گذری بر ضابطه، تکنیک و اخلاق مشاوره
حدس ویرانگر
برخی از توصیهها برای همیشه و همه جوانب زندگی فایده میکنند. از جمله آیه شریفه «وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ؛ در پی آنچه به آن علم نداری نیفت»۱ که نهتنها یک توصیه مهم و قاعده حیاتی در تعاملات اجتماعی است که حتی یک ضابطه مهم در تشخیص اختلالات و مشکلات مراجعین در مشاوره نیز محسوب میشود. مشاوره، از جمله مواردی است که حدس و گمان بیپایه در آن، چنان تأثیرات بدی میتواند از خود بر جای بگذارد که رد آن تا سالها از زندگی یک نوجوان پاک نشود. اینکه ما، در یک جمله بگوییم «این دانشآموز وسواس دارد»، «آن دانشآموز مشکل روانی دارد»، «این دانشآموز بهشدت مضطرب است» و… اگرچه بهظاهر یک جمله ساده به نظر میرسد و بهکارگیریاش کار چندان سختی نیست، اما آغازگر یک پروژه مهم است. وقتی دانشآموز میفهمد یکی از این گزارهها در حق او به کاربرده میشود و والدین او نیز از آن اطلاع مییابند، موجی از نگرانی و تکاپو برای رفع آن به میان میآید، بسیاری از عملکردهای دیگر تحت تأثیر آن قرار میگیرند و هزینههای مختلفی صرف برطرف ساختن آن میشود؛ بنابراین نباید در تشخیصها سهلانگاری نمود و بدون طی شدن مراحل لازم، جملات تشخیصی را بر زبان آورد. اگرچه این سخن به این معنا نیست که مشاورین بههیچعنوان حق اشتباه ندارند و همواره باید تشخیصشان مطابق واقعیت باشد؛ مشاور هم مانند هر انسان دیگری ولو با پشتوانه علمی و دلایل قوی در تشخیص خود ممکن است به اشتباه برود؛ اما نکته کلیدی اینجاست که تا زمان فراهم آمدن دلایل محکم و شواهد قابل اعتناء، نباید با حدس و گمان اقدام به تشخیص نمود و آن را به دانشآموز نسبت داد. مشاورین، ابزارهای گوناگونی برای تشخیص در اختیار دارند که استفاده از آن درصد خطا را کاهش میدهد و میتوانند تشخیصی بر پایه علم داشته باشند.
از چه طریق به دلیل برسیم؟
- «اطلاعات قبلی»؛ اطلاعاتی که از طرق مختلف به دست مشاور رسیده است. مشاور میتواند با تطبیق آنها به اطلاعات دریافتی جدید، نشانههای خوبی را بیابد.
- مشاهده؛ آنچه مشاور در مواجه و تعامل با فرد موردنظر در مییابد و به آن میرسد.
- مصاحبه؛ مشاور سلسله سؤالهایی را مرتبط با مشکل یا اختلال احتمالی طراحی کرده و ارائه میکند. با تحلیل پاسخهایی که در قابل سؤالات دریافت میشوند، میتوان به نتایج خوبی رسید.
- پرسشنامهها؛ امروزه در زمینههای مختلف با استفاده از آموزههای روانشناختی و بهرهگیری از روشهای آماری، پرسشنامههایی توسط پژوهشگران طراحی شده که یک منبع مناسب برای تشخیص به شمار میروند. نسخههای داخلی و اسلامی این پرسشنامه نیز در بسیاری از مباحث روانشناختی در کشورمان طراحی شده است. استفاده از این پرسشنامهها و تحلیل آن توسط افراد متخصص، کارایی زیادی در تشخیص خواهد داشت.
همدلی؛ یک شروع ایدهآل
شما زمانی موفق خواهید شد به عنوان یک مربی، نوجوان را در روند مشاوره قرار دهید، راهنماییاش کنید و او را پر تلاش در اجرای توصیهها و تمرینها ببینید که ارتباطتان با ایشان مناسب باشد و دیوار فاصلههای میان شما فرو ریخته باشد. به بیانی، ارتباط خوب با مورد مشاوره(مُراجع)، یکی از اصول مشاوره است که اگر محقق نشود، به آغاز پروژه مشاوره و بهبود شرایط امیدی نمیتوان داشت. شاید در زمینه ایجاد رابطه خوب بین مشاوره دهنده و مشاوره شونده، معجزهای برتر و بهتر از همدلی یافت نشود. همدلی، مهمترین مهارتی است که ارتباط خوب را رقم میزند. آنچه همدلی در پی میآورد، جلب اعتماد طرف موردنظر شماست، که به سبب آن میتوانید اطلاعات روشنی از وضعیت او و روشن شدن مشکل او به دست بیاورید. همدلی، در حقیقت نوعی توانایی در تشخیص، تجربه غیرمستقیم یا پاسخ عاطفی به وضعیت هیجانی یا حالت عاطفی طرف مقابل است.۲ زمانی میگوییم یک مشاور با مُراجع خود همدل بوده است که بتواند به دنیای درونی او وارد شود، بتواند خود را جای او بگذارد، بتواند آنچه او میگوید و تلقی میکند را خوب درک کند و مهمتر از همه اینکه بتواند درک خود را به او منتقل کند؛ یعنی مُراجع کاملاً احساس کند فردی که در مقابل او قرار گرفته و در صدد راهنمایی اوست، به خوبی حرفهایش را فهمیده و وضعیت او، تصمیمهای او و… را درک کرده است.
