جورچین تربیتی نسل نوین

محدثه علیخانی

آشنایی با سند ملی تحول بنیادین و مراحل اجرایی شدن آن

اشاره: «محی‌الدین بهرام محمدیان» در دهم اسفند ۱۳۴۱ در شهر تبریز به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۵ وارد حوزه علمیه شد و تا مرحله اجتهاد پیش رفت. وی هم‌زمان در خرداد ۱۳۶۰ دیپلم گرفت و تحصیلات دانشگاهی خود را تا مقطع دکتری ادامه داد. همچنین دوره‌های آموزشی جانبی را نیز در رشته آموزش مدیریت متون و مهارت‌های معلمی و… گذراند. وی در کنار تدریس که درون‌مایه اصلی فعالیت‌هایش را برعهده دارد، مسئولیت‌های متنوعی در نهادهای مختلف داشته است؛ از سازمان نهضت سوادآموزی و کانون پرورش فکری گرفته تا معاونت ستاد اقامه نماز کشور و مشاور رییس سازمان صدا و سیما. ایشان هم‌اکنون پس از حضور در جایگاه‌های مختلف در سازمان آموزش‌وپرورش، معاون پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی وزیر هستند. مصاحبه حاضر به بهانه بازخوانی سند ملی تحول بنیادین تهیه شده است.

راه‌نما: آیا سند ملی تحول بنیادین آموزش‌وپرورش یک منظومه تربیتی است؟

سند تحول بنیادین، یک منظومه سیاست‌گذاریِ آموزشی، پژوهشی و تربیتی است که اگر مجموعه این‌ سند، خوب با یکدیگر تلفیق شود و خروجی‌های خوبی تحویل دهد، یک انسان در تراز جمهوری اسلامی تربیت خواهد کرد. انسانی که به مراتبی از حیات طیبه دست پیدا کرده باشد و بتواند رابطه خودش را با خدا، خلق خدا، آفرینش خدا و خودش تنظیم کند و بتواند در موقعیت‌های مختلف خودش را بالا بکشد.

 تربیت یک محصول نهایی نیست که انسان بگوید آموزش‌وپرورش یک محصولی تربیت کرد؛ چهارچوبش این است، حدش این است، عرضش این است، طولش این است، ارتفاعش این است، بلکه تربیت یک شدنِ مکرّر است و حدّ انسان این است که بنده خوب خدا شود. حال این نکته مهم است که آیا آموزش‌وپرورش می‌تواند همه این‌ توقعات را محقق کند؟ باید گفت خیر؛ آموزش‌وپرورش یک موتور محرک، یک شتاب‌دهنده و جهت‌‌دهنده است؛ اساساً تفاوتی ندارد که مربی یک شخص، پدر و مادرش باشند یا یک دستگاه رسمی؛ هرکسی که این وظیفه را انجام می‌دهد، می‌تواند مراحل تربیتی را تسریع و تصحیح کرده و به رفتارهای تربیتی عمق بخشد.

آموزش‌وپرورش در این سند وظیفه مربی، متربی، فضای آموزشی، رسانه اطراف، نظام ارزش‌یابی، نظام توسعه و تحقیق، برنامه درسی و تربیتی را معین کرده است تا بتوانند پشتیبان هم بوده و یکدیگر را تکمیل کنند و دانش‌آموزی که امانت الهی است، بتواند به مرتبه‌ای از این حیات طیبه برسد و ارتباطش با خود و دیگران معلوم و ارتباطش با خدا شایسته باشد.

