تعریف و ابعاد گوناگون «تربیت اسلامی»

محمد محقّ

ریشه­ یابی کلمه تربیت

کلمه‌ی «تربیه» بر وزن «تفعله» که از نظر قواعد عربی مصدر باب تفعیل و از باب‌های متعدی است، از ریشه‌ی واژه‌ی «ربو» اشتقاق یافته است که به‌ معنای زیادت و فزونی است.

تعریف اصطلاحی

معنی دقیق تربیت که معادل «پرورش» در فارسی است، بر عملی قابل اطلاق می‌باشد که توانایی‌های نهفته‌ی یک چیز یا یک شخص را از قوه به فعل آورد؛ مثلاً نطفه‌ی انسانی بالفعل نطفه‌ای بیش نیست، ولی بالقوه انسانی است دارای پا، سر، دست، کمر و… و انتقال آن از شکل نطفه به شکل تکامل یافته‌ی انسانیش، نیازمند دوره‌ای زمانی است که در خلال آن تغذیه‌ی مستمر و بدون مانع صورت گرفته و پرورش یابد.

تربیت انسانی

تربیت در مورد انسان عبارت از این است که با کوشش و تلاشهای سنجیده، برنامه‌دار و مستمر، شخص را که مجموعه‌ای از خامی‌ها و کاستی‌ها است و جز مجموعه‌ای از استعداد نهفته چیز دیگری ندارد، از رکود و سقوط بیرون آورد و وارد مسیری سازد که توانایی‌هایش را به کار اندازد و رشد دهد و همزمان با آن، موانع رشد را که هم در وی نهفته است، از وی بزداید. دقیقاً مانند مواد خامی که می‌توان به بهترین یا به بدترین شکلی درآوردش.

تربیت اسلامی

برای آشنایی بهتر با مفهوم تربیت اسلامی، باید نخست دید که انسان از نظر «اسلام» چگونه موجودی است و برای چه هدفی آفریده شده است؟ تا هرتلاشی که برای تحقق آن هدف مؤثر باشد را تلاشی تربیتی بنامیم.

انسان از دیدگاه اسلام

از دیدگاه اسلام، انسان اشرف مخلوقات است و شایستگی دارد که فرشتگان الهی برایش سجده و بر این منزلت اعتراف کنند. وی علاوه بر دسترسی به امکانات طبیعت و آفاق هستی، به نیروهای برتری مجهز گردیده است که به او توانایی انجام کارها و طرح‌ها و نوآوریها را داده و برای اختراعات و ابتکارات استعدادهای بی‌نظیری به او بخشیده است، و جمع کردن این همه استعداد جسمی، ذهنی و روحی در یک جا او را موجود منحصر به فردی گردانیده است که در جهان هستی جایگاه والایش را از دور نمایان می‌سازد.

البته باید توجه داشت که هدف از آفرینش وی آن است که پروردگار بزرگ را با صفات شایسته‌ای بشناسد و وظایف خویش را در برابر او دریابد و آن وظایف را به نیکوترین وجه عملی نماید.

وظایف انسان و چگونگی عمل به آنها

این وظایف ابعاد و اشکال مختلفی دارد؛ بخشی از آنها اعمالی است که جنبه‌ی ستایشی و پرستش خالص دارد که امروزه اصطلاحاً «عبادات» نامیده می‌شود؛ بخشی دیگر به کسب و کار و نحوه زندگی انسان ارتباط دارد تا مشکلاتش را برطرف سازد و از موانع گوناگونی که در راهش سر برمی‌آورند عبور کند و در پیمودن مسیر زندگی گرفتار ناتوانی‌ها و ناکامی‌ها نگردد؛ بخش دیگر هم به طرز رفتارش با همنوعان تعلق دارد که امور اخلاقی و حقوقی خوانده می‌شود و زندگی سعادتمندانه‌اش در زمین به رعایت کردن این احکام و دستورات بستگی زیادی دارد.

