از میکروب بدن تا شیطان بزرگ

سید مهدی موسوی

بررسی اهمیت روز جهانی استکبار ستیزی پس از برجام                                                                        

هر چیزی در دنیا نیاز به مراقبت دارد؛ چون که میان بعضی از اشیاء با بعض دیگر ناسازگاری و تضاد وجود دارد. به طور مثال بدن انسان با بسیاری از ترکیبات شیمیایی مانند اسیدها، نفت، بنزین و برخی از ترکیبات طبیعی مانند سموم، میکروب­ها و ویروس­ها ناسازگار است و نیازمند به مراقبت و بهداشت و پرهیز و مقابله با آنها است تا از خطرات و مضرات آنها در امان باشد. انسانی که به دنبال سلامتی است باید از دسترسی میکروب­ها و ویروس ها به بدن جلوگیری کرد و راه نفوذ آنها را بست و الا میکروبها و ویروسهای هر چند ریز و کوچک به بدن نفوذ می­کنند و پس از آنکه نفوذ کردند به تدریج در بافت­­ها و اعضای بدن تکثیر می­شوند و با استفاده از سرمایه­های خود بدن کم کم یک عضو و یا بافت را تخریب می­کنند و اگر زود درمان نشود به کل بدن سرایت می­کنند و نظام سلامت جسمی و روحی انسان را مختل می­کنند. میکروب­ها با ورود به مغز و سیستم عصبی، نظام تصمیم گیری و قانون گذاری بدن را مختل می­کنند و کنترل امور بدن را به بیگانه واگذار می­کنند. اگر به قلب نفوذ کنند شریانها و مجاری خون رسانی به اعضای مفید را سد می­کنند و اعضای سالم و مفید بدن را دچار اختلال می­کنند. و خلاصه با ورود به معده هضم غذا را درچار مشکل می­کند و با تخریب روده و کلیه راه خروج سموم و ریزش زائدات بدن را سد می­کنند.

جامعه انسانی نیز مانند بدن انسان است و همواره در معرض تهدیدها و نفوذ عوامل و عناصر سمی و میکروبی بیرونی است که اگر وارد جامعه شوند نظام جامعه و فرهنگ عمومی را مختل می­کنند و چنانکه بتوانند نفوذ کنند به تدریج سلامت، امنیت، پیشرفت، آسایش و سعادت انسان و جامعه را دچار مشکل می­کند و کشور را تضعیف و به هرج و مرج می­کشاند.

یکی از تهدیدهای بزرگ برای جوامع انسانی، زیاده خواهی، زورگویی و ظلم کشورهای پیشرفته تر نسبت به سایر کشورها و ملت هاست. این زیاده خواهی ها و زورگویی ها ریشه در هواهای نفسانی و قدرت طلبی سردمداران سیاسی و ماهیت شیطانی فرهنگ اجتماعی و سیاسی یک جامعه دارد. اگر روح عدالت و معنویت از جامعه­ای رخت بربست و جای خود را به قدرت طلبی و دنیاپرستی داد در این صورت همه چیز حتی جان و ناموس انسانها، فرهنگ و هنر ملتها و امنیت و پیشرفت کشورها هیچ ارزش ذاتی ندارد و فقط آن چیزی ارزش دارد که برای شیاطین انسانی، زورمداران و قدرت طلبان سودمند باشد. به تعبیر دیگر همه چیز و همه کس باید در خدمت منافع و مقاصد دنیایی و حیوانی زورمداران باشد و الا وجود آنها مضر است و باید حذف شود.

اگر چه مبتنی بر این مبنا در طول تاریخ انسانهای ظالمی وجود داشته است و کسانی چون نمرودها، فرعون­ها، جالوت­ها و اسکندرها به مردم خود و گاه به مردم دیگر جوامع ظلم کرده­اند اما متأسفانه در طول سه قرن اخیر در کشورهای اروپایی تفکر قدرت طلبی و نگرش ابزاری به عالَم و آدم گسترش یافته است و مبنای تفکر نظریه­پردازان و عمل سیاسمتداران و حاکمان غربی شده است و بر اساس آن به طرز بی سابقه­ای ظلم های سازمان یافته دولتی، دست اندازی به سرمایه­ی کشورها و نابودکردن فرهنگ وارزشهای ملت را در دستور کار خود قرار دادند و خود را مجاز دانستند که هر کاری را که بخواهند انجام دهند، هر کسی که نافرمانی کرد بکشند، هر سرزمینی را که خواستند غصب کنند و مالکان آنها را یا به بردگی بکشانند و یا قتل عام کنند. سیاهه اقدامات استماری و سیاست های استکباری، ظلم ها و فجایع بزرگ و کوچک این چند کشور اروپایی آنقدر زیاد است که تنها ذکر فهرست آنها خود نیازمند به نگارش کتابی قطور است.

