اشاره:
حجتالاسلام والمسلمین سید احمد رهنمایی، یکی از استادان حوزه و دانشگاه است که علاوه بر تحصیل دروس حوزوی، دارای دکترای فلسفه تعلیم و تربیت است. از جمله تألیفات ایشان میتوان بدین موارد اشاره کرد: «غربشناسی»، «درآمدی بر مبانی ارزشها» و «آشنایی با اصول و فنون مشاوره» و دهها مقاله دیگر.
آنچه میخوانید، گفتوگویی با ایشان در موضوع آشنایی با اصول و فنون مشاوره در تبلیغ است که در تنظیم بحثها، از کتاب «آشنایی با اصول و فنون مشاوره» ایشان استفاده شده است.
اهمیت مشاوره
لطفاً در مورد اهمیت و شناخت مشاوره در تبلیغ توضیح دهید.
امروزه با توجه به پیچیدهتر شدن مسائل زندگی و حساسیت روزافزون مسئولیتها و وظایف تربیتی، مبلّغ مذهبی زمانی میتواند به خوبی و شایستگی ایفای نقش کند که با حرفه مشاوره بهصورت عمومی و یا دستکم در حد امدادهای اولیه آشنا باشد. چنین شخصی میتواند در رویارویی با مراجعان، به تناسب شرایط و امکانات از اصول و فنون مشاوره بهره گیرد. بسا یک راهنمایی و مشاورۀ ساده، بهسبب نقشی پیشگیرانه از عوارض و مشکلات روانی، تربیتی و رفتاری، بهمراتب از هرگونه اقدام درمانی بهتر و مفیدتر باشد. همچنین آشنایی با اصول و فنون مشاوره، در بهینهسازی شرایط تبلیغ و بهرهبرداری از فرصتها و امکانات تبلیغی بسیار مؤثر است.
مفهوم مشاوره
تفاوت مشاورۀ اصطلاحی با مشورت چیست؟
مشاوره در اصطلاح، فرآیندی فراتر از «شور» و «مشورت» ساده است. در مشورت، هیچ تعهد و الزامی نسبت به عناصر و لوازم مشاوره نیست. اگرچه در مقام مشورت، سعی میشود از افرادی مشورت گرفته شود که شایسته این کارند، اما این اهتمام موجب آن نیست که همیشه «مشورت» رتبه و اعتباری در حد «مشاوره» اصطلاحی داشته باشد.
البته این نکته طعنی بع اعتبار حقیقی مشورت نیست و از ارزش و شایستگی ذاتی آن نمیکاهد. مشورت نیازها و خواستههای مشاورهای را تأمین نمیکند، بااینوجود، مشورت و مشاوره در برخی از موارد با یکدیگر همخوانی دارند و میتوانند بر یکدیگر منطبق گردند؛ به این صورت که مشورت از حد یک نظرخواهی از صاحب مشورت فراتر رود و از معیارهای اساسی مشاوره بهرهمند گردد.
در مشورت، کافی است که فرد مشورتدهنده از آگاهی نسبی دربارۀ موضوع مورد مشورت برخوردار باشد. در برخی از روایات و احادیث به پارهای از ویژگیها و صفات اخلاقی و رفتاری مشورتدهنده اشاره شده است. بهطور مثال امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرمایند: «اَفْضَلُ مَنْ شاوَرْتَ ذُو التَّجَارِبِ؛ افراد با تجربه برترین کسانی هستند که با آنان مشورت میکنی».[۱]
و نیز میفرمایند: «خَیرُ مَنْ شاوَرْتَ ذَوُوا النُّهی وَالْعِلْمِ وَاُولُوا التَّجارِبِ وَالْحَزْمِ؛ صاحبان عقل و علم و افراد با تجربه و دوراندیش، بهترین کسانی هستند که با آنان مشورت میکنی».[۲]
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله در رابطه با کسانی که مشورت با آنها نهی شده است، میفرمایند: «یاعَلِی لا تُشاوِرْ جَباناً فَاِنَّهُ یضَیقُ عَلَیک الْمَخْرَجَ وَلا تُشاوِرِ الْبَخِیلَ فَاِنَّهُ یقْصُرُ بِک عَنْ غَایتِک وَلا تُشاوِرْ حَرِیصاً فَاِنَّهُ یزَینُ لَک شَرَهاً؛ ای علی! با انسان ترسو مشورت مکن که او راه خلاصی [از مشکل] را بر تو تنگ میکند. با بخیل هم مشورت مکن که او تو را از دستیابی به هدف منصرف میکند. همچنین با شخص حریص مشورت مکن که او آزمندی را در دید تو زیبا جلوه میدهد.[۳]
هرچند این شرایط میتواند عنصری از عناصر و شرایط لازم مشاوره فنی و اصطلاحی محسوب شوند، ولی در مشاوره مورد نظر معیارها و عناصر دیگری دخیل است که تا حدودی مشاوره را از هدایتجویی و راهنماییخواهی متمایز میگرداند. این معیارها و عناصر بهطور پراکنده از روایات دیگری قابل استخراج است که ما آنها را در جای خود مورد بررسی و استفاده قرار خواهیم داد.
