درختِ معلّم

محمد مجرّد

توجه به طبیعت پیرامونی                                                                                             

همۀ ما در طول زندگی خود درخت را از نزدیک لمس کرده، میوۀ آن را تناول کرده‌ایم و در ازای نعمتی که خداوند به ما ارزانی داشته، شکر کرده‌ایم؛ پس خیلی خوب می‌دانیم که میوۀ آن درخت، حاصل تکامل چندین سالۀ همۀ اجزای تشکیل دهندۀ این نعمت الهی است و خود آن میوه، به تنهایی به ثمر ننشسته است.

درخت، خود نمونۀ بارز یک تشکل است که هر کدام از اجزای آن با یک چیدمان بسیار دقیق و منظم در کنار یکدیگر وظیفۀ به ثمر نشاندن یک میوه را دارند. با اندکی دقت به وضوح می‌بینید که هیچ یک از اجزای درخت به تنهایی نمی‌تواند ثمر بدهد و به بار بنشیند. این همان اصل اولیه و بسیار مهم ایجاد یک تشکل و یا گروه است.

خداوند متعال برای هر یک از اجزای درخت، وظیفه‌ای قرار داده؛ ریشه وظیفۀ آب‌رسانی به تمام اجزا را بر عهده دارد، وظیفۀ برگ‌ها نور‌رسانی است، پوستۀ درخت از تنۀ آن حفاظت می‌کند و… . پس هدف اصلی از گردآوری یک تشکل و گروه، رسیدن به یک هدف ایده‌آل و مطلوب است. این هدف اصلی دارای یک سری زیر شاخه است که در ادامه به آن می‌پردازیم:

شکوفایی نقاط قوت و شناخت نقاط ضعف

تشکل، بستر مناسبی برای شناخت نقاط قوت و ضعف فردی است. هر کدام از افراد گروه برای پیدا کردن راه حل به یکدیگر کمک می‌کنند تا در مواقع ضروری و حیاتی دچار چالش بزرگ‌تری نشوند و مشکلات بیشتری را به بار نیاورند. هر چه انسان بهتر و بیشتر به شخصیت خود اشراف کامل داشته باشد، راحت‌تر می‌تواند در بحران‌ها و مشکلات خود را مدیریت کرده و سریع‌تر به خود مسلط گردد. البته نباید فراموش کرد که مهم‌ترین ثمرۀ بازیابی خود در وضعیت بحرانی، تصمیم‌گیری عاقلانه‌ می‌باشد. همچنین توانایی‌های افراد دیگر به امتحان گذاشته می‌شود و افراد گروه هم توانایی‌های خودشان را هر چه بهتر و بیشتر می‌شناسند و قابلیت‌های خود را شکوفا می‌کنند. اهمیت این کار از جنبۀ دیگری قابل بررسی است؛ شکوفایی و کشف نقاط قوت افراد موجب می‌شود تا در تجربیات بعدی توانایی‌های آنها روشن شود. در نتیجه با شناخت بیشتری می‌توانیم برای تقسیم وظایف، در فعالیت‌های بعدی روی افراد حساب کنیم.

انگیزۀ بیشتر و کنار آمدن با شکست‌های متمادی

انگیزۀ گروهی، تلاش جمعی و کنار آمدن هر چه بیشتر با بحران و شکست‌های متمادی، از دیگر برکات کار تشکیلاتی است؛ اگر در یک کار به صورت فردی شکست بخورید، ممکن است خیلی زودتر و راحت‌تر یأس و نا امیدی بر شما غلبه کند و شما را برای مدتی یا برای همیشه از آن کار بیزار کند. اما وقتی شما با جمع کار کنید و گروه داشته باشید، اگر در کارتان به بن‌بست هم بخورید، افرادی هستند که شما را دلداری دهند و راه حل‌های دیگری مقابلتان قرار دهند. این مسئله برای ادامۀ کار بسیار راه‌گشا و مؤثر می‌باشد زیرا هر فرد به تنهایی دارای تفکر و روش فکری جداگانه‌ای است که همین امر می‌تواند یک بحران را در هر کاری به سادگی از پیش رو بردارد و از همه مهم‌تر، اعضای گروه همواره با انرژی دادن به یکدیگر در روند پیشرفت کار و بالا بردن سرعت انجام امور، می‌توانند بسیار مؤثرتر و پویاتر عمل نمایند.