پرونده کشورهایی همچون پرتغال، فرانسه، آلمان، شوروی و از همه ننگین تر انگلیس خبیث از قرن ۱۸ تا اواسط قرن ۲۰ میلادی بسیار سیاه و سنگین است اما در قرن بیستم پس از جنگ جهانی دوم، قدرت این چند کشور رو به ضعف گرائید و ایالات متحده آمریکا که برآمده از مهاجرت انگلیسی تباران به سرزمین آمریکا بود سردمدار استعمار غربی و محور استکبار جهانی شد و در طول چند دهه ظلم و ها و خیانت های بزرگی به کشورها و ملت های مختلف کرد. بمباران هسته­ای هیروشیما و ناگازاکی در ژاپن، جنگ تمار عیار علیه مردم ویتنام، افغانستان، عراق، دخالت در امور داخلی کشورها، حمایت از رژیم های استبدادی و مردم کُش همسو با خود، ساخت، حمایت و تجهیز گروه­های تروریستی مانند القاعده، طالبان و داعش فقط بخش کوچکی از جنایات رژیم تروریسم پرور و استکباری آمریکا است.

شیطان در ایران

کشور عزیز ما ایران نیز از خیانت ها و جنایت های آمریکا در چند دهه اخیر بی نصیب نبوده است و همواره در معرض توطئه­ها، دخالت­ها، تهدیدها و کشتار و تروریسم آمریکایی بوده است به نوعی که می­توان در همه ماه­های سال ردپای آن را دنبال کرد.[۱] از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پای آمریکا بطور مستقیم به ایران باز شد و در دوره پهلوی «۲۵ سال در این کشور حاکمیّت مطلق داشته است؛ به ژنرال‌های رژیم شاه این‌جور دستور میدهد؛ در زمینه‌های اقتصادی، در زمینه‌های سیاسی، در زمینه‌های امنیّتی، در زمینه‌های سیاست خارجی، در ایران حرف حرف آمریکایی‌ها بود؛ حاکمیّت مطلق آمریکا در دوران رژیم طاغوت. این‌جور رژیمی بر کشور ما حکومت میکرد که افسرش هم تابع آمریکایی است، وزیر دارایی‌اش هم تابع او است، وزیر دفاعش هم تابع او است، نخست‌وزیرش هم تابع او است، خود شاه هم تابع آمریکا است؛ بی‌چون‌وچرا! یک چنین رژیمی بر این مملکت حکومت میکرد.  آمریکا در کشور ما فرعونیّت میکرد، مثل فرعون: یَستَضعِفُ طآئِفَهً مِنهُم یُذَبِّحُ اَبنآءَهُم وَ یَستَحیِ نِسآءَهُم؛[۲] طبقه‌ای از آنان را زبون میداشت، پسرانشان را سر میبُرید و زنانشان را [برای بهره‌کشی‌] زنده بر جای میگذاشت.»[۳]

تفکر موسایی و نهضت عاشورایی خمینی کبیر

در مقابل این تفکر شیطانی، تفکر و فرهنگ انبیاء قرار دارد که انسانها و جوامع را به عدالت و معنویت دعوت می­کند که زیربنای صلح، آرامش، امنیت، پیشرفت و سعادت دنیایی و اخروی همه­ی انسانها و ملتهاست. انبیاء(ع) سعی کرده­اند که موانع را از سر راه هدایت و پیشرفت بشریت بردارند و آنها را حقایق واقعی و منافع بلند مدت همگانی دعوت کنند. در فرهنگ توحیدی یکی از این موانع، تفکر استعماری و فرهنگ استکباری است که ریشه­ی ظلم­ها و جنایات زورمداران و قدرت طلبان عالَم است از این رو بخشی از هویت اصلی نهضت همه­ی انبیاء و اولیای معصومین(ع) بر نفی استعمار و استکبار  بوده است. «عاشورا» یکی از مقاطع مهم تاریخ بشری در مبارزه با تفکر استعماری و سیاست استکباری است که توسط یزدیان و امویان جامعه اسلامی را در معرض سقوط قرار داد اینا بود که امام حسین(ع) مذاکره و گفتگو با استکبار زمان را کافی نداست و دست به یک جهاد بزرگ و قیام علنی زد و برای همیشه ماهیت استکبار را در جهان اسلام افشا ساخت.

