رسانه‌ها دوشادوش تعلیم و تربیت

تکتم دره‌کی

بررسی نقش رسانه‌ها در تعلیم و تربیت                                                       

 انسان از آغاز برای ارتباط و رساندن پیام خود به دیگران، شیوه‌های گوناگونی به کار برده است؛ از اشارات و کلمات گرفته تا پیچیده‌ترین وسایل مدرن امروزی، همه نام رسانه را با خود یدک می‌کشند. این رسانه‌ها امروز نه تنها جنبۀ جمعی دارند، حتی با خصوصی‌سازی بسیاری از عرصه‌ها، جنبه‌های شخصی‌سازی شده و فردی هم برای خود دست و پا کرده‌اند.

برای اینکه بدانیم رسانه‌ها در حوزه‌های تربیتی چگونه نقش ایفا می‌کنند، باید هم رسانه و هم تعلیم و تربیت را دقیق‌تر بشناسیم و با درک حوزه‌های اثرگذاری آنها بر یکدیگر، بتوانیم نقش‌های تربیتی و یا آموزشی رسانه‌ها را کشف کنیم.

تربیت چیست؟

با یک نگاه فلسفی می‌توانیم تربیت را «کم کردن فاصله بین توان بالقوه و بالفعل انسان و حرکت دادن متربی از مبدأ نقص به منتهای کمال» دانست؛ تربیت، باغبانیِ وجود انسان و بستر آفرینیِ رویش و جوانه‌های وجود انسان است. بر این اساس، تربیت چیزی نیست که ما آن را انجام دهیم؛ بلکه چیزی است که ما انسان‌ها برای آن، بستر فراهم می‌کنیم.

در نگاه جامعه شناسانۀ «امیل دورکیم»، آموزش و پرورش، فعالیتی است که توسط نسل‌های بزرگسال بر روی نسل‌هایی که هنوز وارد زندگی اجتماعی نشده‌اند، صورت می‌گیرد و هدف از آن، ایجاد و رشد پاره‌ای از ویژگی‌ها و اوضاع و احوال جسمی، فکری و اخلاقی است که جامعۀ سیاسی و به طور کلی محیط خاص کودک، از آنان انتظار دارد. گروهی از جامعه شناسان نیز آموزش و پرورش را مترادف با اجتماعی شدن یا فرهنگ‌پذیری به کار می‌برند. هر یک از این نگاه‌ها را که بپذیریم، به راحتی می‌توانیم رسانه‌ها را در آن جایابی کنیم.

رسانه چیست؟

رسانه‌ها شامل افراد، ابزار یا موقعیت‌هایی هستند که به وسیلۀ آنها پیام ارائه می‌شود. رسانه‌های ارتباطی -خواه برای آموزش برنامه‌ریزی شده باشند و خواه با این هدف برنامه‌ریزی نشده باشند- آموزش دهنده هستند؛ چرا که مردم همواره تحت تأثیر پیام‌های آنها می‌باشند. باید بنا بر علم و تجربه، اعتراف کنیم که مردم بخش عظیمی از دانش خود را از طریق رسانه‌ها دریافت می‌کنند. در یک نگاه دقیق‌تر می‌توانیم ببینیم که رسانه‌ها مرزهای ارزشی را هم دستخوش تغییر می‌کنند. در عصر حاضر، این نکته اجتناب ناپذیر است که آموزش رسمی از انحصار مدرسه و دانشگاه در آمده و رسانه -در کنار معلمین- در حال نقش آفرینی است. مردم از رسانه‌ها جدا نمی‌شوند، چنانچه با وجود گرانی کاغذ، همچنان کتاب‌ها به عنوان یکی از اثرگذارترین رسانه‌ها مطرح هستند و مردم به دنبال آن می‌روند.

رسانه‌ها با کارکردهای متفاوت و از طرق مختلف، به دنبال اثرگذاری بر مخاطب هستند. امروزه رسانه ابزار تفریح، خبر رسانی، همگن سازی جوامع، آگاه سازی مردم و حتی ایجاد تعلقات مختلف اجتماعی می‌باشد. ساده‌انگاری است اگر تنها صدا و سیما را رسانه بدانیم. کتاب، روزنامه، مجله، تلویزیون، ماهواره، اینترنت، تلفن همراه، تئاتر و سینما، همه رسانه هستند.

ضرورت استفاده از رسانه‌ها

اگر اثرگذاری را از رسانه‌ها بگیریم، فلسفۀ وجودی آنها را گرفته‌ایم. تمام سعی و تلاش رسانه‌های جمعی، رسیدن به اهداف و مقاصدی است که در عین حال، هر کدام به نحوی دارای رنگ و صبغۀ تربیتی هستند. رسانه‌ها در رشد شخصیت، تربیت اجتماعی، سازگاری، جامعه پذیری و…، تأثیرات فراوانی از خود به جای می‌گذارند.

