این نقش آمادگی می‌خواهد

آسیه صدق‌زاده(کارشناس شبکۀ پشتیبان دفتر مرکزی اتحادیۀ انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان)

گفتاری پیرامون راهکارهای توانمند سازی تربیتی بانوان برای حضور و مشارکت اجتماعی                   

۱ نگاه مبنایی به ماهیت زن و مرد

زن و مرد در ماهیت انسانی با هم مشترک هستند و همۀ تعاریف، حقوق و مسئولیت‌ها به الماس مشترک انسانی برمی‌گردد که هر کس به تناسب شرایط خلقت خود، ازخزانۀ بی پایان الهی بهره‌ای دارد و باید به وظایف محوله از نظر فردی و اجتماعی، عمل نماید. در این میان توجه به این نکته ضروری است که اسلام، تفاوتی بین زن و مرد قائل نیست و ای بسا پرچم مبارزه با جاهلیت مدرن را در حوزۀ زنان و خانواده برافراشته و به مقابله با آن پرداخته است. زنانی که نقش اساسی در تاریخ اسلام و به تبع آن در پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی داشتند، شاهد این مدعا هستند.

دربارۀ نقش و مشارکت اجتماعی زنان به طور کلی، سه دیدگاه وجود دارد:

نگاه تفریطی (متحجرانه): این دیدگاه زنان را به نقش مادری و همسری محصور می‌کند و به محیط خانه و خانواده محدود و محبوس می‌نماید.

نگاه افراطی (متجددانه): در این دیدگاه، زن مسلمان امروز می‌پندارد که برای اثبات هویت خویش، باید در عرصۀ تصدی‌گری اجتماعی نقش داشته و شاغل باشد و درآمد به دست آورد. در چنین شرایط گفتمانی، زنان از اینکه ابراز اینکه مسئولیت ادارۀ خانه و خانواده را بر هر کار دیگری ترجیح می‌دهند، احساس خوبی ندارند؛ زیرا در زیر نگاه‌های سنگین اجتماع قرار می‌گیرند که نوعی «اجبار فرهنگی» است.

نگاه معتدل: نگاه معتدل در رابطه با نقش آفرینی‌های اجتماعی زنان، کاملاً متحد با مبانی روشن دین و هماهنگ با نیازها و شرایط روز است. به عبارت دقیق‌تر: زن مسلمان ایرانی باید بداند که با آگاهی از نقش‌های اصیل و بنیادین خود و با حفظ حقوق اساسی خویش، متناسب با ظرفیت‌ها و قابلیت‌هایش، به تکالیف گوناگونی که در عرصه‌های اجتماعی متوجه اوست، عمل کند.

 با توجه به مباحث مطرح شده، می‌توان گفت که از جمله راهکارهای توانمند سازی تربیتی زنان، ایجاد فهم و شناخت صحیح ایشان از هویت، استعداد و توانمندی‌های اختصاصی خود است که ایشان را در انتخاب هر یک از نقش‌ها و تکالیف کمک می‌کند. این شناخت که مبتنی بر موازین اسلام است، از به وجود آمدن پیامدهای منفی در حوزۀ مشارکت اجتماعی زنان در بخش تصدی‌گری (اشتغال) می‌کاهد و در عین حال، راهگشا می‌باشد. چرا که در بخش وظیفه و تکالیف الهی، مشارکت زنان یک واجب شرعی تلقی می‌گردد و این خود یک آرمان برای تعالی نقش زنان در ساختن جامعه و تاریخ به شمار می‌آید.

۲ مبانی و اصول نقش زن

از راهکارهای اساسی نقش آفرینی صحیح زنان در اجتماع، شناخت مبانی و اصول نقش زن در عالم خلقت است. این شناخت، اصالت را در ایفای نقش زنان مشخص می‌کند. با توجه به تعالیم اسلام، زن می‌بایست نقش اصلی خود را در محیط خانه و خانواده ایفا نماید و احراز موقعیت‌هاى شغلى -پس از انجام صحیح و کامل نقش‌های مادرى، تربیت فرزند و همسری، و در صورت داشتن وقت و توانایى- نقش فرعی محسوب می‌شود. توجه به ارزش نقش مادری و اهمیت تربیت فرزند و توجه به ارزش و اهمیت خانه و خانه داری، از مصادیق عینی این شناخت می‌باشد.

 توجه به ارزش نقش مادری و اهمیت تربیت فرزند

مادر همیشه محور اصلی زندگی کودک بوده است و عمده‌ترین نقش را دربارۀ او ایفا می‌کند. در همۀ فرهنگ‌ها، مادر نخستین کسی است که کودک از او سرمشق می‌گیرد و نخستین منبع یادگیری وی می‌باشد که او را  وارد زندگی فردی و اجتماعی می‌کند. مادر همه چیز کودک است؛ غذای او، عامل راحتی و آرامش او، نوازش‌گر و منبع عاطفۀ او و… . مادر است که درس عفّت و پاکی، درست کاری و امانت داری، وظیفه شناسی و فداکاری، دلسوزی و مهربانی و ایمان و شجاعت را به کودک خود می‌آموزد و هم اوست که پایه‌های سعادت و یا شقاوت و بدبختی را در وجود فرزند خود، قرار می‌دهد. به همین جهت است که اسلام زن را رکن اصلی اجتماع می‌داند که سرنوشت و صلاح و فساد جامعه، به دست رقم می‌خورد. شکی نیست که در امر رشد فرزند، پدر و مادر، هر دو دارای مسئولیت دارند، ولی در این میان مسئولیت مادر بیشتر و سنگین‌تر است. امام خمینى (ره) بر اساس یک بینش ژرف انسان شناسانه و با عقیده‌اى عمیق به اسلام و هدف آن -یعنى تربیت انسان- و با اعتقاد به شرافت والاى شغل انسان‌سازى -که شغل انبیاء است- شغل اول زنان را مادرى مى‌دانست و سایر امور را در درجۀ بعد قرار مى‌داد: «دامن مادر، بزرگ‌ترین مدرسه‌اى است که بچه در آنجا تربیت مى‌شود. آنچه که بچه از مادر مى‌شنود غیر از آن چیزى است که از معلم مى‌شنود.  بچه از مادر بهتر مى‌شنود تا از معلم. در دامن مادر بهتر تربیت مى‌شود تا در جوار پدر، تا در جوار معلم. «مادری» یک وظیفۀ انسانى است، یک وظیفۀ الهى است، یک امر شریف است، انسان درست کردن است».

