سلوک عبادی امام خمینی(ره)

محمد عبدالملکی

ما امام -و رهبرمان- را خوب نشناختیم؛ متأسفانه بُعد سیاسی و حکومت‌داری این بزرگ‌مرد تاریخ، بُعد روحانی و معنوی ایشان را تحت‌الشعاع قرار داده است. اگر این بُعد معنوی نبود، یقیناً از ایشان رهبری مقتدر و مطمئن ساخته نمی‌شد. عده‌ای برای تهذیب نفس جز دوری از دنیا، گوشه‌گیری مقدس مآبانه و یا کنج عزلت در خانقاه‌ها نمی‌شناسند؛ این راه جز پاک کردن صورت مسأله، ثمرۀ دیگری نخواهد داشت و چه بسا پویندۀ این راه با کمترین لغزشی عنان نفس را رها کرده و قدم در مسیر انحراف بگذارد.

در مقابل، برخی هم‌چون امام خمینی(ره) بر مبنای شریعت اسلامی نه با دوری گزیدن از دنیا و اهل آن بلکه در بین آنها و تعامل با یکایک ایشان علاوه بر تهذیب نفسِ خود و رسیدن به تعالی، موجب هدایت و در مسیر قرار گرفتن سایرین نیز می‌شوند. حضرت امام با وجود مسئولیت خطیر رهبری جامعۀ اسلامی، ذره‌ای از عبادت و سلوک شخصی خود غافل نشدند، بلکه دقت نظر بیشتری نیز بر این امور داشتند. در ادامه، نمونه‌ای از سیرۀ عبادی این بزرگ‌مرد تاریخ را می‌خوانیم:

نماز شبی که هرگز ترک نشد

حجت الاسلام و المسلمین سید احمد خمینی می‌فرمود: امام هر شب ساعت یازده و نیم الی دوازده می‌خوابند و یک ساعت و نیم قبل از طلوع فجر -یعنی اذان صبح- بیدار می‌شوند. ساعت کوچکی دارند که با زنگ آن از خواب بیدار می‌شوند. نماز صبح امام داستانی است دیدنی نه گفتنی؛ گریه می‌کنند و با خدا راز و نیاز می‌کنند. مادرم می‌گویند: از ۲۸ سالگی امام -یعنی از ابتدای ازدواجشان- شاهد بوده‌اند که نماز شب امام ترک نشده است. هم حجره‌ای‌های امام هم امام را از اول طلبگی این‌گونه تعریف می‌کنند.

آیت‌الله توسلی رئیس دفتر حضرت امام(ره) این‌طور نقل می‌کردند: امام در هر کار و هر حالی به یاد خدا بودند. ذکر، دعا و مناجات نیمه‌شب ایشان هرگز قطع نشد. اگر چه از لحظه‌های آخر عمر ایشان فیلم‌برداری شده است، ولی هنوز بخشی از آن را نشان نداده‌اند. چنانچه این فیلم‌ها به طور کامل نشان داده شوند، می‌بینید چگونه ریش مبارکشان را به دست گرفته‌اند و زار زار گریه می‌کنند.

نماز را اول وقت بخوانید

خانم نعیمه اشراقی علاقۀ امام به نماز را این‌گونه توصیف می‌کردند: امام به نماز اول وقت خیلی علاقه داشتند؛ حتی در آخرین روز که تقریباً ساعت ده شب بود که این اتفاق افتاد، نماز مغرب و عشاء را با اشاره خواندند. در حالت بیهوشی بودند. یکی از دکترها رفت بالای سرشان و برای اینکه آقا را شاید به وسیلۀ نماز بشود به هوش آورد، گفت «آقا وقت نمازه». همین که این جمله را گفت، آقا به هوش آمدند و نمازشان را با اشارۀ دست خواندند. از صبح آن روز هم مرتب از ما سؤال می‌کردند که «چقدر به ظهر مانده؟» چون خودشان ساعت دم دستشان نبود و آن قدرت را نداشتند که به ساعت نگاه کنند. یک ربع به یک ربع از من می‌پرسیدند؛ نه به خاطر اینکه نمازشان قضا نشود، به خاطر اینکه نماز را اول وقت بخوانند.

حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی امام جمارانی: آن روز که امام به بیمارستان منتقل گردیدند، سفارش فرمودند که ساعت اقامۀ نماز ظهر و عصر را به ایشان اطلاع دهند و در مرحلۀ اول نمازشان را خواندند و بعد به صرف غذا پرداختند. یکی از روزها در بیمارستان ناگهان متوجه شدند که سینی حامل غذا وارد اتاق شد. پرسیدند «مگر وقت اقامۀ نماز فرا رسیده؟» حاضرین در جوابشان گفتند «بله، وقت نماز است». امام با نهیبی رو به حاضرین کرده و فرمودند «پس چرا مرا بیدار نکردید؟» وقتی در جواب گفته شد به دلیل وضع خاص شما نخواستیم بیدارتان کنیم، باز ایشان با ناراحتی گفتند «چرا با من این شکلی برخورد می‌کنید؟ غذا را پس ببرید تا من نمازم را اقامه سازم.»

ماه مبارک رمضان، ماه ضیافت خدا

ایشان خطاب به جوانان می‌فرمودند: «جوان‌ها متوجه باشند که در جوانی می‌شود اصلاح کند انسان خودش را. هر مقداری که انسان سنش زیادتر می‌شود، اقبالش به دنیا بیشتر می‌شود. جوان‌ها نزیک‌ترند به ملکوت. پیرها هرچه می‌گذرد، هر چه بر عمرشان می‌گذرد، هی اضافه می‌شود یک چیزهایی که آنها را از خدا دور می‌کند. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت(ماه رمضان) درست بیرون آمدید، آن وقت عید دارید. عید مال کسی است که در این ضیافت راه یافته باشد، استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طوری که شهوات ظاهری را باید ترک بکند، از شهوات باطنی که بالاترین سد راه است برای انسان، باید از اینها جلوگیری کند. تمام این مفاسدی که در عالم حاصل می‌شود، برای این است که در این ضیافت وارد نشده‌اند یا اگر وارد شده‌اند، استفاده نکرده‌اند. خطاب، به همۀ مردم است؛ همه دعوت شده‌اید به ضیافت الله، همه مهمان خدا هستید و مهمانی به ترک است.»۱

حضرت امام(ره) خودشان نیز در این ماه مبارک حالات و عادات منحصر به فردی داشتند. آیت‌الله توسلی علت کم‌کاری امام در ماه مبارک رمضان را این‌طور بازگو می‌کنند: سرّ این معنا که امام ملاقات‌های خودشان را در ماه مبارک رمضان تعطیل می‌کردند، این بود که بیشتر به دعا و قرآن و خلاصه به خودشان برسند. امام می‌فرمودند: «خود ماه رمضان کاری است.»

حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان نقل می‌کردند: امام در ماه رمضان بسیار با قرآن مأنوس بودند. من یاد ندارم که در این ماه شریف -خصوصاً در ماه رمضان آخر عمرشان که اوایل سال ۶۸ بود- به محضر ایشان مشرف شوم و ایشان را جز در حالت قرآن خواندن ببینم. هر وقت که کاری پیش می‌آمد و به محضرشان می‌رسیدم، می‌دیدم مشغول تلاوت قرآن مجید هستند.

آیت‌الله سید محمد بجنوردی: وقتی امام در ماه مبارک رمضان در فصل گرمای نجف برای نماز جماعت ظهر و عصر با زبان روزه به مدرسۀ مرحوم آیت‌الله بروجردی تشریف می‌آوردند، اول هشت رکعت نوافل ظهر را می‌خواندند و بعد نماز ظهر را با اذان و اقامۀ نسبتاً طولانی به جا می‌آوردند و بعد از تعقیب نماز ظهر، هشت رکعت نوافل عصر را می‌خواندند و بعد نماز عصر را با اذان و اقامه مانند نماز ظهر ادا می‌کردند و بعد از تعقیبات تشریف می‌بردند. این کار در آن سن و آن هوای گرم و آن حال روزه، کار آسانی نبود که حتی جوان‌ها بتوانند موفق به آن شوند. اما امام با اقبال تمام، این‌گونه در عبادت جدیت داشتند.*

پی‌نوشت:

(۱) امام خمینی، سیدروح‌الله: «صحیفۀ امام»، ج۲۱، ص۴۵٫

* تمامی خاطرات بیان شده، برگرفته از کتاب درس‌هایی از امام (عبادت و خودسازی) به گردآوری و تنظیم رسول سعادتمند می‌باشد.

دکمه بازگشت به بالا