تربیت نوشت

عاشورا؛ عقبه فکری انقلاب‌های جهادی

مرضیه فلاحی

اشاره:

آنچه که در محرم سال ۶۱ هجری به وقوع پیوست، آتش حرکت‌های انقلابی را در بطن جهان اسلام، به خاموشی گردانیده بود، چنان فروزان ساخت که شعله‌هایش نه تنها با قیام «مختار»ها و «عبدالله بن عفیف»‌های سال ۶۱ هجری فروکش نکرد که با وجود گذشت قرن‌ها، بارقه‌های الهام بخشش در هسته‌های فکری جنبش‌های حق طلب و عدالت خواه جهان امروز، مبرهن و واضح است. نوشتار پیش رو به منظور بازخوانی «فرهنگ عاشورا» به مثابه عقبه فکری و تئوریک برترین حرکت‌های جهادی معاصر، سامان داده شده است.

«سقوط اخیر شاه ایران و به راه افتادن انقلاب ایران …، باعث تعجّب ناگهانی ناظران خارجی، از دوستان آمریکایی شاه گرفته تا روزنامه‌نگاران و متحصّصین علوم اجتماعی، از جمله افرادی مثل من که متخصص مسائل «انقلاب» هستم، گردید. همه ما با علاقه و شاید بهت‌زدگی، تحقق وقایع جاری را مشاهده کرده‌ایم. تعدادی از ما به سوی تفحص در مورد واقعیات اجتماعی، سیاسی ایران در ورای این رخدادها سوق داده شدیم.»[۲] این سخن «تدا اسکاچپول»، نویسنده و تئوری‌پرداز معروف آمریکایی، به خوبی نشان می‌دهد که برای او نیز چون سایر نظریه‌پردازان هم قطارش در اردوگاه استکبار، پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در پایان هزاره دوم میلادی (۱۹۷۹ م) با نام دین و بازگشت مذهب در ساختار حکومتی و زدودن اندیشه «سکولاریسم» از کانون‌های سیاسی و مذهبی، در فضایی که گفتمان «لیرالیستی» و «سوسیالیستی» برآمده از بطن انقلاب‌های کبیر رواج یافته بود، باور نکردنی می‌نمود.

در میان تحلیل‌گران و متفکرانی که بر اساس «نظریه‌های انقلاب» و گاه رهیافت‌های علمی و فرضیه‌های غیرعلمی خود که عمدتا بر مبنای تحلیل‌های مارکسیستی قرار گرفته بود، به تبیین چرایی وقوع «پدیده انقلاب ایران» پرداخته بودند؛ نخبگان سیاسی و اندیشمندان نیز بر محوریت نقش «مذهب» در شکل‌گیری انقلاب ایران تاکید داشتند. «میشل فوکو» فیلسوف مشهور فرانسوی و صاحب نظیره پُست مدرنیسم در کتاب «ایرانی‌ها چه رؤیایی در سر دارند» بازگشت انقلاب ایران به مذهب و «معنویت گرایی سیاسی» را، از عناصر اصلی این انقلاب بر می‌شمارد. گزینش اسلام به عنوان ایدئولوژیک انقلاب از سوی مردم ایران، در حالی که اکثر انقلاب‌های معاصر و گروه‌های سیاسی، ایدوئولوژی خود را کمونیسم مارکسیسم و ناسیونالیسم وام گرفته و یا کپی‌برداری از استراتژی‌های مبارزاتی فیدل، مائو، لنین و چه گوارا به مبارزه می‌پرداختند؛ گواه این واقعیت است که «مذهب» در فرهنگ سیاسی ایرانیان، الگوی رفتار سیاسی و مبارزاتی توده‌های مردم است.

وقوع انقلاب اسلامی با ماهیت بازگشت به عنصر قدسی، درست در زمانی که نظریه‌پردازانی چون «دورکیم» و «ماکس ویر» بنیان تحلیل‌های خود را با «عقل‌گرایی»، «افسون‌زدایی از جهان» و «حذف عنصر قدسی» محکم می‌ساختند، کانون تئوریسین‌های جهانی را به چالش کشاند. از همین رو است که به عقیده فوکوی فرانسوی و بسیاری از اندیشمندان غربی، «انقلاب اسلامی نخستین انقلاب فرامدرن عصر حاضر و یا به تعبیر دیگر او، اولین شورش بزرگ علیه نظام‌های زمینی … و مدرنترین شکل قیام است.»[۳] نقش مذهب و فرق مذهبی در باز همگرایی مردم و پیوند آن با انقلاب ایران، چنان چشمگیر بود که در برهه‌ای از زمان، ایران به «حرکت در مسیر آنارشیسم اجتماعی و فاشیسم مذهبی»[۴] متهم شد.

