درباره مهارتهای مربیگری
سر و کار مربی و معلم، با دانشآموزانی است که روحی اثرپذیر و ذهنی دریافتکنندۀ نکتهها و دانشها دارند و هر سخن و رفتار مربی، بر آنان تأثیر میگذارد و بازتاب دارد. آنچه به کار مربی، ارزش و جهت میدهد علاقه، توانمندی، تأثیرگذاری و احساس لذت از رضایت کار خویش است. برای موفقیت بیشتر در کار تربیتی و تعلیمی، نکات ذیل قابل توجه است.
- مربی باید شغل خود را از روی علاقه و سوزِ خدمت برگزیده باشد؛ نه واماندگی از کارهای دیگر! کار تعلیم و تربیت باید برای او اصل اول باشد، نه شغل چندم.
- مربی ارزش کار خود را با پول، درآمد و حقوق، محاسبه و ارزیابی نکند و وضع اقتصادی خویش را با دیگران که درآمدهای کلان دارند، مقایسه ننماید. اگر مربی افتخار انسانسازی دارد، آن را با درآمد و میزان حقوق عوض نکند.
- مربی باید در انتقال تجربههای موفقیت خود با افراد دیگر در عرصههای علمی، اخلاقی و مهارتی بکوشد و شیوۀ جذب خوب درس خواندن و توفیق و کامیابی در رسیدن به اهداف بلند زندگی را به دانشآموزان بیاموزد.
- برخورد مربی با بچهها باید عاطفی، صمیمی و دوستانه باشد تا او را همچون «پدر» بشناسند و محرمِ راز خویش بدانند و بیترس و واهمه حرفهای خود را با او در میان بگذارند.
- مربی باید به نقش الگو بودن خود، برای متربیان توجه داشته باشد و بداند که همۀ حرکات، رفتار، اخلاق و حتی نوع پوشش لباس، کفش و آرایش سر و صورت او، برای دیگران الگو است و از آن الهام و سرمشق میگیرند.
- مربی باید به ساعات حضور خود و دانشآموزان درآموزشگاه، به عنوان یک فرصت گرانبها بنگرد و این ساعات را هدر ندهد و دانشآموزان را هم عادت دهد که از لحظه لحظۀ این فرصتهای بیبازگشت، بهره گیرند و آن را مغتنم بشمارند و هدر دادن این فرصتها و کوتاهی در امر تربیت و تعلیمِ امانتهای مردم را ظلم در حق آنان بداند.
- در تعلیم و تربیت نباید تنها به فهم، هوش، قابلیت و استعداد چند نفر تیزهوش و زرنگ نگاه کرد؛ بلکه مربی باید فهم عموم و استعداد و کشش همگانی را در نظر بگیرد و متناسب با سطح غالب افراد، برنامهریزی و کار کند تا این مجموعه، هماهنگ و با هم قدم بردارند و پیش روند.
- توضیح زیاد در امر تعلیم و تأکید بیش از حد در امر تربیت، گاهی تأثیر عکس دارد و دلزدگی ایجاد میکند. رعایت اعتدال در تذکر و رهنمود، مؤثرتر است.
- گاهی تفهیم نشدن درس یا تأثیر نداشتن حرف، به خاطر ضعف یا لجاجت دانشآموزان نیست؛ بلکه به قدرت و مهارت معلم و مربی برمیگردد. چه بسا باید گاهی روی شیوههای تربیتی، تجدید نظر کرد و چه خوب است که از خود مخاطبین هم نظرخواهی نمود و حرفهای آنان را هم شنید.
- میگویند: «همه چیز را همگان دانند.» مربی نباید خود را در هر موضوع و بحث، استاد، صاحبنظر و کارشناس بداند. خوب است که هر کس، در محدودۀ دانایی و مهارت خود اظهارنظر یا اقدام کند.
- کلاس درس، فضای آموزشگاه، جلسات و مراسم نباید خشک، سرد و بیروح باشد. بیان شیرین برنامههای شاد، ارتباط دائمی با بچهها، به کار گرفتن آنان در امور مراسم، کلاسی و مدرسه، آنان را با نشاط نگاه میدارد.