اولین قدمی که در زمینه انجام دادن این تکالیف برای انسان نیاز است، فراگیری علم و دانش است که برای دست یافتن به آن، گذشته از هوش و ادراک خاصی که دارد، زمینه‌های فراوانی در جهان پیرامونش نیز وجود دارد که میدان مناسبی برای شکوفایی آن استعداد و تواناییهای درونی اوست.

تلاش جدی و مستمر در پرتو آموخته‌ها و استعدادها و پای‌بندی صحیح به موازین و مقررات و کوشش خستگی ناپذیر در راستای رسیدن به خواسته‌های مادی و معنوی، از دیگر نیازمندی‌های او در جهت ادای وظیفه است.

نیازهای انسان

نیازهای انسان بر دو نوع است:

۱- نیازهای مادی: مهمترین خواسته‌های مادی او تسخیر طبیعت و استفاده‌ی درست از منابع آن و تهیه‌ی اسباب و امکاناتی است که موجب تسهیلاتی در بالا بردن سطح زندگی می‌شود.

۲- نیازهای معنویی: نیازهایی است که در عمق وجودش جای دارد و در رأس همه‌ی آنها تحقق بخشیدن به فضایلی از قبیل عدالت، اخوت، ایثار، خیرخواهی و… را می‌توان نام برد.

هرگاه انسان بتواند دراین مسیر بدرستی گام بردارد و بدون وقفه و رکود به حرکتش ادامه دهد و خواسته‌های مادی و معنوی حقیقی‌اش را جامه‌ی عمل بپوشاند و همچنین در انجام وظیفه به موفقیت و سربلندی دست یابد، شایستگی می‌یابد که او را خلیفه‌ی خدا در روی زمین بخوانند و برترین آفریده‌ی پروردگار به‌شمار آید. اما اسلام بر این موضوع نیز تأکید دارد که رسیدن به چنین منزلتی به آسانی و سهولت فراهم نمی‌شود و تحقق بخشیدن به این هدف، آرزویی شیرین است؛ ولی مشکلات و سختی‌هایی در راه است که عده‌ای را در آغاز راه و جمعی دیگر را در نیمه‌های آن وادار به عقب‌گردی زیانبار و دردآور می‌سازد.

توجه به این حقیقت است که ضرورت و اهمیت تربیت را آشکار می‌سازد و نشان می‌دهد که هیچ انسانی بدون تربیت اصیل و درست اسلامی، راهی برای نجات، ترقی و اعتلای معنوی نمی‌تواند در پیش داشته باشد.

پس تربیت اسلامی عبارت است از پرورش مستمر و بدون وقفه که صفات شایسته را در انسان پدیدار سازد و رذایل را از وی بزداید تا از این طریق به درجه‌ای نیل گردد که بحق سزاوار کسب مقام خلافت الهی باشد.

دو ویژه­گی تربیت اسلامی:

اولین ویژگی مهم این است که پایه‌ها و اصول کلی آن را نه فکر و تجربه‌ی بشر، بلکه تعالیم آسمانی وضع نموده و از رهنمودهای الهی الهام می‌گیرد. چرا که آنچه از ذهن انسانها تراوش می­یابد، به هر اندازه از پختگی هم که برسد، به هیچ وجه نمی‌تواند با تعالیمی برابری کند که از عالم بالا فرود آمده و رنگ و نشان کاستی‌های بشری در آن قابل مشاهده نیست. با توجه به این ویژگی و نبودن آن در دیگر نظام‌های تربیتی است که ما معتقدیم بشر، راهی بسوی تکامل نهایی نخواهد گشود مگر آنکه به این نظام روی آورد و از این برنامه پیروی نماید.