آنچه از تورّق کوتاه بر ادبیات سیاسی رایج در روند شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران به دست آمده، نشان می‌دهد که از میان مؤلفه‌های دینی و مذهبی، «فرهنگ عاشورا و نهضت حسینی» در بر هم زدن معاملات سیاسی، به سود جنبش‌های اصیل انقلابی، نقش تعیین کننده‌ای داشته است. طرح شعارهایی چون «نهضت‌ ما حسینی است، رهبر ما خمینی است» یا «خمینی تو وارث حسینی» که با قیام خونین پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ تثبیت و نهادیه شد، پرده از این واقعیت بر می‌گیرد. از همین روست که انقلاب اسلامی ایران، در میان انقلاب‌های کبیر جهان، پدیده‌ای «شگفت‌آور» و «ساختار شکن» به شمار می‌آید.

انقلابی برآمده از نهضت حسینی

بررسی اوضاع سیاسی مذهبی شبه جزیره عرب، نشان می‌دهد که در آستانه قیام امام حسین (ع)، به سبب پرورش اندیشه تقدیری و جبرگرایانه توسط فقهای درباری و نیز رسوخ و پذیرش احادیث جعلی در بطن جامعه اسلامی که چون مستمسکی در دستان سران بنی‌امیّه در توجیه مشروعیت سیاسی اجتماعی حکومت اموی به بازی گرفته شده بود، تفارق دین از سیاست به گونه‌ای مسموم در اندیشه‌های دینی مردم رسوب گذاری می‌کرد. سکوت و تسلیم در برابر سیاست‌گذاری‌های ضد مذهب حُکّام اموی و فرمانروایانشان در بلاد اسلامی با استناد به قدرت و مشیّت الهی، از سمپات‌های چنین اعتقاد فلج کننده‌ای بود که به اعتراض خونین امام در نفی این اندیشه‌های تخدیر کننده انجامید.

امام خمینی (ره)، بنیان‌گذار کبیر جمهوری اسلامی، در شرایطی که تبلیغات گروه‌های مارکسیستی بر افیون نشان دادن دین و تلاش نظام‌های جیره‌خواه دول استعماری شرق و غرب بر سکولاریزه کردن جوامع با عنوان لازمه ملیّت‌گرایی، به حد انفجار رسیده بود، با احیای سنت مبارزاتی امام حسین (ع) و بازسازی و همانند سازی واقعه عاشورا در فرهنگ سیاسی ایران، کنش انقلابی مردم را علیه نظام سیاسی ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی برانگیخت.

ایشان با دریافت پتنانسیل ماه محرم و درک عمیق از ضرورت بازآفرینی آموزه‌های نهضت حسینی، در جامعه‌ای که مردمان آن از پیوند عمیق و ناگسستنی با حادثه عاشورا برخوردارند و نیز با اعتقاد به این امر که امام خمینی (ره): «واقعه عظیم عاشورا از ۶۱ هجری تا خرداد ۶۱ و از آن تا قیام عالمی بقیه‌الله (عج) در هر مقطع انقلاب‌ساز است»[۵]؛ با در آمیختن مفاهیم عاشورایی و مقولات اسلامی به عنوان ایدئولوژی نظام الهی، گفتمان جدیدی در اندیشه سیاسی جهان به وجود آورد.

