راز ماندگاری نهضت جنگل

محمدتقی فخریان

هر پدیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان در زیر دو متغییر کمی زمان و مکان بررسی نمود و نهضت جنگل هم به عنوان یک رویداد تاریخی از این قائده مستثنی نیست. همانطوری که آشکار است نهضت جنگل از لحاظ مکانی در استان گیلان و از لحاظ زمانی در دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی قاجار و زمامداری محمد علی شاه قاجار اتفاق افتاده است و نکته قابل بیان دیگری که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان آن را در شکل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری نهضت جنگل مؤثر دانست انقلاب مشروطه است.

پس در ابتدا به بررسی گیلان در دوره قاجار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پردازیم.

مردم گیلان نیز همچون ساکنان سایر نقاط ایران در دوره قاجار به لحاظ احتماعی و اقتصادی در وضعیت بسیار سخت و دشواری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زیستند. در نگاه اول شاید مایه تعجب باشد. سرزمینی که وفور نعمت و زیادی خدادای آن شهره خاص و عام است گرفتار فقر و تنگدستی شده باشد اما نکته قابل توجه آن است که علت اصلی چنین وضعیتی در دوره قاجار در واقع همین ثروتهای طبیعی این منطقه بوده است. موقعیت خاص جغرافیایی و توانمندی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های طبیعی سرزمین گیلان سبب شده بود شاهان و رجال قاجار همواره در صدد تملک و تصاحب بخش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های با ارزش و حاصلخیز این منطقه از کشور برآیند و به همین دلیل به تدریج بسیاری از سرزمین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آباد گیلان به دست شاهان دربار افتاد. اما از آنجا که این گروه خود از گیلان به دور بودند، جهت کنترل و بهره برداری مطلوب از این متصرفات و استثمار هر چه بیشتر مردم از حاکمان محلی بهره گرفتند.

بدین معنا که آنان  مناطق تحت تملک خود را با عنوان املاک سلطنتی به حاکمان و اربابان محلی اجاره می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دادند این اربابان نیز به توبه خود جهت کسب منافع و نیز جلب رضایت دربار و ارسال حق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الاجاره، فشار مضاعف و طاقت فرسایی را بر توده فقیر و محروم گیلان به خصوص بر کشاورزان وارد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردند.

اگر بخواهیم کیفیت زندگی دهقانان گیلان را در این دوره در رابطه با زمین و ارباب خلاصه کنیم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان گفت: هیچ حقی برای زارع نسبت به ارباب زمین وجود نداشت و هیچ حقی نبود که ارباب نسبت به مزارع و زمین نداشته باشد. علاوه بر این کشاورزان بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دفاع به لحاظ عدم تملک بر حاصل دسترنج خود نیز استقلال داشتند بدین معنا که پس از آن همه رنج و زحمتی که برای بهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وری محصول متحمل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شدند در نهایت باید به هزار بهانه تقدیم ارباب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردند…

علاوه بر همه این موارد، وابستگی دربار قاجار به حکومت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خارجی به ویژه به کشورهای بریتانیا و روسیه و متعاقباً واگذاری امتیازان فراوان اقتصادی و تجاری به آنها در شهرها و بنادر شمالی و جنوبی کشور نیز مزید بر علت شد و فشارهای سختی را بر مردم و از جمله بر بازرگانان ایرانی این مناطق تحمیل کرد.

در آن زمان شمال کشور به ویژه گیلان و آذربایجان به منطقه… روسیه تبدیل شده بود و ورود کالاهای روسی و تجار این کشور با تمسک به قراردادهای یک طرفه و همچنین پرداختن گمرکات از سوی آنان سب شده بود تجار بازرگانان و تولید کنندگان گیلانی عملاً توان رقابت را از دست داده و بیش از بیش بر مشکلاتشان افزوده گردد. همه این عوامل دست بهدست هم داه تا نارضایتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بسیاری را در میان روستانشینان ایجاد کند. مواردی که از نظر گذشت نشان دهنده وضعیت اجتماعی و اقتصادی مردم گیلان در آن زمان بود اما نکته دیگری که قابل بررسی است و در ابتدای سخن هم اشاره شد تعامل مردم گیلان و مشروطه است.