راه‌نما: آیا این سند تنها برای سیستم رسمی آموزشی کشور و معلمان تدوین شده و یا سهمی هم برای متولیان فرهنگی و تشکل‌های دانش‌آموزی مانند اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان در آن دیده‌ شده است؟

سند تحول بنیادین، یک سند سیاست کلی برای تمام برنامه‌ریزان نظام تعلیم و تربیت و حتی پشتیبانان آن است. در واقع این سند، تکالیف و وظایفی را برای دولت، نهادهای خارج از مجموعه دولت که نهادهای عمومی و نهادهای مردمی می‌باشند نیز تعیین می‌کند؛ مانند خانواده‌ها و مجموعه‌های آموزشی و فرهنگی. برای مثال در سند تحول آمده است که ما باید معلم‌ها را تربیت کنیم، وظیفه تربیت معلمان بر دوش دولت است. دولت وظیفه دارد دانشگاه فرهنگیان تأسیس کرده و همان‌طور که در سند تحول و سند علمی کشور آمده است، معلمان باید جزو پژوهش‌گران باشند. مسئله رتبه‌بندی معلمان هم از کارهایی است که مجلس و دولت باید آن‌ را به درستی اجرا کنند تا معلم شایسته و در تراز بالا تربیت شود.

راه‌نما: به نظر شما در حال حاضر این اتفاق رخ می‌دهد؟

یکی از اعضا و ارکان دخیل در تربیت فرزندان، خانواده است؛ هم‌چنین رسانه‌های جمعی در تربیت آن‌ها تأثیر دارند.

دانش‌آموز ما تنها از مدرسه و معلمش پیام دریافت نمی‌کند، بلکه از طریق ارتباط با تلویزیون، رادیو، روزنامه، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی نیز پیام‌هایی را دریافت می‌کند. باید برای آن‌ها هم وظایفی معین شود و حرکتی صورت بگیرد. یک عضو مهم دیگر هم مجموعه آموزش‌وپرورش است؛ زمانی که آموزش‌وپرورش را مجموعه می‌خوانیم یعنی معلم، مدیران آموزشی، مدیران اجرایی و خود دانش‌آموزان را در بر می‌گیرد. تعریف تربیت در سند تحول این است که اولاً تربیت یک امر تزریقی نیست، بلکه یک جوشش باطنی است که خود متربی آن را انتخاب می‌کند. پس توانایی دارد با شناخت محیط و شرایط خود، موقعیت را تشخیص دهد و نسبت به بهبود موقعیتش اقدام کند. این امر به این معنی است که دانش‌آموز باید جوشان باشد.

هم‌چنین تشکل‌های دانش‌آموزی، تشکل‌های معلمان، تشکل‌های صنفی و تشکل‌های علمی، می‌توانند در چهارچوب این سند، هرکدام باری را برداشته و برای موفقیت آن حرکت و تلاش کنند؛ مانند انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان. زمانی که این تشکل‌ها بتوانند با یکدیگر و با اجتماع در ارتباط باشند، می‌توانند در تمام فعالیت‌های اجتماعی با مشارکت یکدیگر، نوعی تربیت اجتماعی را برای دانش‌آموزان رقم بزنند.

سند تحول بنیادین این قابلیت را دارد که از بچه‌ها در تمام موارد پشتیبانی کند، اما قابلیت معنایش این نیست که همه این‌ها در حال حاضر به فعلیت رسیده باشد، بلکه باید تمام تلاشمان را انجام دهیم تا به فعلیت تام برسیم.

البته این نکته قابل ذکر است که سند هم قابلیت دارد و هم مقبولیت؛ زیرا در حال حاضر صاحب‌نظران، سند را سند مقبولی می‌دانند که سندی قانونی و مشروع است و از نهادی رسمی مورد تأیید واقع ‌شده است. ما برای رسیدن به فعلیت تام نیاز به زمان داریم و باید از موانع بسیاری عبوری کنیم.

