آقا اجازه…!

حسن فکری

اصول پاسخ‌گویی به پرسش‌های دانش‌آموزی                                     

در عصر حاضر، با توجه به پرسش‌های فراوان دانش‌آموزان کنجکاو و جویای دانش،­ باید کارشناسانی توانمند در این عرصه تربیت شوند که بتوانند متناسب با شخصیت آنها، به پرسش‌هایشان پاسخ دهند. برای پاسخ‌گویی به پرسش‌ها، اصول و مبانی خاصی نیاز است تا مربی بتواند به کمک آنها، دانش‌آموز را دقیق‌تر و اثرگذارتر به پاسخ درست هدایت کند. در ادامه، برخی از این اصول را ذکر می‌کنیم:

۱٫ اخلاق خوش

حُسن خلق و گشاده‌رویى از بارزترین صفاتی است که در پاسخ‌گویی باعث ایجاد محبت می‌شود و در اثربخشى سخن، تأثیر شگفت‌انگیزی دارد. از همین روی، خداى مهربان، پیامبران و سفیران خـود را انسان­هایى مهربان و نرمخو قرار داد تا بهتر بتوانند در مردم اثر بگذارند و آنان را به سوى او جذب کنند. این مردان بزرگ، براى تحقق بخشیدن به اهداف الهى، با برخوردارى از حُسن خلق و شرح صدر، چنان با ملایمت و گشاده‌رویى با مردم روبه‌رو مى‌شدند که هر انسان حقیقت‌جویى را به‌آسانى شیفته خود مى‌نمودند و بعد، او را از زلال هدایت سیراب مى‌کردند؛ به‌گونه‌ای که حتی گاهى دشمنان را نیز شرمنده و منقلب مى‌ساختند. برای نمونه، می‌توان به برخورد امام محمدباقر۷ با مردی اشاره کرد که قصد توهین به ایشان را داشت. آن مرد به ایشان گفت: شما بَقَر هستید؛ ولی آن حضرت در کمال آرامش و با اخلاق کریمانه فرمود: من باقر هستم. آن شخص توهین خود را کامل کرد و به مادر ایشان نسبت ناروا داد. امام ‌فرمود: اگر این‌گونه است که تو می‌گویی، خدا او را رحمت کند و اگر این‌گونه نیست، خدا تو را هدایت کند.۱ این‌چنین جواب دادن، نشان از روح بلند و اخلاق حسنه ایشان دارد و درسی برای ما است که نباید با کسی که پرسشی ـ هر چند به قصد توهین پرسیده ـ برخورد تندی کنیم.

حضرت زهرا۳ نیز پاسخ افراد را با گشاده‌رویی و خوش‌اخلاقی می‌دادند و از پرسش‌های مکرر آنها، ناراحت نمی‌شدند.۲

۲٫ صبر و تحمل

صبر و تحمل از مهم‌ترین ارکان ایمان است و امیرمؤمنان على۷ جایگاه صبر را نسبت به ایمان، همانند اهمیت ‏سر نسبت ‏به بدن مى‏داند؛۳ از این رو، پاسخ‌گو باید بتواند هم پرسش و هم پرسش‌گر را تحمل کند. گاه ممکن است سؤال‌کننده بی‌ادبی کند که باید در برابر بی‌ادبی او صبر کرد. گاهی شخصی عمدی یا سهوی پرسشی را مطرح می‌کند که خیلی بدیهی و سطحی به نظر می‌رسد. در این حالت نیز پاسخ‌گو باید با تحمل جواب او را بدهد. گاهی پرسش‌گر اشتباه لفظی دارد که در این صورت نیاز نیست سریع اشتباهات لفظی‌اش را درست کنید، بلکه جواب صحیح را بگویید و سؤالش را تصحیح کنید و این امر را به رخ او نکشید تا موجب دلسردی او نشود.

۳٫ قدرت بیان

برای پاسخ‌گویی، باید فن بیان خود را تقویت کنید؛ چراکه هیجان و شور و اشتیاق در پاسخ‌گویی بسیار مؤثر است. در این مورد تظاهر نکنید؛ زیرا پرسش‌گر هوشمند است. کمتر از کلمات استفاده کنید، یک هدف اثرگذار، بهتر از به دست آوردن ده هدف کم‌عمق و بی‌تأثیر است. مطلب را از زاویه دید پرسش‌گر بررسی کنید و بسنجید. پرسش‌گر را به مشارکت دعوت کنید تا با شما همراهی کند.

منتظر زمان مناسب برای جلسه پرسش و پاسخ نشوید. از هر فرصتی برای جواب دادن بهره بگیرید. دلهره و اضطراب درصد موفقیت شما را در پاسخ‌گویی کاهش می‌دهد. با رعایت این نکات، شما بیشترین تأثیر را در درک و فهم مطلب به پرسش‌گر منتقل کرده­اید.

