در زمینۀ کتابخوانی و مطالعۀ نوجوانان، معمولاً با سه گروه پرسشی اساسی روبهرو هستیم. گروه اول شامل پرسشهایی از جنس: چرا بخوانند؟ مطالعه چه فوایدی در پی دارد؟ عدم مطالعه چه آسیبهایی به همراه دارد؟ چگونه به خواندن ترغیب بشوند؟ و… است، که از این پرسشها با نام «پرسشهای مقدماتی» یاد میکنیم. پرسشهای مقدماتی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند و اگر پاسخ این پرسشها برای نوجوان روشن نشود، یا به بیان واضحتر، اگر نوجوان قانع نشود که چرا باید کتاب بخواند، مطمئناً دیگر جایی برای بحث از گروههای پرسشی بعدی نمیماند. مثل اینکه از فرد بی میل و قصد نسبت به غذاخوردن، بپرسیم «چه غذایی میخوری؟» یا بگوییم «فلان غذا را بخور یا نخور!». گروه دوم پرسشها از جنس خواندنیها است، نه مقدمات پیش از خواندن. بحث در این گروه، متشکل از پرسشهایی نظیر: چه بخوانند؟ چه نخوانند؟ آیا مطالعۀ هر کتاب یا مقالهای برای او مناسب است؟ آیا سیر مطالعاتی خاصی مدنظر است؟ و… است. بنابراین گروه دوم پرسشها، به خوراک مطالعاتی نوجوان مرتبط میشود و مجموعهای از بایدها و نبایدها در انتخاب کتاب، در این دسته از پرسشها، یعنی «پرسشهای میانی» مطرح میشود. دسته سوم و نهایی پرسشها نیز به بحث در سبکها و روشهای مختلف مطالعه میپردازد. کندخوانی، تندخوانی، یادسپاری، یادآوری، خلاصه نویسی، تکرار و… از مواردی است که در گروه سوم پرسشها بررسی و واکاوی میشود. آنچه که در این نوشتار به آن میپردازیم، مباحثی است پیرامون پرسشهای گروه دوم؛ با فرض بر اینکه پرسشهای مقدماتی، در مقام خود حل و فصل شده است. پس ما از نوجوانانی حرف میزنیم که از اهمیت مطالعه با خبر شدهاند، اشتهای لازم برای کتاب خوانی را پیدا کردهاند و اکنون برای خوراک مطالعاتیشان دغدغهمند هستیم. نکتۀ نخستین و پر اهمیتی که در انتخاب کتاب باید به آن توجه شود، «فلهای نخواندن» است. کسی که کتابها را فلهای انتخاب و مطالعه میکند، مطالبش را هم فلهای میآموزد و فلهای آموختن، قدرت بازیابی مطالب را کاهش میدهد و فرد را در یادآوری و جستوجوی مطالب، دچار مشکل میکند. پس باید در قدم اول، کتابها را با نظم خاصی دستهبندی کرد و فرد، قبل از مطالعۀ هر کتاب، بداند که کتاب در دستش، ذیل کدام یک از دستهها قرار میگیرد و از چه میزان اهمیت و کارایی برخوردار است. مثلاً قبل از مطالعۀ یک کتاب داستان، بداند که یک داستان در رابطه با حیوانات، فقط یک داستان است؛ نه اطلاعات تخصصی راجع به آنها. با این وصف، بحث در انتخاب کتاب برای نوجوانان را در سه دسته پی میگیریم.
اوقات فراغت
تشخیص و شناسایی کتابهایی که مناسب اوقات فراغت نوجوانان باشد، نیاز به توجه و دقت مناسب دارد. ابتدا باید به درک این مسئله برسیم که نوجوان چه زمانی را اوقات فراغت خود تلقی میکند. وقتی که او از انجام امور ضروری و مهم خود در خانه یا مدرسه فارغ شده باشد، اصطلاحاً به زمان اوقات فراغت خود رسید است. ویژگی اوقات فراغت، خودمختاری است. یعنی این خود شخص است که برای خودش تصمیم میگیرد و با توجه به نیازهای روحی و تمایلات شخصی خود، وقتش را برای انجام کارهای منتخب تنظیم میکند. پس باید از نیازها و تمایلات فرد مورد نظر، باخبر بشویم و سپس کتابهای مناسب را در معرض انتخاب او بگذاریم. اگر فردی در اوقات فراغت خود به مطالعۀ کتابهای تخصصی روی آورد و این کار برایش یک فعالیت فرحبخش و نشاطآور محسوب شد، ایرادی ندارد و در واقع از فرصت به دست آمده در سطح عالی استفاده کرده است؛ اما باید بدانیم که تجویز این دسته از کتابها در اوقات فراغت، غالباً با استقبال نوجوانان روبهرو نمیشود. زیرا نوجوان امروز، کمتر پیش میآید که مطالعۀ این دسته از کتابها را، ویژه برنامهای برای اوقات فراغت خود به حساب آورد. پس بهتر است مکتوباتی نظیر رمان، داستان کوتاه، نشریات مناسب و… را شناسایی و جهت مطالعه به او پیشنهاد کنیم. ضمناً کتابهایی که در قالبهای مختلف الکترونیکی (e-book) ارائه شدهاند نیز، به حسب ویژگیهای شان در حمل و نقل، دسترسی و… میتوانند گزینۀ مناسبی برای این ایام باشند. به هر حال، اگر بپذیریم که خیلی از نوجوانان تمایل دارند تا اوقات آزاد خود را با دوستانشان سپری کنند، کتاب این قابلیت را دارد که «یار مهربان» باشد. در صورتی که در شناسایی آن برای نوجوان دقت و حوصلۀ کافی به خرج دهیم و ملاکها و معیارهایی از جمله: تناسب سنی، متن روان، خلاقیت، کشف، جذابیت، رعایت ارزشهای اخلاقی و… را مدنظر قرار دهیم.