راه‌نما: هم‌اکنون مبتنی بر سند تحول، تغییر در کتب درسی آغاز شده است. آیا برای تحقق سند و اهداف آن تنها تغییر کتب درسی کفایت می‌کند و یا تغییر در مدل‌های آموزشی و برنامه‌های تربیتی نیز لازم است؟

هیچ چیزی به‌تنهایی کفایت نخواهد کرد و ما نمی‌توانیم بگوییم که این برنامه به تنهایی کفایت می‌کند. آموزش‌وپرورش دارای چندین مؤلفه است که یکی از مؤلفات جدی آموزش‌وپرورش معلم است؛ معلم هسته مرکزی دستگاه تعلیم و تربیت است و اگر شما معلم را از مدرسه و استاد را از دانشگاه بگیرید، مدرسه و دانشگاه می‌شود پارک، پارک علمی!پس معلم یک رکن است.

برنامه درسی (که بخشی از آن در کتاب درسی تجلی می‌کند)، فضا و تجهیزات مدرسه نیز خودشان یک رکن هستند. روابط و مقررات حاکم بر نظام آموزشی یکی از نکات مهم است، در واقع اگر روابط و مقررات درست تنظیم شده باشد، به‌گونه‌ای در تربیت اثر می‌گذارد و اگر نادرست تنظیم شده باشد، به‌گونه‌ای دیگر؛ برای مثال، زمانی که دانش‌آموزی دیر به مدرسه می‌رسد و ما او را به کلاس راه نمی‌دهیم، در واقع کمک کرده‌ایم تا او به هدفش که محروم کردن خود از برخی ساعات مدرسه است برسد، به‌دور از فکر کردن به تبعات آن.

باید توجه داشت که یکی از مؤلفه‌های مهم برنامه درسی، کتاب است؛ کتاب درسی سهم بزرگی در تربیت دارد. کتاب درسی باید ناظر به نیازها، مقتضیات و مسئله‌های عمومی کشور از تمام لحاظ باشد؛ از لحاظ علمی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… . ضمن این‌که آن نیازها را جواب می‌دهد، باید به لحاظ کارشناسی منطبق با نظر کارشناسی باشد. پس از یک‌طرف نیازها را جواب بدهد، از طرف دیگر هم ناظر به نظرات کارشناسی باشد؛ یعنی یک مطلب فرهنگی با دید کارشناسی تنظیم کند. از دیگر سو نیز باید با سلایق و میل دانش‌آموز هم موافق باشد، این کتاب درسی را باید معلمی تدریس کند که توانمند باشد و قوانین، فضا و تجهیزات‌ لازم را نیز در اختیار داشته باشد.

و البته در پاسخ به سؤال شما که فرمودید آیا این کتاب‌های جدید که تولید شده است به‌تنهایی کفایت می‌کند، باید بگویم خیر، اما این کتاب‌های جدید ناظر به نیازها است.

در حال حاضر دانش‌آموزان درصد قابل توجهی از وقتشان را در فضای دوم یعنی فضای مجازی می‌گذرانند. این فضای دوم دارای ویژگی‌هایی است. زمانی که کسی قرار است وارد این فضا شود، باید این فضا را بشناسد و قاعده بازی را بلد باشد. پس شناخت این مسائل یک نیاز است و کارشناس‌ها این نیاز را تأیید می‌کنند. خود دانش‌آموزان نیز نسبت به این موضوع علاقه دارند و ما باید یک محتوایی را تولید کنیم که بتواند این نیازها را با این سلایق پاسخ دهد. البته این حرکت به‌تنهایی فایده‌ای ندارد؛ زیرا زمانی که ما از بچه‌ها می‌خواهیم که فلان کار را انجام ندهند، باید یک جایگزینی برای آن داشته باشیم. در واقع ما در کتاب‌های جدید قصد داریم به دانش‌آموز آموزش دهیم تا بتواند از بین خوب و بدهایی که در اطرافش وجود دارد تصمیم بگیرد و یاد بگیرد که همه‌چیز را با ظاهرش قضاوت نکند.

