دروازه های علم؛ موانع جهل

کیا فخر

اندر احوالت فواید پرسشگری در بلوغ فکری نوجوان

مقدمه

– این چیه؟

– این چیه؟

– این چیه؟

حتما این تکرار با وزن و اهنگ فرود یکسان را بارها از برادر یا خواهر کوچکتر و یا فرزند خود یا دیگران شنیدهاید. واکنش ها هم در ذهنتان ماند  
-بابا! ولم کن!
-عجب گیری افتادیم…
-هیچی نیست، اونم هیچی نیست، کلاً هیچی نیست.

تقابل پرسشگری با حوصله و فردی در مقام پاسخگوی بی حوصله، فقط در تقابل کودک آن سنین با والدین و اطرافیان خود نیست، بلکه تقابل دانش آموز با معلم، کارمند با مدیر و مربی با متربی و بسیاری با بسیار دیگر در سنین مختلف و در جایگاه های مختلف است.

دانش خزینه هایی دارد که پرسش کلیدشان میباشد.
پس بپرسید تا خدا بر شما رحمت کند؛ زیرا او چهارکس را در این باره پاداش میدهد:
این پرسشگر، آموزگار، شنونده و دوست دار آنها کلام پیامبر خداست و آنچه در این این روایت، زیاد جلب توجه میکند، در کنار هم نهاده شدن شأن پرسشگر با معلم و متعلم است. گویی خداوند کریم دومرتبه برای آموزنده دانش رحمت میفرستد. یکی برای شأن شاگرد بودن و دیگری به جهت شأن پرسش داشتن. روشن است که اینجا مهم ترین و برجسته ترین خصوصیت یک طالب دانش را سؤال داشتن میدانند.
حالا باید پرسید که بی حوصلگی رایج در جامعه ما در برابر پرسشگری نتیجه چیست؟ شاید پاسخ را باید در ندانستن معنا و فواید پرسشگری جستجو کرد. بنیان پرسش، مواجهه با جهان است؛ چه جهان طبیعی و چه جامعه انسانی. هر مواجهه پرسش برانگیز، مواجه های نو است. مواجهه نو یا (برانگیزنده حیرت) میشود یا (محرک تردید). حیرت به پرسش درآمده، موجب بصیرت میشود.

اما حیرت زمانی که به پرسش درنیاید، یعنی از طریق پرسش نفی نشود، به جهل و لاابالی گری فکری میانجامد. برای مقطع نوجوانی علاوه بر پیامدهای فوق، تأخیر بلوغ فکری هم از نتایج سرکوب پرسشگری در فرد است. از آنجا که عمر انسان منتظر بلوغ فکری نمیماند، چنین فردی وارد جامعه جوانان و اجتماع بزرگسالان و همسران و شهروندان و دانشگاهیان و … میشود، در حالی که کمیت بلوغش به شدت لنگ میزند.

بلوغ فکری چیست؟
بلوغ فکری ابتدایی ترین و بدیهی ترین چهارچوب ذهنی انسان برای مواجهه با جهان پیرامون خویش است که در خلال آن سؤالاتی بنیادین برای انسان پیش می آید؛ سؤالاتی که اگر به آنها جواب درست داده شود، پایه های اعتقادی فرد به درستی شکل میگیرد و چنانچه پاسخ مناسب را نشنود، هیچگاه برای اعمالی که انجام میدهد، پشتوانه اعتقادی حس نمیکند.

ما در جهان نوجوانی صحبت میکنیم که رسانه و مربی و پدر و مادر و دیوار شهر، هر لحظه برایش مفهومی شگفت و چند لایه یا شبه های برای آنچه او در عادات خود و خانوادهاش میبیند و بدان التزام دارد، طرح میکنند و از او میخواهند که در برابر آن تصمیمی بگیرد.
این در حالی است که او نه اطلاعی برای شناخت ابعاد مسئله دارد و نه چهارچوبی برای تصمیم گیری در چنین وضعیتی او و بسیاری مانند او در آن سنین یا خط و مشی سنین بالاتر تصمیمی نمیگیرند، اصوال و عقیده خاصی ندارند. در یک لحظه میتوانند با باد جوسازی و فضاسازی و نمایشی به یک سمت لم دهند و با ایجاد اتمسفری دیگر به سمتی دیگر غش کنند.
حکمت مشهور (علاج دانایی پرسش است) جای بسی تأمل دارد. واژه (علاج) در اینجا به معنای راه چاره است. بدین مفهوم که چاره دانایی پرسش است. باید (پرسید) تا به کامروایی (دانستن) رسیدبنابراین باید بگوییم علاج یا به قول امروزی راهکار رسیدن به قله دانش، پرسش و در سطحی بالاتر، تحقیق و پژوهش است؛ چراکه پرسش، خود پله اول هر تحقیق و پژوهشی است.
بنابراین برای رهایی آینده یک فرد از تبعاتی که ذکر شد، در نوجوانی باید برای  وی شرایط ایجاد بلوغ فکری از طریق پرسشگری را فراهم آورد. پیش از اینکه در این باره صحبت کنیم، به آخرین باری که در برابر پرسش یک فرد با بی حوصلگی پاسخ ندادید یا برعکس، برای پرسش او، وقت و دقت گذاشتید، فکر کنید. آیا موردی سراغ دارید؟