- برای الگوگیری دانشآموزان، همواره باید به معرفی الگوهای خوب پرداخت و با بیان حکایات، خاطرات، سیرۀ بزرگان و زندگینامۀ انسانهای بزرگ، روح تبعیت از فضایل اخلاقیِ اسوههای متعالی را در آنان زنده نگاه داشت.
- همچنان که معلم باید کنترل کلاس را در دست داشته باشد، مربی هم باید با تسلط بر فضای مدرسه، کلاس و جلسات، از آنچه موجب حواسپرتی، آشفتگی، اختلال رفتاری و بینظمی در محیط مدرسه میشود، جلوگیری کند و بر سر و صداها، رفت و آمدها و… تسلط داشته باشد.
- ضعفها و خطاهای بچهها را نباید بزرگ کرد و در جمع مطرح نمود. لغزشها و ضعفها را باید خصوصی و صمیمانه گوشزد کرد، تا شخصیت آنان -که در سنین ویژهای به سر میبرند- حفظ شود و تحقیر نشوند.
- برخورد عادلانه و بدون تبعیض در روابط کاری و ارتباطی با دانشآموزان، بسیار مهم است و در جلب اعتماد آنان مؤثر میباشد. نباید کاری کرد که بعضی دانشآموزان، احساس کنند برخورد تبعیض آمیز نسبت به آنان وجود دارد.
- مربی باید بکوشد علتها و عوامل افت تحصیلی، ضعف درسی، مشکلات اخلاقی و پیدایش روحیۀ خاصی، نظیر انزواطلبی، پرخاشگری و گستاخی، هنجارشکنی و… را در دانشآموزان بشناسد و با ریشهیابی دقیق، در رفع آنها بکوشد.
- مربی اگر صفت خودبزرگبینی، خودشیفتگی، غرور و تکبر داشته باشد، نمیتواند تأثیر مثبت روی دانشآموزان بگذارد و مورد اعتماد آنان قرار گیرد. انگیزش حسن ظنّ آنان نسبت به خود، از قویترین عوامل اثرپذیری از ارشادهای مربی میباشد.
- بررسی و ارزیابی نسبت به قدرت فهم درسی از سوی دانشآموزان و توانایی تفهیم و تدریس از سوی معلمان، سطح علمی و آموزشی مدرسه را بالا میبرد. گاهی مشکلات درسی و کاهش نمرات، به این نکته بستگی دارد.
- تعریف کردن از خود و افتخارات و سوابق خود را پیوسته به رخ بچهها کشیدن، تأثیر منفی بر آنان میگذارد. مربی باید بهگونهای باشد که به صورت طبیعی، دانشآموزان خوبیها و امتیازات او را بازتاب دهند. به قول سعدی: «مشک آن است که ببوید، نه آنکه عطار بگوید.»(۱)
- اگر مربی در برابر سؤالات و مشورتخواهی دانشآموزان، پاسخ و رهنمود روشن و مطمئنی در ذهن ندارد، آنان را به بیراهه نکشاند و جوابهای «مندرآوردی» ندهد و آنان را گیج و سرگردان نکند! اگر نمیداند، با صراحت اعلام کند و وعده بدهد که به منابع یا افراد خبره رجوع کند و جواب قطعی بیاورد.
- روحیۀ انتقاد پذیری، بسیار ارزشمند است. مربی نباید بکوشد سخن، موضع و عمل خود را به هر صورت توجیه کند. اگر ایرادی وارد است، شجاعانه بپذیرد و از این راه، فرهنگ نقد پذیری را به دانشآموزان نیز بیاموزد.
- مربی باید نسبت به نیروهای مستعد و با ظرفیت، میدان رشد دهد تا استعدادهای آنان، از قوه به فعلیت برسد. نیروسازی و کادرسازی برای برنامههای مختلف و دورههای بعدی، بسیار لازم است. مربی باید به نحوی نیروسازی کرده باشد که در نبود او، خللی در کارها پیش نیاید و امور پیش برود.
پینوشت:
(۱) گلستان سعدی، باب هشتم در آداب صحبت کردن.