سرگردان در میان دو جاهلیت

امیر علی بهمنش

کتابی برای قرارگاه‌های دخترانه                                 

گزارشی از کتاب «زن، ستم تاریخی، ستم برابری»                      

اشاره: راحت‌ترین و بهترین راه ارزیابی یک نظام فکری، مکتب و تمدن برای عموم جامعه، به نقد کشیدن و مشاهده «خروجی» و «آثار» آن است. با عموم مردم کمتر می‌توان از مبانی و لایه‌های پنهان و بنیادین یک تفکر و تمدن سخن گفت. پیچیدگی‌های علمی و معرفتی ‌نه برای عموم جذاب است و نه در دسترس فکر و اندیشه آنها قرار دارد. آنها بیشتر اهل تأمل در مسائل سطحی و آثار یک تفکر هستند.

زنان و دختران به دلیل ویژگی تکوینی و طبیعی خویش که معمولاً از علوم استدلالی و انتزاعی و فعالیت‌های فکری اکتشافی و عمیق کمتر استقبال می‌کنند، بیشتر دوست دارند آثار و نتایج یک تفکر را ببینند.

تصویر دو نوع ستم بر زن

کتاب «زن، ستم تاریخ، ستم برابری» با زبانی ساده و بدون اینکه به پیچیدگی‌های فلسفی تمدن غرب بپردازد، آثار و نتایج این تمدن را در موضوع «زن» نشان می‌دهد. این کتاب دو تصویر کلی را از تمدن غرب ترسیم می‌کند:

  1. ستم بر زن در دوران قبل از رنسانس و قرون وسطی با نفی انسان بودن زن.
  2. ستم بر زن در دوران بعد از رنسانس و انقلاب صنعتی با نفی زن بودن زن (ستم برابری زن با مرد).

از متون و شواهد تاریخی به دست می‌آید که «جهل»، «زور» و «تزویر» سه عامل اصلی ستم به زن در طول تاریخ بوده است. فمینیسم عکس‌العملی طبیعی برای دیده‌شدن و به حساب آمدن زن در دنیای غرب بود. حرکت بدون تدبیری چون فمینیسم برای نجات زنان از ستم انسان نبودن، موجب ستم جدیدی به زن شد. آری! شعار پرطمطراق «برابری»، بنابر اعتراف عقلای غرب و آمارهای رسمی، امروز بلای جان زن شده است. ستم برابری ستمی جدید و ادامه ستم کهن‌سال انسان نبودن زن بود؛ ولی به شکلی متفاوت. در واقع ستم برابری، هم زن بودن زن را انکار می‌کند و هم انسان بودنش را؛ ‌چون زن بودن زن عارض بر انسانیت او نیست، ‌بلکه شکلی از انسانیت است.

کتاب «زن، ستم تاریخی، ستم برابری» از زبان متفکران غربی و اندیشمندان اسلامی به نقد آثار و آسیب‌های تمدن غرب در زمینه زنان می‌پردازد و ستم تو در توی مکتب فمینیسم را به انسان و زن در ابعاد فردی و اجتماعی در یک نما به تصویر می‌کشد.

هویت حراج شده

در میان دو جاهلیت بشر، یعنی جاهلیت اولی و جاهلیت مدرن، نگاه زیبا و متعادل اسلام نسبت به زن، زن بودن و انسان بودن او را به رسمیت شناخت. هر چند که فریاد این اندیشه الهی و آسمانی در میان جار و جنجال پوچ مدعیان دفاع از حقوق زنان، کمتر شنیده می‌شود.

کتاب «زن، ستم تاریخی، ستم برابری» از زبان روشنفکران اسلامی و عالمان دینی‌ای همچون امام خمینی ۱ و آیت الله خامنه‌ای۹، هویت زن را از منظر اسلام ترسیم می‌کند. این کتاب در پنج فصل تدوین شده است:

  • فصل اول: ستم کهن

نگاه مادی غرب که تماماً بر مبنای لذات مادی انسان (بخوانید مرد) پایه‌ریزی شده است، همواره از ارزش‌های والای معنوی غفلت کرده است و زن را حقیر و پست می‌داند.

در این فصل با بیان جملات، کلمات قصار و ضرب‌المثل‌ها و واگویی فرهنگ‌ها و تمدن‌های غربی از زبان اندیشمندان غرب، به اثبات می‌رسد که زن در فرهنگ غربی کهن چیزی فراتر از وسیله لذت مرد، جنس دوم و حیوان نیست.

  • فصل دوم: پس از ۱۳۰۰ سال عقب‌افتادگی

در اوایل قرن بیستم، زن غربی پس از سال‌ها محرومیت و محجوریت از حقوق انسانی خود و البته مبارزه‌های سخت، توانست برای اولین بار حق ارث، مالکیت، رأی، تحصیل و اخذ مدرک و… پیدا کند. در حالی که همه اینها حقوق اولیه‌ای است که اسلام از ۱۴۰۰ سال پیش برای زن به رسمیت شناخته است. این فصل به صورت کوتاه نگاه غرب را از زبان مورخین غربی به حقوق زنان بیان می‌کند و سپس آن را با تاریخ درخشان زنان در اسلام مقایسه می‌کند.