گیلان و مشروطه:

این اوضاع و احوال باعث شد مردم گیلان نیز علی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رغم آنکه حاکم محلی از هر گونه تلاش آنان در برابر دگرگونی جلوگیری و سرکوب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردند همزمان با وقایع پایتخت و شروع زمزمه ایجاد تغییرات اساسی در حکومت قاجار و توجه به حقوق ملت به گونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای تأثیرر گذار به نهضت مشروطه پیوسته و جان فشانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی را به ثبت رساندند. در همین زمینه کمیته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سری و انجمن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های عدالت مانند انجمن اخوت و …..، نقش اساسی را به ویژه در شهرهای رشت و انزلی بر عهده داشتند اما نکته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی بسیار مهمی که در حرکت مشروطه خواهی مردم گیلان وجود دارد اینکه آنان در حرکت خود از اتحاد و همشکلی و هماهنگی کاملی چه در ترکیب نیروها و چه دراهداف برخوردار نبودند و حتی در میان روحانیون گیلانی طرفدار مشروطه نیز دودستگی و افتراق به چشم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خورد برخی از مشروطه خواهان طرفدار مشروطه وارداتی آن بودند و دسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دیگر مشروطه مشروعه را مد نظر خویش داشتند.

عامل دیگر در اقبال مردم به مشروطه، نارضایتی آنان از حضور قوای روس در گیلان بود نماینده و کنسول روس در گیلان با توجه به همین حضور قزاق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مسلح بود که گستاخانه درتمام شئون زندگی مردم دخالت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردند و محمدعلی شاه در دربار او نیز در این دوره شدیداً به دولت تزاری روسیه متمایل و وابسته شده بود و آن دولت را یگانه خاص خود در برابر انواع مشروطه خواهی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پنداشتند و آنها را مورد حمایت خویش نیز قرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دادند به همین دلیل مبارزات مردم گیلان علیه استبداد داخلی به سرعت رنگ و بوی مبارزه استعمال خارجی به خود گرفت.

همانگونه که پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر ذکر شد علت اصلی حمایت مردم گیلان از مشروطه این بود که آنان تصور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردند با محدود شدن قدرت دربار محمدعلی شاه اعمال نفوذ عوامل محلی آنان در گیلان نیز کاهش یافته و مردم از حقوق اجتماعی و سیاسی و … برخوردار خواهند شد اما وقایع بعدی نشان داد که توده مردم محروم و دیندار گیلان که با تمام وجود به یاری و مساعدت مشروطه که با تمام وجود به یاری و مساعدت مشروطه خواسته بودند هرگز به اهداف و خواسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود نرسیدند و وضعیت اسفبار پیش از مشروطه همچنان بدون تغییر باقی ماند.

درا ین سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها فقط بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نظمی و ضعف مفرط بر تمام ارکان کشور مسلط و حکم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرما بود. فقر و ظلم و تعدی حاکمان محلی بیداد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد و مشروطه به بن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بست رسیده بود تنها راهی که برای گریز از این وضعیت تصور نمود ظهور یک فرد انقلابی به تمام معنا از میان مردم آزادی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواه و متدین گیلان بود.

سردار جنگل

آن هنگام که مشروطه به بیراهه رفت و کشور در تب و تاب مشکلات داخلی از یک سو و یک نفوذ و دخالت خارجی از سوی دیگر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سوخت، جوانی تقریباً گمنام در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور به نام میرزا کوچک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خان جنگلی از دیار گیلان نمایان شدند که با اقدامات و فعالیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود برای همیشه نام خویش را جاودان نمود.

