نگاهی به فعالت شرکت اسلامیه در دورۀ قاجار – بخش اول
مقدمه
از شنیده شدن صدای مهیب گامهای تمدن غرب در جوامع اسلامی، تا اولین واکنشهای این جوامع -که همان بیداری اسلامی بود- زمان نسبتاً زیادی از دست رفت. واکنشهایی که اگر زودتر صورت میپذیرفت، شاید امروز نگاه و جهانبینی افراد زیادی از جامعه به مسائل پیرامون غرب، نوع و جنس دیگری داشت.
دلایل این دیر بیداری، مجال و مقال دیگری میطلبد، اما برای نسل امروز اینکه بداند اولین حرکتهای بیداری اسلامی در جامعۀ قاجار چگونه بوده و توسط چه کسانی صورت پذیرفته و نوع حرکت آنها چه بوده است، آموزنده خواهد بود.
ماجرای جنبش تنباکوی میرزای شیرازی، نشان داده بود که در برابر حکومت وادادۀ قاجار و استعمار حریص انگلستان، این وحدت بازار و روحانیت است که قدرت ایستادگی دارد و در واقع این جنبش، نقشۀ راه استقلال و آزادی را نشان مردم داده بود.
ورود غرب به جامعۀ ایران با مظاهر مادیاش خود را نشان داده بود و مادیگرایی و مصرفزدگی که گامهای فکری تمدن نوظهور بودند، در ادامه صورت پذیرفت. مظاهر مادی غرب که با اختراع ماشین و انقلاب صنعتی و تولید انبوه، در حال بلعیدن صنایع کوچک دستی جهان بود، هنگامی که وارد ایران شد، منجر به بیکاری و رکود اقتصاد داخلی شد و به تدریج استقلال مالی کشور را از میان برد. دیگر از لباس و کلاه مردم عادی بگیر تا حتی مواد غذایی مردمان از خارج وارد میشد و این استقلال سیاسی کشور را هم دچار تزلزل ساخته بود. اتحاد بازار و روحانیت در چنین شرایطی شکل گرفت، اتحادی که موجبات ایجاد تشکلهای رسمی و بعضاً -با توجه به اختناق موجود- غیر رسمی و زیر زمینی فراهم کرد.
از جملۀ این تشکیلات، «شرکت اسلامیه» بود که توسط حاج آقا نورالله اصفهانی و آقا نجفی اصفهانی و میرزا ابوالقاسم شیرازی و تعدادی از تجار و بازرگانان شهرهای اصفهان و شیراز، در سال ۱۲۷۸ ه. ش. طرح ریزی شد و نمونۀ منحصر به فردی از الگوی مقاومت و بیداری اسلامی و ملی آن دوران را به نمایش گذاشت.
ماجرای شرکت اسلامیه حاج آقا نورالله، یک نمونۀ تاریخی از کار تشکیلاتی است؛ تشکیلات اسلامی و ملی سازمان یافتهای که مؤلفههای منحصر به فردی برای امروز و فردای ما دارد.
الف. دغدغههای آغاز
در سالهای هجوم کالاهای فرنگی به کشور و در برابر سیل از خودبیگانگی فکری و پوششی، تعداد زیادی از صنایع کوچک منسوجات کشور، به تعطیلی گرائید و محصول بیکاری و یأسِ ناشی از آن، جامعه را فرا گرفت؛ اما در چشمان تیزبین علما و تجار اصفهان و به خصوص حاج آقا نورالله نجفی (از علمای اصفهان) معضلی بزرگتر یقۀ جامعه را گرفته بود و آن وابستگی و نتیجتاً از خودبیگانگی مردم مسلمان بود. جرقۀ کار از یک اعلامیه آغاز شد که مفاد آن هشدار دهنده هم بود:
- از استعمال پارچههای خارجی و فرنگی حتی المقدور خودداری شود.
- علما و طلاب لباس و عمامۀ خود را از پارچههای بافت ایران تهیه کنند و ما نیز خود چنین میکنیم.
با این فضاسازی فرهنگی که بی گمان عیار جامعه را برای اقدامات بزرگتر نشان میداد، شرکت اسلامیه در سال ۱۳۱۶ ه. ق. (۱۲۷۸ ه.ش.) در قالب یک تشکل منسجم اقتصادی – فرهنگی آمادۀ تأسیس میشود.
