سخن  پدر تاجر

حسین عرفان

بررسی مؤلفه‌های بلوغ اقتصادی در احکام

تاجری پرآوازه بود. شمه اقتصادی قوی‌ای داشت.
ضوابط و قواعد بازار دستش بود. خمس و زکات و مسائل اقصادی شرع را می فهمید و رعایت میکرد. خونگرم و خوش برخورد هم بود. از او درباره مهم ترین نکته در اقتصاد و تجارت پرسیدم. با خاطرهای جوابم را داد و گفت:{سیزده، چهارده ساله بودم. روزی دایی تاجرم، تمام فامیل را به ویلایش دعوت کرده بود. بچه های فامیل ماشین قدیمی گوشه حیاط و نزدیک ساحل را صاحب شده بودند؛ یا هلش میدادند، یا صدای بوقش را درمی آوردند، یا چراغش را روشن و خاموش میکردند و … خالصه سرمست آن همه تفریح و شادی بودند.

در همین زمان، پدرم نزدیکم آمد و گفت: پسر! تو چرا با بقیه نمی جوشی؟! گفتم: برای آنها فرقی نمیکند ماشین حرکت کند یا نکند، اما برای من ماشین خاموش لطفی ندارد. اگر به جای پول توجیبی هفته بعدم، چند لیتری بنزین به من بدهید، همه آنها را سوار بر ماشین، نزدیک ساحل می چرخانم.

پدرم زیرچشمی به من نگاهی کرد و به فکر فرورفت. چند دقیقه بعد مرا کنار خود نشاند و گفت: از اینکه از ماشین، حرکت میخواهی معلوم میشود بزرگ و بالغ شده ای و از اینکه برای سوخت ماشین با من معامله میکنی، معلوم میشود تو هم مانند دایی ات تاجر خوبی میشوی! بگذار همینجا مهمترین نکته تجارت را به تو بگویم: “آنچه از تجارت به دست می آید، قرار است سوخت ماشین وجود تو شود، تو را به حرکت درآورد و به مقصد برساند. سوخت ماشین وجود تو را هم خدا در لقمه حال قرار داده است، مواظب باش هیچوقت سوخت دیگری در آن نریزی”. نیم ساعت بعد صدای موتور ماشین قدیمی فضای ساحل را پر کرد}.

خاطره بالا ، نمونه ای است از آثار بلوغ و تفاوت نگاه انسان قبل از بلوغ و بعد از آن. نمونه ای است که گذر نوجوان از کودکی و ورود به دنیای تصمیم گیری و تحقق خواسته ها را نشان میدهد. نمونه ای است از کار تربیتی یک پدر و مربی در راستای جهت دهی درست به فعالیت های نوجوانش.

نوجوانی و مرحله بلوغ، هنگامه خواستن، به شگفت آوردن، خودنمایی و غرور، درخواست آزادی های گسترده، نترسی و بی باکی، تقلید از الگوها و… و البته هنگامه تربیت پذیری است.

{بلوغ} در لغت به معنای، کامل شدن هرچیزی، بالغ شدن کودک، رسیدن به سن رشد، مرد شدن، زن شدن و…آمده است.
در زبان قرآن بلوغ که ازآن به{حُلُم}تعبیر میشود، رسیدن به حالتی است که آدمی میتواند بر خود مدیر بوده و دارای حلم باشد.

در آیه ۶ سوره نساء، تصرفات مالی پسران و دختران یتیم، بلوغ جنسی به همراه رشد ذکر شده و این امر مورد اتفاق فقها نیز است.
هشت آیه قرآن هم به ترکیب{بلوغ اَشُد}اشاره دارد. بسیاری در تفسیر {اَشُدّ}، آن را به بلوغ و رشد عقلی به معنای رشد اقتصادی و عدم سفاهت تفسیر نموده‌اند. علامه طباطبایی میفرمایند:{ یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَابْتَلُوا الْیَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّکَاحَ… به آن دلالت مى‏کند}.
یک روایت هم رشدی را که به نظر عالمه طباطبایی جزء بلوغ أشد است، {قدرت حفظ دارایی ها} بیان میکند.
با این توضیح، تصرفات مالی در قرآن با بلوغ اشد است و قرآن قبل از رسیدن به بلوغ اشد یا به تعبیر دیگر بلوغ اقتصادی، اجازه تصرف در اموال را نمیدهد.

