امتدادِ سبزِ قیامِ سرخ

سید محمدمهدی رضوی‌پور

نگرشی به سیرۀ امام سجاد(ع) در هدایت شیعه                                                       

در روند رو به رشد فرهنگ و تمدن اسلامی، حضور نیروهای توانمند با تربیت صحیح، محور اصلی به شمار می‌رود. ائمه(ع) به منزلۀ رهبران دینی-سیاسی و معلمانی که وظیفۀ تربیت جامعه را بر عهده دارند، بنا بر اقتضای زمان، روش خاصی را برای تربیت نیروهای مناسب در پیش گرفتند. اصل تعلیم و تربیت دینی و عرضۀ نیروهای کارآمد برای پیشبرد اهداف جامعۀ توحیدی، از جمله اصولی است که به اندیشه و تفکرات آنان قوام بخشید.

از مهم‌ترین نتایج این پژوهش، رهیافت به این نکته است که ائمه(ع)، برای پرداختن به این اصل مهم، از شیوه‌های مختلفی استفاده می‌کردند و با آموزش موضوعات مختلف علوم اسلامی و انسانی، اهداف تربیتی و آموزش را محور کار خود قرار داده، توانستند با توجه به شرایط خفقان عصر حاکمان بنی‌امیه و بنی‌عباس، به تربیت شاگردان برجسته‌ای بپردازند.

در سیرۀ پیامبر اکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و حسنین(ع) نگرش پیشبرد اهداف الهی با تربیت صحابه و یارانِ دارای قابلیت، به روشنی قابل شناسایی و بررسی است؛ اشخاصی همانند عمار یاسر، مقداد، سلمان، اصبغ بن نباته، اویس قرنی، حجر بن عدی، کمیل بن زیاد، حبیب بن مظاهر و… .

اما پس از واقعۀ عاشورا و آغاز دورانی با شرایط خاص در میان محبان اهل‌بیت(ع) که حتی در تقسیم‌های فکری و کلامی به عنوان نقطۀ عطفی در سیر تفکر و اندیشه‌های شیعه برشمرده شده است، شاهد تغییر روش و ملاک‌های تربیتی و نیروسازی اهل‌بیت(ع) هستیم.

قیام فکری و حرکت معنوی خاص امام زین‌العابدین(ع) در سیاه‌ترین دوران بنی‌امیه، بستری مهیا می‌کند که از دل آن، عظیم‌ترین حرکت شیعی که معرفی مرجعیت علمی اهل‌بیت(ع) است، پایه‌گذاری می‌شود.

وضعیت شیعه و نقش امام سجاد(ع)

کوفه که در زمان امام سجاد(ع) پایگاه شیعه شناخته می‌شد، به مرکزی جهت سرکوب شیعیان تبدیل شده بود. شیعیان واقعی امام حسین(ع) در حادثۀ کربلا به شهادت رسیده بودند و امت اسلامی پس از واقعۀ کربلا و شهادت جمع زیادی از خاندان پیامبر(ص)، در وضعیت روحی و فکری سختی به سر می‌بردند. دشمنان خیال می‌ کردند، پس از واقعۀ عاشورا، دیگر در هیچ زمانی شیعه و رهبران آنها نمی‌توانند قدرت پیدا کنند؛ ولی این خیال باطلی بود. امام سجاد(ع) موفق شد در سایۀ تلاش‌های فراوان، به شیعه حیاتی تازه ببخشد و زمینه را برای تجدید حیات واقعی در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) آماده سازد.

. دورنمای کلی عصر امامت آن بزرگوار را می‌توان به سه مرحله تقسیم کرد: الف. دروان اسارت، ب. دورۀ قیام‌ها و شورش‌ها و ج. دوران ثبات و سازندگی.

نوع رهبری امام سجاد(ع) بعد از جریان عاشورا، در تمام این دوران با تکیه بر حفظ کیان امامت و تربیت جامعه بر اساس مضامین عبادی و نفوذ در لایه‌های اجتماعی بود. امام با سنجش شرایط زمانی و سیاسی مدینه، به وسیلۀ دعا به پرورش فکری شیعیان پرداخته و صحیفۀ سجّادیه را -که نمایانگر سیرۀ تربیت دینی و حتی سیاسی و اعتقادی ایشان، در پرداختن به مباحث شناخت ذات و صفات خداوند، مقام و منزلت پیامبر و امامان شیعه(ع) است- بر جای گذاشته‏اند. در کنار این منبع الهام‌بخش توحیدی، مهم‌ترین اقدام حضرت در آن دوران، کادرسازی به وسیلۀ نیروهایی بود که دستگاه بنی‌امیه کمترین توجهی به آنان نداشت.

جوّ سیاسی دوران امامت امام‏ سجاد(ع)، به گونه‌ای بود که نمى‏توانستند به تأسیس مکتب و تربیت علنى بپردازند. ایشان برای احیای سنت از دست رفتۀ پیغمبر(ص) به تربیت بردگان ‌پرداختند. بردگان به دلیل جایگاه اجتماعی، کمترین نگرانی را برای حکومت بنی‌امیه به همراه داشتند و عملاً حضور تعداد بی‌شمار بردگان و آزاد شدن آنها، موجب حساسیت حکومت نمی‌شد؛ اما در همان ایام، امام با تربیت این گروه، نیروهایی را جهت مبارزۀ خاموش و انقلاب فکری و اندیشه‌ای تربیت کردند.

پی نوشت ها:

(۱) کشف الغمّه فى‏ معرفه الائمّه: ج۳/۸۵٫

(۲) رنجبر، محسن: «نقش امام سجاد(ع) در رهبرى شیعه»، به نقل از: سیّد الاهل، زین‌العابدین على بن الحسین، ترجمۀ حسین وجدانى، ص۴۹٫

(۳) جعفریان، رسول: «حیات امامان شیعه»، ص۳۸۷٫

(۴) اختیار معرفه الرّجال: ج۲/۸۲۷٫

(۵) اثبات الوصیّه:۲۰۴٫

دکمه بازگشت به بالا