آثار کار تشکیلاتی در فعالیتهای اجتماعی
مقدمه
زندگی اجتماعی از ضروریات زیست بشری است؛ از ابتدا بوده و تا کنون نیز ادامه پیدا کرده است. هزاران سال است که انسانها در کنار یکدیگر و وابسته به یکدیگر، ادامۀ حیات میدهند و روزگار میگذرانند. واحدهای مختلف اجتماعی از خانواده گرفته (به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی) تا جامعۀ جهانی، همه و همه نیازمند ساختار و قوانین خاص خود هستند. در هر کدام از این نهادهای اجتماعی اگر افراد نخواهند طبق قواعد و ساختارهای پذیرفته شده عمل کنند، مانع رشد جامعه و موجب آسیبهای اجتماعی میشوند -که خسارتبار و آسیبزاست. هر نهاد و واحد اجتماعی، نیازمند یک ساختار برنامهریزی شده و منظم است که هر کدام از اجزای آن، میبایست در جایگاه خود ایفای نقش کند.
گاهی اوقات در امور اجتماعی، مسائلی بروز میکند که نیازمند این است که گروه یا گروههایی خارج از نهادهای معمول حاکمیتی، به آن مسائل بپردازند. فقر، بیماری، اعتیاد، حفظ محیط زیست و موراد دیگر، از جمله اموری هستند که علاوه بر نهادهای مسئول، همت و همیاری آحاد مردم را نیز میطلبد. در هندسۀ نظام اجتماعی اسلامی، «مسجد» به عنوان کانون اینگونه فعالیتها مشخص شده است. در سالهای پس از انقلاب و با پر رنگ شدن جایگاه مسجد در محلهها و شهرها، نهادهای کوچکتری در کنار مساجد و به صورت تخصصی به این امور میپردازند که فعالیت «صندوقهای قرض الحسنه» از مثالهای بارز این امر است. کانونهای فرهنگی مساجد، پایگاههای بسیج، جلسات هفتگی قرائت قرآن و هیئتهای مذهبی از دیگر نمونههای این نهادهای وابسته به مسجد است.
همه با هم
با توجه به این دو مقدمۀ کلی، به سراغ طرح بحث اصلی این نوشتار میرویم. فعالیت فرهنگی و اجتماعی برای نیل به اهداف خود، نیاز به یک جمع منظم و یک تشکیلات برنامهریزی دارد. اینکه هرکسی بر اساس وجدان شخصی و روحیۀ انسانی، برای بهبود وضع اجتماعی خود تلاش کند، ارزشهای خاص خود را دارد، لکن تأثیرات و موفقیتهای کار گروهی، با تلاشهای فردی قابل مقایسه نیست. به عنوان مثال، ریشهکنی اعتیاد در یک محله، نیاز به آموزش و همیاری همۀ اهالی آن محله دارد و ایجاد این روحیۀ همیاری در میان همۀ ساکنین محله و پیشبرد برنامۀ ترک اعتیاد در میان افراد مبتلا به آن، نیازمند یک تشکیلات آموزش دیده و اجرای یک برنامۀ هدفمند است.
سعدی بزرگ به ما آموخت که:
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
طبق همین آموخته، میتوان به این نکته تأکید مجدد کرد که آسیبهای اجتماعی، خواسته یا ناخواسته در همۀ دورهها و مناطق بوده و خواهد بود و این وظیفۀ اعضای آن جامعه است که نسبت به مشکلات و معضلات اجتماعی خود، حساس بوده و اول از همه از محیط نزدیک خود شروع کنند: خانه، محله، شهر و… . ما نیز باید به این امر توجه داشته باشیم که بیتفاوتی نسبت به معضلات اجتماعی، راه شیوع و سرایت آن را برای خود ما و اطرافیان ما باز میکند و عدم اقدام به موقع در جلوگیری از این معضلات، پشیمانیهای جبرانناپذیری را به بار خواهد آورد. چه بسا اگر کار از کار بگذرد، راه برگشت و جبرانی هم وجود نداشته باشد.
