تشکل سازنده، تشکل بازنده

ابوذر کمال

آسیب‌شناسی اخلاقی تشکل اسلامی  

بخش اول: آسیب‌های زبان                                       

مقدمه

«اخلاق» به مثابه روغن برای چرخ دنده‌های روابط بشری است که ارتباط میان انسان‌ها را روان می‌کند. جنگ‌ها و خونریزی‌ها در میان جوامع بشری، زمانی شروع می‌شود که عنصر «اخلاق‌مداری» در میان آنها به فراموشی سپرده می‌شود. دین مبین اسلام بیشترین تمرکز محتوایی خود را بر روی تبیین مراتب اخلاقی و راه رسیدن به آن قرار داده است. به گونه‌ای که پیامبر اسلام(ص) فلسفه و هدف بعثت خویش را کامل‌نمودن اخلاق، عنوان می‌کند.(۱)

حال یک تشکل دینی که هم‌چون رسولی در میان خلق، در پی تعالی معنوی خود و دیگران است، باید اولین مأموریتش را عمل و تبلیغ کرامت‌های اخلاقی قرار دهد. امام خمینی(ره) در بیانی، به اهمیت مترتب بودن اصلاح جامعه بر اصلاح مصلح می‌پردازد: «برای ما مبارک آن وقتی است که خودمان بتوانیم خودمان را بسازیم و دنبال آن، کشور را. هر اصلاحی نقطۀ اولش خود انسان است. چنانچه خود انسان تربیت نشود، نمی‌تواند دیگران را تربیت کند. […] امیدوارم که این مجاهدۀ نفسانی برای همۀ ما حاصل بشود و دنبال آن، مجاهده برای ساختن یک کشور.»(۲) شهید بهشتی(ره) -که می‌توان ایشان را پدر معنوی و نظریه‌پرداز تشکل‌های نوین اسلامی دانست- در یکی از جملات درخشانش، به اصلی اساسی درباره تشکل اصیل اسلامی اشاره می‌کند: «تشکل باید سازنده ما، آسان‌کننده خودسازی ما و کمکی برای سیر الی الله برای شرکت‌کنندگان در این تشکل باشد.»(۳)

اتحادیۀ انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان به عنوان یک تشکل دیرپا، پیشتاز و پیشرو، از همان ابتدا با انتخاب نماینده‌ای از طرف امام خمینی(ره) و سپس مقام معظم رهبری توانست خود را از آفت‌هایی که بسیاری از گروه‌های مشابه به آن دچار شدند، مصون بدارد. در زمان ما نیز نمایندۀ مقام معظم رهبری در اتحادیه، به عنوان استاد اخلاق و شخصیتی معنوی در میان عموم مردم شناخته شده است. این مهم، ما را بر آن می‌دارد که هر چه بیشتر به بازسازی معنوی و اخلاقی تشکیلاتی در این مجموعه تاثیرگذار بپردازیم. به دلیل اهمیتی که جایگاه حفظ «زبان» در تحقق تقوای تشکیلاتی دارد، در بخش اول جایگاه آن را تبیین می‌کنیم.

کنترل زبان، کلید رشد خود و دیگران

«زبان» از بزرگ‌ترین نعمات الهی و اولین وسیلۀ برقراری ارتباط میان انسان‌ها است. تشکل نیز که اولین کارکردش ایجاد «ارتباط» میان اعضای خود و میان تشکل با عموم مخاطبان است، از این وسیله ارتباطی بیشترین بهره را می‌برد. با این عضو است که می‌توان مفاهیم متعالی را هر چه والاتر و رساتر به گوش‌ها رساند و با ایجاد همبستگی فکری، به همدلی و اخوت ایمانی رسید. در مقابل وقتی نا آشنا به آفات و آسیب‌های این شمشیر دولبه، آخته و بی‌پروا آن را به میدان می‌آوریم، از کشته‌های فکری، پُشته ساخته و حتی موجب انحراف یک تشکل شویم.

امام باقر(ع) می‌فرماید: «إِنَّ هذَا اللِّسانَ مِفتاحُ کُلِّ خَیرٍ وَشَرٍّ فَینبَغى لِلمُؤمِنِ أَن یختِمَ عَلى لِسانِهِ کَما یختِمُ عَلى ذَهَبِهِ وَفِضَّتِهِ»(۴)؛ به راستى که این زبان کلید همۀ خوبی‌ها و بدی‌ها است. پس سزاوار است که مؤمن بر زبان خود مُهر زند، همان‌گونه که بر (کیسۀ) طلا و نقرۀ خود مُهر مى‌زند. حجت الاسلام و المسلمین حاج علی اکبری در شرح رساله حقوق امام سجاد(ع) وقتی به حق زبان می‌رسد، اشاره می‌کند: «اینجا منطقۀ آسیب‌های اساسی در روابط اجتماعی است. منطقۀ ارتباطات کلامی، خیلی شکننده و فوق‌العاده ظریف است. بیش از هفتاد یا هشتاد درصد ارتباطات اجتماعی ‌ما، کلامی و بر اساس سخن گفتن است. زبان بد ارتباط را می‌شکند، تولید دشمنی، کینه و حِقد می‌کند و دعوا راه می‌اندازد. گاهی یک فحش یا ناسزا تولید دعوا می‌کند. ابتدا این نزاع‌ها زبانی است، بعد ممکن است فراتر برود و به مرحلۀ فیزیکی و بدنی برسد و موجب آسیب شود. حتّی گاهی ممکن است به قتل منجر شود که نمونه‌های عجیبی از این قضیه را در اخبار و حوادث شاهد هستیم. بدزبانی، گاهی در روابط اجتماعی وسیع‌تر ممکن است منجر به جنگ و خون‌ریزی‌ شود.»

