بررسی نقش ایمان در تشکل دینی
تشکل دینی-اسلامی، نهاد، مجموعه و تشکیلاتی است که به دین اسلام و در مقصد نهایی، به الله منسوب است. یک تشکل حقیقی الهی، تمام انسانهای واقعاً مؤمن را از ابتدای خلقت تا ابد در برمیگیرد و همه جنبههای سیاسی، اجتماعی و مالی آنان را نیز شامل میشود. هدف یک تشکل الهی، «دستیابی به رشد، تا بینهایت» و رسیدن به توحید فردی و اجتماعی است. این تشکل برای رسیدن به این هدف، تمامی امکاناتی را که خدا در اختیارش قرار داده است را استخدام مینماید. اعضای یک تشکل الهی مانند اعضای بدن انسان با یکدیگر همدل و همراهاند و در هدف، مشترکاند. این نیروهای انسانی مؤمن، همواره خواهان زمینهسازی برای حاکمیت توحید بر انسانها هستند؛ تا عوامل سقوط از بین بروند و امکانات رشد فراهم آیند.
در مقابل تشکل الهی، تشکیلاتی به نام تشکیلات طاغوتی قرار دارد و تشکیلات سومی در جهان وجود ندارد. سرنوشت انسان بستگی به قرار گرفتن در یکی از دو تشکیلات فوق دارد. اعضای تشکل الهی، مؤمنان و اعضای تشکل طاغوتی، کافران، مشرکان و غیر مؤمنان هستند. سرنوشت یک تشکل الهی، دستیابی به رشد و قرب الهی است و سرنوشت تشکیلات طاغوتی، به علت اصالت دادن به دنیا، حرکت به سمت شیطان و اسفلالسافلین. اعضای تشکیلات الهی، فقط بر اساس انجام تکلیف و دستیابی به قرب الهی کار میکنند. در صورتی که انگیزه کار در تشکیلات طاغوتی، هوای نفس و دستیابی به لذت است.
از سویی دیگر با توجه به مبانی دینی و آنچه قرآن به ما میآموزد، هدف از خلقت انسان نیز دستیابی به رشد و قرب الهی از قِبل تعبد و بندگی خداست. بنابراین، یک تشکل الهی وقتی موفق است و به هدف نهایی خود میرسد که با هدف خلقت همسو و هماهنگ باشد.
سوره عصر، راه موفقیت انسان برای دست یافتن به هدف خلقت و عدم خسران در زندگی را در چهار معیار زیر خلاصه میکند: ۱٫ ایمان به خدا؛ ۲٫ عمل صالح؛ ۳٫ سفارش به حق؛ ۴٫ سفارش به صبر.[۱]
طبیعتاً یک تشکل الهی و دینی وقتی به موفقیت الهی خویش نائل خواهد شد که این چهار معیار را سرلوحه کار تشکیلاتی خود قرار دهد. یک تشکل دینی باید در اهداف، چشماندازها، استراتژی و عمل به این چهار معیار اساسی و در رأس آنها ایمان به خدا توجه ویژه داشته باشد و بر اساس این معیارها برنامهریزی نماید. از طرف دیگر، مدیر یک تشکل و اعضای آن نیز باید این معیارها را نصبالعین خود قرار دهند تا موفقیت به فضل الهی در دسترس آنان قرار گیرد. ایمان به خدا و هدف الهی براى یک مدیر و سایر اعضای تشکیلات، نخستین و مهمترین شرط موفقیت است و اصولاً عشق به کار و تلاش توأم با دلسوزى، بدون چنین ایمانى صورت نخواهد گرفت.
خداوند، پیامبر اسلام را بهترین نمونه و الگو برای هر انسان مؤمن معرفی میکند؛ بنابراین، ابتدا باید نقش ایمان را در رفتار و منش پیامبر اسلام بهعنوان مدیر تشکل دین اسلام بررسی کرد و از آن الگوبرداری نمود. قرآن درباره پیامبر(صلی الله علیه و اله) میگوید: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما اُنْزِلَ اِلَیْه مِنْ رَّبِّه؛ پیامبر، به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازلشده، ایمان آورده است».[۲]
این ایمان موجب شده بود که ایشان برای پیاده کردن آیین اسلام تلاش وصف ناپذیری داشته باشد. در هیچ یک از منابع تاریخی دیده نشده که پیامبر(صلی الله علیه و اله) در جایی از میدان جهاد فرار کرده باشد. در میدان اُحُد که اوضاع بسیار وخیم شده بود و گروه زیادى از لشکر جز خاصّان ـ یا طبق روایتى جز امام على(علیه السلام)ـ از میدان کنار رفتند، پیامبر(صلی الله علیه و اله) چون کوه پابرجا ایستاد و با اینکه جراحات پیشانى و شکستگى دندان، او را به شدّت آزار میداد و در برابر دشمن تنها مانده بود، دست از استقامت و پایمردى برنداشت و سرانجام دیگران را به ادامه مبارزه و بازگشت به میدان دعوت کرد.
جالب اینکه در نهجالبلاغه روى این نکته تکیه شده که به هنگام آرایش صفوف در میدان جنگ، پیامبر(صلی الله علیه و اله) از همه لشکر به دشمن نزدیکتر بود. امیرالمؤمنین(علیه السلام) میفرماید: «کُنّا اِذا احْمَرَّ البَاْسُ اتَّقَیْنا بِرَسُولِ اللّهِ(صلی الله علیه و اله) فَلَمْ یَکُنْ اَحَدٌ مِنّا اَقْرَبَ اِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ؛ هنگامى که آتش جنگ شعلهور مىشد، ما به پیامبر(صلی الله علیه و اله) پناه میبردیم و او از همه به دشمن نزدیکتر بود!».[۳]
مورخان مسلمان و غیرمسلمان، از ایستادگى عجیب حضرت محمّد(صلی الله علیه و اله) در برابر حادثههای سخت، ستایش کرده و اعتراف دارند که این ایثار و فداکارى، نشانه ایمان عمیق او به مکتبش بوده است.
اینها همه نشان میدهد که پیامبر اکرم بهعنوان مدیر بزرگترین تشکل الهی یعنی دین اسلام، تا چه حد به مکتب خود ایمان داشت؛ ایمانى که در تمام اعمالش متجلی بود و به تمام اعمالش جهت میداد.[۴]
بنا بر آنچه گفته شد، مدیر و اعضای یک تشکل دینی با الگوبرداری از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و اله)، باید ایمان را بهعنوان نخستین شرط برای رسیدن به موفقیت و رساندن تشکل دینی خویش به هدف و مقصد نهایی، سرلوحه کار خود قرار دهند. ایمان به خدا و هدف الهی، همانگونه که آن تأثیرات عمیق را در روح و جان پیامبر برجای نهاد و او را تبدیل به تلاشگری عاشق، شجاع، محکم، خستگیناپذیر، مخلص، ایثارگر و درعینحال نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان کرده بود، میتواند بهترین محرک برای اعضای یک تشکل دینی برای ایجاد یک حرکت جهادیِ عاشقانه، مجدانه، فداکارانه و همراه با ایثار و مهربانی باشد.
[۱]. عصر، ۲ و ۳٫
[۲]. بقره، ۲۸۵٫
[۳]. نهج البلاغه، صبحی صالح، ص۵۲۰٫
[۴]. مدیریت و فرماندهى در اسلام، ص۱۳۱٫