بولدوزر فعالیت‌های تربیتی

محسن سیمایی

کار، بدون وقفه باید ادامه داشته باشد                                                   

وقتی سخن از ویژگی‌های مربی به میان می‌آید، به مواردی اشاره می‌کنیم که دارا بودن این ویژگی‌ها، فرد را از دیگر هم‌صنفان و همکاران او متمایز می‌کند. گاهی آن ویژگی‌ها اختصاصی است؛ یعنی مربوط به همان اشتغال شما است و در جای دیگر کاربرد اساسی ندارد. گاهی یک خصوصیت، نسبتاً مشترک است؛ یعنی ممکن است در اشتغالی غیر از اشتغال فعلی شما نیز راه‌گشا و کارساز باشد. اما گاهی نیز برخی ویژگی‌ها، ویژگی‌های عمومی هستند؛ منظور، عموم کسانی است که در شکل‌گیری، دوام و رشد جامعۀ اسلامی نقش‌آفرین هستند. در این میان، نقش برجستۀ مربیان در هندسۀ جامعۀ اسلامی، غیر قابل انکار است. پرورش و تربیت، از ارکان مهم پویایی جامعۀ اسلامی است و مربیان، مدیریت این مسئولیت خطیر را بر عهده می‌گیرند. پس به جاست که به یک ویژگی عمومی اما حیاتی دیگر برای مربیان اشاره کنیم؛ روحیۀ جهادی!

روحیۀ جهادی، از جمله ویژگی‌هایی است که هر جا حرف از کار و پای اسلام در میان باشد، از آن به عنوان یک اصل درخشنده و عامل پیش برنده یاد می‌شود. اشاره به اهمیت و ارزشمندی جهاد در قرآن کریم۱ و بهره‌گیری از آن در زمینه‌های مختلف دفاعی، علمی، فرهنگی و…، از دلایل عمومی بودن و پر اهمیت شدن این ویژگی است. ثمرۀ روحیۀ جهادی، اعتماد به توانایی‌ها و تحقق بخشیدن به خواسته‌ها است. اگر ادعا می‌کنیم که روحیۀ جهادی برای یک مربی ضروری است، دقیقاً به همین دلیل است. دغدغه‌ها، سختی‌ها و فراز و نشیب‌های کار تربیتی، روحیه‌ای را می‌طلبد که نسبت به توقف و عقب افتادگی در کار، بازدارنده باشد و همچون آغاز کار، انگیزه و امیدواری مربی را حفظ کند و شعار «ما می‌توانیم» را در افکار و اعمال او زنده نگه دارد. با شناخت شاخصه‌های روحیۀ جهادی، می‌توانیم در مسیر دست‌یابی به آن قدم برداریم.

خدا محوری

خدا محوری، نقطۀ مقابل خود محوری است. خدا محوری یعنی کار را برای خدا انجام دهیم و همۀ هم و غم ما کسب رضایت پروردگار باشد. اگر این‌گونه بودیم، بدون شک «خود» نیز به جایگاهی که در انتظارش هستیم، دست می‌یابیم. باید حاکمیت شهوت و تکاپو برای شهرت را در خود بمیرانیم، حب جاه و مقام را از بین ببریم و روحیۀ تافتۀ جدا بافته بودن و تکبر را از درون خود بزداییم. آن وقت می‌توانیم ادعا کنیم خدا محور شده‌ایم. روحیۀ خدا محوری وقتی برای مربی به وجود می‌آید که هنگام انتقال مباحث و هنگام تعامل با فراگیران، ذهن خود را روی معنویات متمرکز کند و کار خود را مخلصانه برای خدا انجام دهد. آنچه برای چنین مربیانی روحیه بخش و انگیزه آفرین است، تفکر در معاد و نتیجۀ خوشایند اعمال آنها است. به این کلام دل‌نشین امام صادق(ع) توجه کنید: «هر که براى خدا علم بیاموزد و براى خدا [به آن] عمل کند و براى خدا به دیگران آموزش دهد، در ملکوت آسمان‌ها از او به بزرگى یاد شود و گفته می‌شود: براى خدا آموخت، براى خدا عمل کرد و براى خدا آموزش داد!»۲

خستگی ناپذیری

شاخصۀ خستگی ناپذیری هنگامی برای مربی جلوه‌گر می‌شود که دشواری‌ها و گره‌خوردگی‌ها افزایش می‌یابد. اصولاً واژۀ جهاد یعنی به کار بستن تمام قدرت و توان۳، آن هم در مواضع محنت و مشقت. خستگی ناپذیری در این مواقع نشان از روحیۀ جهادی دارد. باید توجه داشته باشیم که کار مربی‌گری نیز مانند بسیاری از کارها مشکلات خاص خود را دارد. کمبود امکانات، تفاوت توانایی فراگیران، فاصلۀ فرهنگی و اجتماعی میان آنها، استرس کار، وضع اقتصادی زندگی و… نمونه‌هایی از زحمت و سختی این راه است که هر کدام به تنهایی می‌تواند مربی را از کار خسته و دل‌زده، حرکت او را کُند و حتی متوقف گرداند. روحیۀ جهادی یک مربی به معنای خستگی ناپذیری او در این میدان پر تلاطم است؛ به صورتی که او تمام دشواری‌ها را به چشم خود می‌بیند و با جان لمس می‌کند، اما عرصه را خالی نمی‌کند. حرکت جهادی در نقطۀ مقابل حرکت عادی و طبیعی قرار دارد. وقتی فقدانی در کار نبود و تمام جزئیات فراهم بود، راه ترسیم شده به صورت عادی و طبیعی طی می‌شود اما وقتی صحبت از نبودن‌ها، نداشتن‌ها و کمبودها شد، تنها آن مربی که روحیۀ جهادی دارد، می‌تواند خسته و زمین‌گیر نشود و همچنان صبورانه، عاشقانه و ثابت‌قدم، به کار خود ادامه دهد. البته نتیجۀ تحمل و ایستادگی در مقابل سختی‌ها، چیزی جز آسانی نخواهد بود.۴

