دانش‌آموزان، میزبان انجمن اسلامی

گفتگو با خانم موسوی(محمدرضا نظری)

 

نگاهی به مسألۀ دانش‌آموزان در انجمن اسلامی                                                         

خیلی ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید. اولین سؤالم را این‌گونه مطرح می‌کنم اصولا نگاه اتحادیه و بخشی که حضرتعالی در آن مشغول هستید به دانش‌آموز چگونه است و او را از چه قابی می­بینید؟

در واقع ما در تشکل بحث تربیت شدن را داریم نه تربیت کردن. این دو نگاه خیلی با هم متفاوت است. یعنی در این نگاه اتحادیه همراه و هادی دانش‌آموز است، نه این‌که نگاه از بالا به پایین و یا قصد تربیت آن‌ها را داشته باشد. من فکر می‌کنم در موضوع مبانی و نگاه به تشکل بر مبنای اندیشه اسلامی حرکت­های خوبی در اتحادیه شروع شده؛ مثلاً کاری که استاد حاج علی اکبری انتظار داشتند و مرکز قم در بحث منظومه انجام می­دهند، نوید خوبی برای آینده دارد. با نگاه به آینده کارهای مثبتی صورت گرفته است ولی هنوز ابهاماتی هست که فکر می‌کنم به تبیین بیشتری نیاز دارد.

حرف شما درست است اما آسیب‌هایی در این راستا وجود دارد؛ به عنوان مثال در بحث عضویابی و عضوگیری آسیب‌های زیادی وجود دارد، آیا این نکات مد نظر ستاد هست یا خیر؟

من فکر می‌کنم اصل مدل اتحادیه مطلوب است؛ یعنی تفکیکی که بین شبکه دانش‌آموزی و شبکه کادر و مربیان صورت گرفته است مطلوب است. در واقع بحثی که تحت عنوان مربی‌محوری و شبکه مربیان اتحادیه مطرح شده است، مدل مطلوبی است اما باید با دقت نظر بیشتری به مدل فعلی پرداخت.

در بحث عضوگیری و عضویابی در اتحادیه ضوابط و شرایطی وجود دارد که می‌تواند کامل‌تر هم باشد. اما ما برای تربیت نیروی آینده انقلاب اسلامی باید دنبال بهترین‌ها برویم که تحت عنوان زبده‌یابی از آن یاد می‌شود. حالا این که سازوکار کشف این زبدگان، نقش دانش‌آموزان، نقش مربیان و نقش کادر ما چیست همه این‌ها باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد.

اصلاً چه شد که در اتحادیه مسألۀ زبده ها مطرح شد و ضرورت این کار چیست؟ آیا فکر نمی‌کنید با این‌گونه خط‌کشی شانس رشد را از غیر زبده‌ها می‌گیریم؟

این مطلب که ما چرا باید سراغ زبده‌ها برویم یکی از نکاتش موضوع محدودیت منابع و امکانات است که کار جدی‌تر و بیشتری می‌طلبد؛ یعنی ما می‌گوییم چون منابع و امکانات موجود محدودند پس سراغ بهترین‌ها برویم. این به معنی آن نیست که ما بگوییم به بقیه کاری نداریم، بلکه نقطۀ تمرکز اصلی تشکیلات باید روی زبده‌ها باشد و در واقع آنها وظیفۀ نجات غریقی را ایفا کنند. یعنی بعد از این‌که در این راه ورود پیدا کردند موظف باشند که با بقیه دانش‌آموزان مرتبط بوده و نقش نجات غریقی برای بقیه داشته باشند.

همیشه مسألۀ محدودیت امکانات و کمبود بودجه در انجمن اسلامی وجود دارد آیا برای این کاری شده است؟

شاید مشکلات مالی آسیب نباشد بلکه یک فرصت باشد. فکر می‌کنم ما باید بر اساس دکترین لکۀ جوهری عمل کنیم؛ شما یک قطره جوهری که در آب می‌اندازید کم کم پخش می­شود و همۀ آب را می‌گیرد. شاید بگوییم این نکته به‌عنوان یک مبنای کاری برای ما مطرح باشد که به تعدادی از دانش‌آموزان زبده، نخبه و تأثیرگزار وصل شویم و آن‌ ‌ها موظف باشند بقیه دانش‌آموزان را پوشش دهند.

اگر زبده‌ها پوشش ندهند چه؟ سال‌های ۷۶-۷۹ بنده عضو انجمن اسلامی و مسئول انجمن اسلامی مدرسه بودم. چهار نفر بیشتر عضو نداشتیم. اصلاً برنامه‌ای به ما ارائه نمی‌شد. منظورم این است که گاهی اصلاً نوبت به زبده‌یابی و زبده‌پروری نمی‌رسد. 