توجه به ارزش و اهمیت خانه و خانه‌داری

بى‏تردید خانه‏دارى که مجموعه‏اى از تلاش‏هاى زیرساختى به شمار مى‏رود، خانه‏نشینى نیست و یا بی کارى تلقى نمى‏شود. متأسفانه عده‌ای، خانه‏دارى را بی کارى مى‏پندارند و آن را مساوى با بى‏سوادى مى‏دانند. گویا خانه‏دارى یعنى در خانه ماندن و روز را به شب رساندن. گاه تعبیر «خانه‏دار»، توهینى نابخشودنى به شمار مى‏رود! حال آنکه خانه‏دارى، بستر فرهنگ‏سازى و اصلاح اجتماع و رشد انسان‏ها است. آری! خانه بهترین آسایش‌گاهی است که انسان می‌تواند بدون هیچ قید و بندی در آنجا استراحت کند. جای انس و مودّت، صفا و صمیمیت و آرامش و استراحت است. پرورشگاه مردان و زنان با فضیلت است، مرکز شخصیت سازی و کلاس تعلیم و تربیت فرزندان است. اجتماع کوچکی است که اجتماع بزرگ انسان‌ها را به وجود می‌آورد، ترقی و تنزّل، صلاح و فساد اجتماع مربوط به همین اجتماع کوچک است. از این رو، اصلاح جامعه را باید از اصلاح خانواده‌ها آغاز کرد. ادارۀ این کانون حساس زندگی و کلاس تعلیم و تربیت اجتماعی، بیشتر به دوش بانوان است. یعنی پیشرفت، رکود، اصلاح و افساد جامعه، در دست بانوان و به ارادۀ آنها است. بنابراین، خانه‌داری کاری آبرومند و پر افتخار است.

کسانی که محیط خانه را کوچک می‌شمارند و از خانه‌داری عار دارند، به حقیقتِ معنا و ارزش آن پی نبرده‌اند. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «هر زنی که در خانۀ همسر خود کاری انجام داده و جا به جایی انجام دهد و هدف او اصلاح امور خانواده باشد، خداوند نظر رحمت بر او می‌افکند و هر که خدا نظر رحمت بر او کند، هرگز عذاب نخواهد شد».

به نظر می‌رسد شناخت تکالیف و مأموریت‌ها در اجتماع نیز، می‌تواند از راهکارهای توانمند سازی تربیتی زنان در مشارکت‌های اجتماعی باشد. عمل به تکالیف و مسئولیت‌های همگانی و برگزیده، ناشی از همین شناخت است.

تکالیف و مسئولیت‌های همگانی (عام)

تکالیف و مسئولیت‌های همگانی به آن دسته از مسائل اجتماعی اطلاق می‌شود که ضامن بقاء، حیات، دوام و تعالی حاکمیت و نظام اسلامی به شمار می‌روند. به تعبیر دیگر: امر جامع و عامی که به فرمان عمومی از ناحیۀ ولی الهی صادر می‌شود و امری است که حیات جامعۀ اسلامی و قوام نظام اسلامی، به آن بستگی دارد. بنابراین در این‌گونه تکالیف، اختیار از افراد سلب می‌شود و بر همگان واجب است که در صحنه حاضر شوند و به وظیفۀ خود عمل نمایند.

تکالیف و مسئولیت‌های برگزیده (خاص)

تکالیف و مسئولیت‌های خاص، عمدتاً به مشاغل اجتماعی و فعالیت‌های شغلی تعبیر می‌شود. خداوند متعال با ملاحضۀ مأموریت‌های اصلی و مبنایی که جامعۀ زنان برعهده دارند، وظیفۀ اشتغال و تصدی را برعهدۀ ایشان نگذاشته است؛ اما از دیگر سو، میدان را گشوده است تا بر اساس شرایط فردی، اقتضائات اجتماعی، نیازها، ضرورت‌ها و توانمندی‌ها در این عرصه حضور پیدا کنند.

در آخر اینکه برای حضور اجتماعی زنان در بخش تصدی‌گری، نه الزام وجود دارد و نه ممنوعیت و از منظر دین، نه ورود به این عرصه اجبار شده و نه برای ورود به آن، ممنوعیتی ذکر شده است. هر انسانی که از لحاظ علمی، عملی و جسمی توانایی لازم برای به عهده گرفتن مناصب مختلف را داشته باشد، می‌تواند به این امور بپردازد و اسلام تفاوتی بین زن و مرد در این امور قائل نیست. باید در نظر داشت که هر نوع برنامه‌ریزی و تلاش در جهت توانمند سازی زنان، تضمینی برای بهره‌مندی از خانواده‌ای مستحکم و جامعه‌ای متعالی خواهد بود.

دکمه بازگشت به بالا