از خود گذشتگی

رابطۀ سود و منفعت با تلاش و زحمات ما، از چهار حالت خارج نیست: یا هیچ منفعتی ندارند و کار بی نتیجه می‌ماند، یا منفعت کارها تماماً برای خودمان است، یا قدری برای خودمان و قدری برای دیگران است و یا سود و فایدۀ هر چه که انجام می‌دهیم، به دیگران می‌رسد. شاخصۀ از خود گذشتگی در روحیۀ جهادی، به موارد سوم و -بیشتر به مورد- چهارم اشاره دارد. مربی جهادی کسی است که زحمت می‌کشد، تلاش می‌کند، گاهی استرس تحمل می‌کند، در مواقعی حرص می‌خورد، اما در هیچ‌کدام از این لحظات، منفعت خودش را در نظر نگرفته، بلکه از هر چه که به خود می‌رسد، گذشته است و در پی منفعت‌رسانی به دیگران است. دیگران، همان نوجوانانی هستند که او قرار است آنها را به نیرویی مثمر ثمر برای جامعۀ اسلامی تبدیل کند. ایثار و از خود گذشتگی، اوج قلۀ بخشایش و انفاق است. همان خصوصیتی است که خدای متعال از آن به نیکی یاد کرده است: «و هر چند در خودشان احتیاجى [مبرم] باشد، آنها را بر خودشان مقدّم مى‌دارند.»۵ این دیگرخواهی و فراموش کردن خود، در مقابل ویژگی خودخواهی انسان‌ها قرار دارد که منشأ بسیاری از نزاع‌ها و بی‌اخلاقی‌ها در جامعه است. دقیقاً همین خودخواهی کار مربی را هم مختل می‌کند. وقتی فراگیر، دلسوزی و از خودگذشتگی مربی را ملاحظه می‌کند، اگر چه به زبان نیاورد، اما حتماً در رفتار و نگرش او تأثیر خواهد داشت.

استفاده از ظرفیت‌ها

روزمرگی، قدر ندانستن، استفاده نکردن از ظرفیت‌ها و…، از خصوصیات منفی‌ است که دامن‌گیر بسیاری از افراد می‌شود. در حالی که استفاده از ظرفیت‌ها و قدردانستن فرصت‌ها از شاخصه‌های روحیۀ جهادی است. روحیۀ جهادی در مربی‌گری اقتضا می‌کند که اسیر روزمرگی‌ها نشویم و دائماً به این فکر کنیم که چه نقش ممتاز و گران‌مایه‌ای به ما محول شده است. آن وقت از تمام ظرفیت‌های مادی و معنوی استفاده می‌کنیم تا در کارمان موفق شویم. بر خلاف افرادی که روحیۀ جهادی دارند، انسان‌های معمولی، اسراف‌گر هستند؛ هم در وقت، هم در توانایی‌ها. آنها در محل کار خود حاضر می‌شوند، با فراگیران مواجه هستند، مفاهیم را انتقال می‌دهند اما نگاهشان به ساعت و ذهنشان درگیر و در بند مشکلات است. اگر هر کلاس را یک پایگاه برای پیشرفت و اعتلای جامعۀ اسلامی دانستیم، اگر هر دقیقه و ساعت را در جهت تربیت و پرورش نوجوان غنیمت شمردیم، اگر از ظرفیت‌های موجود در جامعۀ اسلامی نظیر مساجد، اماکن مذهبی، محافل علمی و… برای رشد فراگیران استفاده کردیم و اگر به استعدادها و ظرفیت‌های هر نوجوان توجه ویژه داشتیم و او را به مسیر درست هدایت کردیم، می‌توانیم خود را مبرا از روزمرگی و یک مربی جهادی بدانیم.

موارد ذکر شده، تنها نمونه‌ای از شاخصه‌های روحیۀ جهادی و از مهم‌ترین آنها بود. فراموش نگردد که ثمرۀ کار جهادی و روحیۀ جهادی مربی در کار، تربیت انسان‌هایی است که جهادگرانه به جامعۀ خود خدمت خواهند کرد. آنچه که امروز جامعه به آن نیازمند است، وجود چنین افرادی است که با روحیۀ جهادی خود، در مقابل خوی رفاه‌طلبی و اشرافی‌گری برخی در جامعۀ اسلامی صف‌آرایی و از انحراف در مسیر رسیدن به تمدن نوین اسلامی، جلوگیری کنند.

پی‌نوشت‌ها:

(۱) توبه(۹):۲۰٫

(۲) شیخ طوسی، محمد بن حسن: «الامالی»، دارالثقافه، ص۱۶۸، ح۲۸۰٫

(۳) راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد: «مفردات الفاظ قرآن کریم».

(۴) شرح(۹۴):۵٫

(۵) حشر(۵۹):۹٫

دکمه بازگشت به بالا