گفتوگو با حجت الاسلام و المسلمین قاسمینیا، معاون سازمان نهضت سوادآموزی استان قم
اشاره
هفتم دی ماه، سالروز تأسیس نهضت سوادآموزی، به فرمان امام خمینی(ره) است. نهضت سوادآموزی یکی از نهادهای پر ثمر انقلابی است که با دغدغههای انقلابی و نگاه جهادی بنیانگذاری شد. در طول دوران جمهوری اسلامی، فراز و فرودهایی را در تشکیلات انقلابی خود شاهد بود که تجربههای ارزندهای برای تشکلهای همسو به ارمغان دارد. آنچه در ادامه میآید، گفتوگویی است با حجتالاسلام قاسمینیا، معاون سازمان نهضت سوادآموزی آموزش و پرورش استان قم، درباره فعالیتهای تشکیلاتی این نهاد ارزشمند.
نهضت سوادآموزی چگونه به وجود آمد؟
تقریباً یازده ماه از پیروزی انقلاب اسلامی بیشتر نگذشته بود که به فرمان امام بزرگوار، در هفتم دی سال ۱۳۵۸ نهضت سوادآموزی تشکیل شد. امام در آن پیام تاریخی خود برای تأسیس نهضت سوادآموزی، فرمان «آموزش برای همه» را دادند. سازمانهای بینالمللی، بعد ده سال در سال ۱۳۶۸ شعار آموزش برای همه را دادند؛ اما امام بزرگوار در پیام تاریخیشان برای تشکیل نهضت سوادآموزی، در قسمتی از آن فرمودند که از جمله حوائج اولیه برای هر ملتی، در ردیف بهداشت و مسکن، بلکه مهمتر از آنها، آموزش برای همگان است. این هم از ژرفاندیشیها و آیندهنگریهای امام عزیز و بزرگوارما است. البته ناگفته نماند گزارش و پیگیری اولیه این مسئله، توسط شهیدان باهنر، رجایی و بهشتی، از وضعیت بی سوادان کشور مطرح میشود، که امام بعد از چند روز این فرمان را صادر میکنند.
ساختار نهضت سوادۀموزی چه تحولاتی داشته است؟
در ابتدا مانند سایر نهادهای انقلاب فعالیت خود را شروع کرد. جوانان و دانشجویان دغدغهمند هم در نهضت و هم جهاد سازندگی، مشترکاً هر وظیفهای را میدیدند، برعهده میگرفتند و به دنبال انجام آن میرفتند. تا سال ۱۳۶۳ که مجلس شورای اسلامی، اساسنامۀ نهضت سوادآموزی را تصویب کرد، فعالیتهای نهضت مدونتر و اداریتر شد. تا سال ۱۳۸۰ که بحثی پیرامون ادغام نهضت سوادآموزی و آموزش وپرورش به وجود آمد. شورای عالی انقلاب فرهنگی در مقابل این مسئله مقاومت میکرد. دلیلشان هم این بود که فعالیتهای نهضت کمرنگ خواهد شد؛ اما نهایتاً در اردیبهشت ۱۳۹۰، بنا بر مصوبۀ هیئت وزیران، به عنوان یکی از معاونتهای آموزش و پرورش در آن ادغام شد.
در حال حاضر وضعیت بیسوادی در کشور چگونه است؟
طبق آمار سال ۱۳۹۰، در گروه سنی ۶ سال و بالاتر نُه میلیون و هفتصد هزار نفر بیسواد مطلق در کشور و تعداد ده میلیون نفر کم سواد در حد دورۀ ابتدایی وجود دارد.
سیستم اولیۀ نهضت سوادآموزی، بر اساس وظیفه- مسئولیت بود. تا اینکه در مجلس اساسنامۀ نهضت مدون شد. چقدر آن فضا الآن هم جریان دارد؟
بله! ابتدای انقلاب، نیرویهای انقلابی به صورت خودجوش، به سمت فعالیتهای جهادی رفتند و بر اساس وظیفه، مسئولیتها را برعهده میگرفتند. حتی در ابتدا برخی افراد بین نهضت و جهاد سازندگی یکی بودند. البته بعد از تصویب اساسنامه مقداری برنامهها مدونتر شد، ولی از آن فضای اولیه فاصلههایی ایجاد شد. البته با تغییراتی که الآن در نهضت صورت گرفته، خیلی از آن فضا فاصله ایجاد شده است. ولی عزیزانی که در نهضت فعالیت میکنند، نسبت به سایر معاونتهای آموزش و پرورش، از روحیۀ جهادی و انقلابی بیشتری برخوردارند. البته به بیشتر از این هم نیاز داریم.
