اخلاص در عمل با نگاهی کوتاه به زندگی شهید چمران
یکی از صفات بارز شهید چمران خلوص نیت او در انجام هر کاری بود. چمران همیشه در تلاش بود تا با انجام اعمال صالح، خود را به جوار قرب خدا نزدیکتر سازد و در این راه، جز خدا احدی را در عبادت و خدمت مورد توجه قرار نمیداد.
«در دهه سی، زمانی که جوّ غالب فکری و سیاسی در مراکز دانشگاهی، از جمله دانشگاه تهران، در اختیار تودهایها بود و برخی از دانشجویان مسلمان حتی با ترس از هوچیگریهای تودهایها، در نمازخانۀ دانشگاه حاضر نمیشدند. شهید چمران از همان آغاز ورودش به دانشگاه، بدون آنکه تبلیغات تودهایها بر ارادۀ او تأثیری گذارد و برای شکستن این سد، به نمازخانۀ دانشگاه میرفت و نماز میگزارد و با شجاعت تمام به تعهدات اسلامیاش عمل میکرد.»(۱)
از آمریکا تا لبنان
چمران با بورس شاگرد اولی در دانشگاه تهران، برای ادامۀ تحصیل به آمریکا رفت و همچنان در دورههای کارشناسی ارشد رشتۀ الکتریسیته در دانشگاه تگزاس در آستین و دکتری رشتۀ فیزیک پلاسما و الکترونیک در دانشگاه برکلی، شاگرد اول بود. او سپس به لابراتوار “BLAD” در نیوجرسی -که بزرگترین تحقیقات روز در آن انجام میشد- رفت تا در ساخت اولین «قمر مصنوعی» مشارکت کند.(۲)
شهید چمران با وجود موقعیتهایی که در آمریکا داشت و میتوانست مانند بسیاری از افراد با عضویت در هیئت علمی دانشگاههای معتبر به امور علمی بپردازد و از زندگی طبیعی مرفه لذت ببرد، اما برای رضای خدا راهی جنوب لبنان شد و با تمام وجود و بی هیچ چشمداشتی به مبارزه با دشمنان اسلام پرداخت.
خود نوشته است: «در آمریکا زندگی خوشی داشتم و از همۀ آنها گذشتم و به جنوب لبنان رفتم تا در میان محرومان زندگی کنم. میخواستم اگر نمیتوانم به این مظلومان کمکی بکنم، لااقل در میانشان باشم؛ مثل آنها زندگی کنم و درد و غم آنان را در قلب خود بپذیریم».
چمران بعد از جنگ ۱۹۶۷ م. بین اعراب و اسرائیل، آزمایشگاههای مجهز تحقیقاتی آمریکا را رها کرد و در سال ۱۳۴۶ ش. به مصر رفت و با راه اندازی اولین پایگاه آموزش جنگهای مسلحانه در زمان جمال عبدالناصر، سختترین دورههای چریکی و پارتیزانی را آموخت.(۳)
چمران سوغاتی امام موسی صدر در سفر سال ۱۳۵۰ ش. وی به تهران بود، که به بیروت برد. سابقۀ آموزشهای نظامی مصطفی در مصر به مددش آمد و او با همراهی امام صدر، «حرکه المحرومین» و سپس جناح نظامی آن، «سازمان امل» را بنا نهاد. امام صدر توانست با برخورداری از خلوص و فداکاری دانشمند و سرداری چون چمران، حرکت شیعیان محروم لبنان را متشکل کند و به جوانان مستضعف آن دیار هویت بخشیده، به خدایشان متکی سازد.(۴)
او در دومین دورۀ جنگ داخلی لبنان در سال ۱۳۵۵ ش. از سوی امام موسی صدر مأموریت یافت تا برای سازماندهی مقاومت شیعیان، راهی شهرک نبعه شود. چمران در وصیتنامۀ خود در این برهه -که پر است از عشق و اخلاص به خدا و فداکاری در راه دین الهی- مینویسد: «به خاطر عشق است که فداکاری میکنم. به خاطر عشق است که خدا را حس میکنم، او را می پرستم و حیات و هستی خود را تقدیمش میکنم….»
از لبنان تا جبهههای ایران
چمران پس از پیروزی انقلاب، سراپای وجود خود را با اخلاص در خدمت حکومت جمهوری اسلامی و رهبری آن قرار داد. در روزگار جنگ تحمیلی، با اینکه وزیر دفاع بود، ولی همچون سربازی فداکار راهی جبههها شد و در این راه هم به شهادت رسید.