عاشورای سال ۱۳۴۲، دو ماه پس ا زفاجعه کشتار مدرسه فیضیه، فرصتی مناسب بود تا امام (ره) با بهره‌گیری از شور مذهبی، غیرت دینی و روح عاشورایی مردم، مدل انقلابی خود را به جهان عرضه کند: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا یک کلمه بزرگی است … همه روز باید ملت ما این معنا را داشته باشد که امروز عاشورا است و ما باید مقابل ظلم بایستیم و همین جا هم کربلاست و باید نقش کربلا را پیاده کنیم. انحصار به یک زمین ندارد… همه زمین‌ها باید این نقش را ایفا کنند و همه روزها.»[۶] امام خمینی (ره) با بنیان نهادن ساختار تلفیقی از قیام عاشورا و ضرورت‌های سیاسی با هدف غنا بخشیدن به مبانی فکری و ایدئولوژی جنبش‌های سیاسی اجتماعی برخاسته از دل مردمانی که با وجود پیوست دریرینه‌شان نهضت امام حسین (ع)، سال‌ها در برابر سلطه‌رانی حکومت‌های جائر گردن خم کرده بودند، نقطه آغازین خیزش تفکر اسلامی را نوید داد: «اسلام را عرضه بدارید و در عرضه آن به مردم، نظیر عاشورا به وجود بیاورید.»[۷]

بی‌شک «پدیده» شدن انقلاب ایران را باید مرهون همین مفاهیم عاشورایی دانست که در فرهنگ مبارزاتی شیعه نهادینه شده است؛ به گونه‌ای که امروزه «انقلاب اسلامی ایران، پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن»[۸] به جهان شناسانده می‌شود. سازش ناپذیری و مبارزه با ظلم و مصادیق آن، استقامت، پایداری و پشتکار در مبارزه، احیای سنّت امر به معروف و نهی از منکر؛ شکست ناپذیری، تحوّل روحی و به ویژه بازیابی نقطه استراتژیک مبارزاتی تشیّع، آموزه «جهاد و شهادت»؛ از کار ویژه‌های نهضت حسینی در جریان حرکت انقلاب اسلامی بوده است.

امام (ره) با ره‌یابی از پیام اصلی حماسه عاشورا ـ‌ قیام بر ضد حکومت‌های باطل و دست نشانده ـ‌ در حرکت انقلاب خویش، با بازسازی فرهنگ «جهاد» در میان ملتی که از اجرای سیاست‌های «مذهب گریز» خاندان پهلوی و حاکمیت نمود‌های فرهنگ غربی در جامعه به ستوه آمده بودند، بزرگ‌ترین حرکت جهادی معاصر را سازماندهی و هدایت کرد تا سنگ بنای حرکت‌های جهادی ناب و نهضت‌های آزادی بخش منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را بنیان نهد.

ترویج روحیه «شهادت طلبی عاشورایی» و بازتاب آن در جبهه‌های جنگ علیه تجاوزگران خارجی، همزمان با طرح گفتمان «جهادی» انقلاب امام روح‌الله در براندازی سلطه مطلق العنان نظام‌های «ظلم محور» به باز تولید انقلابی حماسی انجامید که با در هم کوبیدن قوانین از پیش تعیین شده جهان قدرت، رشته فزون‌خواهی نامشروع و دست‌اندازی سردمداران غرب و شرق را در ملل جهان سوم از هم گسیخت.

تحت تأثیر همین رهیافت‌های «انقلاب عاشورایی» بود که «مهاتماگاندی» رهبر استقلال طلب هند، به این حقیقت رهنمون شد که «اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین (ع) پیروی کند.»[۹] تاریخ به یاد دارد این سخن گاندی را خطاب به یارانش که «ای ملت هند! من هیچ گونه الگوی و روشی از هیچ کس در دنیا برای شکست استعمار پیر برنگزیدم؛ مگر از حسین شیعه.»[۱۰]

انقلاب اسلامی ایران با کارآمد کردن جنبه‌های بالقوه سیاسی حماسه بی‌بدیل عاشورا و انسجام ساختار مبارزاتی شیعه، توجه نهضت‌های رهایی بخش و به ویژه جنبش‌های حق طلب مناطق آسیا و آفریقا ایدئولوژی اسلامی انقلاب ایران معطوف ساخت و با صدور انقلاب حسینی، توازن و ثبات امنیتی زنجیره متحدین غرب را نه تنها در منطقه، بلکه در سراسر جهان دچار تزلزل کرد. پس چه جای تعجب که «جرج شوستر» وزیر خارجه وقت آمریکا، «انقلاب اسلامی و ایران را خطرناک‌ترین دشمن مشترک تمدن غرب در سراسر تاریخ آن»[۱۱] معرفی کند یا «موشه‌دایان» همتای اسرائیلی‌اش، وقوع انقلاب ایران را زلزله‌ای در منطقه بداند و به «بگین» گوش زد نماید که مسئله‌ای مهم‌تر از کمپ دیوید رخ داده است که باید به آن پرداخت.[۱۲]