ب. هدف گذاری با ایدئولوژی مشترک اسلامی – ملی
مؤسسان و سهامداران شرکت اسلامیه، اهداف زیر را که از نظام عقیدتی اسلامی – ملی ایشان نشأت میگرفت را به عنوان اهداف اصلی شرکت منتشر کردند، که به نظر میرسد حتی چیزی بیشتر از اهداف بود و در حقیقت شامل آرمانها و دغدغههای وجودی تشکیلات شرکت اسلامیه میشد:
* ایجاد یک شرکت برای حمایت از مشاغل داخلی
* نظام بخشیدن به رشتۀ گسیختۀ تجارت داخلۀ ایران
* رهایی از مصرفگرایی و استفاده از کالاهای خارجی
* جلوگیری از خروج ثروت از ایران در مقابل ورود کالاهای مصرفی
* جلوگیری از احتکار و بازار سیاه و ایجاد اشتغال برای جوانان ایرانی
ج. اساسنامه
شرکت اسلامیه در گام ابتدایی به تنظیم و ارائۀ اساسنامه میپردازد و شفاف، اهداف و خطوط خود را در عرصههای گوناگون نشان میدهد:
- ۱٫ دسترسی به سود بیشتر اقتصادی از طریق راهاندازی شرکت
- ۲٫ خروج از ذلت احتیاج به امتعۀ خارجی
- تثبیت و تقویت هرچه بیشتر تجارت داخله در برابر تجارت خارجه
- ۴٫ جلوگیری از خروج ثروت داخلی به خارج از کشور در مقابل ورود کالاهای مصرفی
- ۵٫ جلوگیری از مهاجرت نسلهای آینده به خارج از کشور برای مزدوری و کارگری نزد بیگانگان و ایجاد اشتغال برای جوانان ایرانی
- ۶٫ تسهیل در امر معیشت مردم، به علت ارزانتر بودن منسوجات و مأکولات داخلی نسبت نوع خارجی آنها
- ۷٫ ارائۀ الگوی تجاری برای آیندۀ ملت و دولت
- ۸٫ ایجاد یک شرکت برای حمایت از مشاغل داخلی
- ۹٫ نظام بخشیدن به رشتۀ گسیختۀ تجارت داخلۀ ایران
- ۱۰٫ آبادی وطن و شکوفایی و رونق صنایع
- ۱۱٫ رهایی از مصرفگرایی و استفاده از کالاهای خارجی
- ۱۲٫ ایجاد راههای شوسه و آهن برای سهولت در حمل و نقل
- ۱۳٫ جلوگیری از احتکار و بازار سیاه
د. جلب مشارکت اجتماعی بر مبنای اخوت ایمانی
در نظامنامۀ شرکت اسلامیه، برای معرفی مؤسسین آن آمده است که «تجدید اخوت و عقد شراکتی» بین علما، امراء، تجار و کسبه، از خواص و عوام است و بر همین اساس زمینه سازی برای جلب مشارکت اجتماعی را مؤسسان شرکت با جلب نظر علماء عظام در قالب نامههای سرگشادۀ حمایتی آنها، آغاز کردند و این فعالیت را تا ترغیب مردم در مساجد به خرید کالای داخلی و تحریم کالای خارجی توسط روحانیون و مراجع در ماه مبارک رمضان همان سال، ادامه دادند.
جلب حمایت علما تا جایی پیش رفت که آخوند خراسانی به نیابت از مراجع وقت و حاج آقا نورالله نجفی و… نامهای خطاب به مظفرالدین شاه نوشت و خواستار پشتیبانی وی از این کارخانه شدند.
«چه بسیار شایسته است که اعلیحضرت شاهنشاه اسلامیانپناه، بذل مراحم ملوکانه در مشیت این شرکت اسلامیه که خشنودی حضرت امام عصر -ارواحالعالمین له الفداء- و ترویج ملت بیضاء و تقویت دولت عظمی… است، خواهند فرمود. خود آن وجود اقدس در لبس البسۀ مصنوعۀ اسلامیه مقدم و به صدور امر ملوکانه در مساعدت این مطلب مهم، وزرای عظام و اولیای فخام دولت ابد مدت را مفتخر فرمایند. و بر عموم رعایا و قاطبۀ مسلمین لازم است به مقتضای «الناس علی دین ملوکهم» تأسی و متابعت نمایند و خلع لباس ذلت را از خود بلبس لباس عزت البسه اسلامیه صاحب شرع را خوشنود دارند.
کهن جامۀ خویش پیراستن
به از جامۀ عاریت خواستن.»
و سید جمال الدین واعظ کتابی به نام «لباس التقوا» در دفاع از راه اندازی این شرکت نگاشت که مهر بسیاری از علما، چون سید محمد کاظم یزدی و شریعت اصفهانی و دیگران بر آن خورد.
شرکت اسلامیه شاید اولین شرکت سهامی عام در تاریخ ایران بود که در ابتدای فعالیت خود، یک کرور تومان سهام که به ۵۰ هزار سهم ۱۰ تومانی تقسیم شده بود، آماده کرد و با فروش آن به مردم، سرمایۀ اولیه خود را در اندک زمانی به ۱۵۰ هزار تومان رسانید و این در حقیقت سرمایۀ اولیۀ شرکت به شمار میرفت.