خار های بی هویت

علی صادقی‌سرشت (دانشجوی دکترای روان‌شناسی)

بندبازها را هل ندهید (۴)                                            

همان‌گونه که در شمارۀ قبل وعده شد، در این شماره دربارۀ ادامۀ بحث عزت نفس نوجوان و نیز بحث هویت و ارتباط آن با بحث عزت نفس، بحث می‌کنیم و برخی نکات لازم را اشاره می‌کنیم.

بیان شد که نوجوانی «تولد دوم» است و درک مقتضیات این تولد از سوی والدین و مربیان، زمینۀ برقراری رابطۀ سازنده‌تر آنها با نوجوان را فراهم می‌سازد. اقتضای این تولد، شکل‌گیری هویت است و پاسخ به سؤال‌های مهم زندگی؛ یعنی «من کیستم؟»، «چه چیزی برای من ارزش دارد؟» و «در چه مسیری از مسیرهای زندگی می‌خواهم حرکت کنم؟». هویت‌یابی یعنی پاسخ‌یابی درست دربارۀ سؤال‌های اصلی زندگی. در این میان، تردید درباره ارزش‌ها،‌ برنامه‌ها و اولویت‌ها، اقتضای «هویت‌یابی» در نوجوانی است. بنابراین، والدین نباید از این حالات نوجوان به صورت افراطی و بی‌مورد، نگران شوند؛ بلکه باید با دادن اطلاعات مناسب و به موقع، به او فرصت انتخاب‌های واقعی از بین انتخاب‌های درست و امن بدهند. تقویت احساس اعتماد به نفس و احساس عزت نفس در او، از مهم‌ترین مقدمات روانی برای شکل‌گیری هویت سالم در آنها می‌باشد.

عزت نفس بالا سبب می‌شود که نوجوان سازگار،‌ معاشرتی‌ و وظیفه‌شناس‌ شود. از سویی، عزت نفس پایین سبب مشکلات سازگاری می‌شود.

عزت‌نفس کُش‌ها

والدینی که عیب‌جو هستند، اهل توهین و سرزنشِ وقت و بی‌وقت نوجوان خود هستند، از روش‌های قوی‌ای برای کشتن عزت نفس نوجوان خود استفاده می‌برند! همچنین دادن بازخوردهای منفی دربارۀ فعالیت‌‌های یک نوجوان از سوی مربیان و والدین، عزت نفس نوجوان را پایین می‌آورد و سبب می‌شود او به توانایی‌های خود به دیدۀ تردید نگاه کند و حتی گاهی، کار تا جایی پیش رود که احساس بی‌لیاقتی و نداشتن عزت کند.

هشدار!

نوجوانانی که بر اثر موارد مطرح در پاراگراف قبل، عزت‌ نفس‌شان لگدمال شود، دو دسته می‌شوند: یک دسته نوجوانانی هستند که تبدیل به افرادی افسرده، سرخورده، منزوی و گوشه‌گیر می‌شوند و دستۀ دوم که از جهت شخصیتی جرأت‌ورزی بالاتری دارند، برای جبران ضعف خود، یعنی تأیید گرفتن از دیگران جهت بازسازی عزت نفس از دست رفته، به صورت افراطی به سمت همسالان می‌روند و دیگر ارتباط قلبی‌شان با والدین و مربیان خود را کمتر و کمتر می‌‌کنند و اینجاست که معمولاً عاملی خطرناک تحت عنوان دوست‌های نامناسب و روابط منجر به بزه و نابسمانی روانی مطرح می‌شود. در این موارد، دخترها به سبب قوی‌تر بودن نیازهای عاطفی، در معرض آسیب‌ها و خطرات بیشتری قرار دارند.

انواع هویت

در شکل‌گیری هویت، دو ملاک وجود دارد: ۱٫ جستجوگری، ۲٫ احساس تعهد.

روان‌شناسان، از ترکیب این دو ملاک، چهار هویت متفاوت را برای نوجوانان در نظر گرفته‌اند:

