فضای مجازی و همدلی‌های دختران

سعیده صفایی دانشجوی دکتری مطالعات زنان (حقوق زن در اسلام) دانشگاه تربیت مدرس

فضای مجازی، دختران، فرصت‌ها و تهدیدها                                                                                    

با گسترش روزافزون ارتباطات و توسعۀ جامعۀ اطلاعاتی، دسترسی افراد به ابزارهای اطلاع‌رسانی بیشتر شده و برقراری ارتباطات تسهیل یافته ­است. نیاز انسان به برقراری ارتباطات سریع و ساده در جهت برطرف کردن نیازهای مادی و معنوی، وی را به استفادۀ هر چه بیشتر از ابزارهای نوین ارتباطی سوق می­دهد. در این میان فضای مجازی از سهل‌الوصول­ترین راه­های برقراری ارتباط با دیگران است.

در این فضا، وجود شبه‌های اجتماعی، عاملی در تسهیل روند فزایندۀ برقراری ارتباطات مجازی است. شبکه­‌های اجتماعی محل گردهمایی میلیون­ها کاربر اینترنت است که بدون توجه به مرز، زبان، جنس و فرهنگ، به تعامل و تبادل اطلاعات می­پردازند.[۱]

کاربران شبکه­‌های اجتماعی، قشرهای مختلفی هستند که زنان به‌ویژه دختران نوجوان، با توجه به ویژگی‌های عاطفی و روحی و نیاز بیشتر به برقراری ارتباط با گروه همسالان و همچنین برخورداری از روحیۀ کنجکاوی و علاقه به کسب تجربیات جدید، قشر گسترده­ای از کاربران فضای مجازی و بالاخص شبکه‌­های اجتماعی را تشکیل می‌دهند، که نحوۀ استفادۀ آنان از ظرفیت فضای مجازی حائز اهمیت است.

چنین فضایی که به جهت آزادی ارتباطات، امکان مجهول ماندن هویت واقعی افراد، امکان بروز و ظهور شخصیت‌های جعلی و غیر واقعی از خود، تنوع و تکثر ارتباطات و…، برای کاربران دارای جاذبه­‌های ویژه­ای است؛ در عین حال می­تواند سرمنشأ بسیاری از آسیب‌ها و بحران‌ها نیز باشد.

دختران در مقایسه با پسران، با توجه به ظرفیت ویژۀ روانی، از ویژگی همدلی و بیان عواطف و احساسات بیشتری برخوردار هستند. آن‌ها بیشتر تمایل دارند تا در ارتباط با دیگران و خصوصاً همسالان خود به ابراز احساسات و بیان عواطف خود پرداخته و تجربیات زیستی خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و در مقابل تجربیات مثبت، تأیید و در قبال تجربیات منفی، هم­دردی متقابلی از ایشان دریافت کنند و در حقیقت به این طریق «هویت اجتماعی» خود را تقویت نمایند. این نیاز به تأیید از جانب همسالان، به مرور سبب می­شود تا حتی برای هم­رنگی با جماعتِ دوستان، فرد از عقاید و آموخته‌­های صحیح خود دست کشیده و خود را منطبق با انتظارات و عقاید جمعی کند.

بنابراین، دختران نوجوان با دارا بودن ویژگی‌های عاطفی طبیعی، تمایل فراوانی برای عضویت در گروه‌های به اصطلاح دوستانه دارند تا از طریق حضور در این گروه‌ها به هویت اجتماعی دست یافته و برای قرار گرفتن در نقش­های مختلف اجتماعی، مهارت‌افزایی کنند و از سردرگمی و بحران هویت خارج شوند.

در فضای مجازی افراد دوست ­دارند هویتی از خود بروز دهند که شاید در فضای حقیقی در آرزوی این هویت بوده و خلأ ناشی از عدم وجود آن را احساس ­می­کنند. لذا ایجاد ارتباط میان افراد در این فضا، می­تواند ارتباطی مجازی و کاذب با افرادی باشد که دارای هویت­هایی کاذب هستند. دختران و به‌ویژه دختران نوجوان در بحران بلوغ و نیاز شدید به بیان احساسات و عواطف و همدلی با همسالان خود، از گروه­های علاقمند برای حضور در شبکه­های مختلف اجتماعی هستند؛ اما ارتباط با افرادی که ممکن است فارغ از هویت واقعی خود، فضایی برای تولید هویتی دلخواه از خود به­دست آورده­اند، می­تواند پس از مواجهه با واقعیت، نه تنها احساس اعتماد را در آنان تضعیف کند، بلکه آنان را دچار سرخودگی و یأس ناشی از این اعتماد کند.

از طرفی ایجاد روابط عاطفی در فضای مجازی و دلبستگی به دوستان مجازی (بعضاً غیر هم­جنس) سبب می­شود نوعی گرایش اعتیادگونه به حضور و شرکت در این فضا برای کاربر فراهم شود که عملاً هدف منسجم و مفیدی را نیز دنبال نمی­کند.

