نرمی رفتار و تأثیر گفتار
پاسخ بسیاری از افراد در مقابل این سؤال که «آیا در کارتان موفق هستید؟» پاسخی است که نیاز به کسب رأی و نظر دیگران ندارد. این خود فرد است که با بررسی امور مالی و غیر مالی کار و زندگی خود پاسخ میدهد. در واقع، بله یا خیر گفتن برخی در جواب این سؤال، میتواند دلایل مختلف و متنوع شخصی داشته باشد، اما وقتی این سؤال را از یک مربی میپرسید، پیش از هر چیز به دیگران -یعنی شاگردانش- میاندیشد؛ نظر آنها در مورد او چیست؟ چقدر در رشد آنها تأثیرگذار بوده است؟ چقدر رابطۀ صمیمانهای با آنها برقرار کرده است؟ و…
اساساً کار مربی، وابسته به شاگردان و نظر آنها در این زمینه پر اهمیت است؛ بنابراین، از یک رابطۀ مهم دو طرفه سخن میگوییم که از روزهای ابتدای آشنایی آغاز میشود و تا پایان دوران فراگیری و چه بسا فراتر از آن، ادامه خواهد داشت. بر کسی که تشنۀ موفقیت در کار مربیگری است، لازم است رفتار و ویژگیهایی که باعث ایجاد رابطۀ مثبت میان او و شاگردانش میشود را شناسایی و در خود تقویت کند تا پاسخ او در مواجهه با این سؤال، بی تعلل «بله» باشد. یکی از ویژگیهایی که در رفتار و سکنات مربیان موفق میتوان به خوبی مشاهده کرد، تواضع و فروتنی آنها است؛ ویژگی مثبتی که نقش مهمی در توفیقات کار تربیتی -خصوصاً جنبههای عاطفی تربیت- ایفا میکند.
تأثیر خاص
تواضع برای یک مربی از دو جهت لازم است. جهت اول آن مربوط میشود به اینکه تواضع یک ویژگی اخلاقی مثبت به شمار میرود و مربی هم مانند دیگر انسانها میتواند رفتار خود را به آن زینت دهد و از آثار و برکات معنوی آن بهره برد. از جمله موارد آن، تواضع در شیوۀ سخن گفتن و رفتار با مردم و ارتباط با خدای متعال است. جهت دوم که اهمیت بیشتری دارد، نقش خاص و مهم آن در کار تربیتی است؛ مسئلهای که در آموزههای دینی -از جمله کلام پروردگار که پیامبراکرم(ص) را به تواضع در میان پیروانش دعوت میکند۱– بارها توصیه و تکرار شده است. در حکمت این توصیۀ پروردگار به معلم بزرگ و مربی والامقام بشریت یعنی رسول گرامی اسلام، میتوان به نقش تواضع در انتقال مفاهیم اشاره کرد؛ به این دلیل که خصلت فروتنی، به امور مربیان و راهنمایان توفیق و برکت میبخشد و اندیشه و دل افراد را نسبت به آنها نرم و نفوذپذیر میکند. نظیر این توصیه را در بسیاری از روایات هم مییابیم؛ بنابراین، وقتی از تواضع و فروتنی مربیان سخن میگوییم، صرفاً به یک ویژگی اخلاقی کلی نپرداختهایم، بلکه به یکی از عوامل اصلی در شکلگیری ارتباط صمیمی میان مربی و شاگرد اشاره کردهایم که از تأثیر خاص آن نمیتوان به راحتی عبور کرد.
کجا؟
این قضیه که «برای هر فرد، مسیر و شکل به خصوصی وجود دارد»، در تمام ویژگیهای اخلاقی صادق است. به این معنا که مثلاً در مورد حلم و بردباری، به حسب کار و شخصیت هر فرد، نوعی از رفتار را رفتار بردبارانه مینامند. اکنون سؤال مهم این است که تواضع برای یک مربی در کجا است؟ فروتنی در مقابل چه کسانی باعث میشود که یک مربی را فروتن و متواضع بنامیم؟ در جواب این سؤال میتوان به سخن امام صادق(ع) اشاره کرد که فرمود: «تَوَاضَعُوا لِمَنْ تُعَلِّمُونَهُ الْعِلْمَ وَ تَوَاضَعُوا لِمَنْ طَلَبْتُمْ مِنْهُ الْعِلْم»۲؛ در برابر کسی که به او دانش میآموزید (شاگرد) و کسی که از او دانش میجویید (معلم) فروتن باشید. مورد نخستی که حضرت به آن اشاره میکند، شاگردان است. اینکه یک مربی در دام تکبر و تندخویی مقابل شاگردانش گرفتار نشود و رفتارش را به تواضع و فروتنی آراسته کند. مورد دوم نیز تواضع نزد معلمان خود است. به نیکی یاد کردن، محترم شمردن و قدردانی مربی از معلمان و مربیان خود موجب میشود، شاگردان او نیز همین اعمال نیکو را نسبت به او به جای آوردند. به هر حال در آغاز کار، کسانی بودهاند که دستمان را گرفتهاند، ایرادهای ما را دلسوزانه برطرف کردهاند، از اشتباهات و خطاهای ما صبورانه عبور کردهاند و اکنون وظیفۀ ما است که نقش برجستۀ آنها در پیشرفت خود را پاس بداریم. کسی که خود را تافتۀ جدا بافته بداند و تمام موفقیتهای خود را به هوش و استعدادش مستند کند، نباید توقع پرورش شاگردانی را داشته باشد که در مقابلش متواضع شوند و عطش فراگیری از او را در سینه داشته باشند.