پس از پیروزی انقلاب، چمران با تعدادی از رزمندگان «امل» به ایران آمد و به توصیۀ امام خمینی ماندگار شد تا به تربیت اولین گروه از پاسداران انقلاب بپردازد. در آبان ۱۳۵۸ امام خمینی او را به عضویت شورای عالی دفاع منصوب کرد. اولین مأموریت جنگی امام به چمران، سر و سامان دادن به اوضاع پاوه بود، که پاسداران زیادی در آن قتل عام شده بودند؛ اما او ظرف پانزده روز همۀ راهها و مواضع راهبردی کردستان را به تصرف نیروهای انقلاب درآورد. از آن پس او را «مالک اشتر امام» لقب دادند. چمران پس از بازگشت به تهران، از سوی امام وزیر دفاع دولت شد.(۵)
او در سال ۱۳۵۹ به عنوان نمایندۀ مردم تهران در نخستین دورۀ مجلس شورای اسلامی انتخاب شد؛ اما بی توجه به عنوانهای دنیایی و برای انجام وظیفه، بیشتر عمر نمایندگی را در مأموریت جنگی گذراند. تشکیل «ستاد جنگهای نا منظم»، فتح سوسنگرد با همراهی آیت الله خامنهای و طراحی تسخیر دهلاویه از برگترین دستاوردهای جنگی چمران بود و دشت دهلاویه سنگر اخر برای او.
از جبهههای ایران تا شهادت
۳۰ خرداد ۱۳۶۰ یک ماه پس از فتح ارتفاعات الله اکبر به فرماندهی چمران، او در جلسۀ فوق العاده شورای عالی دفاع در اهواز، از عدم تحرک و سکون نیروها انتقاد کرد و پیشنهادهای نظامی خود، از جمله حمله به بستان را ارائه داد. این آخرین جلسۀ شورای عالی دفاع بود که در آن شرکت داشت. پس از شهادت ایرج رستمی فرماندۀ منطقۀ دهلاویه، خود فرماندهی جنگ را برعهده گرفت و به شب نرسیده با اصابت ترکشی به پشت سرش، در راه بیمارستان، شهید شد.(۶)
عشق بی پایان به خدا و اخلاص و پاکیِ نیتِ این شهیدِ عالی مقام در وصیتنامۀ دومش نیز موج میزند. وصیتنامهای که این بار در ایران و در مأموریت اهواز نوشته شد:
«به خاطر عشق است که به دنیا با بیاعتنائی مینگرم و ابعاد دیگری را مییابم. به خاطر عشق است که دنیا را زیبا میبینم و زیبائی را میپرستم. عشق هدف حیات و محرک زندگی من است. زیباتر از عشق چیزی ندیدهام و بالاتر از عشق چیزی نخواستهام…. این لحظات حساس، لحظات وداع با زندگی و عالم، لحظات لقای پروردگار، لحظات رقص من در برابر مرگ، باید زیبا باشد.»
چمرانِ با اخلاص که بیریا و بدون چشم داشت مادی و فقط برای رضای خدا تمامی لحظات زندگی خود را سپری کرد و آن به آن، به انجام وظیفه اندیشید، جز چند تکه کاغذ و یک خودکار و اندکی پول، هیچ چیز از مادیات دنیایی از خود به جای نگذاشت. مهندس مهدی چمران برادر این شهید بزرگوار، میگوید:
«تمام آنچه که از برادرم بازمانده است ۳۵۰۰۰ تومان [پول]، دو تکه جیب لباس و یک کلاشینکف خونین است. شهید چمران در وصیتنامهاش نوشته است: «هنگامی که چشم از جهان فرو میبندم، میخواهم هیچ چیز نداشته باشم. میخواهم فقط برای خدا باشد.» اسلحۀ مصطفی که هنوز هم آغشته به خون خویش و خاک گرم خوزستان است را در بنیاد آثار چمران حفظ کردهایم. پس از شهادت ایشان، لباس بسیجیاش را برای تبرک تکه تکه کردند و هر تکهای دست یک نفر افتاد؛ اما جیبهایش را به ما برگرداند که محتویات آن یک جلد قرآن، خودکار و یک کاغذ بود.»(۷)
پینوشتها:
(۱) «یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید دکتر مصطفی چمران»، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۷۸ ص۵٫
(۲) همان.
(۳) گلی زواره، غلامرضا: «گرایشهای گوناگون سیاسی و فرهنگی در کشور لبنان»، مجلۀ درسهایی از مکتب اسلام، شمارۀ۱٫
(۴) چمران، مصطفی: «لبنان»، تهران، بنیاد شهید چمران، ۱۳۶۲، صص ۱۰۴-۸۸٫
(۵) نظری، مجید: «آیت مجاهدان»، ویژۀ شهادت دکتر چمران، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۱، صص ۲۶-۳۳٫
(۶) سیفی، محمد مهدی: «مجاهدی به نام مصطفی چمران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره ص ؟.
(۷) چمران، مهدی: سخنرانی در ایلام مورخ ۲۳/۱۱/۱۳۹۳، خبرگزاری دانشجو، کد خبر: ۳۸۹۱۳۰.