اینجا همه خواهر و برادرند

سعید فیاضی

پیرامون موضوع عفاف در دنیای مجازی                                                                

یک پیام ناشناس

یک پیام تبریک سال جدید از سوی یک ناشناس روی تلگرام، شمارۀ ۰۹۱۹…، نمی‌شناسم! عکس پروفایل را می‌بینم: خانمی است جوان؛ اصلاً نمی‌شناسم! می‌پرسم شما؟ پاسخ می‌دهد. دوباره عکس را نگاه می‌کنم؛ این همان خانم فلانی همکار خودمان است؟! اما در محل کار و جلسات هم رفتار و هم پوشش‌اش رسمی است و با حجاب؛ اما اینجا خواهر برادری رفتار می‌کند! باورم نمی‌شود. چقدر تفاوت!

لطفا کمربند ایمنی خود را ببندید

من و شما همین الآن که به کمربند ایمنی خودرو و لزوم بستن آن فکر کنیم، اولین تصویر ذهنی ما، انیمیشن‌های پلیس راهنمایی و رانندگی یا در واقع اولین تصویر، چهرۀ «داش سیا» است که به ذهن می‌آید. در واقع انیمیشن یک ابزار سرگرمی است و لزوم بستن کمربند هم یک مسئلۀ آموزشی در حیطۀ رفتارهای فرهنگ عمومی و این به معنی ایجاد یک رفتار فرهنگی از طریق یکی از ابزارهای سرگرمی است.

امروزه «سرگرم آموزی» به عنوان یکی از مهم‌ترین مفاهیم کابردی در عرصۀ فرهنگ و فرهنگ‌سازی در دنیا مطرح است و تعریف آن، استفاده از یک ابزار سرگرمی برای آموزش مخاطبان می‌باشد و مثال انیمیشن‌های پلیس راهور، ساده‌ترین مصداق در این حوزه است.

از سوی دیگر، یک واقعیت عینی است که اینترنت و شبکه‌های اجتماعی در این روزهای ایران، بیشتر جنبۀ کاربردهای سرگرمی دارد و البته آمار بالای اعضای ایرانی شبکه‌های اجتماعی نسبت به سایر کشورها هم مؤید این مسئله است. در حقیقت شاید برای نسل‌های بعد، اینترنت یک نیاز و یک واقعیت روزمره با دانش چگونگی برخورد با آن باشد؛ اما برای امروز ما، اینترنت بیشتر یک سرگرمی و یک شوخی است.

از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، می‌توان برای آموزش به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه استفاده کرد و یا بهتر است بگویم که هم اکنون بدین منظور استفاده می‌شود؛ آنچه در فضای مجازی اتفاق می‌افتد، منحصر به فضای سرگرم کنندۀ مجازی نیست و تبادلات ما در فضای مجازی، خیلی زود تبدیل به رفتارهای ما در دنیای واقعی می‌شود.

ما و اینترنت؛ یهویی!

اینترنت هم مثل بسیاری از تکنولوژی‌های دیگر، یکهو آمد! بی دعوت آمد و نشست سر سفرۀ فرهنگ ما؛ پیش از آنکه نیازش را بدانیم و یا حتی به آن نیازی داشته باشیم؛. اینترنت آمد بدون فهم درست از آن و بدون تبیین پیوستی فرهنگی برای آن و ما که گذاری هستیم از سنت به مدرنیته، در یک تلاش آزمون و خطایی سعی داریم بفهمیمش.

بیایید دوباره به تجربۀ مشترک اول بحثمان بپردازیم؛ برای بانوی محجبۀ ما در اینترنت و شبکۀ اجتماعی، چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ بانویی که در دنیایی واقعی به شدت مقید به حد و حدود شرع و عرف است؛ اما در شبکۀ اجتماعی، خیلی زود با همه خواهر و برادر می‌شود.

دغدغۀ عکس پروفایل و اکانت و تغییر مدام این عکس‌ها، چت و لایک با جنس موافق و مخالف یا همین کمپینِ تأمل برانگیز حمایت از دختران باحجاب، همه و همه یک اتفاق را رقم می‌زند؛ حجاب را و البته از آن مهم‌تر حیا را در فضای مجازی از بین می‌برند، آرام و بی‌صدا.

حتماً مسئلۀ بنده فقط بی‌حجابی در فضای مجازی نیست، نگرانی‌ام واقعیت تأثیرپذیری رفتارهای دنیای واقعی ما از عملکرد دنیای مجازی ما است. تأثیر فرهنگ از ابزار سرگرمی را به یاد بیاورید؛ باورهای ما شکسته می‌شود و سبک زندگی ما تغییر می‌کند، بانوان و دختران ما کم کم همان‌گونه با مردهای اجتماع برخورد خواهند کرد که در شبکه‌های اجتماعی تجربه کرده‌اند.

حجاب با حیایم آرزوست

آسیب این فرآیند آنجا است که با توجه به واقعیت‌ها و فشارهای بیرونی، از گشت ارشاد نیروی انتظامی گرفته تا تعصبات خانوادگی و عرفی، در شبکه‌های اجتماعی برای دختران محجبۀ ما، حداقل در وهلۀ اول، نوع و میزان حجاب و پوشش نیست که مورد خدشه قرار می‌گیرد؛ بلکه اول چیزی که رنگ می‌بازد حیای بانوی محجبۀ ایرانی است! آنچه اتفاق می‌افتد، بدترین حالت در میان همۀ احتمالات ممکن است؛ با حجابی و بی‌حیایی! و حتماً حجاب، بدون مفهوم حیا چندان دوام نخوهد داشت. البته این واقعیت است که با حجابِ بی‌حیا، بسیار مضرتر و مخرب‌تر از بی‌حجابِ بی‌حیا است.

دکمه بازگشت به بالا