شهید شیخ یونس جنگلی معروف به میرزا کوچک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خان در سال ۱۲۵۷ ه . ش در محله اوستا سرای رشت به دنیا آمد. پس از آنکه خواندن و نوشتن را در یکی از مکتب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های زادگاهش آموخت در نوجوانی به فراگیری علوم دینی و معارف قرآنی روی آورد و چندین سال در مدرسه حاجی حسن واقع در صالح‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ آباد و مدرسه جامع رشت به یادگیری زبان و ادبیات عرب، منطق، مقدمات فقه و اصول پرداخت.

وی در سال ۱۳۲۳ ه . ق در عالی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین درس دروه سطح حوزه علمیه یعنی آموختن کفایه الاصول شرکت جست و در محضر آیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الله سید عبدالوهاب صالح ضیایری ….. نمود. و در سن ۲۸ سالگی به درجه اجتهاد نایل گردید وی از جنبه روحی ضعیف و انسانی معتقد به فرائض دینی و مؤمن به اصول اخلاقی به شمار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمد با قرآن بسیار مأنوس بود و در تصمیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایش به قرآن تفال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زد و به استخاره عقیده خاصی داشت و اغلب کارهایش را با استخاره انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داد.

هیچگاه واجباتش ترک نشد و عبادات مستحبی را نیز انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داد وی تحت تأثیر آخوند خراسانی به حوزه عمل سیاسی روی آورد و رهبری روحانیت رشت را در انقلاب مشروطه به عهده گرفت.

پس از جنگ جهانی اول نیز انگلیسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها با اشغال بوشهر به سوی شیراز پیشروی کردند و مناطق جنوبی ایران را به تصرف خود درآوردند کوچک خان در همین زمان با گرویدن به اندیشه اتحاد دنیای اسلام تشکیلات نظامی را به وجود آورد تا به نجات کشور بپردازد وی به همین منظور نهضت جنگل را پایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریزی کرد وی ابتدا مرام نامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای حاوی ۳۴ ماده تنظیم نمود و شمول آن تمام حوزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را در بر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرفت. وی بعدها تصمیم گرفت که با ایجاد یک پایگاه نظامی و تهیه سلاح شمال کشور را از نظر وجود اشغال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گران پاک کند.

نقش مذهب در نهضت جنگل

همواره در میان محققان بر سر این موضع که آیا نهضت جنگل گرایشات مذهبی دانسته یا خیر و آیا باورهای مذهبی اعضاء و طرفداران آن در گسترش و موفقیتهای آن نقش آفرین بود یا نه اختلافاتی به چشم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خورد و عده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای نهضت جنگل را به دلایل مختلف سعی در انکار امور دینی و باورهای مذهبی میرزا کوچک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خان و نهضت جنگل داشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند اما نگاه دقیقی و موشکافانه به ماهیت نهضت جنگل به ویژه همراهی توده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های محروم و نیز بزرگترین چهره آن یعنی میرزا کوچک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خان به وضوح نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد که دین و گرایشات مذهبی در نهضت جنگل از نفوذ جایگاه بالایی برخوردار بوده است و مذهب در نقش یک عنصر الهام بخش و تأثیرگذار بر عملکرد، اهداف و شعارهای این حرکت ظاهر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردد.

چنانکه این حالت در مرام نامه نهضت جنگل به خوبی آشکار است و برخی مواد آن مرام نامه آشکارا رنگ و بوی مذهبی دارد و برخی دیگر از بندهای مرام نامه تحت تأثیر باورهای مذهبی شکل گرفته است. میرزا یک مسلمان و معتقد بود (همانطور که در زندگی نامه شخصی آن شخص است) و این اعتقاد را تا آخرین لحظه خود حفظ کرد. او حتی قبل از آغاز حرکت مشروطه در رشته به علوم دینی مشغول بود و یک روحانی محسوب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد وی در …….. بحث را فقط به خاطر مبارزه با استعمار رها کرد و به لحاظ دینی نقصانی در باورهای وی پدید نیامد. ابراهیم فخرایی از یاران نزدیک میرزا در این مورد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: میرزا یک ایرانی ایده آلیست و یک مرد مذهبی تمام عیار بود. هیچگاه واجباتش ترک نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد و از نماز و روزه تصور نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد.