اطلاعات عمومی
کسب اطلاعات عمومی از طرق مختلف امکانپذیر است. آنچه که در مطالعه و دریافت اطلاعات عمومی در هر کدام از راههای موجود اهمیت دارد، استاندارد بودن آنها است. استاندارد بودن، یعنی اولاً کتاب یا مجله مورد نظر برای همین غرض تدوین شده باشد و انتقال اطلاعات عمومی، نه تخصصی، در موضوع مورد نظر را لحاظ کرده باشد و دوماً مناسب دورۀ سنی نوجوانان تدوین شده باشد. ویژگی برجستۀ دیگری که میتوان در انتخاب منبع برای افزایش اطلاعات عمومی به آن اشاره کرد، تنوع مطالب و موضوعات است. کتابی که اطلاعات متنوع و در موضوعات مختلف ارائه میکند، جذابیت بیشتری برای نوجوان خواهد داشت و در نتیجه، کمی دیرتر از حد معمول او را از مطالعه خسته خواهد کرد. مثلاً برای افزایش اطلاعات نوجوانی که هم اطلاعات عمومی او در جغرافیا کم است و هم علاقۀ چندانی به این موضوع ندارد، به جای تهیۀ یک مجموعۀ کسل کنندۀ پر از اطلاعات جغرافیایی، بهتر است مجموعهای شناسایی و به او معرفی شود که ترکیبی از اطلاعات جغرافیایی و موضوعات دیگر باشد. این تنوع مطالب، احتمال پیش داوری او نسبت به کتاب و نادیده پسزدن آن را کاهش خواهد داد. با توجه به این معیارها، برخی از دایره المعارفها و مجلات، از بهترین انتخابها برای افزایش اطلاعات عمومی میباشند. اما آنچه که مجلات را از سایر منابع اطلاعات عمومی متمایز میکند، به روز بودن آمار و اطلاعات آنها از یک سو و تنوع مطالبشان از سوی دیگر است. البته باید موثق بودن یا نبودن مطالب مجلات را هم مورد بررسی قرار داد.
مطالعۀ تخصصی
مطالعۀ کتابهای تخصصی، مطالعهای به مراتب سختتر از دو مورد قبلی است و نیاز به رعایت ظرافتهای خاصی دارد. شاید بیشترین توصیهها در مطالعۀ کتابهای تخصصی، به گروه نهایی پرسشها، یعنی سبک و روش خواندن مرتبط باشد. اینکه در چه ساعاتی به سراغ کتابهای تخصصی برویم، در چه مکانهایی به مطالعه بپردازیم، با معلم یا بیمعلم مطالعه کنیم، تندخوانی یا کندخوانی داشته باشیم، چه مواقعی نیاز به تکرار داریم و… ؛ اما اگر بخواهیم در مسیر اصلی این نوشتار، یعنی انتخاب کتاب مناسب برای مطالعۀ نوجوان قرار بگیریم، مهمترین مسئله در مطالعۀ نوع سوم (تخصصی)، تعیین سیر مطالعاتی است. در مطالعۀ تخصصی باید قدم به قدم پیش رفت. به این ترتیب که پس از انتخاب موضوع مورد نظر، از معرفی کتابهای مقدماتی شروع کنیم و با گذشت زمان، به کتابهای سطح بالا برسیم. معرفی ابتدایی کتابهای تخصصی سطح بالا، که غالباً با اصطلاحات و متون سختی هم همراه هستند، نوجوان را دلزده و دچار تصورات منفی میکند. در مقابل، اگر مطالعۀ تخصصی با سیر مشخص و مناسبی همراه باشد و از سطح مقدماتی به پیشرفته برسد، همان شوق و اشتیاق اولیه که در کتابهای سطح پایین همراه نوجوان بود، در مراحل نهایی و سنگینتر نیز او را همراهی خواهد کرد. یکی از نکات مشترک این مورد مطالعاتی با موارد قبل، لزوم رعایت شرایط سنی نوجوان در چینش و انتخاب کتابها است. باید بپذیریم که توانایی ذهنی نوجوان، غالباً به اندازۀ یک نوجوان است؛ نه بیشتر و نه کمتر. پس، از معرفی کتابهایی که از سطح هوشی او فاصلۀ چشمگیری دارند (پایینتر یا بالاتر)، خودداری کنیم.