دام‌های رابطه ناسالم

ابراهیم اخوی

ارتباط دختر و پسر-(۲) 

آسیب‌های نوجوان از ارتباط با جنس مخالف                                             

مقدمه

بر اساس باورهای دینی، هر آنچه را خداوند ممنوع شمرده، دارای مفاسد است؛ چه آنکه تمام موارد واجب در دستورات دینی، دربردارندۀ مصالح است -که اهل ایمان حق ندارند خود را از آن محروم سازند. در قوانین ارتباط نیز چنین فرمولی جریان دارد. خداوند گاهی از وجوب ارتباط سخن به میان می‌آورد، مانند ارتباط با ارحام و لازم است پیوند خانوادگی حفظ و استوار شود و گاهی نیز از حرمت ارتباط نام می‌برد، که به ارتباط با نامحرم و عوارض ناشی از آن برمی‌گردد. در رابطه با جنس مخالف نیز -به دلایلی که از آسیب‌های ارتباط با جنس مخالف شمرده می‌شود- با حکم حرمت مواجه هستیم. در زاویه‌ای دیگر، آسیب رساندن به خود و دیگران ممنوع است و با توضیحی که خواهد آمد، در ارتباط با جنس مخالف، نوجوان هم خود و هم دیگران را به دردسرها و زیان‌هایی می‌اندازد که لازم است ضمن آگاهی از آن، مقدمۀ شناختی برای تغییرات رفتاری را فراهم آورد. آسیب‌های نوجوان از ارتباط با جنس مخالف را به سه دسته آسیب‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی می‌توان تقسیم نموده و زیر شاخه‌های هر یک را بر شمرد. در ادامه با آنها آشنا می‌شویم.

۱ آسیب‌های فردی

آسیب‌های فردی نوجوان از چنین ارتباطی، به سه بخش تقسیم می‌شود:

الف)آسیب‌های اخلاقی و معنوی

بر اساس آموزه‌های دینی، روش شیطان برای تباهی انسان‌ها و دور ساختن آنها از مسیر سعادت، روش پلکانی است و قدم به قدم از آسان‌ترین به دشوارترین اقدام، آنها را به تله‌های مورد نظر خود نزدیک کرده تا جایی که به تعبیر قرآن، کار به انکار دین و گریز از ایمان می‌رسد و همۀ دستورات الهی را به سخره می‌گیرند.(ن. ک. روم(۳۰):۱۰) زمانی که نوجوان مسیر گناه خود را از طریق ارتباط با نامحرم می‌گشاید، به تدریج احساس گناه در او امری عادی شده و زلالی معنوی خود را از دست می‌دهد. این مسئله وی را از احساس کرامت و شرافت انسانی دور می‌سازد و آمادگی او را برای شکستن دیگر خط قرمزهای دین فراهم می‌سازد. اندک اندک احساس می‌کند که دیگر نمی‌تواند در آستان الهی جایگاهی داشته باشد و انجام کارهای نیک برای او سودمند نیست؛ زیرا باری از گناهان تکراری، مانند ارتباط با نامحرم، بر دوش اوست و مانند موشی در یک انبار بزرگ، همۀ داشته‌های معنوی‌اش را از او می‌گیرد. این قدم وی را به ناامیدی از رحمت الهی دچار کرده و پس از مدتی از دیگر دستورات الهی هم فاصله می‌گیرد. این مسئله به دور شدن نوجوان از محیط‌های مذهبی هم کشیده می‌شود و با شکسته‌شدن قبح گناه کنونی، دیوارهای محکمی برای حفظ خود و مهار خویشتن نسبت به دیگر وسوسه‌ها نمی‌بیند. ارتباط با جنس مخالف هم در سطح یک رابطۀ عاطفی باقی نمی‌ماند و معمولاً با ترکیبی از گناهان مانند دروغ، تماس فیزیکی با نامحرم و گاهی دستبرد به پول خانگی برای پاسخ‌دهی به نیازهایی که در مسیر رابطه وجود دارد، همراه است.