میرزا کوچک خان زمانی که در تهران بود با چهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های طرفدار اسلام معاشرت داشت و پس از آن به رشت آمده و فعالیت خود را در قالب نهضت جنگل شروع کرد. وی همچنین در هیأت اتحاد اسلام رشت تا زمان انحلال آن عضویت داشت. علاوه بر این رفتار سیاسی و اجتماعی میرزا نیز به روشنی گویا این مطلب است. یحیی دولت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آبادی از مورخان هم عصر میرزا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسد: میرزا کوچک خان یکی از مجاهدان گیلان است. مردی است قوی بنیه و سیه چرده، موی سر و صورتش انبوه، دارای اخلاق نیکو و در هین صلح و سلامت خواهی دوستدار عالم اسلامیت و طرفدار استقلال و آزادی ایران و و مخالف حکومت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های استبدادی و بیگانه …) از سوی دیگر شکی نیست که ارتباط بسیار نزدیکی میان نهضت جنگل و هیأت اتحاد اسلام وجود داشته و این امر به وضوح در مرام نامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی نهضت جنگل ومطالب روزانه جنگل به چشم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خورد. در شماره ۲۸ این روزنامه آمده است:

«بلی ما به نام اتحاد اسلام قیام کردیم و به این جمعیت مقدس منتسب هستیم ولی باید دانست که طرفدار اسلام هستیم، به نام ساده انما المؤمنون اخوه یعنی در این موقع که دو گانگی و اختلاف اسلامیون، مسلمانان را به دست دشمن عمومی ذلیل و زبون کرده نباید مسلمانان برادرکشی کنند و به نام شیعه و سنی و سایر عناوین مذهبی به جان هم افتاده و مجال استفاده به دشمن عمومی بدهند… بعد از موفقیت به انجام وظایف ایرانیت، البته برادران اسلامی مادامی که به وظایف اخوت خود عمل کنند بر دیگران مقدم خواهند بود و از استقلال خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مسلمین متأثر شویم این است معنی اتحاد اسلام که ما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوییم آیا هیچ مسلمانی را شایسته است سرپیچی از این اصل؟»

اسلام مهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین عامل جذب توده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به نهضت جنگل بود. این قشر که گرایش عمیقی به دین اسلام داشتند بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هیچ چشم داشتی جذب شعارهای آرمان گرایانه نهضت شده و در راستای تحقق اهداف آن جان فشانی کردند. در این بین شعار عدالت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان از شعارهای نظیر استقلال خواهی، مبارزه با ظلم و جور و دشمنی با استبداد و استثمار و توجه به حقوق شهروندان به ویژه ضعف را نام برد که همگی جزء آموزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اسلامی هستند همچنین به راحتی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان رد پای مذهب را در مفاد بخش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف مرام نامه نهضت جنگل مشاهده کرد از جمله جلوگیری از امراض مسریه و مسکرات ممنوع بودن احتکار ارزاق و… البته لازم به ذکر است که بخش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های از طرفداران و اعضاء نهضت جنگل بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توجه به مذهب و یا اصولاً مخالف حضور آن در عرصه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مبارزاتی بودند اما میرزا کوچک خان هیچ وقت از اعتقادات مذهبی خویش دست بر نداشت.

نهضت جنگل را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان به ۲ گروه تقسیم نمود:

۱  گروه مذهبی ۲  گروه غیرمذهبی

که میرزا کوچک خان بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تردید در گروه اول قرار دارد. اشخاصی نظیر احسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الله خان، خالو قربان و حیدرخان عمو اغلی را نیز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان در گروه دوم قرار دارد.

میرزا حتی در دوران جوانی برای کسب معارف دینی حتی مسلک طلبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های روحانیت در آمده است.