عاشورا و حرکت‌های جهادی

شکست اندیشه «ناسیونالیستی» و «سوسیالیستی» جهان عرب، هم زمان با بازتاب گسترده «گفتمان عاشورایی» انقلاب ایران به ویژه در «خاورمیانه عربی»، معادلات مادی و التقاطی خیزش‌های سیاسی را در کشورهای منطقه و نظام بین‌الملل بر هم زد و با تجهیز قوای فکری هسته‌های «اسلام‌گرا»؛ آرایش نظامی نیروهای مبارز را در جهت بازسازی و بازخوانی تفکر «انقلاب دینی» تغییر داد. در حالی که برخی از سیاست‌بازان برآنند تا روی آوردن به مبارزه اسلامی را با «بنیادگرایی و اصول‌گرایی اسلام» توجیه نمایند؛ کالبد شکافی دقیق و کامل انقلاب‌های معاصر، به ویژه حرکت‌های اسلامی نشان می‌دهد که عمده حرکت‌های فکری و سیاسی طی چند دهه اخیر به طور مستقیم یا غیرمستقیم، از این جهان‌بینی عاشورایی حضرت رو‌ح‌الله که «سیدالشهداء به همه آموخت در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد،»[۱۳] متأثر بوده است. همچنان که رجب اردوغان، نخست‌وزیر ترکیه، ایستادگی در برابر ظلم و یاری کردن مظلومان را، میراث شهدای کربلا و الهام‌بخش حرکت‌های سیاسی اجتماعی ترکیه می‌داند.[۱۴]

اما آنچه که از میان بیانیه‌ها و سخنان رهبران مکاتب و نحله‌های سیاسی جهان عرب و غیر عرب برجسته می‌نماید، آن است که برترین گزاره نهضت حسینی (ع) که مُلهم از انقلاب ایران، الگوی عینی و عملیاتی جنبش‌های مبارز قرار گرفته، بازپروری فرهنگ «جهاد» به عنوان فرضیه دینی و سمبل حرکت‌های انقلابی بوده است.

سخن‌گوی جنبش جهاد اسلامی فلسطین، در دیدار با امام (ره) اذعان می‌کند: «با ظهور انقلاب شما، ملت مسلمان و بزرگ ما فهمید که راهش، راه جهاد و مبارزه است.»[۱۵]

شیخ اسعد تمیمی، از رهبران فلسطین نیز، بازگشت «اسلام» و «جهاد» را به جهان اسلام و به ویژه فلسطین؛ از رهاوردهای معنوی انقلاب اسلامی بر می‌شمارد.[۱۶]

نگرش در مؤلفه‌های انقلاب جهادی و بازیابی آن در ماهیت خیزش‌های اسلامی که پس از انقلاب ایران نضج گرفته است، ما را به این حقیقت رهنمون می‌سازد که از میان جنبش‌های آزادی‌خواه، نهضت «حزب الله» لبنان به علت داشتن عُلقه مذهبی و سیاسی با انقلاب اسلامی ایران، پویاترین و پایدارترین نظام حرکت‌های جهادی را با تکیه بر روحیه جهادی و به ویژه تأسی از قیام سید‌الشهداء (ع) سازماندهی کرده است.

بنا به گفته دبیرکل جنبش حزب‌الله، فرو ریختن افسانه «شکست‌ناپذیری» ارتش تابن دندان مسلح اسرائیل در تقابل با دستان خالی رزمندگان «مقاومت» به انتقام شکست جنگ «خوشه‌های خشم» و کشتار «صبرا و شتیلا» و به آتش کشاندن تز رژیم صهیونیستی در ایجاد «خاورمیانه جدید» و سیره کامل بر منطقه؛ برآیند اتکال به شعار «هیهات منّاالذلّه» امام حسین (ع) بوده است. همان راز آشماری که «حزب الله» و رهبر غیورش را به الگوی اسطوره‌ای و سازش ناپذیر جهان عرب و خواری در چشمان رژیم‌های سازش کار عربی و پرچم‌داران اسلام آمریکایی و آل‌سعود تبدیل کرده است. بازگشت هسته‌های مقاومت به دو عنصر «جهاد اسلامی» و «شهادت طلبی»، در فرهنگ مبارزاتی که زائیده تفکرات سیاسی حزب‌الله در پیوند با افق عظیم اندیشه‌های سیاسی امام (ره) و تفسیر ایشان از «حرکت انقلابی» با عقبه فکری و تاریخی «نهضت عاشورا» ترسیم شده، روح غیرت دینی و جهاد مقدس را به گروه‌های مبارز فلسطینی بازگردانده است. جنبش مردمی «حماس» با جهت‌گیری از مقاومت حزب‌الله و انقلاب اسلامی ایران، در نبرد نامتوازن و ناهمگون ۲۲ روزه، سازش ناپذیری با ظلم را با بهره‌گیری از شعار تاریخی «هیهات منّا الذله» امام (ع) به نمایش گذارد. «عبدالله گل»، رئیس جمهور ترکیه، با اشاره به این واقعیت، فاجعه غزه را تکرار واقعه کربلا نامیده است.