ب)آسیب‌های روحی و روانی

شکل‌گیری ارتباط با جنس مخالف، پیامدهای روان‌شناختی زیادی را با خود به همراه دارد. به عنوان مثال، تصور نوجوان از چنین رابطه‌ای، یافتن زمینه برای پاسخ به همۀ نیازهای عاطفی، جسمی و جنسی بوده، ولی با گذشت زمان متوجه می‌شود چنین مسئله‌ای ممکن نیست و فراز و نشیب‌های رابطه، همراه با قواعد صیانتی خانواده‌ها، به وی اجازۀ چنین جسارتی را نمی‌دهد. به همین دلیل با ناکامی دچار پرخاشگری و رفتارهای کنترل نشدۀ دیگری می‌شود. به صراحت باید گفت اگر هدف نوجوان تأمین نیازهای جسمی و روحی است، این روش کاملاً بی‌نتیجه بوده و با مخالفت خانواده‌ها، همۀ کاخ‌های رؤیایی فرو می‌ریزند. در همین زمینه، وجود استرس شدید ناشی از کتمان رابطه، نحوۀ مدیریت آن، قابل پیش‌بینی نبودن آیندۀ چنین رابطه‌ای و مانند آن، به مشکلات نوجوان می‌افزاید. یکی دیگر از نتایج منفی رابطه، بدبین شدن نسبت به همۀ افراد جنس مخالف است. نوجوان ممکن است زمانی که به راحتی وارد حریم جنس مخالف می‌شود، این تصور را داشته باشد که هیج کدام از آنها قابل اعتماد نیستند و ممکن است افراد دیگری هم چنین رابطه‌ای را با فرد مورد نظر -یا همسر آیندۀ وی- داشته‌اند. وابستگی عاطفی و ناتوانی در فراموش کردن این مسئله، سبب می‌شود تا دختران نوجوان در معرض آسیب‌های اخلاقی و روان‌شناختی خطرناکی چون فرار از خانه، افسردگی و اضطراب دائم قرار گیرند. وابستگی عاطفی ناشی از تجربه‌های اولیۀ عشق، به مشکل می‌افزاید و این ویژگی دربارۀ دختران جدی‌تر است. دختر نوجوانی که امروز با هدف به دست آوردن حامی وارد چنین رابطه‌ای شده، به گمان خود فردی را برای همیشۀ زندگی یافته و حرکت ذهنی او به روزهای پیش رو ختم نمی‌شود؛ بلکه او سال‌های دوری را می‌بیند که شاهین خوشبختی، اکنون بر شانه‌اش نشانده است. این تصور خام سبب می‌شود که با فروپاشی رابطه، رد روانی آن بر پیکرۀ نوجوان باقی بماند. در بسیاری از نوجوانان هم شاهد بروز بیماری افسردگی به دلیل قطع ارتباط هستیم. حتی برخی از نوجوانان، آسیب پذیری بیشتری داشته و اقدام به خودکشی می‌کنند. در کنار مسائل روانی، باید به آسیب‌های جسمی ناشی از ارتباط هم توجه داشت که برای هر دو جنس، به شیوه‌های مختلف قابل بروز است.

ج)آسیب‌های تحصیلی

این‌گونه ارتباطات در دوره‌ای که نوجوان سرشار از انگیزه و توان برای طراحی اهداف آینده است، باعث می‌شود تا فرد دچار مسائل حاشیه‌ای پرهزینه‌ای شود و به مرور زمان از اهداف بلند خود فاصله گرفته و دچار ناامیدی و ناتوانی در این مسیر گردد. نوجوان که مهم‌ترین هدف زندگی‌اش، سامان دادن به وضعیت هویتی و به دست آوردن مدارج علمی مناسب برای ورود به آینده‌ای درخشان است، زمانی که بار اضافه‌تری به نام مدیریت ارتباط با جنس مخالف را به دوش می‌کشد، دچار افت تحصیلی شده و با از دست دادن تمرکز درسی و ورود زودهنگام به حاشیه‌های ارتباطی، دلزدگی از درس برایش رقم می‌خورد. در برخی از نوجوانان هم به بهانه‌های واهی مثل هم رشته شدن با فردی که ارتباط گرفته است، تغییر ناگهانی در مسیر تحصیلی به وجود می‌آید که با انتخاب اولیۀ او هیچ تناسبی ندارد و بدتر آن، به محض خراب شدن رابطه، سردرگمی تحصیلی به سراغ نوجوان می‌آید. عده‌ای از نوجوانان هم به بهانۀ رسیدن به فرد مورد نظر خود، نیاز شدید به درآمدزایی پیدا می‌کنند و به همین خاطر از درس جا می‌مانند و سراغ اشتغال می‌روند.