راه های تقویت پرسشگری

۱٫ کمک به اندیشیدن
ایجاد روحیه (پرسشگری) و سؤال داشتن با فرمان و دستور گسترش نمییابد. ایجاد زمینه های گوناگون و اجرای شیوه های مختلف برای درگیر کردن مخاطبان به فکر کردن، ازجمله مهم ترین راهکارها برای دستیابی به این مقصود است. بنابراین شایسته است متربی خود را با شیوه های درگیر کردن ذهن او با مسائلی که حل آنها نیازمند تفکر است، در این مسیر قرار دهید.

  1. خوب شنیدن
    یا شما توانایی خوب شنیدن و گوش سپردن را دارید؟ اگر این توانایی و صبر را ندارید، چطور میتوانید انتظار داشته باشید کسی در شما مایه پاسخگویی را بیابد؟ پس در گام دوم و پس از ایجاد اشتغال ذهنی، باید خود را به بردباری شنیدن و مهمتر از آن، دقت در پرسش متربیتان مجهز سازید این یک قانون است که گوینده مقبول درواقع یک شنونده قابل است.
  2. گفتوگومحوری به جای تک محوری
    فضای گفتوگو و تعامل و بحث و کلاس شما با متربیتان چگونه است؟ یادتان باشد اگر کلاس مربی محور باشد، نکته ای مبهم برای دانش آموز وجود نخواهد داشت و او برای برقراری ارتباط میان دانش های موجود در ذهن خود و آنچه مربی میگوید، تلاشی نمیکند؛ درنتیجه روحیه بالقوه قش، هرگز به حالت بالفعل نمیرسد. در چنین خل وضعیتی نباید از او انتظار پرسشگری داشته باشید.
  3. به هر سؤال فکر کنید
    ممکن است بسیاری از پرسش های متربی شما برای شما ابتدایی و پیش پا افتاده باشد و به محض شنیدن، پاسخ آن را بگویید. این کار باعث میشود دانش آموز به روحیه پرسشگری خود بی اعتماد شود و به نوعی از پرسش خود شرم داشته باشد. بنابراین وانمود کنید که پرسش او برای شما نیاز به اندیشیدن را ایجاد میکند و از این طریق به روحیه اندیشیدن در او کمک کنید.
  4. نظام تشویق
    برای پرسش ها چنان ارزشی قائل شوید که متربیانتان احساس کنند که با سؤال نزد شما جایگاه مییابند. سعی کنید برای پاسخ به آن پرسش سراغ دیگر دانش آموزان بروید و این چنین آنها را درگیر پرسشگری از خود و دیگران بکنید. نظام تشویق برای پرسش های عمیق تر که نه از سر چاپلوسی که از سر روحیه پرسشگری را در کلاس شما اندیشه باشد، قطعا تقویت میکند.

نتیجه
یادداشتی که خواندید، مجال اندکی برای ذکر فواید پرسشگری و راه های ایجاد آن در فضاهای موضوع تربیتی و جامعه بود؛ اما سعی در ارائه اهم داشت. برای شناخت جامع تر به کتاب های (آداب تعلیم و تربیت در اسلام) نوشته دکتر محمدباقر حجتی و (روحیه پرسشگری در جوانان) نوشته سرکار خانم فروغ نیلچی زاده مراجعه کنید.
 در باب توقف روحیه پرسشگری در جامعه باید گفت که این امر، آغاز جهل ستایی و تجاهل و وابستگی به ارباب تکنولوژی و … است. فقدان پرسشگری آغاز استبداد و پایان فهم دین و آزادگی است. پرسشگری را باید یاد گرفت و یاد داد و همواره در زندگی شخصی و اجتماعی به تناسب وضعیت، پاسخگو و پرسشگر بود.

دکمه بازگشت به بالا