تربیت دات کام

یاسر صابری

جستاری در تربیت نوجوان و فضای مجازی                                                           

هم جوان است و هم هنوز کودک است؛ وقتی خطایی از او سر می‌زند، بانگ برمی‌آوریم که «دیگر بزرگ شده‌ای!» و آنگاه‌که نمی‌خواهیم وارد بازی ما بزرگان شود، آهسته می‌گوییم «تو هنوز بچه‌ای!». دوگانگی بچه یا بزرگ بودن، یکی از دوگانه‌های انبوهی است که نوجوان با آن دست و پنجه نرم می‌کند. لقب او نیز واجد نوعی دوگانگی است: «نوجوان»؛ نه جوان است، نه کودک. مخاطره‌آمیزترین دوگانه‌ای که نوجوان با آن روبه‌رو است، دوگانۀ جسم و روح است. تا پیش از بلوغ، هنوز غرایز و امیال سر برنیاورده‌اند و بنابراین جسم و روح با یکدیگر سازگارترند. ذهن پذیرای کودک در بستر یک خانواده متعادل به‌خوبی رشد می‌کند، اما در آستانۀ بلوغ یا نوجوانی، ناگهان انقلابی عظیم جسم و جان کودک را تحت تأثیر قرار می‌دهد و روز به روز دوگانه‌هایش بیشتر و قوی‌تر در برابر هم صف‌آرایی می‌کنند و او را دچار مهم‌ترین بحران زندگی، یعنی بحران هویت می‌نمایند. من که هستم؟ در کجای عالم هستی قرار دارم؟ در جامعه و خانواده چه جایگاهی دارم؟ در برابر دیگران چه کنشی باید داشته باشم؟ و هزاران سؤال و ابهام دیگر.

بحران هویت، قدرت تصمیم‌گیری مناسب و متناسب را از نوجوان می‌گیرد. جدال مداوم نیروهای درونی، او را به‌سوی پرخاشگری می‌برد. او که تا پیش از نوجوانی، کودکی وابسته به خانواده و محدود در تصمیم‌گیری‌های ایشان بوده است، حالا دو مطالبه مهم دارد: آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی. دو مفهوم مقدس و والا که البته مرزهای باریکی با دو مفهوم نامطلوب دیگر دارد. اگر رفتار و مدیریت درست در جامعه، مدرسه و خانواده با نوجوان شکل نگیرد، مرزهای آزادی با لاابالیگری و بی‌بندوباری و استقلال با انزوا و در خود فرورفتن، رنگ خواهد باخت. غلبۀ این دو وجه نامطلوب، ذهن آماده و پذیرای نوجوان را که در ابتدای راه تفکر انتزاعی و پذیرش اصول اخلاقی است، مزرعۀ علف‌های هرز خواهد ساخت.

اینترنت از مهم‌ترین ابداعات بشر در قرن اخیر، با هدف تحول در عرصۀ ارتباطات و تبادل اطلاعات و برداشتن فاصلۀ جغرافیایی بوده است. شبکه‌های مجازی اکنون به یکی از کاربردهای اصلی و تأثیرگذار اینترنت بدل شده‌اند. حالا هرکسی که یک گوشی موبایل در اختیار داشته باشد، می‌تواند از طریق شبکه‌های اجتماعی، امکان‌های بسیاری را در اختیار بگیرد؛ امکان ارتباط با هر شخصی، امکان قرار دادن هر محتوایی و امکان خواندن و یا دیدن هرگونه محتوایی. آزادی بی‌حد و حصر موجود در این فضا، می‌تواند در تضاد با مفاهیم تربیت دینی قرار گیرد. وقتی هر محتوایی قابل دیدن و خواندن باشد، طبیعی است که از اصولی مانند خداشناسی تا فروعی هم‌چون حیا و عفت، به‌طور مداوم در معرض آسیب قرار خواهد گرفت و سلامت روانی نوجوان را تهدید خواهد کرد. قرار گرفتن در معرض مطالب و تصاویر مختلف، از خشن و خارق‌العاده تا مستهجن و آلوده، صدمات جبران‌ناپذیری مانند انحراف جنسی، خشونت، اعتیاد، رفتار ضداجتماعی، اشاعۀ جرم و جنایت و سستی مبانی خانواده را در پی خواهد داشت.

به نظر می‌رسد در عین اینکه بسیاری از ما مؤلفه‌های تربیت اسلامی را می‌دانیم و مدام آن را به نوجوانان توصیه می‌کنیم، اما نحوۀ مواجهه با مقولۀ نوجوان و آسیب‌های وارد بر او را، حتی از منظر تربیت اسلامی موردتوجه قرار نمی‌دهیم. دوران نوجوانی برای عموم پدران و مادران، معلمان و مربیان در فضایی امن و به ‌دوراز این حجم وسیع مواجهۀ فرهنگی سپری شده است؛ اما اکنون برای حراست از نوجوان در عصر انفجار اطلاعات و سهولت ارتباطات، به‌نوعی بازنگری و به‌روزرسانی انگاره‌های ذهنی محتاجیم.  ممانعت از دسترسی به اینترنت و استفاده از گوشی تلفن همراه، تنها پاک کردن صورت مسئله و فرار از مسئولیت است. باید نوجوان را در برابر آسیب‌ها بیمه کرد. شناخت خصوصیات و بحران‌های روانی یک نوجوان و آگاهی از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، شرط لازم ورود به این مسئله بوده و مراقبت از نحوۀ مواجهه با رفتارهای نوجوان شرط کافی است.