مشاوره در واقع جریان و فرآیند است؛ جریانی از فعالیتهای شناختی، تشخیصی و رفتاری که مشاور، ضمن دعوت به همکاری و همراهی، مسئول سامانبخشی به آن جریان است.
برای دریافت مفهوم روشنتری از مشاوره، میتوان آن را اینطور تعریف کرد: «مشاوره، فرایند پویایی است که طی آن، مشاور براساس اصول ارتباطات انسانی معنادار و با تکیه بر مهارتها و تجربههای سودمند، به برقراری ارتباط با مُراجع پرداخته، به وی فرصت میدهد به راحتی و با آرامش خاطر، مسئله، مشکل و یا رفتار نابهنجار خود را مطرح نماید.
فرایند مزبور، امر مصاحبه یاورانه را سامان بخشیده، زمینه را برای تشخیص و رفع مشکل و یا درمان نابهنجاری مُراجع فراهم میآورد. پاسخ مقتضی و قانعکننده، رفع مشکل به طور کامل و درمان اختلال و نابهنجاری به طور اساسی، منوط و مشروط به عواملی از جمله نظارت مستمر بر روند تشخیص، ارزیابی، پاسخدهی، مشکلزدایی و ساماندهی ادراک، رفتار و روان مراجعهکننده است. به عبارت دیگر، «مشاوره، حرفهای یاورانه که مستلزم خدماتی راهبردی، کاربردی، سامانبخش و یاورانه است».
هدف از مشاوره
اهداف شما از مشاوره دادن چیست؟
ما مشاوره می دهیم تا:
۱. مشکل و مسئله آن گونه که هست به مراجعهکننده باز شناسانده شود؛
۲. راهکارهای ارائه پاسخ مناسب مسئله، در نظر مراجعهکننده روشن گردد؛
۳. راه و یا راههای پیشگیری از بروز نابهنجاری آموزش داده شود؛
۴. مراجعهکننده یاد بگیرد چگونه اوضاع و شرایط را کنترل کرده و بر آنها چیره گردد؛
۵. نسبت به شیوههای درمان نابهنجاری مورد ابتلا، آگاهی یافته، آن شیوهها را بهخوبی بهکار بندد؛
۶. مراجعهکننده ضمن آگاهی از محدودیتها و نارساییهای روانشناختی و یا رفتاری، با جدّیت در رفع آنها بکوشد؛
۷. مراجعهکننده راه اصلاح نابسامانیهای رفتاری را دریابد و خویشتن را اصلاح کند؛
۸. مراجعهکننده از تواناییها، استعدادها و امکانات وجودی خویش مطلع گردد و زمینه بهرهبرداری کامل از آنها را در خود فراهم آورد؛
۹. مراجعهکننده فرایند تصمیمسازی، تصمیمگیری و توانایی بر سازگاری را برای تسهیل نماید؛
۱۰. مشاور نیز در حد امکان، با نظارت و کنترل دقیق و فراگیر بر روند اصلاح و درمان مراجعهکننده، او را از توصیههای ارشادی و توجیهی بهرهمند گرداند.
دستیابی به اهداف دهگانهای که بیان کردیم، هنگامی میسر خواهد شد که فرایند مشاوره، از نقطه شروع تا نقطه پایان، یا به تعبیری از مرحله فضاسازی تا مرحله رفع و حل مشکل، بهصورت مطلوب و شایسته سامان یافته باشد.