امام خمینی(ره) نیز پرورش یافته مکتب انبیاء و شاگرد مدرسه عاشورا بود و به درستی مصداق تام استکبار را شناخت. او موسای زمان خود بود و از ابتدای نهضت اسلامی، آمریکا را مورد حمله قرار دارد و به درستی ماهیت تفکر استعماری و سیاست استکباری آمریکا را شناسایی کرد و آن را «شیطان بزرگ» نامید. به تعبیر مقام معظم رهبری «این «شیطان بزرگ» خیلی حرف پرمغزی است. رئیس همه‌ی شیطانهای عالم، ابلیس است؛ امّا ابلیس بنا به تصریح قرآن، تنها کاری که میتواند بکند این است که انسانها را اغواء میکند؛ بیشتر از اغواء، کاری نمیتواند بکند؛ انسانها را اغواء میکند، فریب میدهد، وسوسه میکند؛ امّا آمریکا، هم اغواء میکند، هم کشتار میکند، هم تحریم میکند، هم فریب میدهد، هم ریاکاری میکند؛ پرچم حقوق بشر را بلند میکند، ادّعای طرف‌داری از حقوق بشر میکند [امّا] هر چند روز یک بار در خیابانهای شهرهای آمریکا یک بی‌گناهی، یک بی‌سلاحی به دست پلیس آمریکا به خاک‌وخون میغلتد؛ غیر از بقیّه‌ی جنایات و فجایعشان.»[۴] بدون تردید هویت استکبار ستیزی و مقابله با ظلم و بی عدالتی جزء تفکیک ناپذیر فرهنگ و هویت انقلاب اسلامی است به تعبیر مقام معظم رهبری «اهمّیّت این انقلاب و علّت اینکه این انقلاب زلزله در دنیا ایجاد کرد، این نبود که یک حکومتی را سرنگون کرد؛ نه، علّت این بود که یک منظومه‌ی فکری نو را به دنیا عرضه کرد و امروز هم همچنان در اکناف عالم، این منظومه‌ی فکری در حال پیشرفت است. …  یکی از اجزای مهمّ این منظومه‌ی فکری که خیلی هم جاذبه دارد، عبارت است از نفی ظلم، نفی استکبار، نفی استبداد -استبداد هم اعم است از استبدادی که حکّامی و حکومتهایی در کشورهای خودشان نسبت به مردم خودشان انجام میدهند، و آن استبداد و دیکتاتوری‌ای که نظام سلطه در سطح جهان به‌وجود می‌آورد- این یک بخشی از این منظومه‌ی فکری است.»[۵] و هیچ گاه قابل مذاکره و مصالحه نیست و تا ظلم و بی عدالتی هست، استکبار ستیزی و مقابله با ظالم نیز ادامه دارد. چرا که اگر از جهاد و مقابله خاموش شود غفلت مستولی می­شود و راه نفوذ سموم فرهنگی و میکروب سیاسی به لایه های مختلف کشور باز می­شود.

روز مبارزه با استکبار جهانی   شیطان بزرگ

روز ۱۳ آبان یادآور ماهیت استکبار ستیزی انقلاب اسلامی و بینش عمیق آن نسبت به تاریخ و فرهنگ انسانی است و نشان می­دهد که چگونه سربازان موسای زمان هیمنه­ی استکبار را شکستند. «در آبان ۱۳۵۸- جوانان امام بزرگوار ما، جوانان پیرو خطّ امام، رفتند این جاسوس‌خانه‌ی آمریکا را فتح کردند؛ آمریکایی‌ها را دست‌بسته و چشم‌بسته اسیر خودشان کردند؛ موسی‌ این‌دفعه فرعون را این‌جور شکست داد. حالا بعضی میگویند چرا آمریکایی‌ها با ایران بدند؟ خب علّتش همین است؛ ایران یکسره در مشت آمریکا بود، در دست آمریکا بود؛ همه‌ی اجزای اصلی وجود کشور با اراده‌ی آمریکایی‌ها حرکت میکرد؛ امام آمد و به‌وسیله‌ی این مردم، آمریکا را از این مملکت بیرون کرد؛ باید هم دشمن باشند، باید هم دشمنی بکنند؛ و دارند میکنند، همین حالا دارند دشمنی می­کنند.»