به نظر شما برای احیای روحیۀ انقلابی و استمرار آن در برنامههای گوناگون، چه راهکارهایی وجود دارد؟
به نظر من، نه تنها در نهضت سوادآموزی، بلکه در تمام اموری که بر اساس روحیۀ انقلابیگری ایجاد شده است -و تأکید مقام معظم رهبری هم بر حفظ همین روحیه است- برگشت به نظرات و فرامین امام خمینی مطرح است. امام پیرامون نهضت، کلمۀ بسیج را به کار بردند، کلمۀ جهادی را به کار بردند، کلمۀ خودجوش را به کار برند. اصلاً کلمۀ نهضت، یعنی خودجوش و برخاسته از خود مردمی که دغدغه داشته باشند و برای این کار حرکت کنند و از پا نایستند و توقف هم نداشته باشند.
چقدر ساختار نهضت تلاش کرده است ساختار خود را با اهداف اولیه هماهنگ نگه دارد؟
یکی از آفتهایی که ساختار سازمانی دارد، این است که خودش را دیر با کارهای جهادی و انقلابی وفق میدهد. نمونۀ این مسئله را در جهاد سازندگی به صورت کامل میبینیم. زمانی که جهاد سازندگی بود، حجم فعالیتهای جهادی و کارهای انجام شده، ملموس بود. تا اینکه با سازمان کشاورزی ادغام شد و الآن هم فعالیتهای جهاد کشاورزی را میبینیم. در نهضت سوادآموزی هم یک سری از همین اتفاقات افتاد. اگر آن روحیۀ سالهای اول نهضت سوادآموزی بود یا اگر همین الآن این روحیه تقویت شود، مطمئناً توفیقات بیشتری به دست میآوریم. کارهای تشکیلاتی، گرفتار بوروکراسی اداری میشود و ناگزیر از مأموریتهای خود عقب میافتد.کارها باید کم واسطه باشند. امام در پیامی که برای نهضت میدهند، بیان میکنند که باید از «قرطاس بازی» در این موضوع جلوگیری شود. امام یکی دو بار از این لفظ استفاده کردهاند که یک مورد آن در کار نهضت سوادآموزی بوده است. این مسئله نه تنها در کار نهضت، بلکه در همۀ تشکیلات انقلابی، باید مورد توجه قرار گیرد.
البته یکی از مشکلاتی که نهضت در حرکت جهادی خود داشت، این بود که بحث میان بخشیاش با سایر نهادها، فعال نبود و این مسئله ضربههایی را به فعالیت نهضت سوادآموزی وارد کرد. یکی از مشکلات نهضت، دور شدن از بعد مردمی آن بود. تشکیلات کلاً این گونه است؛ هر چه ما بعد مردمیاش را حفظ کردیم، موفق شدیم. اگر بخواهیم موفقیت داشته باشیم، باید بعد مردمی را تقویت کنیم.
علاوه بر این، آفت مهم دیگری که اگر تشکیلات به آن توجه نداشته باشد، گرفتار آن میشود و در حرکت نهضت سوادآموزی مشاهده کردید، چیست؟
به نظر من یکی از مهمترین آفتهای تشکیلات و فعالیتهای انقلابی، روزمرگی و گذر زمان هست. اگر حرکتهای انقلابی درگیر فعالیتهای روزانۀ خودشان بشوند و اهدافشان در گذر زمان فراموش یا کمرنگ شود، آن توانی که باید مطابق اهداف هزینه کنند را از دست میدهند و این، شروع افول حرکت انقلابی در تشکیلات است.
در بعضی زمان ها لازم است فعالیت ها و ماموریت های جدیدی تعریف شود یا ماموریت ها باز تعریف شود.
ارتباط شما با اتحادیۀ انجمنهای اسلامی دانشآموزی چگونه است؟ چه ظرفیتهایی برای استفاده از توان اتحادیه در معاونت سوادآموزی وجود دارد؟
یکی از مهمترین گروههایی که در ریشه کنی بیسواد میتواند به سوادآموزی کمک کند، خود دانشآموزان هستند. اتحادیه هم مجموعهای منسجم از دانشآموزان با دغدغه است. از چند جهت میشود از این ظرفیت استفاده کرد. اول اینکه بچههای انجمن در شناسایی، معرفی و تشویق بیسوادان، چه پدر و مادر خود و چه بستگان، برای حضور در برنامههای نهضت سوادآموزی، کمک کنند. البته در این رابطه با اتحادیۀ استان قم همکاریهایی داشتهایم؛ ولی کافی نبوده است.
علاوه بر این، میتوان آموزش بیسوادانی که معرفی میشوند را خود دانشآموزان اتحادیه برعهده بگیرند و حتی قرارداد کاری و مالی نیز ببندیم؛ که نیاز به یک تفاهمنامۀ ملی دارد. در حال حاضر به دانشآموزی که یک بیسواد را آموزش بدهد و به مرحلهای برساند که در امتحانات نهضت موفق شود، مبلغ هفتصد هزار تومان و به خود فرد بیسواد، مبلغ یکصد و سی و نه هزار تومان پاداش پرداخت میشود. میتوانم بگویم که ما نه تنها از وجود اتحادیه، بلکه از وجود خود دانشآموزان، به معنای عامل در امر سوادآموزی کشور، نتوانستیم استفاده کنیم و واقعاً هم جای آن خالی است.