سواد ضروری امروز

محمد بطحایی

مؤلفه‌های ترویج سواد رسانه                                                           

سواد رسانه‌ای، دانشی است که توانایی تحلیل پیام‌ها و تبعات فرهنگی، اجتماعی و فردی رسانه را به انسان می‌دهد. این توانایی منجر به پیدایش نوعی رفتار و برنامۀ خاص در برخورد با رسانه می‌شود و نهایتاً فرد را در مقابل آسیب‌های رسانه بیمه می‌کند. ضرورت ترویج سواد رسانه به قدری است که برخی کشورها -از جمله ژاپن و استرالیا- با قرار دادن واحدهای درسی اجباری یا اختیاری در مدارس، پیشگام آموزش و ترویج آن در بین دانش آموزان خود شدند. نتیجۀ این اقدام، تفاوت چشم‌گیر رفتاری در مواجهه با رسانه در بین مردم این کشورها با سایر کشورها است.۱

ابزارهای لازم برای ترویج سواد رسانه‌ای

روحیۀ پژوهشگری، یکی از اساسی‌ترین الزامات و بایسته‌های برخورد با رسانه‌ها است. در ادامه، به برخی از موارد آن اشاره می‌شود:

تاریخ رسانه‌ها: یکی از مهم‌ترین مواردی که در فهم حرکت رسانه‌ها تأثیر به سزایی دارد، آگاهی از پیشینه و سرگذشت آنها است. مطالعه و پژوهش در تاریخ رسانه‌ها، علاوه بر اینکه نحوۀ شکل‌گیری و سیر تطور آن را روشن می‌سازد، گرایشات فعلی آن را نیز مشخص می‌کند؛ دانستن این موضوع که سینما به عنوان یک رسانۀ مبتذل و سرگرمی فرومایه به ایران وارد شد و به همین دلیل بسیاری از بزرگان و مردم مذهبی از پرداختن و درگیر شدن با آن پرهیز کردند و همین امر موجب شد ساختار سینمای روشنفکری و غیر مذهبی -به دلیل دسترسی بهتر به ابزار- قدرت بیشتری پیدا کند و این قدرت تا به امروز و پس از گذشت سال‌ها از انقلاب اسلامی هم باقی مانده، نکته‌ای تاریخی و بسیار مهم در زمینۀ مطالعۀ رسانه در ایران است. هم‌چنین اینکه روزنامه‌ها در آمریکا -در ابتدای قرن بیستم- تحت تأثیر انتشار اخبار غیر رسمی، ستون‌های شایعات، غیبت‌ها و هم‌چنین داستان‌های پاورقی فروش زیادی داشتند، وضعیت فعلی آنها را روشن‌تر می‌سازد.

نحوۀ کار و مدیوم رسانه: شناخت ساختار و قالب‌های رسانه‌ای که در اصطلاح به آن مدیوم نیز گفته می‌شود، یکی دیگر از موضوعات مهم پژوهشی در زمینۀ سواد رسانه‌ای است. دانستن اینکه هر یک از رسانه‌ها چگونه کار می‌کنند و در ارائۀ چه پیامی توانا و یا ناتوان هستند، فهم آن را راحت‌تر می‌نماید. هم‌چنین باید دانست که هر رسانه حال و هوای خودش را دارد و نمی‌شود رسانه‌ای را به نفع دیگری مصادره کرد. برای مثال، در هر جامعه‌ای تعداد زیادی روزنامه و مجله منتشر می‌شود، حال آنکه محتوای همۀ این نشریات را می‌توان در شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های اینترنتی یافت. اما وقتی پای یادداشت نویسی و اظهار نظر متفکرین و متخصصین در مورد موضوعات روز به میان می‌آید، هیچ رسانۀ دیگری مانند روزنامه نمی‌تواند از پس این کار برآید.  تقابل سینما و تلوزیون را نیز می‌توان از این قبیل دانست؛ هرچند تلوزیون در جذب مخاطب گوی سبقت را از سینما ربوده، اما سینما نیز به دلیل ویژگی‌های اختصاصی، مشتریان خود را دارد؛ ویژگی‌هایی هم‌چون تفاوت در هزینه‌های تولید و نوعی قانون نانوشته میان این دو رسانه که به دلیل رعایت هنجارها و فرهنگ جامعه به تلویزیون اجازه نمی‌دهد به یک سری مسایل، موضوعات و نکات بپردازد، در صورتی که در سینما معمولاً این حد و مرزها نادیده گرفته می‌شود. بسیاری از تابو شکنی‌های فرهنگی و یا موضوعات حساس و بحث برانگیز در جهان، ابتدا در سینما طرح می‌شوند و بعداً شاید در تلویزیون به نمایش درآید. فیلم عروس آتش (خسرو سینایی-۱۳۷۸) که برای اولین بار در ایران، به صورت عمومی موضوعات عشیره‌ای و رسوم قدیمی قبیله‌های جنوب کشور را مورد انتقاد قرار داد، نمونه‌ای از این تفاوت‌ها است.