شرایط مشاوره مطلوب
چه عناصری در ارتباط با مشاوره، نقش کلیدی و اهمیت حیاتی دارند؟
۱. ارتباطات حرفهای، تکیهگاه مشاوره: ارتباطات حرفهای بین مشاور و مراجعهکننده، کلیدواژه مشاوره به شمار میرود. این نوع ارتباطات لازم است یاورانه، صمیمانه، قاطعانه، عمیق، پایدار و موجّه باشد.
۲. شرکت مشاور در حل مشکل مراجعهکننده: به دنبال طرح مسئله توسط مراجعهکننده، زمینه مساعدی برای ورود مشاور به فضای زندگی و احوال شخصی او فراهم میشود. این ورود مستلزم تنظیم مجموعهای از فعالیتهای اخلاقی و انسانی بین مشاور و مراجعهکننده، بهمنظور همکاری در رفع مشکل است. جواز ورود مشاور به فضای خصوصی مراجعهکننده ـ با توجه به نوع مشکل ـ براساس اطمینان و اعتمادی است که مراجعهکننده نسبت به مشاور پیدا کرده است. بدین ترتیب، مشاور فقط اجازه ورود مییابد. البته یک مشاور در موارد اندک و استثنایی، نمیتواند در امور شخصی مراجعهکننده دخالت کند.
۳. عدم تصمیمگیری مشاور بهجای مراجعهکننده: اصل بر این است که مشاور هیچگاه به جای مراجعهکننده تصمیم نگیرد، بلکه باید تمام تلاش و همتش را بهکار بندد تا مراجعهکننده را برای تصمیمگیری در راستای بهبود وضعیت برانگیزد. مراجعهکننده در رویارویی با راهکارهای مشاورهای، ممکن است دارای یکی این سه حالت باشد:
الف. فعالانه، آگاهانه و مختارانه تصمیم گیرد که به راهکارهای مشاورهای ملتزم و پایبند شود؛
ب. در مقابل راهکارها، عکسالعمل منفی و طردکننده نشان دهد؛
ج. از واکنش منفی بپرهیزد، اما بگوید: چون شما (مشاور) خواستهاید، انجام میدهم وگرنه خودم چندان اعتقاد و تمایلی به این حرف ندارم.
از این سه موضع، تنها صورت نخست مطلوب و کارآمد است. اگر تصمیم مراجعهکننده آگاهانه و مختارانه بود و از طرف او اقدام مناسبی صورت گرفت، چهار نتیجه را در پی خواهد داشت:
الف. بیانگر انگیزه مراجعهکننده برای بهبودی، درمان و رفع نابسامانیهایش است؛
ب. نشاندهنده تعهد او در قبال رهنمودها و توصیههای مشاور است؛
ج. با درگیری مراجعهکننده در درمان و ساماندهی رفتاری، تجربههای مثبت و کارآمدی از فعالیتهای ساماندهنده در اختیارش قرار میگیرد؛
د. امر هنجارسازی و یا درمان را تسریع میشود.
۴. اعطای بینش به مراجعهکننده: مشاور با ارائه راهکارهای نویدبخش و امیدوارکننده و احیاناً اخطارهای بجا و مناسب، درصدد اعطای بینش و راهنمایی به مراجعهکننده برمیآید. در این راستا، مشاور میکوشد:
الف. اطلاعات مفید و لازم را در اختیار او قرار دهد؛
ب. پیشنهادها و توصیههای مؤثر و کاربردی را ارائه کند؛
ج. برای رفع و حل مشکلات او اقدامات شایسته به عمل آورد؛
د. بهگونهای گرایشها و اندیشههای نادرست او نسبت به موضوع مورد نظر را متحول گرداند؛ زیرا در غیر این صورت، زمینه برای اصلاح و درمان فراهم نمیشود. مثلاً هنگامی که مراجعهکننده به اشتباه تصور میکند پوست بدنش آب را به خود نمیگیرد، در وضو و غسل دچار وسواس میشود؛ یا وقتی خیال میکند مکانهای تاریک، محل تجمع موجوداتی وحشتناک و ترسناک است، دچار وحشت از تاریکی میشود و چهبسا بر اساس خیال غلط خود، تصاویر و اشکال وحشتناکی نیز در نظرش پدیدار گردند. در این موارد باید نگرشها و تصورات نادرست شناسایی شود و گرایشهای واقعبینانه جای آنها را بگیرد، تا رفتارهای ناهنجار به رفتارهای بهنجار تبدیل گردد.