۴٫ درست گوش دادن

یکی دیگر از مهارت‌های پاسخ‌گویی که بر آن تأکید بسیاری می‌شود، فن گوش دادن است. پیامبر اکرم به‌قدری به سخنان اطرافیان خود توجه می‌کردند که مخالفان ایشان به آن حضرت، «اُذُن» می‌گفتند که به معنای گوش است و البته در اینجا معنی خوش‌باور را می‌دهد. قرآن در این باره می‌فرماید: «قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ؛۴ بگو: خوش‏باور بودن او به نفع شما است». از صفات انبیای الهی نیز خوب گوش دادن بوده است. خوب گوش دادن، مهارت‌های خاص خود را می‌خواهد. مهم‌ترین مهارت گوش دادن، تمرکز شنیداری است که علاوه بر ارتباط چهره‌ای با پرسش‌گر ـ البته در صورتی که نامحرم نباشد ـ به درک و فهم عمیق جواب کمک می­کند. پیامبر رحمت۹ در بسیاری از مواردی که از ایشان سؤالی پرسیده می‌شد، سنگ صبور مردم بود و بیشتر گوش می‌داد تا اینکه جواب پرسش‌گر را سریع دهد. پرسش‌گر، وقتی نوع شنیدن پیامبر را می‌دید، از توجه و عنایت ایشان به وجد می­آمد و از این فرصت استفاده می‌کرد تا با ایشان درددل کند. نفْسِ خوب گوش دادن یکی از نمونه‌های پاسخ‌گویی است.

۵٫ جدال احسن

در پاسخ به پرسش لازم است از گفتگوی کریمانه بهره گرفت و پاسخ درست را داد. در صورتی که پرسش‌گر بدی کرده باشد، اگر قرار باشد در رویارویی با بدی او، شما هم بدی کنید، در حال انتقام‌گیری هستید و: «چون تو با بد بدکنی، پس فرق چیست؟». چنانچه بنا باشد بدی پرسش‌گر را نادیده بگیرید، عفو و بخشش داشته­اید؛ ولی اگر بدی او را با خوبی جواب دادید، نشان کرامت و احسان شما خواهد بود. هر یک از این پاسخ‏هاى سه‏گانه، اثر خاص خود را دارد. برای نمونه، اثر انتقام جز زیاد شدن کینه و دشمنى در طرف مقابل نیست و اثر عفو چیزى جز پایان دادن به همه کینه‏ها و دشمنى‏ها نخواهد بود. اثر احسان نیز چیزى جز تبدیل دشمنى به دوستى نیست. در این صورت است که اثر مثبت پاسخ خود را در پرسش‌گر خواهید دید. در جواب دادن تردیدی نداشته باشید تا طرف مقابل گمان نکند این موضوع برای خود شما هم سؤال است.

۶٫ همدلی و همراهی با سؤال‌کننده

پرسش‌گر به دنبال جواب است، ولی توقع دارد ابتدا کمی با او همدردی شود و پاسخ‌گو او را درک کند. به همین منظور او را به خاطر سؤال خوبی که پرسیده، تشویق و تأیید کنید. به او امید دهید که سؤالش جواب خوبی دارد که لازم است به آن دقت کند. در زمان پاسخ‌گویی از بازتاب احساسات خود دریغ نکنید؛ البته این ابراز احساسات نباید ساختگی باشد که طرف گمان کند او را مسخره می­کنید. مثلاً بگویید: واقعاً سؤال خوبی پرسیدی. این سؤال شاید به ذهن هر کسی نرسد. در جواب دادن به‌گونه­ای برخورد کنید که بفهمد خیرخواه او هستید. همچنین بکوشید به پرسش‌گر عمیق­ نگاه کنید. از پاسخ‌های شعاری پرهیز کرده، هرگز سؤال‌های او را شبهه نخوانید؛ چراکه شبهه بار منفی دارد و او گمان می‌کند نباید این سؤال را مطرح می‌کرده و خود را مجرم فرض می­کند.

۷٫ احترام

صمیمیت در کنار ادب و احترام، در مخاطب تأثیر دارد. فردی که سؤالی پرسیده است، اگر از طرف شما بی‌احترامی ببیند، سخن شما را نمی‌پذیرد و برای شما ـ هرچند عالم باشید ـ احترامی قائل نیست. احترام و وقار در جذب مردم مؤثر است.

۸٫ مختصرگویی و استفاده از برهان

یکی از مؤلفه‌های پاسخ‌گویی، جواب مختصر ولی با اتقان بالاست؛ چرا که تأثیر بیشتری دارد؛ در این باره فرموده‌اند: «خَیرُ الکَلامِ قَلَّ وَ دَلَّ؛ بهترین سخن آن است که کوتاه و قابل فهم باشد». پاسخ نباید بدون دلیل باشد تا پرسش‌گر قانع شود. بدین منظور باید مبنایی در پاسخ دنبال کرد که برای مخاطب قابل قبول باشد؛ یعنی به او گفته نشود: «همین که من گفتم؛ دیگر سند و مدرکش را نخواه» یا «من این‌گونه فکر می­کنم؛ پس همین درست است».

 موارد دیگری از این روش‌ها وجود دارد که لازم است در مجال بعدی به توضیح و تبیین آن پرداخته شود.

پی‌نوشت

  1. ابن شهر آشوب، المناقب، ج‏۴، ص‏۲۰۷٫
  2. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۳٫
  3. نهج‏البلاغه، حکمت ۸۲.
  4. توبه، ۶۱.

۵. بقره، ۲۵۸.

۶. میرزا محمدباقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ص۲۷۹٫

دکمه بازگشت به بالا