دومین ویژگی آن، کامل و همه جانبه بودن است. زیرا به همان گونه که ساختار ظاهری انسان از اجزاء و اعضای مختلف بوجود آمده، ساختار کلّی شخصیت وی نیز از ابعاد مختلف تشکیل شده، و باز به همان گونه که در پرورش سالم و مطلوب وی باید همه‌ی اجزاء و اعضای وجودش یکسان و هماهنگ و بدون استثناء شرکت داشته باشد – تا هماهنگی دقیق میان‌شان در زمینه‌ی رشد حفظ شود – در پرورش و رشد کلّی شخصیت وی نیز حفظ این برابری ضروری و حیاتی است.

جنبه‌های تربیت اسلامی:

  1. تربیت عقیدتی:

اولین موضوع تربیتی که اسلام اهمیت ویژه‌ای برای آن قایل است و همه مراحل دیگر تربیتی را بر آن بنا نهاده، تربیت عقیدتی است.

به‌طور فشرده، تربیت عقیدتی عبارت از این است که انسان پیدایش خود و دیگران را بیهوده نداند؛ تحولات جهان هستی را به عوامل موهوم نسبت ندهد؛ بلکه قوانین معقولی را بر جهان حاکم بداند و حکمت الهی را در آفرینش هستی و تحولات آن مشاهده کند؛ قدرت الهی را در آفاق عالم جلوه‌گر بیابد و اگر هراسی به دل راه می‌دهد، تنها از او باشد؛ اگر به کسی دل می‌بندد و امیدوار می‌شود، تنها به او باشد؛ و اگر از کسی فرمان می‌برد تنها از فرمانروای بزرگ هستی باشد و بس.

تا فردی بدین درجه از آگاهی و یقین نرسیده باشد، تربیتش ناقص و نارساست و واداشتن وی به هر برنامه‌ی دیگر تربیتی، کاری غلط و بیهوده است!

  1. تربیت فکری:

تربیت فکری هر چند در رتبه­ی پایین­تر از تربیت عقیدتی است، اما دارای اهمیتی است که باید همانند اصلی مستقل بدان نگریست.

انسان مسلمان ـ بخواهد یا نخواهد ـ ناگزیر است درباره بسیاری از تحولات سیاسی و اجتماعی دیدگاهی شفاف و موضعی آشکار داشته باشد. دیدگاهی که بیانگر اعتقادات دینی و شخصیت اسلامی اوست و نشان می‌دهد که اندیشه‌اش از سرچشمه‌ای مشخص و معروف سیراب می‌گردد. انسان مسلمان لازم است در تربیت اسلامی آشنایی درست و کاملی با موازین و دستورات اسلامی داشته باشد، تا دیدگاهش تحت تأثیر نگرشهای مکاتب بیگانه و طرز فکر متفکران بیگانه قرار نگیرد.

همچنین وی ناگزیر است درباره‌ی بسیاری از گروه‌ها که در عصر حاضر یا گذشته وجود داشته‌اند و نیز بسیاری از شخصیت‌های دیروز و امروز، و حتی بسیاری از فراز و نشیب‌هایی که جوامع انسانی با آن روبرو می‌شوند، داوریش الهام گرفته از اصول فکری و موضع‌گیری­هایش متناسب با طرز تفکر دینیش باشد.

در صورتی که به این بخش از تربیت فرد مسلمان توجه لازم مبذول نشود، تربیتش گرفتار کاستی و نقصی نازدودنی خواهد گردید و موضع­گیریهایش همراه با خامی‌ها و لغزش‌های متعدد خواهد بود.

  1. تربیت روحی:

سومین بعد از ابعاد تربیت اسلامی، تربیت روحی انسان است، تا همگام با رشد تفکر و استحکام عقیده، پیوند وی با جهان غیب و به‌ویژه آفریدگار بزرگ عملاً برقرار شود. بهترین راه تربیت روحی از نظر اسلام و بلکه یگانه راه آن، ادای درست و منظم یک سلسله اعمال خاص است که امروزه بنام عبادات می‌شناسیم.

مکلف بودن انسان به انجام این عبادات، امتحان همیشگی و جاری و مستمری است که او را وظیفه‌شناس و جدی به بار می‌آورد و آزمایش روشنی است برای نشان دادن میزان اطاعت و فرمانبرداری و فریادخواهی از خداوند یکتا.