۵. نظارت بر سامانبخشی مراجعهکننده: نظارت مستمر و پیگیر مشاور بر اصلاح و درمان مراجعهکننده – خواه مستقیم باشد، خواه غیرمستقیم – بر استحکام مشاوره میافزاید و انگیزه و تلاش مشاور و مراجعهکننده را تا رسیدن به نتیجه و مقصود نهایی تقویت میکند. این نظارت، از اصول مسلم ساماندهی رفتار بهشمار میرود؛ تاجاییکه بدون اعمال نظارت فراگیر بر روند مشاوره و درمان، نتیجه مطلوب حاصل نمیشود.
۶. تعهدها بین مشاور و مراجعهکننده: این تعهد، از سنخ تعهدهای حرفهای و احیاناً شغلی است که فراخور اخلاق و آداب حرفه و شغل، صاحبان حِرَف و مشاغل به آن ملتزم و پایبند میشوند. در مشاوره، چنین تعهدی لزوماً نه اظهارکردنی است و نه نوشتنی. حتی ممکن است اشارهای هم به وجود آن نشود، بلکه این تعهد از روح و حقیقت و کارآیی مشاوره اقتباس میشود و بهواسطه وجود آن، مشاوره استقرار و استمرار مییابد.
۷. ارتباط آری، وابستگی هرگز: ارتباطگیری، اساسیترین رکن مشاوره بهشمار میرود؛ اما در این مقام، نباید از حد اعتدال خارج شد. افراط در این مورد ممکن است به وابستگی مراجعهکننده بیانجامد؛ همان طور که تفریط در آن نیز زمینهساز جدایی مراجعهکننده از مشاور است. بهمنظور کنترل چنین وضعیتی، لازم است مشاور میزان اعتمادبهنفس را در مراجعهکننده بالا ببرد و با ابراز محبت بجا و مناسب، جلسات مراجعه مجدد را فقط به وقت مقتضی و بههنگام ضرورت و با پیشنهاد مشاور محدود کند.
مراحل مشاوره
لطفاً بفرمایید فرایند مشاوره، دارای چه ارکان و اجزایی است؟
۱. فضاسازی: فضاسازی مناسب، اولین و مهمترین بخش مشاوره محسوب میشود. در فضاسازی، لازم است مشاور، نخست فضاسازی ظاهری و ساختاری داشته باشد. اگر مشاور به پشتوانه مرکز مشاورهای که در آن خدمات خود را ارائه میدهد، به تنظیم فضای ظاهری مشاوره و آرایش مکان ـ مثل رنگآمیزی و نقاشی، نصب تصاویر و تابلوهای نفیس و استفاده از گلهای طبیعی ـ بپردازد، جلسات مشاوره مطلوبتر شده، و ثمردهی مشاوره هم سرعت یابد.
امروزه از فضاسازی ظاهری و روانی در تبلیغات اقتصادی و بازرگانی به وفور بهرهبرداری میشود. تصاویر، اشکال و رنگآمیزیهای متنوع و چشمنواز، توزیع و فروش کالا و تولیدات را به مراتب آسانتر کرده است. در روانشناسی رنگها و نقاشیها، برای هر رنگ و نقشی زبان و تأثیر ویژهای در نظر گرفته میشود. برای نمونه، در رستورانهای زنجیرهای «مک دونالد» که با اصالتی آمریکایی در گوشه و کنار جهان شعبههایی دایر کرده است، از دو رنگ قرمز و نارنجی در رنگآمیزی ساختمان، دیوارها و لباس فرم کارکنان، بهرهبرداری مطلوب و حسابشدهای به عمل آمده است. ترکیب این دو رنگ و آرایش آنها در کنار یکدیگر، بهگونهای است که جاذبه خاصی در دیدگان مشتریان ایجاد کرده، آنها را برای صرف غذا به سمت رستوران میکشاند.
پس از این مرحله نوبت به ایجاد فضای روحی و روانی میرسد؛ یعنی فراهمساختن اسباب تقویت روان، پرهیز از ایجاد آشفتگی روانی. همچنین فضاسازی معنوی و روحانی همچون یاد خداوند، دعا، توجه به خزائن و معادن رحمت باری تعالی، آهنگ و نوای قرآنی، هر یک میتواند در فضاسازی معنوی و روحانی جلسه مؤثر باشد.
