بر پرنیان دعا

سیده زهرا برقعی

دل بعضی‌ها را باید سوزاند                                                               

مأیوس کردن و مأیوس شدن از اموری است که در آیات و روایات تأکید شده تا ترک شود. ما نباید از رحمت خدا مأیوس شویم. نباید در میان درگیری‌های تلخ و گزندۀ زندگی، کم بیاوریم. از طرفی هم نباید کسی را مأیوس کنیم. نباید کمک و یاری‌مان را از هیچ‌کس دریغ کنیم. مأیوس شدن، عمل مذمومی است. اما در مواردی مأیوس کردن، لذت‌بخش است و باعث شادی می‌شود. در ضمن خدا هم آن را دوست دارد. کجا؟!

وقتی شیطان وسوسه می‌کند و دائم زیر گوشمان می‌خواند که این کار را نکن، این کار را بکن؛ آن وقت است که اگر برخلاف میل شیطان، و در راه رضایت خدا کاری را بکنی و شیطان را ناامید کرده باشی، لبخند خدا هم دیدنی می‌شود.

وسوسه‌ها کم نیستند. از یک صفر به رقم حق‌الزحمه خود اضافه کردن، یا چند تا دروغ ساده لابه‌لای تعریف‌ها گنجاندن گرفته تا کارهای زشت و دور از عرف! وسوسه‌‌هایی هستند که تمام لحظه‌های بعضی آدم‌ها را می‌سازند. یعنی طرف پشت سر وسوسه‌هایش حرکت می‌کند و صبح را به شب می‌رساند. وسوسه‌ها اسیر می‌کنند. حتی کاری می‌کنند که دوستشان داشته باشیم. خدا دوست دارد قید این وسوسه‌ها را بزنیم و کاری کنیم که شیطان ناامید شود.

از طرفی فرشتۀ روی شانۀ چپ ما که مسئول نوشتن سیئات یا همان بدی‌هاست، او هم دوست دارد بیکار بماند. او هم دلسوز ماست و فقط انجام‌وظیفه می‌کند. وقتی ماشین گناهان با سرعت تمام شماره می‌اندازد، او هم باید بنویسد. اما اگر روزی برسد که نوشتنی‌اش کم شود، و به قولی از نوشتن مأیوس شود، چه خوب است. حتی یک روزِ عیدِ بیگناهِ بی‌نوشتنی برای فرشتۀ عزیز خدا هم مطلوب است و خودش هم این بیکاری را دوست دارد؛ چه برسد به خدا که فوق همۀ اینهاست.

امام سجاد (علیه ‌السلام) در دعای عاقبت بخیری‌اش این مأیوس شدن شیطان را از خدا خواسته است. او می‌خواهد به ما جهت زندگی کردن را بیاموزد که چنین دعایی می‌کند و از خدا می‌خواهد نوشتنی‌های فرشتۀ شانۀ چپمان، دفترش خالی از هر کلمه باشد. او از سرزنش‌های شیطان برایمان می‌گوید که وقتی هم دنبالش می‌رویم، باز طعنه و توسری می‌زند و تحقیر می‌کند. اینها را امام عزیز ما می‌گوید که یادمان باشد عزت، فقط پیش خداست و بس! و اگر آخرِ کارنامه اعمال ما، یک توبه مقبول نوشته شود، چه عالی می‌شود! ما نیاز به آن مهر تأیید داریم و فرمان را باید سمتِ همین جاده بچرخانیم. روبه‌راهی‌ ما فقط در همین مسیر محقق می‌شود و بقیۀ راه‌ها، بیراهه است. کاری کنیم که فرشتۀ شانۀ چپمان بیکار بماند رفقا! بلدید؟ بسم الله…

«فَاِن قَدَّرْتَ لَنا فَراغاً مِنْ شُغْلٍ فَاجْعَلْهُ فَراغَ سَلامَهٍ لاتُدْرِکُنا فیهِ تَبِعَهٌ، وَ لاتَلْحَقُنا فیهِ سَئْمَهٌ، حَتّى‏ یَنْصَرِفَ عَنَّا کُتَّابُ السَّیِّئاتِ بِصَحیفَهٍ خالِیَهٍ مِنْ ذِکْرِ سَیِّئاتِنا، وَ یَتَوَلّى‏ کُتَّابُ الْحَسَناتِ عَنّا مَسْرُورینَ بِما کَتَبُوا مِنْ حَسَناتِنا، وَاِذَا انْقَضَتْ اَیّامُ حَیاتِنا، وَ تَصَرَّمَتْ مُدَدُ اَعْمارِنا، وَاسْتَحْضَرَتْنا دَعْوَتُکَ الَّتى لابُدَّ مِنْها وَ مِنْ اِجابَتِها، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاجْعَلْ خِتامَ ماتُحْصى عَلَیْنا کَتَبَهُ اَعْمالِنا تَوْبَهً مَقْبُولَهً لاتُوقِفُنا بَعْدَها عَلى‏ ذَنْبٍ اجْتَرَحْناهُ، وَ لامَعْصِیَهٍ اقْتَرَفْناها، وَلاتَکْشِفْ عَنّا سِتْراً سَتَرْتَهُ عَلى‏ رُؤُوسِ‏الْاَشْهادِ، یَوْمَ تَبْلُ اَخْبارَ عِبادِکَ، اِنَّکَ رَحیمٌ‏ بِمَنْ دَعاکَ، وَ مُسْتَجیبٌ لِمَنْ ناداکَ».

پس اگر برای ما فراغتى از کار مقدّر کرده‏اى، پس آن را فراغت همراه با سلامتى قرار ده تا در دنبال آن هیچ وبالى به ما نرسد، و در آن فراغت ملالتى به دامن حیات ما ننشیند، تا نویسندگان اعمال زشت نزد ما با دفترى خالى از کردار بد برگردند، و نویسندگان خوبی‌ها به سبب آنچه از حسنات ما نوشته‏اند، شادان و مسرور بازآیند، و چون روزگار حیاتمان سپرى شود، و رشته زندگی‌مان بگسلد، و آن دعوت تو (مرگ) که از خودش و اجابتش گریزى نیست، ما را فراخواند. پس بر محمد و آلش درود فرست، و پایان آنچه را نویسندگان پرونده بر ما مى‏نویسند، توبه‏اى مقبول قرار ده که بعد از آن ما را بر معصیتى که کرده‏ایم و نافرمانی‌ای که مرتکب شده‏ایم، توبیخ و سرزنش نکنى، و پرده‏اى که بر ما پوشانده‏اى در برابر دیده حاضران از روى کار ما برمدار، در روزى که اخبار بندگانت را آشکار مى‏سازى؛ زیرا تو به هر که تو را بخواند، مهربانى و تقاضاى هر که تو را صدا بزند، اجابت‌کننده‌ای.

دکمه بازگشت به بالا