انواع عبادات

الف) اعمالی که از نظر فقها پی بردن به حکمت و مصلحت نهفته در آنها برای عقل انسانی مبهم و دشوار نیست. این‌گونه اعمال از نظر فقهی عبادت نام ندارد، ولی از نظر ارزش شرعی و پاداش اخروی، هم سطح عبادات اصطلاحی است؛ مثل معامله حلال، نفقه فامیل، فراگیری علم، نصیحت و اصلاح دیگران و…

ب) اعمالی که رمز بندگی و پرستش به شمار می‌رود و به تعبیر امروزی، حالت رمزی و سمبولیک دارد و پی بردن به فواید تفصیلی آن در توان عقل انسانی نیست؛ هر چند آثار و فواید کلی آن از دید عقل پنهان نمی‌ماند.

در این مورد می‌توان مثال نماز را در نظر گرفت. فلسفه کلّی آن در قرآن و سنّت آمده: دوری از فحشا و منکر و زمینه‌سازی برای یاد خدا و برقراری ارتباط با او که بیان شده، برای انسان قابل درک است، ولی انتخاب پنج وقت معین و تعیین رکعتهای مشخص برای هر وقت و انجام آن به شکل و هیأت خاصی، بنا بر دلیل عقلی نیست و علم به حکمت این تفصیلات و توضیحات، آشکارا غیر ممکن است.

در تربیت روحی، تکیه بر انجام مرتّب اعمالی است که به دسته‌ی دوم تعلق دارد و از نظر شرعی شعائر یا علائم بندگی و پرستش خداوند «جلّ جلاله» قـلمداد شده است.

مهمترین عبادات اسلامی عبارت است از نمازهای واجب و مستحب، روزه‌ی واجب و مستحب، زکات و صدقات مستحب، حج، تلاوت قرآن مجید، استغفار، درود بر پیامبر(ص) و خواندن دعاهای مأثوره که شامل اذکار و اورادی است که پیامبر به عمل به آنها اهمیت داده است.

مرحله‌ی اساسی در تربیت اسلامی این است که انسان مسلمان از طریق عبادات و ادای آنها همراه با آدابی که شریعت نشان داده است، بتواند از جهان ماده فاصله بگیرد و با روحش به سوی عالم پاک و ملکوت اعلی اوج گیرد.

  1. تربیت اخلاقی:

تربیت اخلاقی یکی از ارکان مهم تربیت اسلامی است و مسلمانیِ شخص مسلمان در گرو عنایت و توجه به موازینی است که اسلام در زمینه‌ی اخلاق و رفتار وضع نموده است.

در تعالیم اسلام، فضایلی از قبیل صدق، امانت، وفای به عهد، جود و… مورد ستایش قرار گرفته است و با تأکید از انسان مسلمان خواسته شده به آنها پای‌بند باشد تا زندگی دنیا و آخرتش مظهر خوبی و خوش‌رفتاری همراه با سعادت و کامیابی و زیبایی باشد؛ هم‌چنان که از رذایلی مانند ترس، بخل، حسد، دو رویی و… بشدت نهی گردیده و گذشته از نتایج زیان­بار دنیویِ اینگونه صفات و رفتارها، به کرّات گفته شده است که نجات اخروی بدون رهایی و پیراستن خویش از چنین اخلاق و عادات ناستوده‌ای ممکن نیست.