  1. کسب هویت: نوجوانانی که بعد از یک دوره جستجوگری در مورد سؤال‌های مهم هویت، به پاسخ رسیده‌اند و سپس احساس تعهد نسبت به ارزش‌ها، عقاید و هدف‌ها پیدا کرده‌اند، در حقیقت نوجوانانی هستند که هویت خود را به دست آورده‌اند. آنها از قبل، گزینه‌های ارزشی مختلف را از طریق مطالعه و مشاوره بررسی کرده‌اند و به سرانجام و پیامدهای رشتۀ ارزش‌ها و اهداف مختلف اندیشیده‌اند. سپس نقشه راه عقاید و اهداف خود را یافته‌اند و نسبت به آن تعهد (انگیزۀ جدی برای عمل) یافته‌اند. آنها «راه خود را پیدا کرده‌اند» و گذشت زمان به این راحتی‌ها آنها را در اهداف‌شان مردد نمی‌کند. اگر می‌خواهید بدانید نوجوانی هویت خود را یافته است یا خیر، کافی است در مورد انتخاب‌هایش از او بپرسید. بپرسید که اگر شرایط تغییر کند، چقدر حاضر است از اهداف، ارزش‌ها و مسیر شغلی که در راستای رسیدن به آنها انتخاب کرده است، دست بکشد؟ اگر نوجوانی باشد که هویت خود را یافته است، خواهد گفت: «من مدت زیادی برای رسیدن به این فکر، تحقیق و تلاش کرده‌ام و اطمینان پیدا کرده‌ام که این راه برای من مناسب است؛ نمی‌توانم به این راحتی از آنچه به دست آورده‌ام دست بکشم، مگر واقعاً متقاعد شوم که راهِ بهتری فرا روی من است که با توجه به تحقیق به عمل آمده، بعید می‌دانم».
  2. وقفۀ هویت: نوجوانانی را شامل می‌شود که در مورد سؤال‌های مهم هویت، جستجوگری انجام داده‌اند؛ اما هنوز به پاسخ‌هایی که به آن اعتماد کنند، نرسیده‌اند و بنابراین هیچ احساس تعهدی ندارند و انگیزه‌ای برای پیگیری آنچه فعلاً به دست آورده‌اند، ندارند. در حقیقت این نوجوانان، هنوز احساس تعهد واقعی ندارند و از این رو، در واقع حالت تأخیری یا تعویقی در هویت خود دارند. آنها هنوز در جریان جستجوگری هستند و مدام این شاخه و آن شاخه را تجربه می‌کنند تا شاید گمشدۀ خود را پیدا کنند. مثلاً وقتی از نوجوانی دربارۀ بخش مذهبی هویت او سؤال پرسیده شود و پاسخ دهد که «من هنوز به نتیجه نرسیده‌ام. مثلاً نمی‌توانم بفهمم که چگونه می‌توان به معاد باور داشت، یا چگونه خدایی هست، یا…» این حالت نشان می‌دهد که او از جهت هویتی، از نوع «وقفۀ هویت» است.
  3. ضبط هویت: نوجوانانی را در برمی‌گیرد که بدون آنکه در مورد سؤال‌های مهم هویت، جستجوگری کنند، نسبت به یک سری ارزش‌ها و عقاید و اهداف تحمیل شده بر آنها، احساس تعهد دارند و گویی هویت‌شان محصول تلاش خودشان نیست؛ بلکه کالایی وارداتی است. چنین نوجوانانی از کسانی که در جامعه نسبت به آنها قدرتی دارند -که معمولاً شامل والدین، مربیان، معشوقه و… می‎شود- یک هویت تحمیل شده را می‌پذیرند. وقتی از این نوجوانان دربارۀ مسئله‌ای هویتی سؤال شود که آیا در این باره تا به حال بازنگری و تفکر کرده است یا نه،‌ معمولاً پاسخ می‌دهند که «خیر! ما خانوادگی دربارۀ این مسائل کاملاً اتفاق نظر داریم و نیازی به فکر و بررسی نبوده است».
  4. پراکندگی هویت: در مورد نوجوانانی است که بی‌خیال عالمند! یعنی نه به دنبال جستجوی پاسخ سؤال‌های اصلی هویت گشته‌اند و نه نسبت به چیزی احساس تعهد دارند. این نوجوانان، جهت‌گیری روشنی در زندگی ندارند. آنها معمولاً این کارها را بسیار طاقت‌فرسا و تهدید کننده می‌دانند. معمولاً وقتی سؤال‌های مربوط به هویت، مثل نظر او دربارۀ «نقش‌های جنسیتی» پرسیده می‌شود، می‌گویند «نمی‌دونم! برام مهم هم نیست؛ می‌تونم هر نظری داشته باشم یا اصلاً بی‌نظر باشیم».

حال که با چهار نوع هویت آشنا شدیم، توجه به چند نکته زیر مفید می‌باشد:

* در فرایند شکل‌گیری هویت، برخی نوجوانان در یک نوع هویت، باقی می‌مانند؛ اما برخی دیگر، تغییر وضعیت در بین این انواع هویت می‌دهند.

* شکل‌گیری هویت یک فرد، جهت‌گیری فرد را در جنبه‌های مختلف اقتصادی، علمی، هنری، اجتماعی، سیاسی و مذهبی شکل‌ می‌دهد.