در هر صورت، در ارتباط با واقعیت های جامعه، میتوان به جنبه های مختلفی از بلوغ اشاره کرد که یکی از آنها بلوغ اقتصادی است. این بلوغ هنگامی است که آدمی آمادگی لازم برای شرایط کار، تولید، مصرف، خدمات، صدقات، انفاق، وقف، خرید و فروش و همچنین حق تصرف در مال را داشته باشد. نوجوانانی که معمولا به بلوغ جنسی هم رسیده اند، هنوز توان کار و تولید ندارند و بالغ اقتصادی نیستند؛ هرچند خواسته های اقتصادیشان کم نیست و هر مقدار پول داشته باشند، به نحوی غیر منطقی خرجش میکنند. رفاقت  بازی ها، چشم و همچشمی ها، غرورهای جاهلانه و نشان دادن اینکه از دیگران دست کمی ندارند، در این دوران پررنگ است و سبب میشود نتوان آنها را مالک مال کرد؛ البته خودشان دوست دارند در جنبه مالی مستقل باشند.

در این مرحله زندگی وسوسه های اقتصادی متعددی هم به سراغ نوجوانان می آید: وسوسه دستگیری و احسان بدون حد و مرز به دیگران، وسوسه خودنمایی و خودآرایی از طریق اجرای هزینه های سنگین، وسوسه سرقت در خانه، مدرسه و اجتماع، وسوسه کار و توان تولید و درآمد که گاهی آنها را از خانه و مدرسه فراری میدهد، وسوسه طرح ریزی برای رسیدن به مال بدون کار و تلاش و وسوسه هایی دیگر از این دست.

اینجاست که نقش والدین و مربیان نمود پیدا میکند. ایشان میتوانند زمینه سازی های لازم برای شناختن و به کار بردن قواعد و مقررات اقتصادی-اسلامی را شروع کنند.مثلا از اهمیت کار و تلاش در اسلام بگویند  و روایات زیر را مطرح نمایند:

امام کاظم(علیه السلام) فرمودند:{پیامبر خدا و امیرالمؤمنین و پدران بزرگوارم با دست های خود کار میکردند و کار و تلاش، از سیره پیامبران و رسولان و صالحان است}.

روایتی بیان میدارد:{حضرت آدم به کشاورزی، ادریس به خیاطی، نوح به نجاری و ابراهیم به زراعت و دامداری میپرداختند، یعقوب و ایوب هم دامدار بودند، شعیب و موسی شبانی و کارگری میکردند، داوود زره ساز بود، هود و صالح تجارت میکردند، لوط به کشاورزی اشتغال داشت، سلیمان با آن حکومت منحصربه فردش، حصیربافی میکرد و عیسی هم به نجاری مشغول بود}.

روایاتی دیگر آثار و عواقب بیکاری را مبغوض شدن نزد خدا، پیامبر و امامان معصوم میدانند و میگویند دعای بیکار مستجاب نمیشود، بیکار را سربار جامعه و ملعون معرفی میکنند و بی اعتبار میشمرند و… .

روایاتی هم آثار و فواید بی شماری برای کار و تلاش قائلند، مانند: تندرستی، آرامش روح و نشاط در زندگی، عزت و سربلندی، و کار را به منزله جهاد در راه خدا، نردبان کمال، نجات از آتش دوزخ، کفاره گناهان و… میدانند. درحقیقت دین اسلام با تأکید به کار و تلاش و ارزشمند تلقی کردن آن به بلوغ اقتصادی توجه داشته است؛ چراکه این بلوغ تحت تأثیر شرایط محیطی، اجتماعی و فرهنگی است و اگر در اجتماع و فرهنگی به کار و تلاش تأکید شود، به دنبال خود کسب آمادگی های لازم و بلوغ اقتصادی را می آورد.

والدین و مربیان همچنین لازم است به فنون و مهارت های ضروری برای کار و تولید، به معرفی مؤسسات و ادارات کمک کار اشتغال، به روابط و بروکراسی ها در کار و اشتغال، به عقدهای مختلف اسلامی و ضوابط شرعی، به انفاق، صدقه، وقف و به مسائلی از این دست هم اهمیت دهند و در راستای بلوغ و رشد اقتصادی نوجوانان، آنها را در تربیت و مراقبت های خود لحاظ کنند. آنچه البته در رشد اقتصادی نوجوانان مهمترین است، همان سخن پدر تاجر است:{سوخت ماشین وجود تو در روزی حلال است!}.

دکمه بازگشت به بالا