و گرایش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مذهبی را در خود تقویت نموده است. چنان که بسیاری از معاصران وی اعم از دوستان و دشمنان در توصیف اندیشه میرزا به چهار وجه آزادی خواهی وطن پرستی، انقلابی گری، مذهب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرایی او تأکید نموده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. محمد ساعد که در آن زمان کنسول ایران در ….. بود درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی وی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: میرزا کوچک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خان به من گفت که از هواداران آزادی و شیفتگان مبارزه کنند. در راه استقلال ایران است. میرزا ایرانی وطن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرستی بود که روی هم رفته فردی مذهبی بود که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواست افکار انقلابی را در جامعه مذهب ارائه کند. طرفداران نهضت جنگل نیز (… که بر هر مسلمانی پاک دل و ایرانی فرض است که وظیفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش را نسبت به کشور و هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌میهنانش ادا کند و به تناسب بهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مندیش از اجتماع خیر و فایده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای به آنها برساند.)

این در حالی بود که وظیفه ملی فوق و همچنین استقلال طلبی طرفداران واقعی، نهضت جنگل کاملاً با آموزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مذهبی عجین شده بود چنان که از قول آنها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانیم (ما مثل همیشه به عالمیان خطاب کرده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوییم هرکس به خانه ما تجاوزکند هر کس قصد از بین بردن استقلال ما را داشته باشد، هر قدر عده او زیاد و هر قد قوی و دارای اسلحه و مهمات باشد و ما هر قدر ضعیف و اندک باشیم، باز هم مانند سد آهنین در مقابل او ایستادگی خواهیم کرد و چون یقین داریم حق با ما است بالاخره به مقاصد حقه خود که حفظ وطن و دفع تجاوز هر متجاوزی باشد نائل خواهیم شد.

البته توجه میرزا به طرفداران اصیل و واقعی نهضت جنگل به مذهب به هی وجه فرقه گرایانه و افراطی نبود بلکه آنها تمام انسان‌ها را برابر و برادر و برخوردار از حقوق انسانی و طبیعی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانستند و چنان که در روزنامه جنگل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانیم … تمام ملل عالم محبوب ما است جنس بشر را عموما برادر خود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانیم  ، مرحوم میرزا کوچک با شرحی راجع به اتحاداسلامی و فواید آن و مضر بودن جدال ترک و فارس و سنی و شیعه و الحق داد سخن داد تمام جوانان به گریه افتادند و به قید قسم خود را حاضر برای هر گونه فداکاری نمودند. بدیهی است چنین نگرش متعالی و همه جانبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند جز با بهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری از تعالیم دینی به وجود آید. در بعد تاریخی نیز جنگل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و به خصوص میرزا کوچک خان همواره تاریخ اسلام به ویژه صدر اسلام را مورد توجه قرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دادند آنان با قائل بودن حقانیت برای این تاریخ نهضت امام حسین (ع) را بهترین سر مشق و توجیه کننده حرکت خود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانستند میرزا بارها، چه در مواقع صلح و چه در ایام جنگ و مبارزه، تمسک و پیروی از این الگو را گوشزد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نمود: (خداوند متعال به وسیله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی حضرت محمد به ما خبر داد که بسا قلیل به جمعیت کثیر غلبه کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.)

ما از سلسله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مجاهدین اسلام یعنی حضرت سیدالشهداء، سرمشق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیریم، چه اقتدار یزید و دولت اموی کمتر از دولت تزاری و جمعیت آن سرور نیز بیشتر از این جمعیت (منظور طرفداران نهضت جنگل) نبود. گر چه در ظاهر حضرت امام حسین مغلوب شد ولی نام نامی و اسم گرامی آن بزرگوار قلوب آزادی خواهان را همیشه به نور خود منور داشته است.

