سهم اتحادیه انجمن‌های اسلامی در نهضت کتاب‌خوانی

بازخوانی دیدگاه‌های حجت الاسلام حاج‌علی‌اکبری درباره کتاب و کتاب‌خوانی

  • کتاب‌خانه، پایگاه انجمن اسلامی

ما با ملاحظه رویکردهایی که در آموزش و پرورش وجود دارد، باید فعالیت‌هایمان را منسجم‌تر و جدی‌تر کنیم و از فرصت‌هایی که در رویکردهای عمومی آموزش و پرورش وجود دارد به صورت فعال استفاده کنیم. در برخی بخش‌ها یک نوع فرصت‌گشایی وجود دارد؛ مثلاً‌ اگر می‌گویند ما می‌خواهیم کتابخانه‌های مدارس را تقویت کنیم و این کار را به دانش‌آموزان بسپاریم، ما باید از قبل آماده باشیم و حرف‌های خودشان را از خودشان مطالبه کنیم؛ یعنی سریع بگوییم که ما آمادگی‌اش را داریم. من معتقدم بهترین پایگاه‌ انجمن اسلامی در مدارس، کتاب‌خانه است.

رهبر عالی‌قدر و حکیم ما در باب کتاب‌خوانی و ترویج کتاب‌های خوب، تأکیدهای فراوانی دارند؛ ما در این زمینه خیلی شرمنده هستیم. خانم معصومه آباد در جلسه رونمایی از کتاب «من زنده‌ام» گفتند: «من کتابم را تازه چاپ کرده بودم که آن را محضر رهبر عظیم‌الشأن بردم تا به حضرت آقا تقدیمش کنم. کسی مرا معرفی کرد که ایشان خانم آباد هستند‌ و الان عضو شورای شهر تهران هم هستند. آقا گفتند: یک مقدار از کتاب “من زنده‌ام” را خوانده‌ام. بعد فرمودند: حالا شما این کتاب را به من بدهید تا بقیه‌اش را از این کتابی که شما به من هدیه دادید، بخوانم. با آنکه چند روز از انتشار این کتاب نگذشته بود، آ‌قا بخش زیادی از آن را خوانده بودند».

  • آثار مطالعه کتب دفاع مقدس

اهتمام رهبر عظیم‌الشأن، به خصوص به کتاب‌های حوزه دفاع مقدس، برای ما پیام دارد. پیامش این است که کسانی که در کارهای تربیتی هستند، بچه‌ها را تشویق کنند که این کتاب‌ها را بخوانند. کتاب‌های «پایی که جاماند»، «نورالدین پسر ایران» و «من زنده‌ام» از این دسته هستند؛ مثلاً دختران ما کتاب «من زنده‌ام» را بخوانند. هر کدام از این کتاب‌ها یک دستگاه تربیتی هستند؛ اولاً افراد را با تاریخ انقلاب اسلامی آشنا می‌سازد و زجرها و رنج‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها را ترسیم می‌کنند؛ ثانیاً افراد از جهت روحی تقویت می‌شوند و الگو می‌گیرند. فرد با مطالعه این کتب فاصله بین خودش و این قهرمان‌ها را ملاحظه می‌کند و چون فاصله بسیار زیاد است، برای پر کردن آن برنامه‌ریزی می‌کنند. کتاب «من زنده‌ام» چهل و دومین کتابی بود که رهبری معظم بر آن تقریظ زدند. از زمانی که ایشان کتاب «فرمانده من» را تأیید کردند و پشتش چند جمله از زیارتنامه یاران امام حسین(علیه السلام) را نوشتند به کتاب‌های حوزه دفاع مقدس توجه شد.

  • تعلیم صبر، نشاط و طراوت انقلابی

این حرکت آقا به همه راهکار می‌دهد که در این مسیر حرکت کنند. ما باید سهم خودمان را شناسایی کنیم. باید بچه‌ها در مدرسه‌ها این کتاب‌ها را ترویج کنند. می‌توانند گاهی سر صف قسمتی از این کتاب‌ها را انتخاب کنند و بخوانند و برای بچه‌های دیگر نقل کنند. متأسفانه خیلی وقت‌ها پیام رهبری را دریافت نمی‌کنیم؛ پیام‌هایی به این صراحت و وضوح را گاهی وقت‌ها دریافت نمی‌کنیم. ترویج این کتاب‌ها، هم کار تربیتی، هم کار انقلابی و هم کار تفریحی است. چه چیزی بهتر از این؟ همین سال تحصیلی بچه‌ها را تشویق کنید که این کتاب‌ها دست‌شان باشد و به همدیگر هدیه بدهند و بخوانند و در جلساتی برداشت‌های خودشان را به همدیگر بگویند. می‌توان از نویسنده‌ها دعوت کرد که به جمع بچه‌ها بیایند؛ بعضی از آنها خیلی خوب صحبت می‌کنند؛ مثلاً آقای حسینی نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» فوق‌العاده هستند. من معتقدم ایشان باید در همه اتحادیه‌های کشور حضور یابند. بچه‌ها مرتب برای او جلسه بگذارند و ایشان برای بچه‌ها صحبت کند. تعابیر آقا درباره «کتاب پایی که جا ماند» خیلی عجیب است. ایشان در آن جلسه چند ساعته که با خانواده آقای حسینی داشته‌اند بسیار از این کتاب تعریف کردند. این کتاب امکان همانندسازی دارد؛ چون تمام این اتفاقات عجیب و غریب برای یک دانش‌آموز راهنمایی افتاده است. این کتاب برای بچه‌ها خیلی جالب و درس‌آموز است. این کتاب‌ها گنج‌های انقلاب ما هستند.

بچه‌ها باید این کتاب‌ها را بخوانند و با نویسندگانشان گفت‌وگو کنند تا صبر، نشاط و طراوت انقلابی در بچه‌ها زیاد ‌شود. صبر عنصر اساسی و اصلی در انجمن است.

  • سیره‌‌ای درس‌آموز

سیره‌ی رهبر عزیز و عالیقدرمان برای ما باید درس باشد. یک شخصیّت در این تراز، فقیه، عارف، مجاهد، و دارای مسئولیّت اوّل در جهان اسلام، با آن همه کار و اشتغال و مسئولیّت‌ها و گرفتاری‌ها، اوّلین خواننده‌ی هر کتاب عالی و زیبا درباره‌ی دفاع مقدّس است.

آقای مرتضی سرهنگی و دوستانشان که در کار تدوین این کتاب‌ها بودند نیز یک‌بار حدود سی چهل جلد از این کتاب‌ها را خدمت رهبر عظیم الشّأن بردند تا تقدیم ایشان کنند. وقتی کتاب‌ها را محضر ایشان بردند، آقا فرمودند: من همه‌ی اینها را خوانده‌ام. بعد یکی یکی توضیح دادند و برای کتاب‌ها ارزش‌گذاری کردند. ایشان فرمودند: من کتاب فرمانده‌ی من را که خواندم، پشتش نوشتم: «اَلسَّلَامُ عَلَیْکُم یَا أَنْصَارَ دِینِ الله یا أَحِبَّاءَ الله». این یک سیره است که پیامی را به ما می‌دهد و ایشان عنایت داشتند که این مسئله را همه بدانند و از این روش ایشان همه باخبر باشند. این گوشه‌ای است از اهتمامی که نسبت به گنج عظیم دفاع مقدّس وجود دارد.

دکمه بازگشت به بالا