یادداشت شفاهی حجت الاسلام و المسلمین نصرالله پژمانفر، نمایندۀ مجلس شورای اسلامی و رئیس کمسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی.
شبکههای اجتماعی یک ابزار
شبکههای اجتماعی، مانند هر ابزار دیگری که در اختیار بشر قرار گرفته است، اگر از آن درست استفاده شود، تبدیل به یک فرصت میشود و اگر به صورت نادرست استفاده شود، طبیعتاً تهدیدی خطرناک خواهد بود. ما برای اینکه چیزی را به فرصت تبدیل کنیم و منافع آن را به گروههایی که از آن استفاده میکنند برسانیم، به برنامهریزی در سطوح مختلف احتیاج داریم. فضای مجازی، فرصتی است که باید جدی گرفته شود و اقدامات و برنامهریزیهای مناسب برای آن صورت گیرد.
ورود حاکمیت
یکسری از این برنامهها برعهدۀ حاکمیت جامعه است. حاکمیت وظیفۀ مدیریت این فضا را برعهده دارد و باید علاوه بر برنامهریزی و تأمین نیازمندیهای آن، تولید محتوا را بر اساس نیازهای مخاطبین برعهده بگیرد. حضور حاکمیت در فضای مجازی، با نام «شبکۀ ملی اطلاعات» شناخته میشود. نکتۀ مهم این است که در تمام دنیا، فضای مجازی یک فضای دیوارکشی شده است. یعنی هر کس وارد این فضا شود، به صورت مطلق در مقابل همۀ محتواها قرار نمیگیرد؛ بلکه برای هر فرد، یک فضای تعریف شده وجود دارد. مطمئناً اینترنت یک کودک، با اینترنت یک فرد بزرگسال متفاوت است. یعنی طبقهبندی اینترنت، باید بر اساس شرایط و ویژگیهای شخصیتی و روحی و نیازمندهای هر فرد صورت گیرد. نباید فقط طبقهبندی امنیتی لحاظ شود. حاکمیت ما نیز باید این کار را انجام دهد. علاوه بر این، قیمت و کیفیت حضور در فضای مجازی را مدیریت کند. اینکه قیمت حضور در فضای مجازی بالا و کیفیت آن پایین و فضا ناامن باشد، واقعاً ناراحتکننده است. صرف حضور حاکمیت در فضای مجازی کافی نیست؛ بلکه باید حضوری معنادار باشد.
وظایف آحاد
بقیۀ برنامهریزیها در این حوزه، برعهدۀ مدیران ارشد برنامهریزی، مربیان، مدارس، خانوادهها و بالاخره مدیریت مصرفکنندۀ فضای مجازی است. برنامهها باید بر محور سواد رسانهای آموزش داده شود.
فضای مجازی، حتی از چاقو برندهتر وخطرناکتر است و تنها راه کنترل آسیبهای آن، ورود به فضای مدیریتی این ابزار است. به دلیل سواد رسانهای و سواد فضای مجازی کم مصرفکننده، به این قضیه بیتوجهی شده است. با افزایش این سواد میتوان آسیبهای آن را به حداقل رساند و خوشبختانه بعضی از خانوادهها، متوجه این قضیه شدهاند. تأثیرات اخلاقی و تربیتی این فضا به اندازهای زیاد است، که بچههای ما حتی در شبهای امتحان، نمیتوانند خود را از محیط اینترنت بیرون بکشند و در این قسمت با مشکل عدم مدیریت مواجه هستند. همان طورکه یک منظره، یا یک تابلو، یا یک جسم جامد میتواند تأثیرات عمیقی بر انسان بگذارد، این فضا -که دنیای گستردهای است- مطمئناً تأثیرات تربیتی زیادی دارد. متأسفانه چون هم نقش ما در این فضا کم بوده و هم غالب فضای مجازی منفی است، اکثر تأثیرات تربیتی آن منفی بوده است.
در اینجا میتوان پدیدۀ نفوذ را عنوان کرد؛ پدیدهای که سیاست کلی دنیای استکبار است و سعی کرده که داشتههای فرهنگی ما را بگیرد و تأثیرات عمیق بر فرهنگ ما بگذارد. از آن جهت که مدیریت فضای مجازی در دست آنها بوده است، طبیعتاً محتوایی را تولید میکنند که خاص فرهنگ خودشان است و از فرهنگ ما بسیار دورتر است. برخورد کشورهای دنیا هم با این پدیده جالب است؛ کشور کرۀ جنوبی، سالمترین اینترنت را دارا است و بر اساس آمار، بیشترین کاربر را نیز دارد؛ اما حدود ۹۳ درصد کاربران اینترنت کره، از این شبکه برای امور کاری و آموزشی استفاده میکنند. ما باید اینترنت خود را به این سمت بکشانیم. شبکۀ ملی اطلاعات میتواند این هدف را محقق کند. تعریف اجمالی از این شبکه، این است که با طراحی آن، ضمن مراقبت از حقوق مصرفکننده (در سرعت، قیمت و امنیت)، مسایل مدیریتی اینترنت را حاکمیت عهدهدار میشود. متأسفانه در ایران، با اینکه هیچ کس مخالف طراحی این شبکه نیست، ولی اقدام مهمی که این نتایج را در پی داشته باشد، هنوز صورت نگرفته است.
فعالیتهای مجلس
کمیسیون فرهنگی، هم در مجلس قبل و هم در مجلس کنونی، به دلیل اهمیت بالای این عرصه و همچنین مدیریتی که در این فضا باید اتفاق بیفتد، متنی را تصویب کرده است که ورودی به این عرصه نداشته باشد و فضای مجازی و موارد مربوط به آن را به شورای عالی فضای مجازی، که به همین منظور تشکیل شده، سپرده است. بنده به عنوان نمایندۀ مجلس، متأسفم که از ظرفیت مجلس در این باره استفاده نشده و قوانین مدیریت کننده و سامان بخش در ارتباط با فضای مجازی، تصویب نشده است.