مالکیت رسانه و جنبه‌های اقتصادی: بسیاری از کمپانی‌های بزرگ خبر رسانی و خبرگزاری و شرکت‌های بزرگ فیلم‌سازی، درآمد خود را از تبلیغات به دست می‌آوردند؛ تبلیغاتی که روزانه به صورت پیدا و پنهان در این رسانه‌ها نمایش داده می‌شود و درآمد بسیاری را به جیب صاحبان این رسانه‌ها سرازیر می‌کند. این جنبۀ اقتصادی تا آنجا در رسانه‌ها قوی شده است که بسیاری از صاحب‌نظران، منکر وجود ابعاد عقیدتی، سیاسی و فکری در رسانه شده‌اند و تمام فعالیت‌های رسانه‌ای را حول محور پول و تبلیغات کالاهای مصرفی می‌بینند. به طور مثال، در آمریکای دهۀ سی تا پنجاه که به عصر طلایی سرمایه‌داری و یا عصر طلایی مصرف‌گرایی مشهور است، یکی از اقلام بسیار سود آور، سیگارهای فیلتردار بودند. به دلیل راحتی استفاده از این نوع سیگار در استعمال توتون، تولید و فروش آن به تجارتی بسیار پر سود بدل شد و تبلیغات بسیار سنگینی برای جلب گرایش مردم به کشیدن سیگار در جامعه شکل گرفت. تا سال‌ها جدال بسیار زیادی وجود داشت تا مؤسسات بهداشتی آمریکا بتوانند وجود رابطۀ مستقیم میان مصرف سیگار و سرطان را ثابت کنند، اما به جهت تبلیغات سنگین شرکت‌های تولید سیگار، هیچ‌گاه این مطالعات به نتیجه نمی‌رسید. در نهایت بعد از یک رسوایی بزرگ مالی، معلوم شد که بسیاری از رسانه‌هایی که سیگارهای این شرکت‌ها را تبلیغ می‌کردند، مبالغ سنگینی برای این کار دریافت می‌کردند. پس از این، طی تحقیقاتی ثابت شد که تولید کنندگان سیگار برای ایجاد گرایش بیشتر در مشتریان، مواد اعتیادزایی را به آن افزوده‌اند. اما هنوز این تحقیقات علمی زیر سایۀ تبلیغات سنگین رسانه‌ها برای سیگار، به گونه‌ای نادیده گرفته می‌شود و سیگار، کماکان یکی از پر فروش‌ترین کالاها در سراسر جهان است.

جعبۀ ابزار یا نظریه‌های آکادمیک در مورد رسانه

با ورود به دنیای رسانه‌ها، نظریات مختلفی را پیرامون آنها می‌بینیم که مطلع بودن از آنها، کمک شایانی در فهم این نظریات می‌نماید. در این میان، یکی از این نظریات را به عنوان مثال ذکر می‌کنیم:

نظریۀ روانشناسی رسانه:

این نظریه، ساختارها را رها نموده و به سراغ تکنیک‌هایی که برای جذب مخاطب بیشتر و یا برای القای یک موضوع خاص در رسانه‌ها استفاده می‌شود، می‌رود. این نظریه به اشکال مختلف بیان شده است.

