرامون فیلترینگ و سانسور در رسانه
گذری بر فیلترینگ رسانه
اما باوجود اهمیت مدیریت محتوا در فضای رسانه، تلاش شده مخاطب نسبت به آنها حساسیت کمتری پیدا کند. از مهمترین ویژگیهای مدیریت محتوا در فضای رسانه، هدایت مخاطب به محتوای دلخواه است؛ مانند فیلترینگِ حبابی که در فضای مجازی با الگوریتمها و فرایندهای شناختهشدۀ علمی، محتوای در معرض دید مخاطب را عوض میکند و به جای آوردن محتوای مورد نظر مخاطب، مطالب دیگری را گزینش کرده و در معرض انتخاب او قرار میدهد. این عمل از طریق پیشنهاد کردن یا انبوه کردن محتوا و گم کردن محتوای اصلی لابهلای انبوهی از محتوای حساب شده، صورت میگیرد.
فیلترینگ در ایران
در اصل چهارم قانون اساسی ایران، به لزوم رعایت فیلترینگ تأکید شده است تا ضامن بقای انقلاب اسلامی شود. بنابراین هر آنچه موجب به هم ریختگی زندگی فردی و اجتماعی افراد شود -مثل تهدید علیه خانواده و روابط سالم اخلاقی یا به هم خوردن فضای ذهنی و روانی افراد- در این قانون مورد توجه قرار گرفته است. البته این به معنای سرکوب کردن جریانهای نقد کننده نیست؛ بلکه در محیط کاملاً منطقی، حتی تفکرات معارض انقلاب اسلامی هم مورد گفتوگو و نقد قرار میگیرند.
مخالفین فیلترینگ
در کشور ما به خاطر وجود جمعیت جوان و نظام اسلامی حاکم بر آن، باید در رساندن محتوا به مخاطب دقت شود تا آسیبی به اعتقادات و سیاستهای حاکم بر جامعه وارد نشود؛ اما جبهۀ معارض انقلاب اسلامی -مخصوصاً غرب که از مدعیان آزادی رسانه و محتوا هستند- سعی در اجرای سیاستهای دلخواه خویش (ورود هر گونه محتوا بدون نظارتی خاص) در کشور ما دارند. آنها بر این باورند که این مخاطب است که باید به گزینش محتوا بر اساس سلیقه و ذائقۀ خویش بپردازد. این حرف، خلاف آن چیزی است که در غرب مشاهده میشود، به طوریکه با وجود ادعای آزادی رسانه و محتوا در غرب، همچنان اقداماتی مانند عدم انتشار و برخورد با منتشر کنندگان حقایق هولوکاست را میتوان در آن کشورها یافت.
چرا فیلترینگ؟!
فیلترینگ، یکی از ابزارهای ضروری برای مقابله با هرگونه عملیات نفوذ فرهنگی و سیاسی در دنیا است. برای نمونه، نوع اینترنتی که در مراکز آموزشی آمریکا استفاده میشود، به طور کامل با آنچه در خانه یا مراکز دیگر استفاده میشود، متفاوت است. مدارس و مراکز آموزشی، مستقلاً موظف هستند فهرست مشخصی از پایگاهها را با اعمال سیستم فیلترینگ موضعی مسدود کنند و اگر از این کار سر باز زنند، مجوز مرکز آموزشی آنها باطل میشود. با توجه به بارش عظیم اطلاعات در فضای رسانه و محتوای آسیبزای بسیاری که در این فضا وجود دارد، متوجه میشویم که برای سالم ماندن افکار جامعه -مخصوصاً قشر نوجوان و جوان- باید فیلترینگ را اجرا نمود تا مخاطب دچار آسیب نشود.
فیلترینگ و نفوذ
توسعۀ حوزۀ فنآوری اطلاعات و ارتباطات در ایران، بدون توجه به پیوست فرهنگی و اجتماعی صورت میگیرد. بعد از اینکه آسیب بزرگی ایجاد شد، تازه در مورد مضرات و مشکلات این بیمبالاتی صحبت میشود. این در حالی است که توجه به جنبههای مختلف فرهنگی و اجتماعی یک پدیده، قبل از ایجاد آن باید مورد مطالعه قرار بگیرد و در زیرساختها و قوانین کشور لحاظ شود. برای نمونه، یک اینترنت با مشخصات ثابت به همۀ افراد داده میشود؛ یعنی همان اینترنتی که یک محقق ۵۰ یا ۶۰ ساله مثلاً در حوزۀ روابط اجتماعی و جامعهشناسی برای کارهای علمی به کار میگیرد، در اختیار فرد ۱۶ ساله و ۱۵ ساله است و این کار بدون اینکه آموزش صحیحی برای استفاده از اینترنت به افراد جامعه داده شود، صورت میگیرد.
برای مدیریت این مسئله در فضای مجازی، به کارگیری شبکۀ ملی اطلاعات و استفاده از تجهیزات به روز و دقیق برای اِعمال فیلترینگ بر محتوای آسیبزا، ضروری است؛ همچنین باید به نسل نوجوان و جوان کشور، فرهنگ استفاده از رسانه -مخصوصاً رسانههای نوین- آموزش داده شود تا در مقابل هجمۀ فرهنگی دشمن در فضای رسانه، واکسینه شود.