«ژانت کرنبلوم»[۲] مفسر نشریۀ آمریکا تودی معتقد است: «نوجوانان امروز به‌­گونه‌­ای بزرگ می­شوند که در یک دست آنها کنترل تلویزیون و در دست دیگرشان موشوارۀ رایانه است و دیگر دستی باقی نمی­ماند تا دستان والدین را لمس کنند».[۳]

اعتیاد به فضای مجازی، فرد را از تعامل با خانواده دور کرده و وی را در انزوا فرو می­برد. پرخاشگری و بی­قراری، محصول این مصرف بی­رویه خواهد بود. از سویی عدم وجود پیوندهای عاطفی و درک متقابل دختران نوجوان و جوان با سایر افراد خانواده نیز وی را دچار احساس تنهایی، افسردگی و بی­تفاوتی کرده و برای جبران آن، فرد به فضایی نیازمند است تا از خود واقعیش فرار کرده و به خود ساختگی ایده­آلش نزدیک شود؛ بهترین محمل برای این مقصود، فضای مجازی است و اینجاست که دوری باطل ایجاد می­شود.

از سوی دیگر، روزگاری انسان­ها در دنیایی واقعی زندگی می­کردند و ارتباطات بین آنها ملموس بود و با افرادی ارتباط داشتند که در یک مکان باهم زندگی می­کردند؛ اما اکنون مهم‌ترین تغییر دنیای معاصر که شالودۀ تغییرات آیندۀ جهان را می­سازد، رقابت میان دنیای واقعی و دنیای مجازی با ویژگی­‌های بی‌مکانی، دستیابی آسان به آخرین اطلاعات، تکثر داشتن و هم­زمانی است. مهم‌ترین ویژگی دنیای مجازی این است که روابط باواسطه و از راه دور را جایگزین روابط انسانی چهره به چهره کرده است.[۴] به نظر می­رسد یکی از دلایل جذابیت فضای مجازی و تمایل افراد به این فضا، همین ویژگی بی­مکانی و فراهم شدن امکان برقراری ارتباط سهل با دیگران باشد.

از طرفی با نگاهی خوش­بینانه می­توان گفت، اگر این ظرفیت بالقوۀ فضای مجازی به درستی هدایت شود، می­تواند دوستی­های حقیقی را مستحکم کرده و فضایی برای رشد قابلیت­‌های فردی و اجتماعی فراهم نماید و شاید بهترین مسیر در رسیدن به این هدف ارتباط افراد حقیقی با یکدیگر، در فضای مجازی باشد. به عنوان مثال، دخترانی که در گروه­‌های مختلف علمی، مذهبی و فرهنگی در مدرسه یا دانشگاه عضویت دارند و به دلیل زمان کم حضور در این مکان‌ها، ادامۀ فعالیت­‌های خود را به حضور در شبکه­‌های اجتماعی و گروه­‌هایی با همان عناوین محول می­کنند، قطعا در چنین فضایی درست مانند ایجاد یک گروه حقیقی می­توانند فعالیت­های خود را پیگیری کرده و با استفادۀ هدفمند و زمان­مند از این ظرفیت بالقوه، از اتلاف وقت­ در فضای مجازی و حضور در گروه­‌هایی که اعضا از لحاظ هویت مجهول و ناشناخته هستند، پیشگیری کنند. به ­علاوه این ظرفیت می­تواند زیر نظر والدین و مربیان شکل گیرد و بدین طریق جلوی سوء­استفاده­‌های احتمالی از دختران نوجوان در فضای مجازی گرفته ­شود.

اینجاست که اهمیت و ضرورت توجه والدین و مربیان و آگاهی‌بخشی آنان نسبت به نحوۀ استفادۀ دختران از این فضا آشکار می­شود.

ترویج سواد رسانه­‌ای به عنوان راهکار اساسی دستیابی فرد به مهارت و تخصص لازم جهت تشخیص محصولات مفید و غیرمفید رسانه‌­های دیداری، شنیداری و نوشتاری، برای والدین، مربیان، نوجوانان و جوانان مصرف کنندۀ این محصولات، می­تواند عاملی در جهت تبدیل تهدیدهای ناشی از قرار گرفتن در این فضا، به فرصت‌های استفادۀ علمی و بهینه از محصولات مذکور باشد. همچنین می‌توان این امکان را برای والدین و مربیان فراهم آورد تا با کنترل صحیح و اصولی، نوجوانان را از دسترسی به محتوای ناسالم و مخرّب دور نگه دارند.

لذا آگاهی از چالش­‌های موجود در فضای مجازی، بهره‌­مندی از دانش کافی و به­روز در خصوص شبکه‌­های اجتماعی، ارتقای سطح معلومات والدین و مربیان نسبت به نوع رفتار با دختران جوان و نوجوان، تلاش در جهت تعمیق باورهای دینی و ملکه کردن آن برای ایشان، افزایش سطح آگاهی والدین، مربیان و کاربران شبکه‌های اجتماعی نسبت به آسیب‌ها و مخاطرات موجود و…، می­تواند به کاهش آسیب­های ناشی از استفادۀ نامناسب از این فضا کمک نماید.

[۱]. دیپلماسی عمومی نوین و روابط عمومی الکترونیک، ص۵۳٫

[۲]. Janet Kornblum.

[۳]. Kornblum, Janet, (2007).”Indersexse”, us today:www.ustoday.com

[۴]. آسیب­‌های فضای مجازی بین دانش­آموزان دختر، مطالعات فرهنگ-ارتباط، سال ۱۴، شماره ۲۳، ص۱۹۶٫

دکمه بازگشت به بالا