تربیت عاطفی و اهمیت آن در تربیت
در نهاد انسانها، عواطف فراوانی قرار داده شده است. عواطفی که نقش آنها در زندگی انسان، بسیار پررنگ بوده است و به هیچ وجه قابل چشمپوشی نمیباشد. تأثیر عواطف در تمام مراحل رشد، حتی در مرحلۀ شیرخوارگی، به چشم میآید و رفتارهای فردی و اجتماعی هر فرد، به گونهای متأثر از عواطف او است. سلامت روانی و عقلانی انسان نیز، به سلامت عاطفی او وابسته است. به همین جهت، رفتار کسی که عواطفش به صورت متعادل پرورش یافته، با رفتار فردی که از جهت تربیت عاطفی با ضعف روبهرو بوده، یکسان نیست. چگونگی رفتار هر یک، متأثر از چگونگی رشد تربیت عواطف او است.
قرآن کریم و روایات ائمه(ع) گنجینهای از مطالب مهم و حایز اهمیت در رابطه با پرورش متعادل عواطف، استفادۀ صحیح و به جا از آنها و پیشگیری از فقر عاطفی، در اختیار بشر قرار داده است. امروزه نیز با پیشرفت علوم و مباحث نظری، نقش عواطف در چگونگی تحریک و تداوم رفتار، مهار فعالیت و سلامت و بیماری افراد، مورد توجه دقیق قرار گرفته است. شناخت عواطف و نحوۀ رشد و میزان تأثیرگذاری آنها در رفتار فردی و اجتماعی و پرورش متعادل آنها جهت پیشگیری از فقر عاطفی، از مباحث مهم تربیتی، اخلاقی و روانشناسی به شمار میآید. تربیت عاطفی دارای ظرافتها و دقایق خاصی است. بعد عاطفی باعث برانگیختن متربی برای انجام و یا ترک آن شده و به این شکل، قوۀ محرکه برای انجام یک فعل میباشد. «شناخت» برای انجام یک کار کفایت نمیکند و تا انگیزۀ لازم برای انجام کاری نباشد، آن کار محقق نخواهد شد. بسیاری از انسانها دست به کاری میزنند که از نادرست بودن آن آگاهی دارند. بسیاری از افراد که دروغ میگویند، با اذعان به نادرست بودن این عمل مرتکب آن میشوند. برای اینگونه افراد، «انگیزۀ» دروغ گفتن، قویتر از «شناخت» در مورد آن، عمل میکند. از این رو توجه به جنبۀ عاطفی انسان، یعنی بعد انگیزشی و شکل و پرورش دادن انگیزههای مثبت و حذف انگیزههای منفی از وظایف مهم تربیت است. قرآن کریم نیز به مناسبتهای مختلف، برای ایجاد انگیزه از وعده و بشارت به بهشت و نعمتهای بهشتی و از ابزار تحریک ایمان استفاده کرده است. در مقابل، برای حذف انگیزهها، از انذار و تحذیر و سرزنش استفاده نموده است.
به طور کلی، جنبۀ عاطفی انسان از چند جهت دارای اهمیت است:
- این جنبه با زمینۀ عقلایی و اجتماعی ارتباط نزدیک داشته و بسیار پیچیده میباشد.
- عواطف، قوۀ محرکۀ انجام یا ترک افعال بوده و به عنوان انگیزههای نیرومند، انسان را به تلاش و کوشش وامیدارند.
- تاریخ نشان داده که انسان بیش از آنکه تحت نفوذ عقل باشد، تحت تأثیر عواطف بوده است.
از این رو وظیفۀ مربی در سطح وسیع، این است که نحوۀ ابراز و کنترل عواطف را به متربی آموزش داده و آنها را به تعادل برساند. اهمیت تربیت عاطفی و نیاز به توجه به عواطف در سنین نوجوانی، بیش از دیگر مقاطع میباشد. دگرگونیهای چشمگیری از بسیاری جهات، از جمله از جهت عاطفی و اجتماعی، در سنین نوجوانی رخ میدهد؛ اطاعت پذیری نوجوان از پدر و مادر کاهش مییابد. گرایش به طرف دوستان و همسالان بیشتر میشود. هیجانات شدت گرفته و شخص، بیشتر دچار عصبانیت، یأس، ناامیدی و حتی ترس میشود. علاوه بر اینها، نوجوان گاهی احساسات ظریف نشان میدهد و گاه متوسل به احساسات خشن میشود؛ گاهی کنجکاو حل مسائل بوده و گاهی بیاعتنا به همه چیز است. فوران احساسات نیز در این دوره زیاد میباشد؛ گاه با یک کلمه، یک کنایه و حتی یک حرکت، طوفانی از احساسات در او نمایان میشود. در مجموع، غلبه و برتری با احساسات نامطبوع و منفی است. یعنی حالت ناامیدی، همچون امواج خروشانی او را احاطه و به راحتی دلسرد میکند. گرایش به دنیای درون و خیال پردازیهای شدید و وسیع، از ویژگیهای دیگر این دوره است.
با این توصیف، ضرورت مییابد که این بعد از شخصیت نوجوان، تحت مراقب تربیتی قرار گرفته و با برنامهای مشخص، پرورش پیدا کند. بیتوجهی به این مهم نیز میتواند سرخوردگی عاطفی را در پی داشته باشد که خود دارای پیامدهای منفی همچون دوستیهای افراطی، شخصیتزدگی، انزوا و تنهایی است.
برای تربیت عاطفی و اجتماعی نوجوان، باید در درجۀ اول برخی از آموزشهای نظری را به وی ارائه داد و در درجۀ دوم، بعد و همراه با آموزشهای نظری، برخی از روشهای عملی را نیز به کار گرفت و نوجوان را در زمینۀ استفاده از آنها یاری کرد. مهمترین محورهایی که آموزشهای نظری باید حول آنها انجام پذیرد، عبارتند از: شناخت عواطف و تحولات آنها در دورۀ نوجوانی، شناخت رفتارها، روابط و مهارتهای اجتماعی، آشنایی با نتایج تبعیت صرف از عواطف و آشنایی با آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد، افت تحصیلی و ارتکاب کارهای خلاف.
علاوه بر آموزشهای نظری، باید نوجوان را در زمینۀ کسب صلاحیتهای لازم برای اداره کردن عملی خویش در عرصۀ رفتار اجتماعی و عواطف، یاری کرد. باید به نوجوان آموخت که در مواقع مختلف، به خصوص آنجا که میل ما چیزی میخواهد و عقل ما حکم دیگری میکند، با توکل به خدا و با تصمیم و اراده، خود را در جهت درست سوق دهیم. این همان تقوایی است که مورد تأکید دین قرار گرفته است. شرکت در فعالیتهای اجتماعی مثبت و مؤثر، از قبیل همکاری و تعاون و نیز احساس مسئولیت اجتماعی و نقد و بررسی عملکرد دیگران، از جمله مهارتهای عملی است که نوجوان را در زمینۀ کنترل عواطف یاری میکند. علاوه بر این، انجام وظایف اجتماعی اسلامی، به حفظ تعادل عواطف و کنترل آنها کمک شایانی خواهد کرد.