راه‌نما: یکی از نکاتی که در سند تحول هنوز مبهم است، نقش تفاوت‌های جنسیتی در محتوا و برنامه‌های آموزشی است. مجموعه اتحادیه در سندی پژوهشی به نام الگوی تعالی دختران، در حال کار بر روی این موضوع است. در این راستا شما چه چشم‌اندازی دارید؟

لطفاً از این پاسخ من برداشت سیاسی و اجتماعی منفی نشود. ما در هویت واحد انسانی، دختر و پسر را با هم مشترک می‌دانیم و خطابات قرآنی خطابات «یا ایها الذین آمنوا» است. آیات قرآن برای همه انسان‌ها است و این نکته قابل ‌ذکر است که یک قرآن زنانه و یک قرآن مردانه نداریم.

 لذا ما برنامه درسی‌مان مردانه – زنانه نیست، اما داخل همین قرآن واحد یک اختصاصاتی داریم به خانم‌ها، مثلاً در برخی آیات آنجا خطاب با «ایها النساء» آمده است که مستقیماً بانوان مورد خطاب پروردگار قرار گرفتند. در برنامه درسی نیز ما معتقدیم که در بعضی بخش‌ها مستقیماً باید بگوییم تو، توی پسر یا توی دختر. یعنی سند به این ویژگی‌های اختصاصی قائل است. اما در کلان برنامه درسی، برنامه تربیتی دختر و پسر با هم یکسان است. اما یک اختصاصاتی داریم که سعی کرده‌ایم آن ویژگی‌هایی که برای تعالی پسران یا برای تعالی دختران است را پررنگ کنیم، در واقع طوری رفتار کنیم که مخاطب ما مشخص باشد. اسلام می‌گوید زن و مرد هر دو باهم در خلقت مساوی هستند و هر دو تکمیل‌کننده یکدیگرند و به هم نیاز دارند. در تقسیم اجتماعی در شبکه حیات انسان‌ها یک نفر زن است و یکی مرد؛ اگر زن و مرد در شبکه حیات نباشند، اصلاً ادامه نسل اتفاق نمی‌افتد. لذا هرکدام هم ویژگی‌های خاص خودشان را دارند؛ زن‌ها و مردان در ظرایف، توانایی‌ها، محدودیت‌ها و قدرتشان با یکدیگر متفاوت هستند؛ اما همین تفاوت‌ها در کنار یکدیگر جامعه را تکمیل می‌کنند. از آن‌طرف ما به تفکیک جنسیتی در مدرسه معتقد هستیم و مدرسه مختلط نداریم، مگر در برخی موارد خاص مانند مناطق روستایی که تعداد دانش‌آموزان کم است. البته تفکیک جنسیتی به معنای تبعیض جنسیتی نیست؛ از آن‌طرف جامعه ایمانی را یک پیکره واحد می‌دانیم اما در عین حال، آحاد مؤمنین هرکدام یک وظایفی دارند که باید نسبت به انجام وظایفشان حق ‌و حقوقی را که دارند، دریافت کنند.

راه‌نما: وضعیت کلی فعالیت‌های اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان در کشور و در فضای تربیتی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بنده از بنیان‌گذاران اتحادیه بودم؛ زمانی که نخستین گروه اتحادیه در سال ۵۸ در محضر امام تشکیل شد، بنده دانش‌آموز بودم و به این‌گونه انجمن‌ها علاقه عاطفی دارم؛ به‌ویژه به انجمن‌های اسلامی.

اعتقاد دارم که بچه‌ها در چنین عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و انقلابی بار می‌آیند؛ ما باید فرصت حضور بچه‌ها را در اتحادیه انجمن‌های اسلامی، بسیج دانش‌آموزی و تشکل‌های دانش‌آموزی فراهم کنیم تا تجربه کسب کرده و آزاداندیشی، تحمل دیگران و انقلابی عمل کردن را در یاد بگیرند و بدون مماشات با حقایق مواجه شوند. دانش‌آموزان ‌باید در اخلاق و رعایت حدود شرعی مراقبت کنند، یعنی این موضوعات را هم در جوانی تمرین کنند و پایه‌هایش را مستحکم نمایند.

دکمه بازگشت به بالا