وسعت بخشیدن به زمان کاری

وقتی شما افراد متعددی برای کار بر روی یک پروژه دارید، خودتان به عنوان مدیر گروه یا رهبر یک تشکل کار کمتری انجام می‎‌دهید و بیشتر انرژی و توان شما صرف همان چیزی می‌شود که به عهدۀ شما نهاده شده. مثلاً اگر شما به عنوان رهبر یک تشکل انجام وظیفه می‌کنید، با فراق بال بیشتری رهبری و مدیریت پروژه را انجام می‌دهید و می‌توانید با اشراف خیلی بیشتر به زوایای مختلف کار احاطه داشته باشید و نقاط ضعف و قدرت کار را با دقت بیشتری زیر نظر بگیرید.

تولید محتوای بیشتر

وقتی هر یک از اعضای گروه در یک زمان، قسمتی از یک کار را به عهده بگیرند، آن کار در مدت زمان کمتری انجام می‌شود و به این ترتیب، تولید افزایش می‌یابد. در کار گروهی، افراد می‌توانند حجم بیشتری از کار را پیش ببرند.

بالا بردن قدرت ریسک پذیری

اگر فردی به تنهایی کاری را به عهده بگیرد، ممکن است هرگز شهامت خطر کردن نداشته باشد. اما کارکردن با گروه می‌تواند قدرت ریسک پذیری افراد را بالا ببرد، زیرا آنها می‌دانند هنگام شکست احتمالی، تمامی‌ اعضا به کمک یکدیگر رفته و جلوی وخیم شدن اوضاع را می‌گیرند.

کسب رضایت

کارکردن با گروه می‌تواند برای فرد، احساسی از رضایت به‌ وجود آورد. وقتی اعضای گروه احساس کنند مفید واقع می‌شوند و نقش آنها در پیشبرد اهداف گروه مهم است، احساس اعتماد به نفس در وجود آنها بالا رفته و در نهایت از عمل خود، احساس رضایت می‌کنند.

ایجاد خلاقیت

هر کس عقیده و تجربه‌ای متفاوت از دیگری دارد و وقتی افراد کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، می‌توانند تمام عقاید خود را مطرح کنند و با بحث و گفت‌وگو بر سر آن موارد، علاوه بر افزایش خلاقیت گروه، به بهترین راه حل برای رسیدن به اهداف دست ‌یابند.

شخصیت سازی کارآمد

وقتی شخصی خود را در گروه و یا تشکلی مؤثر و یا مفید می‌بیند، این احساس اثرگذاری ناخودآگاه به آن فرد کمک می‌کند که در زمینه‌های مختلف زندگی، توانایی‌ها و کارآمدی‌های خود را بهتر و بیشتر بشناسد و در زندگی احساس رضایت شخصی داشته باشد.

مواردی که ذکر شد، تنها گوشه‌ای از فواید کار تشکیلاتی بود. می‌توان آثار فراوانی برای حرکت گروهی ذکر کرد که در منابع دینی ما بر آن تأکید شده است. البته طرح‌ریزی و پی‌گیری این مسئله نیازمند فرصت کافی و پژوهش‌های در خور توجه، با تکیه بر روش‌های بحث در منابع دینی می‌باشد. رعایت نکردن این مهم می‌تواند به جای تصویرسازی از فواید کار تشکیلاتی، ما را به سمت بی‌راهه سوق دهد.

دکمه بازگشت به بالا