آسیبشناسی
از جمله مزایای کار گروهی و تشکیلاتی نسبت به فعالیتهای فردی، میتوان به دوام و استمرار آن اشاره کرد. در یک کار گروهی که افراد مختلف با روحیههای متفاوت، کاری را به پیش میبرند، با خستگی و یا بروز مشکلات فردی، کار متوقف نمیشود و شخص دیگری جایگزین آن مسئولیت میشود؛ ولی در فعالیت فردی، این احتمال وجود دارد که به هر دلیلی، شخص خاص پیگیر کارها نشود و طبیعتاً آن کار متوقف شود و به هدف خود نرسد. اگر به نمونههای موفق کار گروهی در جامعۀ اطراف خود دقت کنیم، خواهیم دید که در سالهای اولیه، گروهی یک کار خیر را انجام میدادند و سالهای بعد رفته رفته اشخاص دیگری پیگیر آن امور شدهاند و هیئتها و صندوقهای قرض الحسنه همچنان مشغول فعالیت و خدمات هستند.
در همین کار گروهی نیز بارها دیده شده که پس از مدتی، انگیزههای لازم در افراد گروه، کمرنگ شده و یا اعضای تشکیلات، آن نشاط اولیه را ندارند. در اینجا وظیفۀ مسئول تشکیلات یا برنامهریزان گروه است که با توجه به امکانات و نوع فعالیتی که دارند، اقدام مناسبی انجام دهند. برگزاری اردوهای زیارتی/سیاحتی، یکی از روشهای موفق و پر منفعتی بوده است که غالباً نتیجه مثبت به همراه داشته و ضمن تقویت روحیۀ جمعی و ایجاد نشاط در گروه، باعث ایجاد انگیزۀ مجدد شده است. سفرهایی که با برنامهریزی مناسب، میتواند اهداف مختلفی را مورد نظر قرار دهد: زیارت و تقویت روحیۀ معنوی، دیدار آثار تاریخی و افزایش دانش جمعی، فعالیتهای ورزشی و تفریحی به جهت سلامتی جسم و نشاط روحی، پاکسازی محیط زیست و سالم سازی محلهای زیارتی و سیاحتی.
نقش محوری
هرچند بارها تأکید شده است که در کار گروهی و تشکیلاتی، همۀ افراد مجموعه باید در کار خود منظم و وظیفهشناس باشند، اما این نکته هم نباید مورد غفلت قرار گیرد که مسئول و مدیر یک تشکیلات، حساسترین نقش را به عهده دارد. اوست که باید با رصد و شناسایی نقاط ضعف و قوت، مانع شکست کار و مشوق موفقیتهای جمع باشد. برنامهریزی، تهیۀ امکانات و تقسیم وظایف، نظارت بر حسن اجرا و ایجاد روحیۀ جمعی، از وظایف مستقیم و ذاتی مدیر گروه و مسئول تشکیلات است. در مباحث مدیریتی، مدیر هر مجموعه را به راننده یا خلبان تشبیه میکنند که مسئولیت اصلی و محوریترین نقش در طی مسیر به عهدۀ اوست.
در فعالیتهای اجتماعی و گروههای کوچک تشکیلاتی نیز، همین قاعده حاکم است و هر گروهی باید مسئول مشخص و مستقلی داشته باشد و ضمن اینکه همۀ افراد گروه با او هماهنگ بوده، آن شخص خاص پاسخگوی اصلی به شمار آید. مدیر گروه مسئول هماهنگی بین همۀ افراد تشکیلات است و با اشرافی که به برنامه دارد، کارهای هر فرد را مورد ارزیابی قرار میدهد. به کارگیری هر فرد در زمینۀ تخصص و استعداد او و توجه به طی مراحل برنامه برای رسیدن به هدف، از جمله وظایفی است که بر عهدۀ مدیر مجموعه است. هرچند کلید سحرآمیزی وجود ندارد که همۀ امور را به آن محول کنیم، اما کلیدیترین جایگاه در یک تشکلات، در دست مدیر آن مجموعه است و توانایی و دانایی او، نقش به سزایی در موفقیت دیگر اعضای گروه دارد.