۲. برقراری رابطه: دومین مرحلۀ عملیات مشاوره، برقراری رابطه است. ارتباط مشاور با مراجعهکننده، در درجه نخست مبتنی بر ارتباطی است که ابتدا از جانب مراجعهکننده آغاز شده است و لازم است که مشاور در پاسخ به درخواست او برای برقراری ارتباط مشاورهای، واکنش مناسب و مطلوبی ارائه دهد. حال این رابطه یا کلامی است، یا کلامی و رفتاری، و یا ترسیمی و نوشتاری، و یا رفتاری تنها.
۳. مصاحبه: فرایند مشاوره بدون ترتیب و تنظیم مصاحبه، مشاورهای مهمل و بیمعنا است. در واقع، مصاحبه حلقه مرکزی زنجیره فرایند مشاوره است. مصاحبه مشاورهای از جنبه ساختاری و محتوایی، چارچوبها و ظرافتهای خاص خود را دارد.
۴. عملیات تشخیصی: عملیات تشخیص و شناسایی نوع مشکل و اختلال، و طبقهبندی آن بر حسب عوامل پدیدآورنده به گروههای روانشناختی، تربیتی و طبی، کاری نسبتاً دشوار و سخت است که با فضاسازی مناسب قابل پیگیری است. هریک از این گروه اختلالات، فراخور ویژگیها و عوامل پدیدآورنده آن کدبندی میشوند. اختلالات روانی، معمولاً نشانهها و عوامل مخصوص خود را دارند؛ مثلاً، فردی که دچار وسواس ناشی از عوامل روانشناختی است، معمولاً تحت تأثیر یک یا چند عامل روانشناختی، اعتمادبهنفس خود را از دست داده است. این وضعیت، متناوباً به کارها، برنامهها و رفتارهای روزمره فرد مبتلا سرایت کرده و وی را گرفتار وسواس ساخته است.
فردی که مبتلا به وسواس ناشی از عوامل تربیتی است، تحت تأثیر تربیت یک مربی وسواسی – مادر یا هر کس دیگر – رفتار وسواسگونه را فراگرفته است. اما فردی که وسواس او ناشی از اختلالات طبی است، معمولاً از یک مشکل و یا بیماری جسمانی ویژه رنج میبرد که این بیماری، او را به رفتارهای وسواسگونه کشانده است. بهمنظور دریافت اطلاعات بیشتر در مورد اختلالات روانی ناشی از عوامل طبی، میتوانید به کتاب «خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری – روانپزشکی بالینی» کاپلان، ترجمه دکتر پورافکاری، ج۱ مراجعه کنید.
۵. توصیه: پس از ایجاد ارتباط و اقدام به مصاحبه و تشخیص، طبعاً نوبت به ارائه توصیههای مشاورهای میرسد. توصیه مشاورهای و به تبع ارتباطات، مصاحبه و عملیات تشخیص، از ویژگی حرفهایبودن برخوردار است و شرایط و لوازم خاص خود را دارد، گرچه در مقام توصیه، لازم است مشاور وجهه اخلاقی خاصی را به نمایش گذارد و آداب اخلاقی را رعایت کند.
۶. پیگیری: تردیدی نیست که ثمربخشی مشاوره، مستلزم پیگیریهای مشفقانه و مجدانه مشاور است. این پیگیریها لوازم و شرایط خاص خود را دارد و باید در چارچوب ویژهای صورت پذیرد. در اغلب موارد، پیگیری ـ به پیشنهاد مشاور و با موافقت مراجعهکننده ـ بر عهده مراجعهکننده گذاشته میشود و گزارش آن، بهمنظور اقدامات پسین به سمع و نظر مشاور میرسد.
در هر صورت، فضای مناسب برای مشاوره، این امکان را به مشاور میدهد که به سرعت و به آسانی بتواند ضمن ایجاد ارتباطات مشاورهای، زمینه را برای مصاحبه مساعد سازد و از این طریق بر کم و کیف توصیههای مشاورهای واقف گردد، تا بدین وسیله مراجعهکننده را به واکنش مناسب وادارد.
پانوشت
۱. غررالحکم و دررالکلم، عبدالواحد تمیمی آمدی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۶۶، ح ۳۲۷۹٫
۲. همان، ح ۴۰۹۹٫
۳. بحارالانوار، علامه مجلسی، تهران، انتشارات اسلامیه، ج۷۰، ص۳۰۴٫