در نظریۀ روانشناسی رسانه، بحثی به نام «فرا متن» مطرح می‌شود؛ پیام های ارسالی از سوی رسانه، همیشه ارزش‌های افزوده‌ای را به همراه دارند که در متن پیام نیامده است، اما به نوعی در معنادهی به آن پیام تأثیر دارند. از سوی دیگر، وقتی مخاطب این پیام را دریافت می‌کند، فرا متن دیگری شکل می‌گیرد که بستگی به خود مخاطب دارد و دیگر در اختیار مؤلفین این پیام نیست و ممکن است گاهی در تضاد با آن چیزی باشد که مؤلفین یک پیام در ذهن داشته‌اند.

به طور مثال، یک شرکت تولید کنندۀ قهوه در آمریکا به نام «استار باکس»، قهوه‌های آماده را در انواع و اقسام طعم‌ها به مشتریان خود ارائه می‌دهد. شعب متعدد این شرکت در سراسر جهان، در لیوان‌هایی با طراحی خاص این شرکت، با قیمتی به مراتب بالاتر از شرکت‌های دیگر به مردم قهوه می‌فروشند. این شرکت در تبلیغاتی که انجام می‌دهد، اعلام می‌کند قیمت اضافه‌ای که از مشتریانش دریافت می‌کند، علاوه بر نگهداری از کودکان بی سرپرست، برای بهبود کیفیت کاشت قهوه در کشورهای جهان سومی و خرید قهوه از آنها برای کمک به اقتصادشان هزینه می‌شود. این امر، ارزش افزوده‌ای برای مشتریان ایجاد می‌کند به این معنا که مصرف کننده‌ای که لیوان این شرکت را در دست دارد، نشان می‌دهد که نه تنها یک لیوان قهوه خریه، بلکه به کودکان بی سرپرست و رشد اقتصادی کشورهای فقیر نیز کمک کرده است. این امر به عنوان یک ارزش افزودۀ مثبت، باعث تمایل بیشتر مصرف کنندگان به خرید از این شرکت -حتی با قیمت بالاتر- می‌شود. این پیام تبلیغاتی به مخاطبینی که در آسایش زندگی می‌کنند، اطمینان می‌دهد که با خرید یک لیوان قهوه، علاوه بر استفادۀ شخصی، کمک شایانی نیز انجام می‌شود.

نکات نهایی بحث

استفادۀ بی رویه و بدون برنامه از رسانه‌ها که در کشور ما رواج بسیار زیادی دارند، باعث شده اغتشاشات فرهنگی و اجتماعی زیادی را در سطح جامعه شاهد باشیم. آمارهای مربوط به جراحی‌های پلاستیک که زمانی تنها محدود به جراحی ترمیمی بینی می‌شد ولی حالا به اشکال و انواع مختلف در آمده است، آمار بسیار بالای استفاده از لوازم آرایشی که استاندارد نیستند و نظارتی بر آنها وجود ندارد، شیوع مدهایی که به وضوح از برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای و کاتالوگ مدهای خارجی آمده‌اند و آمار بسیار بالای طلاق در اثر خیانت طرفین در ازدواج و ترویج روابط غیر متعارف، شاهدی بر ناهنجاری‌های فعلی در جامعۀ ما است. ساعات مفید بسیار زیادی در زندگی هر روزۀ مردم جامعه صرف وقت گذرانی در شبکه‌های اجتماعی می‌شود و مطالب بسیار پراکنده‌ای که در این فضاها وجود دارند، نه تنها وقت مفید جامعه را هدر می‌دهد، بلکه قابلیت تمرکز بر روی یک موضوع را نیز کم کم از بین می‌برد. در واقع، این موضوع یکی از تأثیرات روانی برخورد زیاد با این شبکه‌ها است.

امیدواریم روزی با ترویج سواد رسانه‌ای نسبت به آسیب‌های رسانه بیمه شده باشیم و از فواید آن به خوبی بهره ببریم.

پی‌نوشت:

(۱) فلسفی، سید غلامرضا: «رویکرد تطبیقی به سواد رسانه در کشورهای توسعه یافته»، فصلنامۀ علمی پژوهشی مطالعات رسانه، دورۀ ۹، شمارۀ ۱(پیاپی ۲۴)، بهار ۱۳۹۳٫

دکمه بازگشت به بالا