* مسیر طی کردن هویت‌ها به این گونه است که بیشتر نوجوانان در اواسط نوجوانی و نیز ۲۰ تا ۳۰ سالگی، از حالت‌های پایین‌تر هویت (پراکندگی هویت و ضبط هویت) به وضعیت بالاتر (وقفه هویت و نهایتاً کسب هویت) تغییر می‌کنند؛ اما برخی هم هستند که در جهت معکوس پیش می‌روند.

* برای رسیدن به هویت پخته، مرحلۀ وقفۀ هویت و نیز کسب هویت، مراحل مطمئن‌تری از دو مرحلۀ ضبط هویت و پراکندگی هویت هستند. مرحلۀ ضبط هویت نیز در خطر فروپاشی قرار دارد؛ زیرا از درون خود فرد، نجوشیده است و با هجمۀ شبهات مختلف و عمق گرفتن شبهات، در معرض فروپاشی قرار می‌گیرد.

* یکی از مسائل بسیار مهم و اساسی در شکل‌گیری هویت، کسب و گردآوری اطلاعات است. والدین گرامی و مربیان محترم باید ضمن آنکه انواع اطلاعات لازم و ضروری را جهت شکل‌گیری پایه‌های هویت در اختیار نوجوان می‌گذارند، از هرگونه تحمیل رأی به او خودداری کنند؛ ولی نهایت تلاش خود را بکنند که اطلاعات سالم و گسترده به او بدهند و راه و رسم ارزیابی دقیق و نقادانه اطلاعات را به او بیاموزند.

* نوجوانی که کسب هویت کند، عزت نفس بالاتری دارد. چرا که حس می‌کند بر زندگی خود، کنترل دارد و می‌داند چه می‌خواهد بکند و هدفش از مدرسه رفتن یا کار کردن، گرایش‌های اخلاقی، سیاسی و… چیست.

* استعدادیابی نوجوانان، در شکل‌گیری موفق‌تر و پخته‌تر هویت آنان می‌تواند کمک شایانی نماید. از مطالعه و مشاورین متخصص در این باره می‌‌توان کمک گرفت.

* والدین عزیز و مربیان محترم! ضمن آنکه دغدغۀ شکل‌گیری ارزش‌ها و انتقال هویت اسلامی به فرزندان خود دارید -که باید هم داشته باشید- اما مراقب باشید که فرزندتان، دچار ضبط هویت نشود و به این ارزش‌ها به صورت کسب هویت برسد. اگر به صورت ضبط هویت به این مسائل هویتی در ارزش‌ها و اهداف برسد، روش شناختی آنها متعصبانه خواهد شد و این یعنی کسب ارزش‌ها و عقاید والدین، بدون ارزیابی سنجیده. این حالت هم شکننده است و هم ممکن است او را به صورت فردی صرفاً شوری و نه شعوری، تبدیل کند. لذا باید ذهن او را از اندیشۀ سالم سیراب کنید تا به صورت کسب هویت، به ارزش‌ها برسد؛ نه ضبط هویت.

رابطه شغل، تحصیلات و هویت

بین اینکه نوجوانان در چه وضعیتی از چهار حالت هویت باشد و نیز، ادامۀ تحصیل یا عدم ادامۀ تحصیل او و همچنین شغل او، رابطه وجود دارد. در نوجوانان دبیرستانی -که به دانشگاه ورود پیدا می‌کنند- ورود به دانشگاه مساوی است با نشستن سر سفرۀ انتخاب‌های وسیع‌تر و داشتن موقعیت‌های شغلی‌ متنوع‌تر و امکان انتخاب‌ سبک‌های زندگی گوناگون‌تر. از این رو دانشجویان در مقایسه با زمانی که در دبیرستان بوده‌اند، بیش از پیش به تنظیم هویت خود نزدیک می‌شوند. آنها در دانشگاه تجربیات زیادی برای انتخاب نهایی هویت خود، به دست آورده‌اند.

در این میان، نوجوانانی هستند که بعد از دبیرستان و یا حتی بین دبیرستان، درس را رها کرده و به سراغ کار می‌روند. آنها در حقیقت زودتر به سؤالا‌ت هویتی خود پاسخ نهایی را می‌دهند و در مورد هویت‌شان تصمیم‌گیری می‌کنند.

در این بین، برخی نوجوانان هستند که نه تحصیلات را ادامه می‌دهند و نه کاری را برای خود دست و پا می‌کنند. آنها در معرض خطر پراکندگی هویت قرار دارند.

انشاء الله در شمارۀ بعد، با برخی عوامل که بر تشکیل هویت، تأثیرگذار هستند و همچنین، با برخی راهکارهایِ عملیِ یاری رساندن به نوجوانان برای کسب هویت و رسیدن به هویت پخته، آشنا می‌شویم.

دکمه بازگشت به بالا