تشکل به عنوان یکی از میدان‌های مهم فعالیت اجتماعی، باید خود را از آسیب‌های زبان مصون بدارد. گاهی مشاهده می‌شود که اعضای یک تشکل به بهانه تنوع و تفنن، با دست انداختن و تمسخر یکی از اعضا، اسباب خنده دیگران را فراهم می‌کنند. غافل از آنکه گرفتار یکی از مهلک‌ترین آفات زبان شده‌اند. یا در بحث‌های معمول بین افراد در مسائل و اختلافات درون گروهی و یا تفاوت دیدگاه‌های سیاسی و اجتماعی، چنان تیغ زبان را بر یکدیگر می‌کشند و همدیگر را مجروح می‌کنند، مثل اینکه هیچ کسی در تشکل از اخوت ایمانی سخنی نگفته است!

آن کاری که همراه انواع گناهان نظیر غیبت، تهمت، فحاشی و… صورت می‌گیرد، نه تنها عمل صالح و کار فرهنگی نیست، بلکه از بزرگ‌ترین سیئات و کار ضد فرهنگی است. گاهی اوقات می‌بینی نشریه می‌زند و راحت به تمسخر، غیبت، نقل از فاسق، قضاوت بر اساس گمان و… چنگ می‌اندازد تا مطلب خویش را اثبات کند. یا مثلاً به عنوان اینکه فلان شخصیت یا فلان گروه، گناهی را علناً مرتکب شده و فسادی را در عرصه سیاسی یا اقتصادی علنی کرده است، هرگونه فحش و ناسزا را حلال می‌کنیم و از هیچ گونه سخنی در مورد آنها ابا نداریم. حال آنکه در محل خودش، فقهای عظام سَب شیعه را بر اساس روایات تحریم کرده‌اند و تنها سب متجاهر به فسق با بیان همان فسقی که مرتکب شده -نظیر ای شرابخوار! ای فاسق! ای رباخوار! و…- جایز شمرده شده است. در صورتی که گاهی در بین برخی رفقا مشاهده می‌شود که در چنین مواردی، هر چه از دهان مبارکشان در می‌آید نثار او می‌کنند و هیچ دریغ و مضایقه‌ای هم ندارند!(۵)

استاد حاج علی اکبری بر اساس رسالۀ حقوق امام سجاد(ع)، پنج اصل اساسی را برای رعایت حق زبان بر‌می‌شمارد: «اصل اوّل حفاظت و مراقبت زبان از آسیب‌ها؛ اصل دوم عادت دادن زبان به خوبی‌ها و اصل نیک‌گفتاری و سودمندی؛ اصل سوم ادب؛ چهارمین اصل سکوت و پنجمین اصل، کم‌گویی.» تشکل که محلی برای هم‌نشینی و گفت‌وگوی میان افراد است، مهم‌ترین مکان برای رسیدن به عادت‌های کلامی نیک و دوری جستن از بدکلامی است. بنابراین همگی اعضا برای داشتن محیطی پالوده از بدسرشتی‌ها و آسیب‌های زبان، باید این اصول مذکور را به یکدیگر یادآور شوند. استاد گران‌قدر در جایی دیگر از تفسیر رسالۀ حقوق می‌افزاید: «نزدیک‌ترین راه برای رسیدن به ادب در کلام چیست؟ ظاهراً نزدیک‌ترین راه عبارت است از: همنشینی با خوش‌سخنان و کسانی که اهل کلمات نیک هستند و حضور شایسته‌ای دارند؛ مانند انسان‌های مؤمن، صالح، متّقی و خوش‌اخلاق. حافظ در تعبیر زیبایی می‌سراید:

بلبل از فیض گل آموخت سخن، ورنه نبود

این همه قول و غزل تعبیه در منقارش».

پایبندی به اصول اخلاقی، نقطۀ جداکنندۀ یک تشکل ناب دینی، از یک تجمع لاابالی است که حاضر نیست از هر وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف -هر چند مشروع- خود استفاده کند.

پی‌نوشت‌ها:

(۱) ن. ک. بحار الأنوار، ج۶۸، ص۳۸۲٫

(۲) صحیفۀ امام خمینی، ج۱۵، ص۴۹۱.

(۳) مجله عروه الوثقی، حزب جمهوری اسلامی، ش۶۷، ص۷.

(۴) تحف العقول، ص۲۹۸.

(۵) همازاده، مهدی: جزوۀ «آسیب‌شناسی اخلاقی تشکل‌های دانشجویی».

دکمه بازگشت به بالا