البته ما فضا را محدود نمی‌کنیم؛ زمانی بحث بود که ساختار موجود را افزایش دهیم، یعنی نگوییم که مثلا دو نفر با خود مسئول انجمن سه نفر انجمنی داریم بلکه باید مسئولیت‌ها را به‌گونه‌ای تقسیم کنیم که جا برای دانش‌آموزان بیشتری حتی در هیئت مرکزی مدرسه باشد. زبده‌یابی به این معنا که اگر ما یک حلقه اصلی را در نظر بگیریم، مثلاً فرض کنید همان چهار پنج نفر مدرسه بتوانند به‌صورت خوشه‌ایی عمل کنند، موفق خواهد بود. اما سازوکارها باید در همۀ ابعادش دقیق تعریف شده باشد. یعنی فرایند عضویابی باید کامل، دقیق و شامل همۀ ابعاد ارتباطی و مواجهه‌ایی باشد. اینکه نقش دانش‌آموز چه قدر است، نقش مربی چه قدر و نقش خود استان و شهرستان چه قدر؟ این‌ها باید مشخص شود تا دانش‌آموزان بتوانند مثلا با مدیران مدارس و آموزش و پرورش ارتباط بگیرند.

در اصل ما باید راه را هموار کنیم و این خود بچه‌ها هستند که در مدرسه باید فعالیت داشته باشند.

در حال حاضر چنین طرحی وجود دارد؟

این‌که الان فرایند دقیقی موجود باشد که بگوییم مسئول ما، معاون ما، کادر ما و… چه آموزش‌هایی باید ببیند و تحت چه سازوکاری باشد، هنوز آماده نیست اما گام‌های خوبی برداشته شده است؛ مثلاً امسال نقشه عملیاتی اهداف تربیتی که ما پیگیری می‌کنیم شفاف شده است.

من فکر می کنم مسألۀ مهمی وجود دارد که اتحادیه از آن غفلت کرده و آن مسألۀ فارغ التحصیلان است. آیا این اواخر در اتحادیه برای سامان دادن به فارغ التحصیلان و استفاده از آنها در انجمن ها طرحی وجود داشته یا نه؟

فارغ‌التحصیلان همیشه یکی از دغدغه‌های جدی اتحادیه بوده‌اند. تا آنجا که خبر دارم کارهای نصف و نیمه‌ایی هم انجام شده اما رها شده و به سرانجام نرسیده است. من این بحث را در دو سطح می‌بینم؛ یک سطح دانش‌آموزان نخبه و اثرگذار که تشکل باید ارتباطی ویژه با آن‌ها داشته باشد؛ باید نخبه‌ها را شناسایی و به عنوان کادر مربیان از آن‌ها استفاده نماید. سطح دیگر فضای عمومی در استان‌ها است که باید به‌صورت جدی پیگیری شود. البته در آمار و اطلاعات اخیر آمده است که در شبکه مربیان‌مان خیلی از فارغ‌التحصیلان را داریم و این برای ما یک فرصت محسوب می‌شود. یعنی ما یک سری مربی داریم که با تشکل و کار تشکیلاتی آشنا هستند، از بطن همین تشکل هم بیرون آمده‌اند. از طرف دیگر هم ما هر چه از این طرف خروجی‌های خوبی داشته باشیم – متناسب با تعاریف و آرمان‌ها – از این ناحیه خودمان تقویت می‌شویم.

من می خواهم به یک نکتۀ کلیدی اشاره کنم. آیا بچه‌های انجمن اسلامی صاحبان تشکل‌اند یا مجریان تشکل؟ من فکر می‌کنم هر کدام از این برداشت‌ها می‌تواند جریان انجمن را عوض کند. به نظر شما نقش دانش‌آموزان در انجمن اسلامی چیست؟

در اتحادیه انجمن‌های اسلامی، دانش‌آموزان صاحب تشکل هستند و تمام اتحادیه و سازوکارهای آن مثل ستاد و مربی و… نقش هماهنگی و هدایت دانش‌آموزان را دارد. صاحبان اصلی انجمن‌ها دانش‌آموزان هستند اما چون نمی‌توانند کار اجرایی در سطح بالا داشته باشند، نیرویی به نام کادر تعریف شده است تا تعادل برقرار شود. کادر نقش هماهنگی و هدایت دارد و دانش‌آموزان هم این هدایت را تحمیلی نمی‌بینند؛ دلیل دیگر برای این که دانش‌آموزان صاحبان تشکل هستند مسألۀ خود انگیختگی آن‌هاست. با این حال به نظر من این نکته در متن اتحادیه هنوز خوب جا نیفتاده است و این از نکاتی است که نماینده رهبری هم بارها به آن اشاره کرده‌اند؛ «کاری که دانش‌آموز می‌تواند انجام بدهد در ستاد و کادر حرام است انجام شود» و این یعنی وجود همان حس میزبانی برای دانش‌آموزان. این‌ها باید تعریف شود؛ اگر می‌گوییم حس میزبانی، باید ملاک‌ها، معیارها و شاخص‌هایش را مشخص کنیم و در ساختار، هدایت، هماهنگی و همه اتفاقاتی که در تشکل رقم می‌خورد به‌صورت جدی به آن پرداخته شود.

نگاه اصلی ما معطوف به دانش‌آموز است. همه در تلاش هستیم که به تقویت و اثرگذاری اجتماعی یک دانش‌آموز کمک کنیم. همه عضو تشکل هستیم و در تشکل همه به هم کمک می‌کنند تا به رشد برسند. چه بسا دانش‌آموز هم در رشد ما دخیل باشد؛ یعنی همین همراهی دانش‌آموز، قطعاً اثرات ویژه‌ای بر کادر و شبکه مربیان دارند.

با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

دکمه بازگشت به بالا