حال بر همه فرض است که این روز مبارک را گرامی بدارند و برای آینده از آن عبرت بیاموزند، بخصوص امسال که بواسطه قضیه مذاکرات دولت یازدهم با آمریکا و عهدنامه برجام، متأسفانه بعضی در کشور ایران راه افتاده­اند و «اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیّات -که از ابلیس بدتر است- بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند.» و ناراحت کننده تر آنکه برخی در سِمَت های مهم کشوری و دولتی قرار دارند و در حال «فرشته‌ی نجات» قلمداد کردن آمریکا هستند. توافق برجام دست آویزی برای این افراد شده است در حالیکه مقام معظم رهبری بارها و حتی پس از برجام فرموده­اند که «آمریکا دشمنی خودش را پنهان هم نمی­کند. بله، تقسیم وظایف می­کنند؛ یکی لبخند میزند، یکی مصوّبه علیه جمهوری اسلامی تهیّه میکند و دنبال میکند؛ این به‌نحوی تقسیم وظایف است. دنبال چیزی به نام مذاکره‌ی با ایرانند؛ مذاکره بهانه است، مذاکره وسیله برای نفوذ است، مذاکره وسیله برای تحمیل خواست­ها است.» براین اساس باید به این افراد این­گونه هشدار داد که «کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه می­دهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را به‌عنوان دوست، به‌عنوان مورد اعتماد، به‌عنوان فرشته‌ی نجات انتخاب بکند؟» در حالیکه «حقیقت امر این است، … خودشان را می‌آرایند؛ با ظاهر اتوکشیده، با کراوات، با ادکلن، با ظواهر بظاهر چشمگیر، خودشان را در چشم افراد ساده‌لوح جور دیگری جلوه می­دهند»[۶]

بنابراین مسئله نفوذ استکبار جهانی پس از برجام در ایران خطر بسیار بزرگی است که مقام معظم رهبری در چند ماه اخیر بسیار بر آن تأکید کرده­اند و مسئولان کشور را بدان متذکر شده اند. به هر حال در آستانه­ی ۱۳ آبان باید دانست که «ملّت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد؛ نباید بگذاریم دوباره برگردد؛ نباید بگذاریم از در رفت، از پنجره برگردد؛ نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛ دشمنی اینها تمام نمی­شود.»[۷] ایشان در چند ماه اخیر راه کارهای بسیار مهمی برای جلوگیری از نفوذ دشمنان ارائه کرده­اند ک لازم است مربیان انجمن های اسلامی به آنها توجه ویژه کنند.

یکی از راه­های جلوگیری از نفوذ استکبار جهانی و بازگشت دوباره آنها از پنجره فهم درست این دشمنی­ها است که نیازمند فهم دقیق تاریخ این کشور و سابقه­ی سیاه استکبار است از این رو مقام معظم رهبری در ۱۸/۶/۱۳۹۴ خطاب به جوانان فرمودند:

«جوان­های ما باید این خاطرات را فراموش نکنند؛ یکی از چیزهایی که بنده نگران آن هستم، این است که این نسل جوانِ بالنده‌ی ما که بحمدالله، هم آگاه و با بصیرت است، هم دارای انگیزه است، آماده به‌کار است، وسط میدان است، انقلابی است، بتدریج این حوادث مهم را، این عبرتهای بزرگ دوران معاصر را از یاد ببرد؛ این کم‌کاری ما است، کم‌کاری دستگاه‌های مسئول است؛ این حوادث نباید کهنه بشود؛ حافظه‌ی تاریخی یک ملّت نباید ضعیف بشود. اگر جوان­های ما در سرتاسر کشور این حوادث را ندانند، تحلیل نکنند، عمق‌یابی نکنند، در شناخت کشورشان و در شناخت آینده دچار اشتباه خواهند شد. جوانها باید این حوادث را درست بشناسند و بدانند که چه شد، چه اتّفاق افتاد، چه کسی بود؛ اینها را باید جوان­ها بفهمند.»[۸]

[۱]  فهرستی از این جنایات را می­توانید در مطلب صفحه  مطالعه کنید.

[۲]سوره‌ی قصص، آیه‌ی ۴؛

[۳] بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ۱۳۹۴/۰۶/۱۸.

[۴]  بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ۱۳۹۴/۰۶/۱۸.

[۵] بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى۱۳۹۴/۰۶/۱۲.

[۶]  بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ۱۳۹۴/۰۶/۱۸.

[۷]  بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ۱۳۹۴/۰۶/۱۸.

[۸] بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ۱۳۹۴/۰۶/۱۸.

دکمه بازگشت به بالا