  • فصل سوم: ستم برابری

فصل سوم پاسخ به این سؤال اساسی است که آیا نسخه فمینیسم می‌تواند برای زن مسلمان راهگشا باشد و حقوق او را استیفا کند. این فصل به اثبات می‌رساند که فمینیسم با شعار «برابری زن و مرد» و نادیده انگاشتن تفاوت‌های ذاتی زن و مرد ظلم‌های زیادی به زنان و جامعه بشریت کرده است؛ ظلم‌هایی چون نگاه مردگونه به زن، حق آزادی جنسی، احمقانه بودن تشکیل خانواده و فرزنددار شدن، ‌حق سقط جنین، ‌حق بیکاری در خارج خانه به اسم کار و… . اثبات چنین ظلم‌هایی چندان مشکل نیست؛ کافی است به اعتراف روشنفکران غربی گوش دهیم و یا اینکه گوش‌هایمان را به نوای وحی (آیات و روایات) و سخنان بزرگان اسلام بسپاریم. این اعتراف‌ها و آن معارف وحیانی در این فصل آمده است.

  • فصل چهارم: و باز هم ستم

آیا زنان با پناه بردن به شعار تساوی زن و مرد، ‌نجات یافتند و آزادی را به آغوش کشیدند؟ و یا کتک، آزار و اذیت، سوء استفاده‌های جنسی و قاچاق زنان و دختران همگی نشئت گرفته از نگاه مادی و لذت‌جویانه مدرن به زن است؟ ‌نگاهی که در آن زن و مرد به جای آنکه مکمل یکدیگر باشند، رقیب هستند و در این رقابت نابرابر، ‌این زن ساده و ضعیف است که باز هم مورد ستم قرار می‌گیرند.

فصل چهارم به ارائه آمار و اخبار ستم‌های مختلف بر زنان در سراسر اروپای متمدن! می‌پردازد تا شاید ما به خود آییم و راه به بن‌بست رسیده آنها را دوباره نپیماییم. عاقل از بن‌بست دیگران درس می‌گیرد؛ نه اینکه منتظر تجربه و عبرت از عمل اشتباه خویش می‌نشیند.

  • فصل پنجم: شاخص روشنایی

در آیات، روایات و سخن بزرگان دین توجه خاص به حرمت و ارزش زن به عنوان موجودی ظریف و عاطفی موج می‌زند. این نگاه متعادل و جامع، به عنوان شاخصی روشن ‌در این فصل مرور می‌شود. البته در این فصل روایتی از امام باقر۷ در مذمت چند همسری نقل شده است که درست نیست؛ چراکه اولاً آیه صریح قرآن این امر را مجاز می‌داند. ۱ ثانیاً ترجمه درست روایت این است که خداوند زنان و مردانی که در پی چشیدن همسران متعدد هستند را دوست ندارد. مراد از چشیدن همسران متعدد این است که مثلاً مردی یک همسر انتخاب کند، بعد او را بدون طلاق و رسیدگی رها کند و به سراغ دیگری برود؛ چنان‌که در آیه دیگر به این مطلب اشاره شده است.۲

چرا این کتاب را پیشنهاد می‌کنیم؟

  1. مباحث این کتاب به صورت تطبیقی و مقایسه‌ای بین اسلام و غرب تدوین شده است و با توجه به اینکه گفته‌اند «هر چیزی با ضدش شناخته می‌شود»، تعالی معارف اسلام در مورد زن با این مقایسه به اثبات می‌رسد.
  2. تمام مطالب کتاب مستند به منابع معتبر، اعم از منابع تاریخی، آیات، روایات و کلمات بزرگان است.
  3. صفحه آرایی زیبا به‌وسیله استفاده از عکس، تصویر، نقاشی مفهومی و استفاده از رنگ‌های مختلف متناسب با محتوای هر فصل و هر مطلب در این کتاب ستودنی است.
  4. با توجه به قابلیت تبدیل مباحث این کتاب به طرح درس و قابلیت فهم آن برای دختران دانش‌آموز، توصیه می‌کنیم مربیان محترم متن کتاب را منبع مطالعاتی برای دانش‌آموزان قرار دهند.

این کتاب دفتر چهارم از «مجموعه راه طی شده» (نقد فمینیسم) است که توسط «مؤسسه فرهنگی، هنری، کاربردی خیبر» تهیه شده و «انتشارات تلاوت آرامش» آن را به چاپ رسانده است.

———————–

پی‌نوشت:

۱٫‌ وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَهً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ؛ و اگر در اجراى عدالت میان دختران یتیم بیمناکید، هر چه از زنان [دیگر] که شما را پسند افتاد، دو دو، سه سه، چهار چهار، به زنى گیرید. پس اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید، به یک [زنِ آزاد] یا به آنچه [از کنیزان‏] مالک شده‏اید [اکتفاء کنید]. این [خوددارى‏] نزدیکتر است تا به ستم گرایید [و بیهوده عیال‏وار گردید]. نساء:۳٫

  1. وَلَن تَسْتَطِیعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَیْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِیلُواْ کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا کَالْمُعَلَّقَهِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا؛ و شما هرگز نمى‏توانید میان زنان عدالت کنید هر چند [بر عدالت‏] حریص باشید! پس به یک طرف یکسره تمایل نورزید تا آن [زن دیگر] را سرگشته [بلا تکلیف‏] رها کنید. و اگر سازش نمایید و پرهیزگارى کنید، یقیناً خدا آمرزنده مهربان است. نساء:۱۲۹٫
دکمه بازگشت به بالا