دوستی با نوجوان با حفظ استقلال، به‌منظور دور نشدن او از کانون خانواده و عدم ورود به انزوا و حفظ احترام او، از اصول اساسی تربیت اسلامی است که می‌تواند از اثرات مخرب فضای مجازی بکاهد. پیامبر اسلام(ص) که نوجوان را دارای دلی دقیق و قلبی فضیلت‌پذیر می‌داند، دراین‌باره می‌فرماید: «رَحِمَ الله عَبداً أعانَ وَلدَهُ عَلَی بِرِه بِالإِحسانِ إِلیهِ و التَألفِ لَه وَ تَعلیمِهِ و تَادیبِهِ»(۱)؛ خداوند رحمت کند بنده‌ای که فرزندش را بر نیکی و سعادتش یاری کند، به اینکه به او احسان نماید و با او رفتار دوستانه داشته باشد و به آموزش و پرورش او بپردازد. ایشان به والدین توصیه می‌کنند به نوجوان به عنوان یک شخصیت بزرگسال بنگرند و در کارها، با اعتماد و احترام با وی مشورت کنند و به او مسئولیت دهند تا شخصیت‌اش شکوفا گردد.

شخصیت بخشی به نوجوان، باعث می‌شود که آنان از بحران هویت فاصله بگیرند و غریزۀ مهم و قابل‌توجه بودن را در میان خانواده و جامعه ارضا کنند. انسانی که در خود احساس شخصیت کند، کمتر با گرایش به ناملایمات آن را خدشه‌دار می‌کند. علی(ع) می‌فرماید: «مَن کَرَمت عَلَیهِ نَفسِهِ لَم یَهِنها بِالمَعصیهِ»(۲)؛ کسی که خود را گرامی می‌دارد، آن را با گناه خوار نمی‌کند.  پدر، مادر، معلم و مربی می‌بایست خود الگویی عملی و خوب باشند. روسو با اشاره به مفهوم منفی تربیت و لزوم بسترسازی مثبت برای تربیت فرزندان، می‌گوید: «لازم نیست براى کودکان دربارۀ اهمیت راستى و درستى داد سخن بدهیم، کافى است دورویى را به آنان نیاموزیم و به‌ دروغ گفتن وادارشان نکنیم. به‌جای دادن پند و اندرز و نیز منع کردن و بازداشتن، بهتر است زمینه‌ای براى حرکت، بازى و ورزش پدیدآوریم.»(۳) در ضمن والدین می‌بایست در تربیت نوجوان، از خطاهای جزئی و کم‌اهمیت صرف‌نظر کنند و میزانی از آزادی را پاس دارند تا بتوانند محدودیت‌هایی برای آن در امور مهم‌تر قائل شوند. روشی که اسلام آن را «تغافل» نامیده است؛ یعنی وانمود کنیم برخی خطاها را ندیده‌ایم. در نتیجه، هم از قبح گناه نکاسته‌ایم و هم نوجوان را در موضع ستیز قرار نداده‌ایم: «أشرَفُ أخلاقِ الکَریم تَغافُلُهُ عَمَّا یعلَم»(۴)؛ از برترین اخلاق انسان بزرگوار، تغافل او از دانسته‌های خویش است.

خانواده و مدرسه، مهم‌ترین ارکان تربیتی یک نوجوان هستند. مراقبت از یک انسان برای گذار از مرحله‌ای به نام نوجوانی -که ویژگی‌هایی خاص دارد- نیازمند آگاهی، حوصله و دقت است. این مراقبت به معنای امر و نهی، سرکوب و ایجاد محدودیت‌های فراوان نیست؛ چراکه این قبیل اقدامات، تنها به پرخاشگری و دور شدن نوجوان از کانون‌های تربیتی و غلتیدن آنان در نازل‌ترین سطوح شبکه‌های اجتماعی برای ارضای امیال منتهی می‌شود. نوجوان را باید به رسمیت شناخت، شخصیت بخشید و آزادی و استقلال را برایش فراهم کرد تا امکان نظارت و یاری او را از دست ندهیم.

پی‌نوشت‌ها:

(۱) مستدرک الوسایل، ج ۲، ص۶۱۸٫

(۲) عیون الحکم و المواعظ، ص۴۳۹ .

(۳) نقیب‌زاده، عبدالحسین: «نگاهى به فلسفۀ آموزش و پرورش»، طهورى، تهران، ۱۳۶۸، ص۱۲۱٫

(۴) غررالحکم، ح۳۲۵۶٫

دکمه بازگشت به بالا