کوچکی و بزرگی
وقتی این حقیقت را پذیرفتیم که محبوبیت و صمیمیت میان مربی و شاگرد با بازیگری به دست نمیآید و خصوصیات و ویژگیهای اخلاقی میداندار این معرکه هستند، نگران این نخواهیم شد که اگر از خودمان تعریف نکنیم و خصائص و فضائل خود را برای شاگردان افشا نکنیم، چگونه از عظمت علمی و معنوی ما با خبر شوند و قدرمان را بدانند؟! این رفتار مربی است که محبوبیت میآورد. خودگویی و اعتراف مداوم به فضلیت، نه تنها حاصلی در پی ندارد، بلکه بیشتر باعث ایجاد فاصله و شکلگیری یک ستون سخت و محکم میان مربی و شاگرد میشود. در عوض، هر چه مربی خود را کوچک و در ابتدای مسیر تکامل بداند، نزد شاگردانش بزرگ و با عظمت جلوه میکند و زمینۀ تأثیرگذاری و کار تربیتی فراهمتر میگردد. البته این به آن معنا نیست که مربی از تواناییهای خود غافل شود و به قدری خود را ناتوان و نادان فرض کند که شاگردان و حتی خودش تصور کنند چیزی برای عرضه کردن در چنته ندارد. باید توجه داشت که کوچک دانستن خود با ذلت و خواری تفاوت دارد. نتیجۀ ذلت و خواری، شکست و نابودی است اما حاصل تواضع و فروتنی، بزرگی و پیروزی است. حتی معرفی خود در آغاز آشنایی و اشاره به تجربه، موفقیتها و افتخارات نیز امری ضروری است و باعث میشود فراگیر امیدوارانه مربی را به عنوان رهبر و راهنمای مسیر پیش روی خود بپذیرد. آنچه با فروتنی منافات دارد، تکرار مداوم و اصرار بر یادآوردن این ویژگیها است.
چگونه؟
مسئلۀ آخر و مهمتر این است که چگونه میتوان متواضع بود؟ آن هم در قبال کسانی که از جهات مختلفی نظیر سن، علم، دانش، تجربه و…، همردیف و همسطح شما نیستند. باید گفت که این مهم امکان پذیر نیست، مگر اینکه مربی از پیش مسائلی را با خود حل و فصل و خود را به حقایقی متوجه کرده باشد؛ یعنی، به عظمت خدایی که نعمت علم و دانش را به او عطا کرده، با دل و جان اقرار کرده باشد، به جایگاه خود در نظام هستی اندیشیده باشد، دوران متلاطم و پر نوسان زندگی خود را از خاطر نبرده باشد، دیگرانی که از او موفقتر بودهاند را در نظر گرفته باشد و خیر و برکتی که از این همنشینی با شاگردان نصیب او شده است را به فراموشی نسپرده باشد. نظیر این رفتار را در زندگی و کلام بزرگان میتوان جستوجو کرد؛ از جمله قصۀ مرد موفق و بزرگی که از او پرسیدند راز موفقیت شما چه بوده است؟ و در جواب گفت که بر شانههای شاگردانش پا گذاشته و به این موفقیت رسیده است؛ یعنی اینگونه نیست که تنها من به شاگردانم خیری رساندهام و آنها را به سمت و سوی تعالی هدایت کرده باشم، بلکه خود نیز از آنها آموختهام، بهواسطۀ آنها تجربهاندوزی کردهام و بیبهره نماندهام. در یک جمله میتوان گفت: تنها راه متواضع شدن، کنار آمدن با خود و اندیشیدن به خود است. طبیعی است که اگر کسی از عمق جان این حقایق را باور نکرده باشد، دچار همان آفتی میشود که پیشتر به آن اشاره کردیم؛ یعنی بازیگری تواضع و نمایش فروتنی.
پینوشتها:
(۱) شعرا(۲۶):۲۱۵٫
(۲) کافی: ج۱/۳۶٫