تأکید اسلام در این زمینه بر این است که انسان مسلمان باید تا بدانجا بر این موازین استوار بماند که هر یک از صفات پسندیده در وی به صفتی راسخ و ملکه تبدیل شود و به‌همان ترتیب دوری و نفرت از آن رذایل در اعماق جانش جای بگیرد و هر صفتی که از شعبه‌های کفر و فسوق و عصیان است در نظرش منفور و زشت جلوه کند؛ چنان‌که در این آیه به صفات صحابه‌ی کرام اشاره شده است:

«ولکنّ اللهَ حَبَّبَ اِلَیکُمُ الایمانَ و زَیَّنَهُ فِی قُلوبِکُمْ و کَرَّهَ اِلَیکُمْ الکُفْرَ و الفُسوقَ و العِصیانَ اُولئکَ هُمُ الرَّاشِدونَ»؛ یعنی: ولی خداوند ایمان را خوشایند شما قرار داد و آن را در دلهایتان آراست، و کفر و فسق و عصیان را برای شما ناخوشایند ساخت؛ اینان‌اند که ره‌یافتگانند.

ادعای تربیت اسلامی بدون اعتنای جدی و اهتمام اساسی به این تعالیم و احیای مجدد آنها در سرزمین‌های مسلمان نشین، گزافه‌ای بیش نیست و دعوت دیگران به اسلام تا روزی که این ارزشها در میان مسلمانان تحقق نیابد و این رذایل ریشه‌کن نگردد، جز حسرت و دریغ نتیجه‌ای نخواهد داشت.

  1. تربیت جهادی:

مهمترین تفاوت انسان مسلمان با پیروان دیگر ادیان، رسالت سنگینی است که در زمینه اصلاح جامعه‌ی انسانی و مبارزه با مفاسد گوناگون، بر عهده دارد. این گونه امور را می‌توان تحت عنوان کلی «تربیت جهادی» قرار داد؛ البته جهاد به معنای عام کلمه، که شامل هرگونه تلاش جدی در راستای تحقق اهداف دینی و آرمانهای اعتقادی باشد.

انسان مسلمان در انجام رسالت اسلامیش نیازمند آن است که برخی عادات و رفتارش را کنار بگذارد و خویشتن را به برخی عادات و خصلت‌های دیگر پای‌بند سازد (مانند منظم بودن در امور زندگی، استفاده درست از اوقات و جدی بودن در انجام کارها)؛ زیرا تا چنین تغییری در رفتار و عاداتش ایجاد نکند، موفقیت شایسته‌ای در زمینه‌ی خدمت به دین و تحقّق مسؤولیت‌های دینی‌اش بدست نخواهد آورد.

در حقیقت، تریبت جهادی از همین تغییر عادات شروع می‌شود و انسان مسلمان را برای کمربستن به کارهای مهمتر و دشوارتر آماده می‌سازد.

گذشته از این، آمادگیهای جسمی از قبیل نگهداری تن سالم، رعایت توصیه‌های بهداشتی، انجام تمرینات ورزشی و دیگر اموری که به قوّت بدنی انسان مسلمان می­انجامد و وی را برای تحمل مشکلات و رویارویی با ناملایمات زندگی آماده می­سازد، قسمتی دیگر از تربیت جهادی است و این فرموده پیامبر(ص) در این مورد کافی است که:

«الْمُؤْمِنُ القَویُّ خَیرٌ و اَحَبُّ اِلَی اللهِ مِنَ المُؤْمِنِ و فِی کُلٍّ خَیرٌ»؛ یعنی: مسلمان توانا، بهتر و دوست‌‌داشتنی‌تر است در نزد خدا از مسلمان ناتوان، و در هر یک خیری هست.

به دنبال اینها نوبت به آموزش فنون جنگی و خصوصاً استفاده از تسلیحات پیشرفته و مدرن امروزی و آشنایی با تجهیزات جنگی و پیشرفتهایی می‌رسد که دشمنان اسلام حاصل کرده‌اند و تحولاتی که در این بخش به وجود آمده است، تا آگاهی‌های لازم را در این مورد بدست آورد و بتواند در هنگام ضرورت وارد عرصه­های جهاد مسلّحانه گردد و با نشان دادن شجاعت شایسته، سنگر جهاد و نبرد اسلامی را گرم نگه دارد. بی‌توجهی مسلمان به این بخش از تربیت اسلامی، ضعفی آشکار است که پی­آمدهای ناگوار آن قابل درک است.

دکمه بازگشت به بالا