لازم است که ما نیز از همین ابزار در جهت تحکیم بنیان‌های تعلیم و تربیت استفاده کنیم و مهارت‌های حقیقی و معقول را نهادینه کنیم تا معضلات و مشکلات ناشی از تأثیرات سوء رسانه‌ها به حداقل رسیده، رفتار و هنجارهای مثبتِ بالقوه، به فعلیت نزدیک شود.

رسانه چگونه تربیت می‌کند؟

بیشترین رفتارهای انسان، رفتارهای اکتسابی هستند و پایدارترین تأثیرگذاری‌ها، تأثیرگذاری‌های غیر مستقیم است. رسانه‌ها رفتار مطلوب خودشان را از همین مسیر به مخاطب می‌رسانند. حال با این مسئله روبه‌رو می‌شویم که اساس و مبنای رفتارها چه هستند؟ به عبارت دیگر، رفتارها چگونه به وجود می‌آیند؟ چه منابعی و با چه سهمی رفتار را شکل می‌دهند؟

دکتر غلامعلی افروز، دو عنصر و رکن اساسی را که در ایجاد و پدیداری، تکوین، تغییر و تحول و ضعف و قوت باورها دخیل هستند، اول «شناخت و اطلاعات» و دوم «وجود احساس» (به صورت همزمان با شناخت و اطلاعات)، می‌داند؛ احساس و شناخت در کنار یکدیگر، رفتار را به وجود می‌آورند و توازن بین این دو رکن، منطقی بودن یا نبودن رفتار را نشان می‌دهد.

رسانه‌ها برای ارائۀ دانش و اطلاعات به مخاطب و استفاده کنندگان از آنان، اطلاعات و برنامه‌های خود را با احساس متناسب با ظرفیت و سن اشخاص در می‌آمیزند تا به مذاق افراد سازگار بوده، سبب ایجاد باورهای نو و جدید شوند. برای گام برداشتن در دنیای پر از سر و صدای امروزی که همه چیز تبدیل به رسانه شده است و از همه جا پیام های تربیتی و آموزشی برای دانش‌آموزان می‌رسد، لازم است مربیان دو مهارت مهم را داشته باشند تا بتوانند دوشادوش عصر رسانه‌ها حرکت کنند.

خودمان فیلترینگ باشیم

فلاسفۀ تعلیم و تربیت، عناصر «عقلانیت» و «عاملیت انسان» را برای تربیت لازم می‌دانند. اگر عقلانیت را از تربیت گرفتیم، دچار تفکرات خرافی خواهیم شد. اگر این اصل را در نظر نگیریم، اهمیت تربیت به کلی از بین خواهد رفت. باید در تربیت، عناصری مثل عقلانیت اهمیت داشته باشد تا بین شیوه‌های نادرست و شیوه‌های درست، تفکیک ایجاد شود.

عنصر دیگر، عاملیت انسان است؛ به این معنی که انسان‌ها تصمیم گیرندۀ عمل خودشان باشند. اگر تربیت به این معنی است که افراد را به لطایف‌الحیل شبیه نتایج پیشین کنیم، در حقیقت، از آنها به شکلی لطیف، سلب اختیار کرده، آنان را شبیه و تابع خود می‌کنیم. اگر تربیتی عاملیت انسان را پاس ندارد و برای انتخاب اهمیتی قائل نباشد، دچار اشکال می­گردد.

برای انتخاب رسانۀ مناسب، همین دو معیار را باید در دست بگیریم و رسانه را با آن بسنجیم. معرفی فیلم، کتاب و حتی تبلیغ یک برنامۀ تلویزیونی را در صورتی انجام دهیم که تقویت کنندۀ این عناصر در شخصیت مخاطبین ما باشند. تقویت و به کارگیری دقیق این عوامل، خود به تربیت دینی و تربیت اسلامی نیز منجر خواهد شد.

رسانه را بشناسیم

بی شک عدم شناخت رسانه‌ها -آن هم وقتی که کودکان و نوجوانان بدون حضور و نظارت والدین و مربیان از آنها استفاده می‌کنند- اثرات نامطلوبی به همراه خواهد داشت که در صورت ساده انگاری و بی توجهی، ممکن است در دراز مدت به یک فاجعۀ تربیتی و آموزشی بدل شود. با اینکه حوزۀ فعالیت رسانه‌ها قابل پیش‌بینی و ارزیابی است، اما با توجه به گستردگی دامنۀ فعالیت رسانه، این کار بسیار مشکل است. مهم این است که مربیان، معلمان و مخصوصاً خانواده‌ها، به تأثیر نامطلوب این رسانه‌ها در کنار خاصیت آموزش دهی و تعلیم فراگیر، توجه کنند. لازم است ضمن معرفی وسایل ارتباطی در حیطۀ رسانه‌ها و بررسی اثرات مثبت و مخرب آنها، به پاسخ‌های منطقی و معقول در خصوص استفاده و یا عدم به کارگیری رسانه‌ها دست یابیم.

دکمه بازگشت به بالا