۲ آسیب‌های خانوادگی

با اقدام نوجوان به ارتباط با جنس مخالف، عوارض خانوادگی هم دامن‌گیر آنها می‌شود. دوری از خانواده و بی‌اعتمادی که خانواده نسبت به نوجوان پیدا می‌کند، یکی از آسیب‌ها است. به دنبال آن، مشاجرات فراوانی راه می‌افتد که نوجوان سعی دارد این رابطه را امری عادی جلوه دهد و والدین خود را به دلیل تفاوت نسلی و به روز نبودن، متهم به سخت‌گیری نماید. در این مشاجرات، معمولاً نوجوان موقعیت مناسبی در خانواده نمی‌یابد و به تدریج احساس می‌کند که از فضای خانواده در حال طرد شدن است که خود به استرس‌های نوجوان می‌افزاید. در شرایطی که توصیف شد، آرامش جمعی خانواده به هم ریخته و آبروی خانوادگی به مخاطره می‌افتد. به ویژه دختران نوجوانی که اغفال شده و این رابطه را ایجاد می‌کنند، با از دست دادن اعتبار، ممکن است موقعیت‌های عالی ازدواج را هم از دست بدهند و بهایی که قبلاً کسب کرده بودند را حراج نمایند. ارتباطات مبتنی بر دوستی، از هیچ ضریب اطمینانی برخوردار نیست؛ زیرا مسئله‌ای است که بر کتمان و بی‌اطلاعی خانواده‌ها پایه‌گذاری شده و به راحتی قابل از دست رفتن است.

۳ آسیب‌های اجتماعی

جامعه چیزی جز تک تک افراد آن نیست و عملکرد هر یک از افراد جامعه، در شکل‌گیری روند آن نقش مستقیم دارد. زمانی که جامعه از هنجارهای ارزشی خود فاصله می‌گیرد، امنیت اجتماعی به پایین‌ترین سطح خود تنزل می‌یابد. در چنین جامعه‌ای، انحرافات اجتماعی گسترش یافته و استعدادهای ارزشمند، قربانی لذت‌جویی‌های نادرست و کوتاه‌مدت می‌گردد. با بروز خصلت تنوع‌خواهی در ارتباط با جنس مخالف و نیز هدر دادن ظرفیت عاطفی پیش از ازدواج، زمینۀ ازدواج کم‌رنگ شده تا جایی که آمارها حاکی از آن است که ازدواج در جامعۀ ایرانی، به اولویت پنجم جوانان تبدیل شده است. ریشۀ بسیاری از فروپاشی‌های خانوادگی در قالب طلاق را نیز باید به آلوده شدن احساسات پاک، به هوس‌های نادرست جست‌وجو کرد.

جمع بندی

هدف از طرح آسیب‌های ارتباط برای نوجوان، افزایش بینش او نسبت به رفتاری است که برگزیده است. هر چند بیشتر مربیان با مقاومت‌هایی از سوی نوجوان روبه‌رو می‌شوند، ولی یقین داشته باشند که با طرح آسیب‌ها، ضمن آنکه به وظیفۀ حرفه‌ای خود عمل کرده‌اند، باعث می‌شوند تا نوجوان در خلوت خود و نیز در هنگامه‌های طوفانی چنین ارتباطی، به مسائل گفته شده فکر کند و مسیر درست را از نادرست تشخیص دهد. روش نوجوان، قانع شدن فوری نیست؛ بلکه با وانمود کردن مخالفت، سعی در حفظ قلمرو فکری خود دارد که بیشتر نمایشی است و اثرپذیری او از سخنان درست، بسیار بالاست. زمانی که نوجوان از شما می‌شنود که تغییرات فراوان و تفاوت‌های پیش‌رویی که ممکن است مانع رسیدن این دو به هم شوند، مانند مخالفت‌های جدی و موانعی که از طرف خانواده‌ها برای ادامۀ این ارتباطات رخ می‌دهد، احساس شکست و ناکامی و به دنبال آن، رفتارهای عصبی و مشکلات دیگر را تجربه خواهد کرد، در اصل ارتباط تجدید نظر کرده و لذت چنین ارتباطی را به شیوه‌ای درست در قالب ازدواج و به زمانی مناسب موکول می‌نماید و خود را از افتادن در چنین دامی دور می‌نماید.

دکمه بازگشت به بالا