خاطرات احمد احمد
به کوشش: محسن کاظمی
ناشر: سورۀ مهر
انقلاب اسلامی ایران، مرهون مجاهدتها و تلاشهای انسانهای بیشماری است که سکوت شامگاهی را با خروش و بانگ ظلم ستیز خود، شکستند و با خون خود، خواب مستانه را از چشمان نظام شاهنشاهی ربودند.
کتاب «خاطرات احمد احمد» خاطرات یکی از مبارزان، در دورۀ پهلوی دوم است که به دلیل نوع مبارزاتش، با گروههای مبارز بسیاری، همکاری و فعالیت داشته و به سبب آن، چندین بار دستگیر، شکنجه و زندانی شده است. وی در آخرین برخورد با مأموران ساواک از ناحیه پا تیر خورد و مصدوم و معلول شد.
این کتاب، زندگی کسی را در برمیگیرد که در جایگاه معلمی و در خانوادهای آشنا با مسائل سیاسی، زندگی میکرد. روایت وی، مملو است از خاطرات تلخ و شیرین کسانی که برای رسیدن به فجر، بهایی سنگین پرداختند و البته از مدعیانی که در نیمۀ راه تغییر جهت دادند.
کار نگارش این کتاب که چهار سال به طول انجامید، با مصاحبههای طولانی مدت احمد احمد، در تابستان ۱۳۷۶ آغاز شد. احمد احمد بیش از هفتاد ساعت مصاحبه کرد و محسن کاظمی، بیش از دو سال وقت گذاشت تا ما حصلش این کتاب شد.
خاطرات احمد احمد در نُه بخش و با موضوعاتی، مانند دوران کودکی و اوضاع خانوادگی، تحصیلات ابتدایی و متوسطه، آشنایی با اندیشه حضرت امام خمینی(ره)، عضویت در انجمن ضد بهائیت، فعالیت در حزب ملل اسلامی، دوران دستگیری و زندان قزل قلعه و شکنجههای مرگبار، ازدواج و دستگیری مجدد، ارتباط با شهید اندرزگو و درگیری با ساواک، دوران انقلاب و تظاهرات مردمی و آزادی، جنگ تحمیلی و حضور در جبهه، نوشته و تنظیم شده است.
در پایان کتاب، اسناد و عکسهای قابل توجهی از احمد احمد و بازتاب چاپهای گذشتۀ کتاب او در میان خوانندگان، آورده شده است. این کتاب بارها تجدید چاپ شده و مورد استقبال بسیاری قرار گرفته است.
بریدهای از متن:
دوم فروردین سال ۱۳۴۲ به مناسبت سالروز شهادت امام صادق (ع)، حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی مراسم سوگواری در مدرسۀ فیضیه برگزار کردند که مورد تهاجم کماندوها و مأمورین رژیم شاه قرار گرفت. در نتیجۀ این حمله، تعدادی از طلاب، شهید و مجروح شدند. این فاجعه موجب تأسف قاطبۀ مردم ایران، به خصوص علما و روحانیون شد. علما و مراجع عظام، بازاریان، اصناف، جمعیتها و گروههای اسلامی، در حمایت از حوزۀ علمیۀ قم و محکوم کردن اقدام تروریستی رژیم، اطلاعیهها و اعلامیههایی صادر کردند.