تلقی و باوری که جنگلیها از مذهب داشتند آنان را قادر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ساخت تا با یک جهت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری تکاملی، علاوه بر دوری از خرافات و برخی ظواهر نامناسب، به سمت استفاده از اصول مذهب در تبیین و تعریف برخی مفاهیم از جمله ظلم ستیزی، انسانیت، وطن دوستی و حرکت کند به عنوان مثال ترکیب میان برخی باورهای مذهبی و اصول وطن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرستی در ایدئولوژی آنان چنین بود: (ما تا آخرین نفرات برای حفظ دین و وطن فداکاری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم و …………. ما فقط به تأییدات  باطنی اسلام و توجهات حضرت حجت عصر است) در بعد اجتماعی نیز نهضت جنگل نگاهی کاملاً مذهبی و متأثر از آموزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دینی داشت که نیازی به شرح و بسط ندارد با این وجود، جهت آگاهی بیشتر به ذکر بخش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی از مطالب روزنامه جنگل در این خصوص می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پردازیم: (لا بغیر ما یقوم حتی یغبروا ما بانفسهم) بسیار بسیار به موقع است اگر با دلی روشن و نیتی پاک و عزیمتی سخت و محکم قیام به وظایف انسانیت و اسلامیت و ایرانیت و استقلال و وطن خودتان نمایید. (لیس للانسان الا ما سعی)

به دست من توست نیک اختری                         اگر بد نجوییم نیک اختریم

به بیداد و بیدادگری نگرویم                              که ماینده دادگر داوریم

جنگلی‌ها حتی از عدالت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهی که یکی از مهمترین شعارهای نهضت بود تفسیری مذهبی ارائه کردند. در نگاه ایشان عدالت و رعایت حال تمام طبقات و توده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مردم چنین بیان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردد: (خشنودی خدا و رسول و حضرت سیدالشهداء در رعایت فقرا و احیای نفوس محترمه انسانی است.)

هر چند میرزا کوچک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خان در پی تشکیل حکومتی اسلامی نبود و اوضاع و شرایط ایران و گیلان را جهت استقرار حکومتی مبتنی بر اصول دین اسلام مهیا و مناسب نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دید. با این وجود سعی داشت به فراخور موقعیت و درک و استعداد جامعه و مردم به سمت استقرار و اجرای اصول و احکام شریعت نماید. نزدیکان و یاران صمیمی میرزا این نکته را دریافته بودند و سعی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردند دوست و دشمن را از آن آگاه کنند.

دکتر حشمت (از یاران نزدیک میرزا) در توصیف او و افکار و عقایدش به بازجویان خود پس از دستگیری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید (میرزا کوچک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خان یک مرد تمام معنا مسلمان بوده و تا بحال دامنش به بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عفتی و بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دینی و دزدی و خیانت آلوده نشده است. این شخصی است که آرزو دارد که اسلام را به اعلا درجه استعلاء ببیند. دیانت اسلام را به تمام معنا قبول کرده و برای اجرای قوانین آن لباس مجاهدت بر تن نموده است این مرد کسی است که تمام همراهان خود را قبلاً قسم داد که برای حفظ اسلام و ایران از جان و مال خود بگذرید.

این آدم با آن که انقلابی است وطن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دوست و ملت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرست و دین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرور است. حتی این طرز بینش را در خود دکتر حشمت نیز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان سراغ گرفت. در یک کلام باید گفت بسیاری از شعارها اهداف و مفاهیم مطرح شده در نهضت جنگل در مفهوم مذهب متجلی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردد. حتی با وجود میرزا برخی مواقع با سوسیالیست‌ها بنا به شرایط همکاری هرگز تسلیم برنامه و شعارهای سیوسیالیستی نگردید. پر واضح است سوسیالیستی دانستن نهضت میرزا اتهامی بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اساس می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد چنان که خود میرزا در نامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش به مدیوالی تأکید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند (هر چند باید اذعان نمود که علی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رغم میرزا و طرفدارانش برخی چهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و گروه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها با نهضت همکاری داشتند که فاقد گرایش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی مذهبی بودند. که بعدها خیانت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی هم به نهضت کردند.

زندگی و گفتار و کردار سردار بزرگ جنگل به رغم تمام اتهامات و شایعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و تلاش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های عده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای خائن در عصر حیات وی و تعدادی مورخ بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خبر از تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم همواره گویای این مطلب است که میرزا یک مسلمان واقعی و معتقد بوده است.

محمدتقی فخریان، دبیرکل اتحادیه انجمن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اسلامی دانش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آموزان کشور

دکمه بازگشت به بالا