ضرورت پرداخت به «فرهنگ عاشورا» و بازیابی آن در مبارزات سیاسی فلسطین، پیش‌تر در سال‌های انتفاضه اول «۱۹۹۳ ـ ۱۹۸۷» از سوی «دکتر فتحی شقاقی»، بنیان‌گذار جنبش جهاد اسلامی دریافت شده بود. او بر این باور بود که تنها راه آزادی فلسطین را باید در اقتدا به آرمان‌های کربلایی یافت. از این رو به «رمضان عبدالله» (جانشین) خود توصیه می‌کند تا علاوه بر کارآمد کردن آموزه‌های عاشورایی در معادلات سیاسی، مطالعه تاریخ کربلا را تا زمانی که کربلایی شود، پی گیرد.

بی‌شک آنچه که این مقاومت‌های جهادی را تداوم می‌بخشد، رهگیری جریان‌های فکری و سیاسی جهان اسلام از رهیافت‌های حماسه حسینی است که مقاومت را به فرهنگی شکست‌ناپذیر در جهت تجدید و تداوم اسلام ناب محمدی (ص) و اصلاح و تغییر جامعه بدل کرده است که این «تغییر»ها و هموار «شدن‌»ها، بر همه زمان‌ها و مکان‌های قابل تطبیق است.

[۱]. فصلنامه پویا، ویژه نامه شهادت طلبی، ش۱۳، ص۵۶

[۲] . حکومت تحصیل‌دار و اسلام شیعه در انقلاب ایران، به نقل از فراتی، عبدالوهاب، رهیافت‌های نظری بر انقلاب اسلامی، ص ۱۸۵٫

[۳] . فراتی، عبدالوهاب؛ انقلاب اسلامی و بازتاب آن؛ ص ۳۰٫

[۴] . حکیمی، محمود؛ انعکاس انقلاب اسلامی ایران در مطبوعات جهان؛ ص ۴۷٫

[۵] . صحیفه‌نور؛ ج ۱۶، ص ۱۷۹٫

[۶] . همان؛ ج ۹، ص ۲۰۲٫

[۷] . به نقل از پیام انقلاب، ماهنامه فرهنگی سیاسی اجتماعی، شماره ۱۹، بهمن ۱۳۸۷، ص ۲۹٫

[۸] . صحیفه‌نور؛ ج ۱۸، ص ۱۲٫

[۹] . محدثی، جواد؛ فرهنگ عاشورا؛ ص ۲۷۹٫

[۱۰] . جمعی از نویسندگان؛ فرهنگ عاشورایی؛ ج ۸، ص ۴۵٫

[۱۱] . مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی؛ انقلاب اسلامی و توطئه، ص ۷۳٫

[۱۲] . محمدی، منوچهر؛ تحلیلی بر انقلاب اسلامی؛ ص ۱۶٫

[۱۳] . صحیفه‌نور؛ ج ۴، ص ۴۲٫

[۱۴] . پیام رجب طیب اردوغان، یازدهم محرم ۱۴۲۸٫

[۱۵] . جمعی از نویسندگان؛ انقلابی متمایز: جستارهایی در انقلاب اسلامی ایران؛ ص ۳۶۶٫

[۱۶] . کاظمی کرهرودی، حسین؛ حمایت از انتفاضه فلسطین چرا؟؛ ص ۵۵٫

دکمه بازگشت به بالا