چگونه همدل باشیم؟
- خوب گوش بدهید؛ وقتی حرفهای نوجوان را میشنوید، در قامت فردی باشید که واکنشهای حرکتی و زبان بدن او اذعان میکند، تمام توجهش را به صاحب سخن معطوف کرده است؛ نه اینکه با بیتفاوتی فقط ترکیبی از کلمات را میشنود. خوب گوش دادن علاوه بر اینکه یک تکنیک برای ایجاد همدلی است، گاهی یک نسخه درمانی نیز هست. چهبسا درصد قابلتوجهی از علل مشکلات افراد، به شنیده نشدن برگردد. برای برخیها همینکه یک نفر همدلانه به درد دلهایشان گوش دهد، یعنی بخش عمدهای از مشکلاتشان حل شده و حالشان بهبود یافته است.
- هم احساسی کنید؛ جملاتی نظیر «درکت میکنم» و «میفهممت» یا حتی در مواقعی استفاده از جملاتی مثل «حق با توئه» شما را در ذهن مُراجع به عنوان یک فرد همدل ثبت میکند. کسی که برخلاف بقیه افراد که حرفهایش را نمیشنوند، خوب میشنود و احساسش را نیز درک میکند.
- عجله نکنید؛ اگر بنا دارید بذر همدلی را در جان مُراجع بکارید، برای نقد و بررسی رفتارهای او، نصیحت و توصیه کردن و ارائه نسخه بهبودی و تمرین و راهکار عجلهای نداشته باشد. اقدام شتابزده، ضد همدلی است و شما را از مُراجع دور میکند. در خاطر داشته باشید همواره میدانداری مشاوره در ابتدا با مُراجع است و مشاور در مراحل بعدی خود را دخالت میدهد، به تحلیل و زاویه دید خود اشاره میکند و اهداف مشاوره را محقق میسازد. دقیقاً به همین دلیل است که معمولاً جلسات مشاوران با مراجعین خود، به طول میانجامد و چندین بار تکرار میشود؛ زیرا آنچه در ابتدای کار و جلسات اولیه رخ میدهد، به تلاش برای شناخت مُراجع و ایجاد همدلی با او اختصاص مییابد.
راز، رازداری میخواهد
آنچه افراد دوست ندارند به دیگران برسد و هرکسی دربارهاش اظهارنظر داشته باشد، راز است. سوژه مشاوره نیز -چه راهنمایی برای آینده باشد و چه رفع مشکل- رازی تلقی میشود که مشاور و افرادی که در روند مشاوره دخیل هستند، باید در حفظ آن کوشا باشند. رازداری از اصول اخلاقی برجسته مشاوره است. مشاوری که امانتدار مراجعین خود نباشد، در حق آنها جفا کرده است؛ چراکه سنگ بنای رجوع یک فرد به مشاور اعتمادش به او بوده؛ اعتمادی که به دیگران نداشته. حال وقتیکه مشاور بدون دلیل موجه اطلاعات او را به دیگران منتقل میکند، این اعتماد را خدشهدار و در آن خیانت کرده است. از همین رو امیر مؤمنان (ع) فرمود: «به کسى که تو را امین قرار داده است، خیانت مکن… و راز او را فاش مساز…».۳ البته در زمینه مشاوره به دانشآموزان و نوجوانان باید به این زاویه از مسئله توجه داشت که حد امانتداری تا کجاست؟ آیا در هیچ حالتی نباید کسی از محتوای مشاوره و جزئیات با خبر باشد؟ طبیعتاً نوجوان پیرامون جوانب مختلف زندگی خودش تصمیمگیرندهای مستقل نیست. با این فرض، گاهی دخالت دادن افراد تأثیرگذار و آگاهی بخشیدن آنها از نکات مهم، کمک و لطف به نوجوان است، نه خیانت. تشخیص این مواقع نیز بر عهده مشاور است. با این حال آنچه درباره انتقال اطلاعات در موارد ضروری به دیگر افراد توصیه میشود، اکتفا به کلیات اطلاعات و رفتارهاست و از ارائه اطلاعات جزئی خودداری شود.
پینوشتها:
- اسراء، ۳۶٫
- دائره المعارف روانشناسی مثبتگرا (The Encyclopedia of Positive Psychology).
- مستدرک الوسایل، ج ۹، ص ۱۳۶٫